مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

(دستاوردها، فرصت ها و چالش هاي سیاست خارجی روسیه ( بخش دوم

اشتراک

دکتر منوچهر مرادی

كارشناس مسائل روسيه

مركز بين الملي مطالعات صلح –   IPSC

 

3-تنوع بخشیدن به تجارت خارجی:

در شرایطی که تا قبل از بحران اوکراین بخش اعظم تجارت خارجی روسیه را روابط با کشورهای اروپایی تشکیل می داد، آمار منتشر شده در خصوص تجارت خارجی روسیه در سال های 2016 و 2017 نشان می دهد تجارت خارجی این کشور با کشورهای اروپایی و امریکا حدود 50 درصد کاهش یافته است و در مقابل، روابط تجاری روسیه با کشورهای آسیایی به خصوص چین رشد قابل توجهی داشته است. کاهش روابط تجاری با مجموعه غرب هر چند در نتیجه تحریم ها رقم خورده و هزینه هایی بر روسیه تحمیل کرده است لکن کرملین با مدیریت این موضوع طی چند سال اخیر توانسته است با گسترش همکاری اقتصادی با کشورهای غیرغربی آسیب پذیری خود را کاهش داده و به تامین برخی نیازهای اقتصادی خود بپردازد. علاوه بر این، تقویت روابط با کشورهای آسیایی، زمینه ایجاد ائتلاف هایی در آینده و همچنین همکاری های سیاسی با این کشورها را برای روسیه فراهم کرده و تجارت خارجی روسیه را با رویکردهای سیاست خارجی آن همسو کرده است.

4-ائتلاف سازی های موضوعی و متنوع:

بررسی دقیق سیاست خارجی روسیه طی چند سال گذشته نشان می دهد که روسیه در جهت ارتقاء نقش و جایگاه بین المللی و در جهت تامین منافع ملی، منطقه ای و بین المللی خود از هیچ گونه تلاشی برای شکل دهی به یک ائتلاف سیاسی- اقتصادی دریغ نکرده است؛ حفظ موجودیت اتحادیه کشورهای مستقل مشترک المنافع، شکل گیری بریکس، گسترش سازمان همکاری شانگهای با عضویت هند و پاکستان، گسترش کیفی اتحادیه اقتصادی اورسیا، شکل گیری مجمع پارلمانی سازمان پیمان امنیت جمعی و توجه به برخی تشکل های مثلثی نظیر روسیه- ایران- آذربایجان و روسیه- ایران- ترکیه از نمونه های تلاش روسیه در جهت ائتلاف سازی است. نکته قابل توجه آن است که روسیه با رد مفاهیمی نظیر «اتحاد استراتژیک» با حتی کشورهای هم سو، عمدتا در پی ائتلاف های بی دردسر است. این کشور با این راهبرد به جای تقابل آشکار با غرب، به دنبال جایگاهی جهانی با استفاده از ائتلاف هایی قابل اتکا اما نه لزوما پایدار و با هدف تقسیم هزینه ها جهت رقابت با غرب و افزایش نفوذ خود در سطح منطقه و جهان است. از سوی دیگر مسکو ایجاد مدل توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در روابط با کشورهای اعضای جامعه مشترک المنافع را نیز تعقیب می کند.

5-بهره برداری از دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی:

انرژی به عنوان یکی از منابع اصلی سیاست خارجی روسیه به شمار رفته و همواره به عنوان یک ابزار در تعامل با کشورهای جهان مورد استفاده مسکو قرار می گیرد. یکی از راهبردهای تامل برانگیز روسیه پیگیری جدی سیاست های اقتصادی- سیاسی در تنظیم روابط خارجی با تکیه بر محور انرژی است. کاهش قیمت های جهانی انرژی بین سال های 2014 تا 2017 عملا بر وضعیت اقتصادی روسیه اثر داشته است. همکاری های رو به جلو روسیه با اعضای اوپک و توافق کشورهای عضو بر کاهش عرضه نفت باعث معکوس شدن روند کاهش قیمت نفت شده است. این امر با توجه به شرایط اقتصادی روسیه اهمیت قابل توجهی برای این کشور داشته و سهم شایسته ای در مواجهه با مشکلات اقتصادی داشته است.

6-بهره برداری از ظرفیت آسیا در حوزه های سیاسی و اقتصادی:

چالش های اساسی و غیرقابل کتمان روسیه با غرب باعث افزایش انگیزه های روسیه برای گسترش همه جانبه مناسبات با کشورهای آسیایی شده است. بدیهی است در شرایطی که منطقه آسیا- پاسیفیک به عرصه زورآزمائی قدرت ها برای کسب جایگاه بهتر در تحولات جهانی تبدیل شده است، روسیه نیز نظیر دیگران در پی افزایش سهم خود می باشد.

حرکت به سمت آسیا – پاسیفیک برآیندی از سه تحول همزمان در رویکرد روسیه یعنی 1) توجه به اقتصاد در سیاست خارجی، 2) واکنش به بن بست در روابط با غرب و 3) چرخش آرام از ایدئولوژی به ژئواکونومی در نگاه روسیه به جهان می باشد. نگاه روسیه به آسیا عمدتا معطوف به سه هدف عمده است:

 1) افزایش جایگاه روسیه در این منطقه بر اساس مدل همکاری نزدیک با چین و متنوع سازی مشارکت اقتصادی و تبادلات تجاری با دیگر کشورهای منطقه نظیر ویتنام، 2) تقویت همکاری چند جانبه از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای و 3) تسریع روند توسعه مناطق شرق دور روسیه از طریق جذب سرمایه و همگرایی با منطقه.

7-خاورمیانه و فرصت گسترش نفوذ و مدیریت تهدیدات آتی:

نقش آفرینی در خاورمیانه را می توان عینی ترین نمود گسترش نقش و جایگاه روسیه و تنوع بخشی در روابط خارجی این کشور قلمداد کرد. زیرا مسکو نه تنها در سال های اخیر موفق شده است در مهم ترین موضوعات جاری این منطقه تاثیرگذار باشد، بلکه به مهم ترین کنشگر فعال در برخی موضوعات نظیر سوریه تبدیل گشته است. نکته مهم در چنین شرایطی تنظیم روابط خارجی و موازنه دهی به روابط با همه بازیگران فعال در منطقه از جمله ایران، ترکیه، مصر، عربستان و رژیم صهیونیستی است. این ویژگی در شرایطی کنونی مختص روسیه بوده و هیچ دولت دیگری امکان چنین بازیگری در روابط با این منطقه ندارد. بخش دیگری از دستاوردهای روابط خارجی روسیه در منطقه خاورمیانه به تلاش ها برای مدیریت تهدیدات آتی از جمله مبارزه با تروریسم در قالب همکاری های دوجانبه و چندجانبه برمی گردد. نمونه موفق همکاری با ایران در مبارزه با داعش و آینده نگری و ایفای نقش در مدیریت تهدیدات تروریستی و افراطی گری در افغانستان از جمله اقدامات موفق روسیه در تنظیم روابط خارجی در قبال منطقه قلمداد می شود. به طوری که فرصت هایی نیز برای افزایش نقش آفرینی در آینده در موضوعاتی نظیر افغانستان و یمن برای آن فراهم کرده است.

 

جمع بندی:

روندهای پیشین و کنونی سیاست خارجی روسیه نشان می دهد که بخش عمده چالش های روابط خارجی این کشور به بحران کنونی در روابط با غرب برمی گردد. به طوری که حتی موضوعاتی که در اسناد سیاست خارجی و اسناد امنیتی روسیه به عنوان تهدیدات اصلی علیه ان معرفی شده اند، به نوعی ریشه در مشکلات با غرب دارند. مسائلی نظیر مشکلات معیشتی و بحران اقتصادی در روسیه، تهدیدات ناشی از گسترش ناتو، واگرایی های منطقه ای در حوزه خارج نزدیک و فشارها و تهدیدات مستقیم سیاسی و امنیتی به طور مستقیم به اختلافات روسیه با غرب تحت رهبری امریکا مرتبط است.

نگاهی به موضوعات اختلافی میان روسیه و غرب مانند بحران اوکراین نشان می دهد تنش ها و اختلافات میان طرفین راهبردی بوده و چشم انداز روشنی برای مدیریت و حل اختلافات وجود ندارد. چنانکه علی رغم برخی پیش بینی ها، روی کار آمدن ترامپ نیز نتوانست مشکلات موجود در روابط روسیه با امریکا و مجموعه غرب را حل نموده و با گذر زمان دامنه و عمق تنش ها میان طرفین افزایش یافته است. نمودهای عینی چنین چالش هایی برای مسکو طی ماه های اخیر شامل مواردی نظیر تشدید تنش های لفظی با غرب، تعمیق اختلافات در حوزه های عملیاتی مانند سوریه، تشدید تحریم ها علیه روسیه و حتی کاهش روابط دیپلماتیک و اخراج دیپلمات ها می شود. با توجه به نشانه های موجود بویژه پس از انتخاب مجدد پوتین، به نظر می رسد در ماه های آتی نیز بر دامنه کیفی و کمی این تنش ها افزوده خواهد شد.

با وجود چنین چالش هایی، روسیه به دلیل دارا بودن ظرفیت های متعدد در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی توانسته است در برخی حوزه ها نه تنها چالش های موجود را مدیریت کند بلکه با استفاده از فرصت های موجود جایگاه و نقش خود را تقویت نماید. در حوزه های سیاسی و امنیتی می توان  به نقش برتر روسیه در سوریه و روند رو به رشد نفوذ این کشور در موضوعات مختلف خاورمیانه اشاره داشت که باعث دسترسی به اهداف اصلی سیاست خارجی مدنظر کرملین نظیر تقویت چندجانبه گرایی و تثبیت جایگاه قدرت جهانی روسیه شده اند؛ به نظر می رسد این روند ها در سطح سیاسی نیز در آینده تداوم یابند.

علاوه بر این باید به تلاش موفق مسکو در تنوع بخشی به روابط خارجی در حوزه های سیاسی و اقتصادی با تمرکز بر آسیا و اوراسیا اشاره داشت که کشور چین بدون تردید جایگاه برتر را در این رویکرد دارد.اما بدون شک مهم ترین بعد این روندهای مثبت برای مسکو در تنظیم روابط خارجی، تقویت پیوندهای سیاسی و اقتصادی با چین است. تلاش برای تقویت تعاملات میان اتحادیه اقتصادی اوراسیا با کشورهای مجاور آن و شرکای جدید و ایجاد پیوند میان آن و سازمان های منطقه ای آسیایی از دیگر فرصت های قابل پیش بینی در روابط خارجی روسیه خواهند بود.

واژگان كليدي: دستاوردها، فرصت ها ، چالش هاي سیاست خارجی روسیه

مطالب مرتبط