ابراهیم اخلاصی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
جمهوری ترکیه با جمعیت تقریبی 84 میلیون نفر کشوری اوراسیایی است که بخش آناتولی در خاورمیانه و حوزه کوچکی نیز در بالکان واقع شده است ،98 درصد این جمعیت را مسلمانان تشکیل می دهند که 75 درصد از آنها از اهل سنت و 23 نیز درصد نیز از جماعت علویان می باشد . نکته مهم آن است که تنها دو درصد از جمعیت این کشور را مسیحیان و کلیمیان شامل میشوند لکن این اقلیت بیش از 240 کلیسا و معبد را در کنار مساجد در اختیار داشته و هر روز نیز بر نفوذ و قدرت تاثیر گذاری آنها به ویژه در عرصه ” رسانه های جمعی ” ترکیه افزوده می شود.
نگاهی به کلیات ساختار رسانه های جمعی در ترکیه مبین این مهم است که وضعیت ، قدرت ، اهداف و چشم انداز آنها در دو دوره زمانی تغییرات عمده ای را نشان می دهد که مرحله “اول”پس از سال 1980 و تلاش گروهی از سرمایه گذاران داخلی و خارجی در عرصه های تجاری ، انرژی و صنایع برای سهیم شدن در رسانه ها با هدف افزایش قدرت تاثیر گذاری و مرحله “دوم ” نیز متعاقب انتخابات 2018 و تغییر نظام سیاسی ترکیه از نظام پارلمانی به ریاست جمهوری و انتخاب رجب طیب اردوغان به عنوان رئیس جمهور این کشور بوده است.
مارشال مک لوهان تئوریسین و نظریه پرداز دهکده جهانی اعتقاد دارد نقش و تاثیر رسانه ها در عرصه اطلاع رسانی و هدایت افکار عمومی مهم تر از سایر جریانات فرهنگی است ، وی با تشبیه جهان به یک ارگانیسم عظیم انسانی بر این باور صحیح است که رسانه ها نقش شریان های عصبی در این پیکره بزرگ را بر عهده دارند و لاجرم هر کنشی و واکنشی در سطوح جوامع و دولتها خواهد توانست بازتاب عمیق ، وسیع و همه جانبه ای را در تمامی اجزای این پیکره عظیم (جهان) داشته باشد و این مهم عاملی اساسی در راستای تعدیل مواضع عرصه قدرت خصوصی و تقویت توانایی عرصه عمومی جوامع و تضمین حقوق داخلی و بین المللی شهروندی خواهد بود که جمهوری ترکیه نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
بررسی تحولات رسانه های جمعی و به ویژه دو رسانه مجازی و دیجیتال در جمهوری ترکیه مستلزم توجه و تمرکز بر نکات پنج گانه ذیل و نتیجه گیری پایانی این نوشتار خواهد بود.
*این کشور اوراسیایی نیز مانند هر کشور دیگر نتوانسته است خود را از زیر سیطره پدیده جهانی شدن و مفاهیم تاثیر گذار آن در عرصه های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی رها سازد زیرا قلمرو زدایی و افزایش ارتباطات تکنولوژیک در کنار فراگیری و گسترش وسایل ارتباط جمعی و قدرت رسانه ها باعث شده است دولتها فاقد قدرت مطلق در شکل دهی و هدایت افکار عمومی جوامع خود باشند .
*ترکیه یک بازیگر مهم در عرصه قدرت ، نفوذ و اقتدار منطقه ای می باشد که موفق گردیده است تا تاثیرات مهم و تعیین کننده ای بر تحولات مناطق هدف خود داشته باشد که بخش مهمی از این تاثیرگذاری به نقش بی بدیل رسانه های این کشور در عرصه های داخلی ، منطقه ای و بین المللی باز می گردد که اساسی ترین و مهم ترین اهداف این رسانه ها (موافق ، مخالف، اصلاح طلب و دگر اندیش در چارچوب نظام سیاسی) را باید تمرکز بر تامین و تضمین منافع آنکارا به ویژه در عرصه اقتصادی و با نگاهی ملی و میهنی در سطوح منطقه ای و جهانی دانست .
*رئیس حوزه ارتباطات دولت ترکیه در مواضعی با تاکید بر دستورات رجب طیب اردوغان مبنی بر ضرورت تدوین دستورالعمل 161 صفحه ای با هدف هدایت مردم در نحوه بهره برداری صحیح از فضای مجازی دیجیتال می گوید : به نظر می رسد مردم ترکیه به شدت در حال غرق شدن در دنیای دیجیتال پیشرفته هستند و این یک هشدار برای تمرکز بر فعالیت رسانه هاست لکن روی دیگر سکه حکایت از اولویت دولت آنکارا در راستای ایجاد کنترل و رصد اطلاعاتی و امنیتی به ویژه رسانه هایی با درصد تاثیر گذاری بیشتر است که اصلی ترین هدف آن را باید حفظ و ایجاد هژمونی غالب دولت بر مخالفین بی شمار قدرت حاکم و همچنین اشرافیت بیشتر بر عرصه افکار عمومی در سه بستر دیجیتال ( فیس بوک ، توئیتر و اینستاگرام ) دانست .
*رویکرد غالب رسانه ها در ترکیه به ویژه طرفداران حزب عدالت و توسعه (حزب حاکم)تا قبل از سال 2018 بر این اساس استوار بود که باید مشکلات این کشور با همسایگان به صفر تقلیل یابد لکن تغییر این رویکرد پس از برقراری نظام جمهوری و انتخاب اردوغان به عنوان رئیس جمهور باعث شده است تا سیاست “سرکوب در داخل و نظامیگری در خارج”در اولویت نظام سیاسی ترکیه قرار گیرد لکن رویکرد غالب رسانه ها در قبال این مواضع آنکارا را می توان “حمایت” حداکثری از مواضع مرتبط با سیاست خارجی و در شق دوم تلاش برای تعدیل مواضع دولت و زمینه سازی برای آشتی و سازش با گروههای مخالف داخلی دانست .
* بنظر می رسد دو اتفاق مهم در عرصه وضعیت و قدرت رسانه های جمعی در ترکیه در شرایط بالقوه قرار داشته و به مرور زمان به فعلیت خواهد رسید که “نخست” تلاش وسیع بخشی از حاکمیت سیاسی و برخی احزاب در راستای سلطه کامل دولت بر رسانه های بزرگ و حذف نویسندگان قدیمی مخالف و در مرحله “بعد” قدرت یافتن جریانات مخالفین با روش های نرم در قالب ائتلاف احزاب اپوزسیون و همچنین تشکیل رسانه های قدرتمند و تاثیر گذار و به ویژه بهره گیری از بستر رسانه های دیجیتال دانست که مصداق بارز آن در ائتلاف سه حزب حرکت ملی ترکی(MHP) ،حزب کردی دموکراتیک (HDP)و حزب جمهوری خواه خلق ترکیه CHP)) می باشد که پیروزی هایی را نیز در مقابل جریان حاکم از آن خود نموده است.
تحلیل و ارزیابی عملکرد رسانه ها در جمهوری ترکیه نشان می دهد که علیرغم قرار داشتن در زیر کنترل و فشار دولت و همچنین دارا بودن دیدگاههای متنوع سیاسی ، داشتن اجماع و اشتراک نظر در پیگیری منافع ملی و میهنی را از اولویت های اصلی و اساسی خود می دانند که این مولفه توانسته است در ایجاد وحدت نظر در عرصه داخلی و ملایم شدن مواضع دولت (تساهل و تعامل) در برخورد با مخالفین نیز تاثیرات قابل ملاحظه ای ایجاد نماید ، چشم انداز آینده این فضا را تصویر می کند که رسانه ها نسبت به کارآمد نشان دادن دولت ، اعتقاد عملی به ایجاد وفاق و وحدت در درون هیات حاکمه و جامعه ، باور به وجود توانایی استفاده از زور در صورت نیاز در ابعاد داخلی و خارجی و همچنین دارا بودن مشروعیت نسبی دولت در ابعاد کلان دارای باور و نگاه مثبت هستند که از جمله شاخص های مثبت در عملکرد رسانه ها و تقویت دموکراسی و جامعه مدنی برای آینده ترکیه بشمار می رود .
کلید واژه ها : جمهوری ترکیه , وسایل ,ارتباط جمعی , رسانه ها, افکار عمومی ,احزاب سیاسی