مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جنوب یمن، جبهه تعیین کننده تحولات آتی در جغرافیای یمن- گفتگو با مصطفی مطهری

اشتراک

دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح –  IPSC

بعد از چندين سال درگيري و رقابت بازيگران دروني و بيروني همچنان در بحران يمن ادامه دارد. گفتگوي زير براي بررسي بيشتر وضعيت سياسي و تحولات آتی در جغرافیای یمن است.

واژگان كليدي: جنوب، یمن، جبهه، تعیین کننده ،تحولات آتی ، جغرافیای یمن ، مصطفی مطهری، شبه جزیره ،عربستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در ماه های اخیر در جبهه های نبرد و درگیری در یمن چه تغییراتی ایجاد شده است؟

با عرض سلام خدمت شما، با توجه به اینکه سوال شما از حیث مضمونی جامع و کلی است از شما اجازه می خواهم پیش از ورود به بحث اگر موافق باشید یک شمای کلی از شرایط موجود در یمن را ارائه دهیم. ببینید شرایط بحران در یمن در سال ششم با مجموعه ای از متغیرها و عوامل مختلف همراه شده است. شاخص و ویژگی این متغیرها شامل دو گونه قوام یافته و نوظهور می باشد. در واقع منظور از شاخص های قوام یافته، متغیرهایی است که در طول شش سال تجاوز به یمن همواره در اخبار و مطالب ارائه شده درباره یمن به کرات مورد اشاره قرار گرفته اند و به نوعی با بحران یمن همزاد و همراه شده اند. از این رو در راستای معرفی این متغیرها باید به مسائلی مانند مقاومت صنعاء در برابر متجاوزان و تحمیل اراده سیاسی – عملیاتی خود به آنها، انجام موفقیت آمیز عملیات های موشکی و پهپادي ارتش یمن علیه مواضع سعودی، نقض مکرر و ادامه دار آتش بس در الحدیده توسط ائتلاف سعودی، شکست نماینده ویژه سازمان ملل در ارائه راهکار سیاسی مورد توافق طرفین درگیر در یمن به مانند سال های گذشته، ناکامی توافق ریاض جهت اقناع شورای انتقالی با هدف تشکیل دولت در جنوب اشاره کرد که در سال ششم و در ماه های اخیر به مانند سال های گذشته وجود داشته اند. 

اما منظور از متغیرهای نوظهور متغیرهایی هستند که در سال ششم تجاوز به یمن متولد شده اند و یا اینکه در سال ششم تجاوز جدی تر شده اند و با شدت بیشتری در محیط جغرافیایی یمن توسعه پیدا کرده اند. معرفی متغیرهای نوظهور در این باره شامل مواردی از قبیل توفیق روز افزون جبهه شمال در برابر ائتلاف متجاوز در محورهای نهم و مأرب، اختلافات و تیرگی روابط میان سعودی با حزب اصلاح به عنوان بازیگر همپیمان دولت مستعفی در مناطق مرکزی یمن، فعال کردن داعش و القاعده در مناطق درگیری در شمال توسط ائتلاف سعودی، اهمیت یافتن ساحل غربی از بندر المخا و میدی تا الحدیده یا به عبارت بهتر تهامه یمن در نزد بازیگران فعال در یمن، شرق یمن و اهمیت پیدا کردن آن در کانون راهبردهای سعودی، حضور ترکیه و اسرائیل در یمن، فعال شدن آمریکا در بحران یمن و تلاش برای نقش پذیری(شامل دو دوره ترامپ و بایدن می شود که کارکردهای هر دو دوره باهم متفاوت است)، تلاش روز افزون و دامنه دار شورای انتقالی جهت تشکیل دولت جنوبی در یمن و … می شود. 

با این حال موارد دیگری هم وجود دارند که زمان مند و تاریخ پذیر نیستند و همواره در طول این سال ها در کانون توجهات قرار داشته اند مانند موضوع وخامت شرایط انسانی – بهداشتی در یمن از جمله این موارد است که در درون بحران یمن یک فراروایت است و مشمول زمان نمی شود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تحولات در یمن بنا بر دسته بندی رویدادی شما و بر حسب موقعیت جغرافیایی یمن چه شاخص هایی دارند که بتوان آنها را از هم تفکیک کرد؟

پرسش شما مشتمل بر دو بخش است و پاسخ گویی به آن نیز طبیعتاً شامل دو بخش خواهد شد. بخش اول تقسیم بندی منازعات بر حسب رویدادهای درگیری یا جغرافیای درگیری است. در واقع در این دسته بندی آنچه در یمن در حال روی دادن است بر مبنای ماهیت منازعات و شکل بندی درگیری ها قابل پیگیری است. در این رویکرد جغرافیای درگیری مبنای تحلیل قرار می گیرد. اما در دسته بندی دیگر در این باره جغرافیای سرزمینی به عنوان الگویی برای تحلیل رویدادها مورد توجه قرار می گیرد. نکته قابل توجه در این باره این است که جغرافیایی درگیری در اصل و مبنا نیز، زیر عنوان جغرافیای سرزمینی و قلمرویی یمن قرار می گیرد. از این رو برای پاسخ به پرسش شما بهتر است از رویکرد دوم استفاده شود چرا که با تقسیم محورهای درگیری براساس جغرافیای یمن می توان به درک روشن تری از شرایط درگیری و آرایش نیروها، بازیگران درگیر، اهداف و برنامه های آنها دست یافت. 

بر این اساس اگر مفروض ما تحلیل براساس جغرافیای سرزمینی باشد با سه بخش جغرافیایی روبرو هستیم بخش اول شمال به طرف مرکز یمن است. بخش دوم جنوب یمن می باشد. و بخش سوم نیز مربوط شرق و جنوب شرقی یمن می باشد. نکته مهم در این باره این است که هر کدام از سه بخش مذکور از حیث ویژگی های درگیری، شاخص های منحصر به خود را دارا می باشند. بطوریکه درگیری ها در شمال شامل ویژگی نبرد میان صنعاء به رهبری انصارالله با عمده بازیگران موجود در یمن با عنوان ائتلاف سعودی می باشد. درگیرها در جنوب درون ائتلافی است؛ به این معنا که شاخص درگیری در این نقطه جغرافیایی حاصل تعارضات میان ستون های فعال ائتلاف یعنی ریاض و ابوظبی و نوابان یمنی آنها می باشد. وضعیت بحران در شرق و جنوب شرقی یمن نیز متأثر از شرایط شکننده سعودی در دو جبهه دیگر است. اگرچه سعودی در چارچوب نفوذ در شرق یمن و در میان قبایل و تشکیل واحدهای نظامی – امنیتی از قبایل یمنی در شرق اهداف و برنامه هایی را دنبال می کند که سالیان سال است درصدد تحقق آن است با این حال نمی توان شکست در جبهه شمال و سبقت ابوظبی از ریاض در جنوب را در این عرصه نادیده گرفت.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به تقسیم بندی شما از حوزه جغرافیایی بر مبنای گزاره سرزمین، کدام یک از این بخش های سه گانه، قابلیت این را دارند تا آینده تحولات در یمن را رقم بزنند؟

ببینید هر کدام از این سه بخش همانطور که گفته شد دارای ظرفیت هایی هستند. ظرفیت هایی که دارای نقش تعیین کننده می باشند. با این حال به نظر بنده شرایط جنوب و ایده طرح تشکیل کشور یمن جنوبی گویای این موضوع است که وضعیت جنوب می تواند در تعیین آینده تحولات و درگیری ها در یمن نقش بسزایی داشته باشد. در واقع تحولات در جنوب یمن به سمتی حرکت می کند که می توان آن را ثقل بنیادین در تعیین آینده تحولات در کلان جغرافیایی یمن به شمار آورد. دامنه درگیری ها در جنوب میان شبه نظامیان شورای انتقالی و دولت مستعفی هادی، تلاش های ریاض برای احیاء هژمونیک خود در جنوب در رقابت با ابوظبی، کوشش های ریاض برای اجرای توافق ریاض و کسب توافق طرفین درگیر در جنوب یعنی شورای انتقالی و دولت مستعفی در قالب راهکارهای سیاسی جامع، بی ثباتی شرایط سیاسی – نظامی – امنیتی در جنوب، تأکید مکرر رهبران شورای انتقالی بر تشکیل کشور جنوبی در یمن، تشدید فعالیت های دیپلماتیک شورای انتقالی در راستای محقق سازی ایده تشکیل کشور در جنوب یمن با محوریت خود (سفر به روسیه و رایزنی با این کشور برای کسب حمایت مسکو جهت تشکیل کشور و مطرح کردن سازش با تل آویو در قالب یک کشور در آینده بر مبنای فعالیت های دیپلماتیک مبنا می یابد)، فعالیت های رو به گسترش ابوظبی در جنوب یمن و تلاش جهت باز کردن پای تل آویو به آنجا به عنوان یک ابزار حمایتی جهت حصول به اهداف مورد نظر و در راستای رقابت با ریاض همگی نمونه هایی از اهمیت داشتن جنوب یمن و نقشی است که جنوب می تواند در تعیین شرایط نبرد و درگیری در آینده یمن داشته باشد. 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: پس به نظر شما جنوب یمن و تحولات آن متغیر تعیین کننده ای است که آینده تحولات در یمن رقم خواهد زد، با این مفروض سوال آخر این خواهد بود تفاوت شرایط چه تاثیری می تواند ایجاد کند و کدام یک از مناطق تحت تأثیر شرایط رویدادی در جنوب یمن خواهد بود؟

ببینید تحولات در جنوب یمن به هرگونه ای که رقم بخورد این قابلیت را دارد تا چگونگی، میزان، وسعت و شدت درگیری ها را در میدان یمن مشخص کند. بطوریکه اگر شرایط در جنوب یمن به همین منوال در طی چند ماه گذشته سپری شود به واسطه رقابت میان ریاض و ابوظبی و درگیری ها میان شورای انتقالی و دولت مستعفی، جبهه شمال نیز آرام خواهد بود. چرا که عمده توجه بازیگران یمنی و غیر یمنی در قالب ائتلاف متوجه جنوب و اهدافی خواهند بود که در این منطقه جغرافیایی می توان بدان دست یافت. شرایط عکس این وضعیت نیز درباره جنوب صادق است. به عبارتی اگر اتفاقات در جنوب متفاوت از آنچه در این ماه ها  رقم بخورد که شاهد آن بوده ایم مطمئناً دامنه التهاب آن به دیگر مناطق و محورها مانند شمال و مرکز خواهد رسید. اگر چه شرق و جنوب شرق نیز متأثر خواهند شد اما نباید فراموش کرد که ریاض فعال مایشاء مناطق شرقی می باشد و این موضوعی است که ابوظبی نیز تلویحی آن را پذیرفته است. از این رو با چشم پوشی از شرق و جنوب شرق، تشدید درگیری در مناطق شمالی و مرکزی یمن نتیجه تأثیر التهابات در جنوب خواهد بود.  

مطالب مرتبط