مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رزمایش ایران، روسیه و چین؛ آیا ایران دکترین رئالیستی را دنبال می‌کند؟

اشتراک

جواد حیران نیا

کارشناس مسائل خاورمیانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

از روز جمعه رزمایش بزرگ نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین در شمال اقیانوس هند آغاز شد. معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش ایران، روسیه و چین در این خصوص گفت: منطقه شمال اقیانوس هند، منطقه بسیار با امنیتی است که این امنیت پایدار با اقتدار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و دو نیروی دریایی ارتش و سپاه در دریا برقرار شده است.


این رزمایش در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی بدیل بوده است. معمولاً رزمایشهای منطقه ای با حضور قدرتهای غربی و متحدان آنها در شورای همکاری خلیج فارس برگزار می شد که حضور ایران در کنار دو قدرت غیر غربی از نکات حائز اهمیت این رزمایش است.
مهمترین مسأله در این رزمایش نزدیک شدن دیدگاههای چین و روسیه و اشتراک منافع آنها با ایران در خلیج فارس است. تأمین امنیت انرژی با محوریت آمریکا یکی از محورهای دکترینهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس بوده است. تشکیل ائتلاف آمریکایی در منطقه و تهدید بیش از پیش امنیت انرژی کشورهایی نظیر چین باعث شده تا پکن نیز به همراهی روسیه و ایران ابتکار عمل در خلیج فارس را خود به دست بگیرد و مانع استفاده بیشتر آمریکا از خطوط انتقال انرژی به عنوان اهرم فشار شود.
چین از یک سو در جنگ تجاری با آمریکا قرار دارد و از سوی دیگر با خروج آمریکا از برجام به مانند سابق دسترسی اش به انرژی ایران محدود شده است. بر این اساس چین نیازمند حفظ جریان واردات انرژی خود است و نمی‌خواهد جریان انرژی پس از تحریم ایران در انحصار ائتلافی به فرماندهی آمریکایی‌ها قرار گیرد.
بر این اساس بود که «وو چیان»، سخنگوی وزارت دفاع چین هدف این کشور از شرکت در رزمایش دریایی را افزایش و تعمیق سطح همکاری بین ایران و روسیه و چین و نشان دادن حسن‌نیت و توانایی این سه کشور برای محافظت از امنیت حمل‌و‌نقل دریایی و صلح اعلام کرد.
روسیه نیز به عنوان یک قدرت بین المللی خواهان حضور در مراکز استراتژیک جهانی است و حضور در خلیج فارس برای این کشور در حالی که اعضای شورای همکاری خلیج فارس ذیل چتر امنیتی آمریکا قرار دارند یک فرصت است. روسها در سوریه تقابلی با آمریکا دارند و با حفظ پایگاههای خود در ساحل مدیترانه نمی خواهند کنترل آبراهه های مهم بین المللی در اختیار آمریکا باشد و یا حداقل بتوانند موازنه مقابل آنها ایجاد کنند. تحریم نورد استریم از سوی آمریکا نیز نشان از اهمیت خطوط انرژی روسها برای آمریکا دارد. بر این اساس روسیه خواهان کنترل مسیرها و خطوط انرژی کلیدی است.
در خصوص اهمیت این رزمایش نیز لاوروف وزیر خارجع روسیه در کنفرانس «والدای» روسیه ضمن اعلام اینکه منطقه در خطر قرار دارد اعلام کرده بود که باید به «ابتکار صلح ایران» در منطقه خلیج فارس اهتمام جدی شود.
باید در نظر داشت که طرح روسیه برای امنیت خلیج فارس با «ابتکار صلح هرمز» ایران نزدیک است و دو کشور رویکرد مشترکی را در خصوص امنیت منطقه خلیج فارس دارند.
از نقطه نظر ایران امنیت خلیج فارس از طریق کشورهای خود حوزه خلیج فارس قابل تحقق است. از طرح «ابتکار صلح هرمز در سخنرانی «حسن روحانی» رئیس جمهوری اسلامی ایران در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل رونمایی شد. روحانی در سخنرانی خود اعلام کرد:«دکترین امنیتی جمهوری اسلامی ایران حفظ صلح و ثبات در خلیج فارس و تامین آزادی و امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز است. حوادث اخیر، این امنیت را به شکل جدی در خطر قرار داده است. امنیت و صلح در خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز را با مشارکت کشورهای این منطقه می‌توان تأمین کرد و جریان آزاد نفت و سایر منابع انرژی را تضمین نمود، به شرط آن که امنیت را چتری فراگیر در همه حوزه‌ها برای تمامی کشورها بدانیم.»
نگاهی به طرح مذکور نشان از این دارد که ایران نقش سازمان ملل یا عبارت بهتر نقش اعضای دائمی شورای امنیت را در طرح صلح خود به رسمیت شناخته است. این موضوع در قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت مندرج است. بر اساس بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ و به منظور مهار تنش‌های موجود در خلیج فارس، تامین امنیت انرژی و ممانعت از بروز حوادث اتفاقی زمینه‌ساز تقابلات نظامی، تشکیل «گروه تماس ۱۳» شامل هشت کشور حاشیه خلیج فارس و پنج قدرت جهانی عضو دائم شورای امنیت ضروری است.
همانگونه که مشاهده می شود تفاوت این طرح با دو طرح پیشین ایران در خصوص امنیت خلیج فارس یعنی «مجمع گفتگوی منطقه ای» و «پیمان عدم تجاوز» همین قائل شدن نقش نظارتی برای اعضای دائم شورای امنیت است که در طرحهای پیشین مطرح نبود.
«مجمع گفتگوی منطقه ای» و «پیمان عدم تجاوز» که از سوی ایران مطرح شد نتوانست مورد پذیرش همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قرار گیرد.
در واقع طرحهای پیشین ایران مبتنی بر ساختار امنیت دسته جمعی بومی متشکل از کشورهای منطقه که از آن به عنوان «امنیت درونزا» یاد می شود با استقبال کشورهای منطقه مواجه نشد چرا که موفق بودن چنین مکانیسمی نیازمند داشتن سطحی از همگرایی امنیتی میان کشورهای منطقه است.
نکته محوری «ابتکار صلح هرمز» (Hormoz Peace Endeavor) تأکید بر موازنه قوا است. از آنجا که ایران به تنهایی توان ایجاد موازنه قدرت در برابر آمریکا و متحدین عربش در منطقه خلیج فارس را ندارد بنابراین ناچار است برای ایجاد موازنه حداقلی در برابر آنها، ائتلافهای جدیدی ایجاد کرده و دیگر قدرتهای بزرگ که به ایران نزدیکتر هستند از جمله روسیه و چین را وارد منطقه کند تا با همکاری آنها موازنه حداقلی در برابر ایالات متحده و متحدین عربیش در منطقه خلیج فارس ایجاد کند.
رزمایش ایران با چین و روسیه اگرچه در مرحله رزمایش است و ائتلاف به شمار نمی رود ولی بیان کننده این موضوع است که ایران در کنار «ابتکار صلح هرمز» راههای متنوعی برای مقابله با تهدیدات خود در منطقه خلیج فارس دارد.
برگزاری رزمایش اخیر میان ایران و روسیه و چین در واقع نشان از عدم انزوای ایران به شمار می رود و نشان از شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا دارد. پیش از این نیز شاهد برگزاری نخستین نشست دبیران و مشاوران امنیت ملی کشورهای منطقه تحت‌عنوان «گفت‌وگوی امنیتی منطقه‌ای» با حضور نمایندگانی از ایران، روسیه، چین، هندوستان و افغانستان در تهران بودیم. از سوی دیگر نشست کشورهای اسلامی با حضور سران ایران، قطر، ترکیه و مالزی در کوالالامپور مالزی نیز برگزار شده بود که نشان از واقعیتهای جدید در جهان اسلام دارد.
ایران با «ابتکار صلح هرمز» به طور مشخص به دنبال ایجاد «شبکه امنیتی» است که بر اساس آن کشورهای منطقه برای تأمین امنیت منطقه دخیل هستند و در مغایرت با «ائتلاف سازی» آمریکا است که مبتنی بر منطق حاصل جمع جبری صفر به معنای برد مقابل باخت ایران است اما برگزاری رزمایش با چین و روسیه نشان از رویکردهای مختلف امنیتی از سوی تهران است.
«ابتکار صلح هرمز» و برگزاری رزمایش با چین و روسیه نشان از نوعی واقعگرایی در سیاست خارجی ایران است و از ایده آل گرایی در طرحهای امنیتی گذشته فاصله گرفته است. چرا که پس از چند دهه تاکید بر ایجاد ساختار امنیت دسته جمعی بومی متشکل از کشورهای منطقه، به سمت ایجاد یک ائتلاف جدید با حضور کشورهایی غیر از کشورهای منطقه تغییر رویکرد داده که البته این ائتلاف جدید برخلاف رویکرد امنیتی پیشین ایران نه یک ساختار امنیت دسته جمعی که ساختاری مبتنی بر موازنه قدرت منطقه ای است. این ساختار در صدد ایجاد سازه ای دوقطبی با بازدارندگی حداقلی است که دریک سر آن آمریکا و متحدین عرب منطقه ای آن قرار دارند و در سر دیگر آن ایران و قدرتهای غیر غربی.

واژگان كليدي: رزمایش، ایران، روسیه ، چین، ایران، دکترین رئالیستی،جواد حیران نیا

مطالب مرتبط