ایران و مهاجران غیرقانونی افغانستانی
دکتر محمد حسن صنعتی کارشناس روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC وضعیت تقریبی اگر این تحلیل درست باشد که ایران بعد از ترکیه میزبان بزرگترین جمعیت پناهنده است ، باید چنین نتیجه گرفت که در یک نگاه کلان لازم است دست اندرکاران کشور موضوع مهاجرت و – از این جهت که اکثریت قطعی مهاجرین به ایران را مهاجرین افغانی تشکیل می دهند – مهاجرت افغانستانی ها به ایران را بیش از گذشته مطمح نظر مجدانه خود قرار دهند . از سویی ایران و افغانستان دو کشور همسایه اند که از مشترکات زیادی در دین و آیین و فرهنگ و خاصه زبان فارسی یا به قول افغانستانی ها زبان دری برخوردارند . با این حال در روابط دو کشور گاه مسائلی رخ می دهد که اگر هوشمندی و معرفت مسئولان و ملتهای دو کشور در بین نباشد ممکن است در اثر پاره ای شیطنت ها به بحران
چشم انداز حضور پایگاه های نظامی روسیه در سوریه
دکتر مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC رژیم جدید سوریه پس از به قدرت رسیدن، موضع سختگیرانهای نسبت به روسیه اتخاذ کرد به طوری که تردیدهایی در مورد آینده حضور روسیه در این کشور به وجود آمده است. به عنوان بخشی از این تحولات، روسیه حضور نظامی خود در سوریه را به طور قابل توجهی کاهش داد، نیروهایش را جابجا کرد و سیستمهای تسلیحاتی، کشتیهای دریایی، هواپیماها و تجهیزات قابل توجهی را به پایگاههای دیگر در سراسر منطقه منتقل نمود. به طوری که تاسیسات نظامی خود در لیبی را به احتمال خروج کامل از سوریه گسترش و تقویت کرد. لازم به ذکر است در بحبوحه تجدید روابط با لیبی، روسیه برای تقویت حضور نظامی خود در منطقه ساحل آفریقا به پایگاه الخادم در نزدیکی بنغازی تکیه میکند(1). با این حال، تا اوایل سال 2025، نشانههایی از تغییر در این روند به وجود آمد.
ظهورطالبان فناورمحور:اثرات تولید پهپادهای انتحاری بر موازنه قدرت در آسیای جنوب غربی
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC در ماههای اخیر، گزارشهایی معتبر از جمله کابل ناو و دیلی میل ،حاکی از آن است که طالبان افغانستان پایگاههای نظامی مهم بهویژه پایگاه سابق ویژه انگلیس در ولایت لوگر و کمپ فینیکس را به خطوط تولید و آزمایش پهپادهای انتحاری بدل کردهاند.این تحول، معادلات امنیتی و فناوری منطقه را متأثر ساخته و سطح تهدید را فراتر از تهدیدات سنتی مورد انتظار ساخته است.(1)با توجه به رشد فناورانه طالبان و آغاز ساخت پهپادهای بومی در افغانستان ، اکنون در نقطهای قرار داریم که باید به صورت عمیقتر پیامدهای این تحول را برای امنیت کشورهای همسایه مورد بررسی قرار دهیم.ورود طالبان به عرصه فناوریهای پیشرفته نظامی، بهویژه در حوزه تولید و بهکارگیری پهپاد، نهتنها توازن قوای داخلی افغانستان را متحول کرده بلکه معادلات امنیتی، اطلاعاتی و نظامی در حوزه پیرامونی، بهویژه برای ایران، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی
دروزیان سوریه: شرایط کنونی، متغیرهای مؤثر بر آینده و چشمانداز فدرالیسم یا استقلال
دکتر سامان فریدونی پژوهشگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC دروزیان سوریه، بهعنوان یکی از اقلیتهای مذهبی و قومی برجسته در منطقه شامات، نقش مهمی در تاریخ و سیاست این کشور ایفا کردهاند. این گروه که عمدتاً در استان سویدا و منطقه جبلالدروز ساکن هستند، به دلیل انسجام اجتماعی، هویت مذهبی خاص و موقعیت استراتژیک جغرافیایی، همواره در تحولات سیاسی و نظامی سوریه تأثیرگذار بودهاند. با توجه به پیچیدگیهای جنگ داخلی سوریه، دخالتهای خارجی و پویاییهای داخلی جامعه دروزی، این مقاله تلاش میکند تا تحلیلی جامع از وضعیت این اقلیت ارائه دهد. دروزیان، گروهی قومی–مذهبی با ریشه در مذهب اسماعیلی، در قرن یازدهم میلادی در دوران خلافت فاطمیان در مصر شکل گرفتند (1). این گروه که خود را «موحدون» یا یکتاپرستان مینامند، به دلیل باورهای عرفانی و باطنی و حفظ اسرار مذهبی، جامعهای بسته تشکیل دادهاند (2). در سوریه، جمعیت آنها حدود ۳ تا ۵ درصد
ابهام فزاینده تخریب مراکز هستهای ایران
اسلام ذوالقدرپور پژوهشگر روابط بینالملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC سیاستگذاری خارجی در جهان برآشفته کنونی همانندی فراگیری با سیاست جنگ در سدههای گذشته دارد. همسانی دیپلماسی و جنگ که نیازمند سیاستگذاران راهبردی هوشمند است که بتوانند دانش و هنر جنگ و چانهزنی سیاسی را در بازاریابی قدرت عصر وحشت بکار گرفته و بقای بازیگر را تضمین کنند. عصر بحران برای بازیگران بزرگ منطقهای مانند ایران که از سوی رقیبان و دشمنان مورد تهاجم قرار دارد، بازنویسی سیاستگذاری خارجی، نوسازی ابزارها و تاکتیکهای سیاست خارجی و روابط بین الملل ایران را ناگزیر نموده است. بازنویسی سیاستها، نوسازی ابزارها و تاکتیکها که بتواند مقابل اتاق جنگ قدرتهای بزرگ و دشمنان ایران مانند ایالات متحده امریکا و اسرائیل مقاومت داشته و سیاستهای ترامپ به عنوان خدای دروغ و نیرنگ را پاسخ دهد. دهه دوم قرن بیست و یکم که عصر بحران است برای ایرانیان با چالشها و تهدیدهای حیاتی همراه
چالش ها و فرصت های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی چین در قطب جنوب
دکتر مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC چین در سال ۱۹۸۳ معاهده قطب جنوب (Antarctic Treaty)(1) را امضا کرد و در سال ۱۹۸۵ به یکی از اعضای مشورتی این معاهده تبدیل شد و در دهه های پس از آن به طور مداوم برای بهبود زیرساخت ها، سیاست ها و تحقیقات علمی فعالیت خود را در قطب جنوب ادامه داده است. چین پس از تأسیس اولین ایستگاه تحقیقاتی خود به نام «دیوار بزرگ» (1985)، به عنوان عضو مشورتی معاهده قطب جنوب دست یافت. از 20 نوامبر 1984 یعنی اولین باری که چین تیم تحقیقاتی خود را به سمت قطب جنوب اعزام کرد، این کشور در رقابت با جهان غرب جهت سرمایه گذاری در قاره قطب جنوب بود. قطب جنوب منطقه مورد علاقه چین به عنوان منبع اعتبار ملی و علمی، تجزیه و تحلیل آب و هوا، ذخایر ماهی و ذخایر بالقوه گاز طبیعی و
همکاریهای ایران و چین؛ از انتظارات شرق گرایانه تا بی طرفی عامدانه
دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه تهران / رییس مرکز گفتگو و همکاریهای ملل راه ابریشم روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در سالهای اخیر و با اوجگیری تحریمهای غرب علیه ایران، ابعاد گوناگونی یافته است. این روابط که بر مبنای منافع استراتژیک و اقتصادی مشترک بنا شده، همواره تحت تأثیر پویاییهای منطقهای و بینالمللی بوده و در دوره پس از حمله ۱۲ روزه اسرائیل به ایران در خرداد ۱۴۰۴، وارد فاز جدیدی شده است. از منظر ایران، مهمترین دغدغه در روابط با چین، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تنوعبخشی به صادرات غیرنفتی، جذب سرمایهگذاری خارجی در زیرساختها و صنایع حیاتی، و دور زدن تحریمهای یکجانبه غرب است. ایران به دنبال شریکی قدرتمند است که بتواند در حوزه فناوری، زیرساخت و توسعه اقتصادی، پشتوانه محکمی باشد. همچنین، حمایت سیاسی چین در مجامع بینالمللی، به ویژه در برابر فشارهای غرب، برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. گسترش
راهبرد مقتدی صدر:تحریم انتخابات و مقابله با نیروهای موازی
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مبانی فکری و تحول گفتمان صدر مقتدی صدر، رهبر جنبش صدر و یکی از موثرترین چهرههای شیعی عراق، همواره بر ساخت هویتی ملی–شیعی مستقل از ایران و بر پایه “اسلام عربی” تأکید داشته است(1).از زمان تجربه جیشالمهدی، صدر به این نتیجه رسید نیروهای موازی با دولت، مشروعیت و ثبات عراق را به خطر میاندازند.پروژه دولتسازی ملی از نگاه او در تضاد با نفوذ و قدرتگیری شبهنظامیان، خصوصاً حشدالشعبی است(2).از سوی دیگر، صدر سیاستی موازنهگرانه با ایران و بلوک عربی/غربی در پیش گرفته؛ همزمان که بر استقلال جریان خود پافشاری میکند، تمایل ندارد قدرت رقبای نزدیک به جمهوری اسلامی در عراق تثبیت شود(3)(4)در نقاط اوج بحران، صدر با طرح بحث انحلال حشد و تحریم مشروط انتخابات، سعی داشته هم در افکار عمومی و هم میان نخبگان، خود را هوادار پاکسازی ساختار امنیتی و پاسخگویی دولت معرفی کند(5)(6)
نقش و جایگاه بلوچها در عمان و فرصتها و چالشهای ایران
دکتر گلناز سعیدی پژوهشگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مقدمه بلوچها یکی از اقوام کهن و تأثیرگذار ایرانیتبار هستند که بهدلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ و سیاست منطقه جنوب شرقی ایران و حاشیههای خلیج فارس ایفا کردهاند. جمعیت قابل توجهی از این قوم در استان سیستان و بلوچستان ایران سکونت دارند، اما بخش دیگری از آنان از دیرباز در سرزمین عمان نیز مستقر شدهاند. حضور بلوچها در عمان نه تنها بهعنوان یک اقلیت قومی، بلکه بهعنوان بخشی از بافت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این کشور شناخته میشود و در ساختارهای نظامی و امنیتی آن نقشآفرینی میکند. از منظر جمهوری اسلامی ایران، ارتباطات قومیتی، فرهنگی و تاریخی با بلوچهای عمان، یک ظرفیت راهبردی در سیاست خارجی و امنیت منطقهای محسوب میشود. همگرایی فرهنگی و قومی میان دو سوی خلیج فارس میتواند زمینهساز تعاملات سیاسی، اقتصادی و امنیتی مؤثر باشد و به
اختلافات روسیه و جمهوری آذربایجان؛ بررسی ریشهها و رویکردهای متقابل در پرتو تحولات نوین قفقاز جنوبی
دکتر معصومه محمدی پژوهشگر مسائل بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مقدمه منطقه قفقاز جنوبی، همواره بهعنوان یکی از نقاط کانونی در معادلات ژئوپلیتیکی اوراسیا شناخته شده و از اهمیت ویژهای برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برخوردار بوده است. در این میان، روابط فیمابین روسیه و جمهوری آذربایجان، بهرغم همکاریهای گذشته، در سالهای اخیر بهویژه پس از جنگ دوم قرهباغ (2020)، وارد مرحلهای از پیچیدگی و چالش شده است. این تحولات با دگرگونیهای ساختاری در نظم بینالملل ، ابعاد تازهای یافتهاند. پس از پایان جنگ ۲۰۲۰ قرهباغ، روسیه با اعزام نیروهای حافظ صلح، نقشی کلیدی در مدیریت پساجنگ ایفا کرد. با این حال، تحولات بعدی از جمله فروپاشی عملی وضعیت خودمختاری قرهباغ، کاهش حضور روسیه در منطقه، و نزدیکی فزاینده باکو به بلوک غرب و رژیم تل آویو، منجر به افزایش شکاف سیاسی و بیاعتمادی متقابل میان دو کشور شده است. سیاستهای تهاجمیتر آذربایجان در قالب
پویایی جدید در محور باکو-دمشق در بحبوحه تغییرات ژئوپلیتیکی
مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC به گفته کارشناسان سفر احمد الشرع، رئیس جمهور سوریه، به جمهوری آذربایجان، نقطه عطف مهمی در سیاست خارجی در حال تحول باکو در قبال خاورمیانه بزرگ به شمار می آید. این گام نه تنها نشان دهنده قصد آذربایجان برای تعمیق روابط دوجانبه با سوریه پس از تغییر قدرت در دمشق است، بلکه نشان دهنده جاه طلبی گسترده تر باکو جهت ایفای نقش فعال تر در معماری امنیتی منطقه و بهبود اوضاع پس از جنگ نیز می باشد. از آن سو سفر احمد الشرع به باکو صرفاً یک اقدام تشریفاتی نیست بلکه گامی در جهت ایجاد قالب های جدید همکاری از جمله توسعه انرژی و زیرساخت ها، لجستیک و دیپلماسی تلقی می شود. پیشینه تاریخی روابط دو کشور روابط آذربایجان و سوریه نه تنها ریشه در بنیانهای تاریخی و فرهنگی دارد، بلکه دارای ماهیت پیچیدهای مبتنی بر منافع
نفوذ اطلاعاتی اسرائیل از مسیر انرژی: همکاری آذربایجان و اسرائیل و پیامدهای امنیتی برای ایران
فاطمه خادم شیرازی مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC در دهههای اخیر، انرژی به یکی از محورهای کلیدی تعاملات و رقابتهای ژئوپلیتیک تبدیل شده است. میدان گازی تامار در شرق مدیترانه، که عمدتاً توسط اسرائیل مورد بهرهبرداری قرار گرفته، با ذخایر عظیم خود نه تنها تأمینکننده نیازهای داخلی اسرائیل است، بلکه موقعیت استراتژیکی برای صادرات گاز به اروپا دارد. با خرید سهم قابلتوجهی از میدان گازی تامار توسط آذربایجان و مشارکت این کشور در پروژههای انرژی مدیترانه شرقی، جایگاه آذربایجان در ژئوپلیتیک انرژی منطقه ارتقا یافته و در مقابل، نگرانیهای امنیتی جدی برای ایران ایجاد شده است. این همکاریها، فراتر از منافع اقتصادی، بستری برای نفوذ اطلاعاتی، نظامی و فناورانه اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران فراهم کرده است. موقعیت راهبردی آذربایجان و منطق ورود به مدیترانه آذربایجان، دارنده یکی از بزرگترین میادین گازی جهان (میدان شاهدنیز در دریای خزر)، پس از تثبیت زیرساختهای صادراتی خود به اروپا از طریق پروژههایی
حقوق بشر سفارشی: تجاوز اسرائیل به ایران؛ آزمونی دیگر برای سنجش حامیان غربی حقوق بشر
دکتر مریم خالقی نژاد پژوهشگر فوق دکتری علوم سیاسی مرکز بینالمللی مطالعات صلح ـ IPSC مقدمه حقوق بشر به عنوان یکی از اصول بنیادین روابط بینالملل، همواره مورد تأکید نهادهای جهانی و رسانههای بینالمللی قرار داشته است. با این حال، در عمل شاهد رفتارهای دوگانه و گزینشی در مواجهه با نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف هستیم. نمونه بارز این رفتار دوگانه، سکوت یا کمتوجهی سیاستمداران و رسانههای غربی و داعیهداران حقوق بشر در فضای مجازی نسبت به تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران است. در حالی که همین سیاستمداران یا رسانهها در موارد مشابه، به سرعت موضع میگیرند و افکار عمومی را جهتدهی میکنند. این تحلیل با تمرکز بر عملکرد سیاستمداران و شبکههای خارجی به بررسی دلایل این سکوت و تأثیر آن بر روایتسازی رسانهای میپردازد. پرسش اصلی این است که چرا رسانههای غربی که همواره خود را مدافع حقوق بشر میدانند، در قبال تجاوز اسرائیل به ایران سکوت
“غرب آسیا در آستانه باز تنظیم ژئوپلیتیکی” واکاوی راهبردهای آمریکا، ناتو و رسانههای غربی در مواجهه با محور مقاومت
دکتر معصومه محمدی پژوهشگر روابط بینالملل مرکز بینالمللی مطالعات صلح ـ IPSC هندسه جدید قدرت در غرب آسیا تحولات سال ۲۰۲۵ در غرب آسیا نشاندهنده تلاش گسترده و چندلایهای از سوی ایالاتمتحده آمریکا، ناتو و رسانههای جریان اصلی غرب برای باز تنظیم ژئوپلیتیکی منطقه است. در این فرآیند، ترکیبی از فرماندهی نظامی، دیپلماسی امنیتی و سلطه رسانهای به کار گرفتهشده تا از گسترش نفوذ محور مقاومت، بهویژه ایران، جلوگیری شود. این پروژه، از سازوکارهای متنوعی چون سفرهای دیپلماتیک، ابزارهای حقوقی، عملیات روانی و رسانهای، و بازتعریف مفاهیم امنیت منطقهای بهره میبرد. اجلاس ناتو در لاهه و راهبرد دفاعی نوین غرب در ژوئن ۲۰۲۵، نشست ناتو در لاهه با تأکید برافزایش هزینههای دفاعی کشورهای عضو به میزان ۵٪ تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۳۵ برگزار شد. از این مقدار، ۳.۵٪ به حوزه دفاعی و ۱.۵٪ به توسعه زیرساختهای امنیتی اختصاص یافت؛ حرکتی که نشاندهنده تلاش برای ایجاد انسجام راهبردی جدید
مدرن سازی ارتش چین و چالش های پیش روی ایالات متحده امریکا
دکتر مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC چین علیرغم مشکلات اقتصادی در حال تجهیز و مدرن سازی ارتش است که توسط پایگاه صنعتی دفاعی– که به سرعت در حال توسعه و تولید سیستمهای تسلیحاتی است–، پشتیبانی میشود. این سیستمها برای بازدارندگی ایالات متحده یا در صورت شکست بازدارندگی، برای قرار دادن پکن در موقعیت پیروزی در یک درگیری بزرگ طراحی شدهاند. طبق آمارهای رسمی، هر ساله هزینههای دفاعی چین رو به افزایش است به طوری که رشد بیش از 7 درصد را نشان می دهد. در این راستا، چین با ظرفیتی ۲۳۰ برابر بیشتر از ایالات متحده، به بزرگترین کشتیساز در سطح جهان تبدیل شده است. نیروی دریایی این کشور بزرگترین نیروی دریایی جهان به شمار می آید و زرادخانه موشکهای بالستیک و کروز آن با سرعتی بیسابقه در حال گسترش است. از سوی دیگر علاوه بر اینکه ذخایر هستهای این کشور سریعتر