دكتر سجاد عابدي
كارشناس مسائل دفاعي
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
وضعيت كنوني كردهاي سوريه و حزب اتحاد دمكراتيك
کردهای سوریه در شرایط کنونی تبدیل به یکی از بازیگران مهم صحنه این کشور، در بعد میدانی و سیاسی شدهاند. کردها- که حدود 10 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می دهند- در مناطق شمالی سوریه تحت نظام سیاسی خودمدیریتی دموکراتیک، شامل سه واحد سیاسی (موسوم به کانتون جزیره، کانتون کوبانی و کانتون عفرین) زندگی میکنند. در برهه فعلی دو رویداد مهم موجب شده است جایگاه و دورنمای کردهای سوریه اهمیت ویژه ای پیدا کند. نخست شکست داعش در سوریه، دوم برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق که به طور طبیعی بر عموم کردهای منطقه و به ویژه کردهای سوریه تاثیرگذار بود. هیچ بعید نیست قاعده تاریخی مربوط به کردها بار دیگر تکرار شود. قاعدهای که ناظر به استفاده ابرقدرتها از کردها به عنوان ابزاری در جهت تحقق اهداف و منافع خود بوده، اما در پایان کار وعدههایی که به آنان داده میشد، به فراموشی سپرده شده است .
از سوی دیگر، همه پرسی استقلال کردستان عراق نیز اگرچه تا تشکیل کشور مستقل کردستان راه طولانی و دشواری پیش رو دارد، اما به لحاظ روانی انگیزه کردهای سوریه را برای پیگیری مطالبات خود حداقل در چهارچوب ایجاد نظام فدرالیسم دوچندان خواهد کرد. مخالفت شدید ترکیه از یک سو و عدم پذیرش فدرالیسم از سوی دولت سوریه و متحدانش (ایران و روسیه) نیز از جمله اموری است که آرمانهای جداییطلبانه کردهای سوریه را با موانع جدی روبه رو خواهد ساخت.در هر حال، در شرایطی که سوریه میرود تا شاهد پایان جنگ باشد، آینده و وضعیت کردها در این کشور تا حد زیادی به روند سیاسی و قانون اساسی جدید و مذاکرات و نحوه تعامل با دولت مرکزی وابسته خواهد بود. روندی که قطعا از اعمال نفوذ و نقشآفرینی بازیگران بزرگ خارجی به دور نخواهد بود و هر یک سعی خواهند کرد در جهت اهداف خود از برگه کُردی استفاده کنند.
عوامل موثر بر تشكيل وضعيت كردهاي سوريه و حزب اتحاد دمكراتيك
وجود جمعیتی از کردها در سوریه تا قبل از سال 2011 به شدت مورد بی¬توجهی محققان مسائل سیاسی خاورمیانه قرار گرفته بود. اساساً کردهای مقیم سوریه به عنوان اقلیتی 10 درصدی از جمعیت سوریه طی سال¬های متمادی جایگاهی در عرصه پژوهشی محققان نداشته¬اند. اما شروع بحران داخلی در سوریه در سال 2011 وضعیت جدیدی را برای کردهای ساکن این کشور ایجاد کرده است که آنان علاوه بر تقاضا برای شناسایی، خواستار حق کنترل سیاسی و اداری در مناطق کردنشین شدهاند و در حال حاضر این احتمال وجود دارد که در آینده خواهان خودمختاری و در مرحله بعد اعلام استقلال باشند. پس از آغاز بحران داخلی در سوریه، اکثریت جریانات سیاسی کرد سوری در دو جناح عمده شورای ملی کردهای سوریه و شورای ملی غرب کردستان تشکل یافته¬اند. شورای ملی کردهای سوریه در اکتبر سال 2011 متشکل از 16 جریان (حزب) سیاسی کرد سوری شکل گرفت که در اساس، مخالف حزب اتحاد دموکراتیک هستند.
در مقابل، شورای ملی غرب کردستان در ابتدای جنگ سوریه از سوی حزب اتحاد دموکراتیک و چند جریان کوچک دیگر که همگی وابسته به حزب کارگران کردستان بودند تاسیس شد و در حال حاضر در قالب دو نیروی نظامی یگانهای مدافع خلق و یگانهای محافظ زناندر قالب سیستم خودمختاری دموکراتیک نظامی، کانتونی را در شمال سوریه ایجاد نمودهاند. در همین راستا، عمدهترین نقاط قوت کردهای سوریه بعد از آغاز جنگ داخلی در مارس 2011 را میتوان عوامل ذیل دانست: بحران سوریه و قدرت یابی کردها، همجواری با اقلیم کردستان عراق، کسب حمایت و مشروعیت بینالمللی مبارزان کرد سوری، توانمندی چشمگیر نظامی، ورود مستقیم روسیه به میدان نبرد سوریه.
قدرت گيري بيشتر نظامي كردهاي سوريه و حزب اتحاد دمكراتيك
در حالی که بحران سوریه وارد حساسترین روزها و پیچیدهترین ابعاد خود شده است، بازیگران مختلف منطقهای و فرامنطقهای دخیل در دو سوی این بحران هر یک سعی میکنند تا با تأثیرگذاری بیشتر بر آن از یکسو بر منافع احتمالی آیندهی خود بیفزایند و از سوی دیگر از تعداد ترکشهای ناشی از این بحران برضد خود بکاهند. دولت ترکیه، همسایهی شمالی سوریه، یکی از مهمترین و فعالترین کشورهای دخیل در این بحران طی ماههای اخیر بوده که تلاش وافری داشته و دارد تا با انجام تغییر نظام سیاسی در این کشور از یکسو بر قدرت منطقهای خود بیفزاید و از سوی دیگر موازنهی قدرت موجود را برضد رقبای منطقهای ش همچون ایران تغییر دهد.اما پیچیدگیهای وضعیت سوریه بهخصوص از نظر بافت قومی و مذهبی از یک طرف و ارتباط این پیچیدگیهای قومی با وضعیت سیاسی در داخل ترکیه (مسئلهی کردها و علویها) و شمال عراق باعث شده است تا سناریوی تغییر در سوریه برای ترکیه همچون شمشیری دو لبه عمل کند که لبهی تیز و بران دیگر آن که مسئلهی کُردها در شمال سوریه است، میتواند خوشبینیهای ترکها را با مخاطرههای جدّی مواجه سازد. با این تفاسیر می توان پیامدهای قدرت کردهای سوریه و حزب دمکراتیک را به شرح ذیل عنوان کرد: افزایش توان عملیاتی «پ.ک.ک»، گسترش گرایش خودمختاری طلبانهی کردها در ترکیه، تضعیف موقعیت دولت ترکیه در نزد افکار عمومی، تقویت احتمال دخالت دوبارهی ارتش در عرصهی سیاسی ترکیه، تحت الشعاع قرار گرفتن دستاوردهای آیندهی ترکیه در بحران سوریه.
حاميان خارجي پتانسيل هاي نظامي و امنيتي كردهاي سوريه و حزب اتحاد دمكراتيك
در سطح فرامنطقهای ورود روسیه به بحران سوریه در اواسط سال 2015 زمینهها را برای رقابت دو قدرت فرامنطقهای آمریکا و روسیه فراهم نمود. هر یک از دو قدرت آمریکا و روسیه در میانه بحران سوریه، برای تحقق استراتژیها موردنظر خود حمایت از بازیگران داخلی حاضر در عرصه نظامی سوریه را در پیش گرفتهاند. در واقع، نیروهای نظامی تحت حمایت هر یک از این دو قدرت، به عنوان نیروهای نیابتی دو قدرت ایفای نقش میکنند. در این میان، کردهای سوریه مهمترین نیرویی هستند که از سوی واشنگتن و مسکو برای اعاده موازنه قوا، در عرصه تحولات میدان نظامی سوریه مورد توجه قرار گرفتهاند.مهمترین دلایل توجه قدرتهای آمریکا و روسیه به کردهای سوریه بر اساس سه مولفه اساسی مورد تحلیل قرار میگیرد: اول اهمیت استراتژیک مناطق تحت کنترل کردها در قالب سیستم فدرال شمال سوریه، دوم بهرهگیری از توان نظامی بالای کردها در عرصه میدان نظامی سوریه، سوم مشروعیت و وجهه مثبت کردها نزد افکار عمومی در سطح بینالملل.
چشم انداز پتانسيل هاي نظامي و امنيتي كردهاي سوريه و حزب اتحاد دمكراتيك
واقعیت آن است نیروهایPYD وHSD از منظر هر ناظر بی طرفی رشادت ها و فداکاری ها و تلاش های غرور آفرینی را در مبارزه با داعش و بنیادگراهای دینی تندرو از خود نشان داده اند. اما با این اوصاف هیچ گاه نتوانسته یا نخواسته اند خود را از هژمونی رهبری حزب کارگران کردستانPKK خارج کنند. امکان دارد این مسئله در بخش های از کردستان جذابیت داشته باشد اما در رئالیسم سیاسی PKK از منظر دولت های اروپایی غربی و خود ایالات متحده آمریکا به عنوان سازمانی تروریستی محسوب شده است و در نتیجه این مسئله خود توانسته به آسانی بهانه را بدست رهبران ترکیه و حتی حامیان آنها برای توجیهی هر چند غیر متقن به این اشغالگری بدهد. چه از منظر سیاسی و چه ایدئولوژیک رهبران نظامی و سیاسی در شمال سوریه حتی در ابتدایی ترین و ساده ترین امور از جمله تغییر پرچم عدم نصب عکس رهبران و نگاه های چپ گرایانه ضد نظام سرمایه داری غرب (داس و چکش)، دشمنی با ترکیه در سیاست های اعلامی و … خود را از پ.ک.کPKK جدا نکرده و نتوانستند خود را به عنوان بازیگری تمام قد مستقل برای آینده سیاسی سوریه آماده کنند. اینجاست که فهم سخن پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا ملموس تر می شود: “… دغدغه های مشروع ترکیه برای این حمله و … “
این تحولات ایجاد نوعی ناامیدی و متاسفانه یاس در جامعه کُردی، همراه با کینه و نفرت (شوان پرور: کین ام کین ام: ما که هستیم به محیط پیراونی خود برای آنان بوجود آورده است. از فردای بعد از حمله ارتش و حشد شعبی عراق به کرکوک و سکوت جهانی و دوباره تکرار این مسئله در لشکرکشی ارتش ترکیه و اعراب سوری به عفرین، غرب و شرق فرات که به نوعی مجددا کردها با تنها و بدون حامی ماندنشان احساس وجه المصالحه قرار گرفتن دارند و به ظن خود این رفتارهای مکرر و بیرحمانه منشعب از سیاست های سیستماتیک سرکوب قدرتهای منطقه ای با سکوت و رضایت برخی قدرتهای جهانی در تقابل با دستاورد ها و احقاق حقوق آنها می باشد. این سرکوب ها و برخوردهای نظامی خشن به گفته دکتر احمد نقیب زاده برخلاف انتظار دشمنان کُرد و دولت اردوغان و قدرت های منطقه ای در خاورمیانه؛ “روند استقلال کردها را استارت زده. و مطالبه گری کُردها در آینده منجر به استقلال آنها خواهد شد”.
واژگان کلیدی:پتانسيل, نظامي , امنيتي, كردهاي سوريه , حزب اتحاد دمكراتيك,دكتر سجاد عابدي