مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش اقتصاد در سیاست خارجی امارات متحده عربی

اشتراک

خشایار نصیر 

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

مقدمه

طی سالهای اخیر امارات متحده عربی سیاست خارجی فعالانه تری در خاورمیانه در پیش گرفت و در برخی از درگیری های منطقه ورود کرد. به عنوان مثال پیوستن به ائتلاف نظامی به رهبری عربستان در جنگ یمن و در پیش گرفتن مواضع تند نسبت به ایران . اگرچه در سال گذشته اعلام کرد نیروهای خود را از یمن خارج می کند و در قبال ایران موضع نرم تری در پیش گرفته است .در این نوشتار تاثیر اقتصاد بر سیاست خارجی امارات و جهت گیری های احتمالی این کشور در سالهای پیش رو بررسی میشود .

 

ساختار اقتصادی امارات متحده عربی

بخشی از اقتصاد امارات به درآمدهای نفتی وابسته است. پیش از کشف نفت، اقتصاد امارات به ماهیگیری، صنعت دریانوردی و صنعت مروارید تکیه داشت. در سال ۱۹۵۸ نفت در این کشور کشف و تولید آن نیز از سال ۱۹۶۲ با ۱۴ هزار بشکه آغاز شد. امارات اکنون هفتمین ذخایر اثبات شده نفت و گاز دنیا را در اختیار دارد و در سال ۲۰۱۸، صادرات نفت این کشور بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار معادل 5 درصد صادرات کل نفت جهان بوده است. امروزه  یک‌ سوم اقتصاد این کشور را بخش نفت ‌وگاز و بخش غیرنفتی نیز  حدود ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی امارات را تشکیل می‌دهد که شامل صنایع تولیدی ، هتل و بازرگانی ، املاک ، ساخت و ساز ، حمل و نقل و بیمه می باشد.

امارات رتبه 37 جهانی در جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی را دارا می باشد. به علاوه صنعت توریسم جایگاه و نقش ویژه ای در اقتصاد این کشور بازی می کند. برای مثال دوبی بعد از بانکوک، پاریس و لندن، چهارمین شهر بزرگ به لحاظ جذب توریست است. امارات همچنین دو ایرلاین بین المللی به نام اتحاد و امارات دارد و صنعت هوانوردی این کشور با اختصاص ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی به خود نقش مهمی در اقتصاد این کشور ایفا میکند. اگرچه امارات متنوع‌ترین اقتصاد در شورای همکاری خلیج فارس است، هنوز وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد. طبق گفته شیخ محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات این کشور برنامه دارد تا سال ۲۰۵۰ وابستگی خود به درآمد نفت را به حداقل برساند.

 

 

نقش اقتصاد در مواضع سیاست گذاریهای خارجی امارات

به طور کلی سیاستگذاری امارات متاثر از چند فاکتورهای موقعیت جغرافیایی، ثبات و امنیت داخلی و تأمین منافع اقتصادی می باشد . به دلیل موقعیت جغرافیایی و عضویت در شورای همکاری خلیج فارس سیاست خارجی این کشور تحت تاثیر عربستان سعودی است .

امارات بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت دارد، که ۸۹ درصد آن را خارجی‌ها تشکیل می‌دهند.  به همین دلیل ، امارات نیروی انسانی کافی برای نقش‌آفرینی در منطقه به خصوص در بحران‌های آن را ندارد. با وجود اینکه امارات از واردکنندگان اصلی تسلیحات در جهان است، اما ارتش قدرتمندی ندارد و عمده دفاع این کشور متکی بر پایگاه های آمریکایی مستقر در آن است. مهم‌ترین دلیل حضور پررنگ و توسعه‌طلبانه امارات در بحران‌های منطقه غرب آسیا، اقتصاد قوی این کشور است.

در واقع، امارات فاقد مولفه‌های قدرت منطقه‌ای است، اما از توانمندی اقتصادی خود برای مداخله در بحران‌های جهان عرب و همچنین برای تقویت نفوذ خود در کشورهای عربی بهره می‌گیرد. امارات متحده عربی به رغم اقتصاد بزرگ و وضعیت رفاهی مطلوب ، کشور آسیب پذیری محسوب میشود . این مهم  خود را در جریان ائتلاف این کشور با عربستان و متعاقب آن حمله ی موشکی حوثی های یمن به تاسیسات نفتی الفجیره و همچنین تاثیر تنشها میان ایران و آمریکا بر صنعت توریسم و اقتصاد این کشور نشان داد. به این کشور ضرباتی هر چند کوتاه اما قابل توجه وارد آمد و امارات ناچار شد نیروهای خود را از یمن خارج کند و در دو سال اخیر تلاش کرده به جای مداخله مستقیم نظامی از ابزارهای دیپلماتیک برای پیشبرد سیاست خارجی خود استفاده کند .

سیاست خارجی امارات در سالهای آینده

امارات در سالهای آینده با چالش برقراری تعادل میان منافع مشترک خود با عربستان از یک سو و مقتضیات اقتصادی و روابط این کشور با ایران از سوی دیگر مواجه خواهد بود .امارات با مداخلات خود در یمن متحمل هزینه ای شد که آن را پیش بینی نمی کرد و این هزینه همچنان در حال ضربه به اقتصاد این کشور است . پس از حمله موشکی به الفجیره جذب سرمایه خارجی کند شد و این امر موجب کسادی بازار املاک در این کشور شده است .

این وضعیت می‌تواند با کاهش سیاست خارجی مداخله‌گرایانه امارات از جمله خروج از ائتلاف سعودی در جنگ علیه یمن ، درک تهدیدهای ذاتی سیاستهای مداخله گرایانه و دوری از تنشهای منطقه ای تغییر پیدا کند و اقتصاد خود را به دوران طلایی بازگرداند.

مطالب مرتبط