مریم کریم پور
کارشناس ارشد مطالعات روسیه دانشگاه تهران
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
تهاجم نظامی روسیه به اوکراین پیامدهای سریع و قابل توجهی را با خود به همراه داشت که تاثیر اقتصادی آن برای مردم اوکراین، روسیه و در کل نظم جهانی بسیار چشمگیر میباشد. بازارهای مالی از جمله بازار جهانی نفت به سرعت نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند. از جمله این واکنشها، عکسالعمل بازار جهانی نفت بوده است. فضای حاکم بر این بخش از بازار که تحت تأثیر کووید ۱۹ قیمت نفت بسیار کاهش یافت، پس از وقوع حمله نظامی روسیه به اوکراین به بیش از ۱۰۰ دلار برای هر بشکه افزایش پیدا کرد. شاخص جهانی نفت برنت به بالاترین رقم خود یعنی ۷۹/۱۰۵ دلار در هر بشکه پس از اگوست و جولای ۲۰۱۴ رسید.
قطعا اقتصاد جهانی پس از این افزایش قیمت در نفت از تاثیرات منفی آن دور نخواهد بود. جنگ روسیه و اوکراین به عنوان عاملی در جهت اختلال در عرضهی نفت و در پی آن نوسانات قیمت نفت در بازار جهانی، اقتصاد کشورهای واردکنندهي این محصول را با چالش مواجه خواهد ساخت. در این بین وضعیت اتحادیهی اروپا به طرز قابل محسوستری نسبت به ایالات متحدهی آمریکا و یا سایر نقاط جهان آسیبپذیرتر خواهد بود. این وضعیت زمانی حادتر به نظر میرسد طی سالهای اخیر اتحادیهی اروپا برای کاهش وابستگی خود به بازار انرژی از جمله نفت و گاز روسیه تلاش قابل ملاحظهای را انجام نداده است. از میان کشورهای اروپایی شاید برای آلمان اوضاع بدتر به نظر برسد. زیرا این کشور حتی از انرژی هستهای نیز برخوردار نیست و همین موضوع وابستگیاش به واردات انرژی از روسیه را شدت میبخشد. حتی ایالات متحدهی آمریکا که نسبت به اتحادیهی اروپا در موقعیت متعادلتری از لحاظ امنیت انرژی قرار دارد، قیمتهای بالاتر و گرانتر نفت به مصرفکنندگان آمریکایی نیز آسیب وارد خواهد ساخت.
روسیه سومین تولیدکنندهی نفت و دومین صادرکنندهي مهم و بزرگ این محصول استراتژیک است. بنابراین با توجه به ذخایر کم و کاهش ظرفیت مازاد، بازار جهانی نفت نمیتواند تحمل این اختلال بزرگ در عرضهی این سوخت پراهمیت را داشته باشد. طبق نظر تحلیلگران اقتصادی تا زمانی که عرضههای جایگزین قابل توجهی برای نفت نظیر نفت شل و یا نفت ایران در دسترس قرار نگیرد، احتمالا قیمت برنت بالای ۱۰۰ دلار برای هر بشکه باقی خواهد ماند. در همین راستا مقامات ایالات متحده با همتایان خود در سایر کشورها برای آزاد سازی مازاد نفت تلاش میکند.
اوضاع و احوال کنونی برای اقتصاد روسیه و رفاه مردم این کشور که پس از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ دچار رکود شده بود، با تهاجم گستردهتر این کشور به اوکراین به طور قطع وخیمتر خواهد شد. تحریمها، انزوای روز افزون روسیه، تشدید عدم اطمینان سرمایهگذران و تجار خارجی، روابط اقتصادی روسیه را با انحطاط جدی مواجه خواهد ساخت. علاوه بر این موارد میتوان انتظار داشت که اتحادیهی اروپا نیز وابستگی خود به سوختهای فسیلی روسیه که از که از منابع مهم و اصلی درآمد این کشور است را کاهش دهد.
۲۴ مارس ۲۰۲۲ طی یک نشست اضطراری در بروکسل رهبران کشورهای ناتو، جی ۷ و اتحادیهی اروپا، امنیت در قارهی اروپا را در معنای وسیع آن مورد توجه قرار دادند. به طوریکه تنها پایان یافتن جنگ روسیه و اوکراین در کانون توجه این نشست نبوده است. بلکه در دستور کار این گردهمایی، تلاشها برای کاهش وابستگی به انرژي روسیه بوده است. عرضهی نفت این کشور پس از شروع جنگ، خطر بیثباتی در بازار جهانی نفت و منابع انرژی را با خود به همراه دارد و لذا گامهای عملی برای تقویت امنیت و تامین انرژی مورد بررسی جدی قرار گرفت. در همین راستا جو بایدن از امضای توافقنامهای در خصوص تأمین گاز طبیعی مایع و هیدروژن با افزایش عرضهی LNG از سوی ایالات متحده به اتحادیهي اروپا خبر داده است.
دانیل یرگین یکی از کارشناسان برجسته انرژی جهانی، دیدگاه افراطی تری از چشمانداز سیاست تهاجمی کرملین دارد. به عقیدهی وی جنگ پوتین در اوکراین اساس قدرت اقتصادی روسیه را از بین میبرد و منجر به این واقعیت میشود که فدراسیون روسیه موقعیت خود را به عنوان ابرقدرت انرژی از دست میدهد. پوتین تنها در طی چند هفته اقتصاد بینالمللیای را که خودش برای ۲۰ سال آن را بازسازی و تقویت کرده بود، همچنین به شهرت یک تأمینکنندهی قابل اعتماد انرژی تبدیل شده بود، با آغاز این مناقشه به ورطهی نابودی کشاند. مسکو در حال حاضر به عنوان تأمینکنندهي غیر قابل اعتماد و نامطلوب انرژي برای اتحادیهي اروپا در نظر گرفته میشود.در سال ۲۰۲۱ روسیه ۲۹ درصد از حجم گاز صادراتی به اتحادیهي اروپا و ۳۵ درصد تأمین نفت این قاره را بر عهده داشته است. گرچه این کشور همچنان به عنوان تأمینکنندهی ضروری انرژی برای قارهی سبز محسوب میشود اما قطع به یقین نقش آن به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت . روسیه به عنوان یک صادرکنندهي بزرگ و مهم، عمدتا عرضهکنندهي کالاها و مواد اولیهي مورد نیاز و ضروری است که جایگزینی آنها در زمان تورم دشوار است. نفت و گاز نیمی از درآمد صادراتی این کشور را تشکیل میدهد و در برخی سالها این درآمدها بیش از ۴۰ درصد بودجهی کشور را تأمین کرده است. از طرفی اروپا نیز در حال حال حاضر نیاز فوری به تأمین گاز طبیعی کافی برای پمپاژ در انبارها برای زمستان آینده دارد. بدیهیست که برآورد این نیاز از سوی روسیه میبایستی صورت گیرد. با این حال و با توجه به اتفاق صورت گرفته، فروش کلی گاز روسیه به اروپا طی پنج سال آینده به شدت کاهش خواهد یافت. اروپا در حال حاضر به دلایل امنیتی و همچنین برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر را در اولویت برنامههای اقتصادی خود قرار داده است.
همچنین کشورهای اتحادیهی اروپا به دنبال دریافت مجوزهای جدید برای تولید نفت و گاز هستند. طبق برآیندهای کارشناسان انرژی، منابع بالقوهي میادین گازی در اروپا معادل حجم صادرات روسیه برای چندین دهه است. روسیه میتواند خطوط لولهی انتقال انرژی خود را به چین هدایت کند اما باید با واقعیت کاهش استراتژی صادرات به غرب و اروپا مواجه شود. در یک سال معمولی صادرات نفت روسیه بیش از سه برابر گاز درآمد دارد. اما این تجارت در حال حاضر برای این کشور با اختلال روبهرو شده است. حدود نیمی از ۵/۷ میلیون بشکه صادرات روزانه نفت روسیه به اروپا انتقال مییافت. در حالیکه این محمولهها هنوز تحت محدودیتهای رسمی یا به عبارتی به طور خاص توسط ایالات متحدهی آمریکا و بریتانیا مورد هدف قرار نگرفته بود.
در حال حاضر اکنون یک عامل جدید وضعیت بازارهای نفت جهان و در پس آن بازار نفت روسیه را نشانه رفته است. قدرت افکار عمومی که از برآشفته شدن جنگ در اوکراین دچار هراس شده است و فشار بر شرکتها جهت کنار گذاشتن نفت روسیه را به شدت افزایش داده است. امری که به یک چالش جدی برای کشورهای اروپایی تبدیل شده است و آنها را با یک انتخاب دشوار مواجه ساخته است. از یک سو فشار مردم خشمگین از ویرانی و کشتار در اوکراین و از سوی دیگر کمبود سوخت در این قاره در صورت وجود تحریم گستردهای که در پیش رو دارد.
کشورهای غربی که مفهوم امنیت انرژی را دوباره لمس کردهاند ، دنیا را برای تأمینکنندگان جایگزین تشویق میکنند. آنها با دو سناریو در تأمین انرژی روبهرو هستند.
- کاهش بیشتر برای تقاضای نفت روسیه
- یا استفادهی پوتین از سلاح نفتی و کاهش عرضه
در هر دو صورت دولتها باید با شرکتهای متنوعتری در زمینهی تأمین نفت و گاز مشارکت و همکاری داشته باشند یا به لحاظ تئوری بازار جهانی نفت بازسازی شود. بشکههای نفتی روسیه که دیگر مقصدشان اروپا و غرب نیست و به جای دیگر در درجهي اول به آسیا میرود(خریدارانی مانند هند که بیش از ۸۰ درصد نفت مورد نیاز خود را وارد میکند یا چین که همواره به دنبال خرید نفت با تخفیف قابل ملاحظهای است) درحالیکه بشکههای نفت کشورهای دیگر به اروپا خواهد رفت. اما این سیستم پیچیده که حدود ۱۰۰ میلیون بشکه نفت در روز در سراسر جهان جابهجا میشود به راحتی قابل تغییر نیست و تحت فشار و اصطکاکهای ناشی از مشکلات مالی، حمل و نقل از بنادر دریای سیاه و دریای بالتیک و تحریمهای جدید قرار خواهد گرفت. شاید استفاده از استراتژی پرداخت دوجانبه بدون استفاده از دلار مورد نیاز باشد تا بتواند مبادله را به بازار برگرداند.
سیستم اوپک پلاس نیز که توسط روسیه و عربستان سعودی اداره میشود، در بازار جهانی فعال است. از اینرو برای شرکای آنها در اوضاع کنونی بسیار دشوار است که در کنار در کنار هم بمانند. یا حتی کشورها در انتخاب یکی از طرفین با سختی زیادی مواجه شوند. سرانجام تحریمهای غرب علیه روسیه و امتناع بسیاری از شرکتها (مانند بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل، شل و غیره) و کشورها از خرید حاملهای انرژی روسیه باعث ایجاد عدم تعادل در تجارت جهانی انرژی و در پی آن منجر به افزایش قیمتها گردیده است. پوتین زمانی که این جنگ را در شرایط پرتنش بازارهای انرژی آغاز نمود گمان میکرد که اهرمی قابل اعتماد در اختیار دارد. وی انتظار داشت که کشورهای اتحادیهی اروپا به این تصمیم روسیه اعتراض خواهند کرد ولی مداخله نه. با گذشت مدت زمان کوتاهی از این تهاجم مشخص شد که این یک اشتباه محاسباتی جدی است. روسیه با واقعیت کاهش یک تا دو میلیون بشکه نفت در روز مواجه شد.
تمایل به افزایش تولید از سوی کشورهای مهم تولیدکنندهی نفت به ویژه عربستان سعودی نیز وجود ندارد. زیرا آنها از این افزایش قیمت سودهای کلانی را به دست میآورندد و به احتمال زیاد جزو کشورهای ذینفع در این رویداد هستند که جایگزین منابع روسیه خواهند شد. یا به عبارتی از وقوع این بحران به فرصتی جهت افزایش نفوذ خود در دراز مدت میاندیشند.
همه چیز اینطور به نظر میرسد که فقدان منابع انرژی روسیه خصوصا نفت برای مدت طولانی در بازار میتواند منجر به رکود جهانی شود. برای برخی از کشورها هزینههای کوتاه مدت و میان مدت و برای برخی دیگر هزینههای طولانی مدت قابل توجهی را با خود به همراه خواهد داشت.
در نهایت میتوان گفت که برای روسیه بسیار دشوار خواهد بود که مسیر خود را بتواند محکم دنبال کند. زیرا منابع انرژی به ویژه نفت و گاز تا ۴۰ درصد بودجهی دولتی فدراسیون روسیه را تشکیل میدهد و منبع حفظ بقای اقتصاد این کشور پهناور است که با حملهی گستردهی این کشور به اوکراین با خطر جدی انحطاط مواجه شده است.
واژگان كليدي: جنگ, اوکراین ,روسیه , بازار ,جهانی, نفت,گاز,انرژي
منابع
- Цена войны против Украины: россия утратила статус «энергетической сверхдержавы».(24 Марта 2022). Available at:. https://mind.ua/ru/publications/20238384-cena-vojny-protiv-ukrainy-rossiya-utratila-status-energeticheskoj-sverhderzhavy.
- Эксперты: Покупка российского газа и нефти – это «финансирование войны».(14 Апрель, 2022). Available at: https://www.golosameriki.com/a/war-in-ukraine-global-impact/6529865.
- Oil tops $105/bbl after Russia attacks Ukraine.(2022-02-24). Available at: https://www.golosameriki.com/a/war-in-ukraine-global-impact/6529865.
- Выгода войны: кто выигрывает от санкций, роста цен и кризиса поставок сырья.( 01 Апреля 2022). Available at: https://gmk.center/posts/komu-vygodna-vojna-kto-vyigryvaet-ot-sankcij-rosta-cen-i-krizisa-postavok-na-rynke-syrya/