مريم خالقي نژاد
پژوهشگر مسائل خاورميانه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
در سال های اخیر آنكارا به تغییر سیاست خارجی خود مبنی بر یک سیاست فعال و واقعگرایی اقدام نموده است . از همین جهت در پی تلاش برای تامین منافع ملی و بین المللی و منطقه ای خود در بسیاری از بحران های به خصوص منطقه ای شاهد نقش آفرینی و مداخله آنكارا هستیم. اما این به منزله چشم پوشی از نقاط دورتر و قابل نفوذ در سرزمین های دورتر و چشم پوشی و یا غفلت از برخی مناطق دورتر نیست بلکه این واقعگرایی در سیاست خارجی و فعال بودن آن در تمامی عرصه ها در حال نمود است. یکی از اقدامات مهم ترکیه در این راستا در خصوص کشورهای آفريقایی می باشد که سالهای کنونی ترکیه به چشم یک موقعیت نفوذ جهت افزایش توان و قدرت خود به آن می نگرد.
اولین اقدامات آن در این کشورها در خصوص سرمایه گذاری و کمک های بشر دوستانه بوده است که از این طریق توانست با استفاده از قدرت نرم و چنین اقداماتی ، نفوذ خود را در کشورهای آفريقایی افزایش دهد.
این در حالی است که ترکیه برای اینچنین اقداماتی با رقیبی قدرتمند یعنی چین مواجه است که در سرمایه گذاری و تجارت پیشتر از امریکا قدم برداشته است. با این حال امروزه در کشورهای شمال آفريقا بیشترین سرمایه گذاری و نفوذ نرم را کشورهای ترکیه و چین دارا هستند. در خصوص ابعاد سرمایه گذاری ترکیه در آفريقا باید گفته شود که علت این نگاه سرمایه گذارانه، موقعیت استراتژیک آفريقا و بازار آن کشورها است که مورد توجه قرار گرفته است. چرا که آنكارا به دلایلی، برخی از بازارهای خود را در برخی کشورها از دست داده است و این مناطق به دلیل مرزهای که با مناطق مهم دیگر مانند اقیانوس هند و یا خلیج عدن را دارند گزینه مناسبی برای جایگزینی بازارهای از دست رفته ترکیه محسوب می شود. همچنین به دلیل منابعی همچون نفت و گاز و فلزاتی که در این منطقه قرار دارد می تواند عاملی برای توسعه صنایع داخلی ترکیه گردد.
اما در قسمت حضور فرهنگی ترکیه بار سنگین تری را نسبت به سایر رقبا در برخی مناطق مسلمان نشین آفريقا دارد . در مقابلِ نفوذ پرقدرت چین در عرصه سرمایه گذاری در دنیا و آفريقا برگ برنده ترکیه در عرصه فرهنگی و قدرت نرم در خصوص استفاده دین و ترویج نوعی از اسلام تحت عنوان اسلام میانه رو است. سالهای زیادی است که این کشور در سیاست خارجی خود در پی راهبرد قدرت نرم دینی است که برنامه های وسیعی همچون تربیت طلاب و روحانیون و یا تاسیس مراکز مذهبی ومساجد را در خارج در دستور کار دارد. در هر حال اکنون منطقه آفريقا تبدیل به منطقه ای برای حضور قدرت های بزرگ و کوچک شده است و ترکیه از این جهت حضور نظامی و اقتصادی خود را تثبیت نموده است که یکی از مهمترین دلایلش بخش اسلام و تبلیغ و گسترش دین میانه رو اسلامی است که منجر به آن شده است که افکار عمومی در این ناحیه گرایش بیشتری را به ترکیه در مقابل امریکا و یا عربستان و … داشته باشند. شاید با این راهبرد یعنی تلاش برای ترویج اسلام میانه رو نوع رابطه ترکیه و اردوغان با اخوان که یکی از مهمترین پیشبرنده و تکمیل کننده های اسلام میانه رو است را روشنتر کند.
در وهله دوم وجود برخی کشورهای دیگر مانند عربستان در زمینه های زیادی عرصه را برای ترکیه سخت می کند و منجر به یک رقابت بسیار شدید در این مکان شده است و منجر به برخی اقدامات مانند تقویت توان نظامی و ایجاد پیمان های نظامی و امنیتی شده است که محور دوم فعالیت آنكارا در آفريقا است. حضور ترکیه در کشورهای سودان و سومالی موجب شده است که جایگاه ترکیه به عنوان یک کشور مستقر در منطقه آفريقا و دریای سرخ تثبیت شود و این منجر به تقابل بیشتر با عربستان و متحدانش در آفريقا شده است.چه بسا دلایل اصلی حضور نظامی ترکیه در دریای سرخ و آفريقا به صورت مقابله با قدرت نظامی و اقتصادی عربستان و متحدانش باشد که اکنون در یک سو عربستان و متحدانش و در سوی دیگر ترکیه و متحدانش همچون قطر و روسیه هستند . قابل توجه است که هر کدام از متحدان سعی در استفاده از میزان حضور یاران خود در این ناحیه برای افزایش حضور و قدرت خود را در این منطقه دارند.
از جمله اقدامات ترکیه در آفريقا عبارت است از :
عرصه فرهنگی و ترویج اسلام میانه رو
عرصه سیاسی و نظامی و ایجاد پایگاه نظامی مانند پایگاه نظامی در موگادیشو و سواکن
ایجاد سفارتخانه در کشورهای آفريقایی
عرصه اقتصادی و ایجاد خطوط مستقیم هوایی، تاسیس و برقراری شرکت های ترکی در کشور های آفريقایی مثل لیماک در موزامبیک
این اقدامات خارجی ترکیه در حالی است که در داخل نیز نیازهای فراوانی برای جذب عوامل اقتصادی و مزیت زا در کشورهی آفريقایی را دارند.کشورهای آفريقایی در شرایط کنونی نیازمند امنیت و زیرساخت هایی برای پیشرفت و شغل و پول هستند و نیازهای آنان اقداماتی است که دولت و کشور ترکیه به راحتی می تواند با انجام برخی پروژه ها طیف وسیعی از این اقدامات را انجام دهد و بخش عمده ای از آنرا برآورده نماید.
سرانجام آنکه برخی نگاه ها اهداف و نیات این اقدامات اردوغان را هدف آنكارا برای افزایش نئو عثمانی گری و ایجاد یک چتر حمایتی در آفريقا نام برده اند. اما کلام اخر آن است که اگرچه ترکیه پس از فروپاشی بلوک شرق و اتخاذ سیاست خارجی متفاوت از گذشته در پی افزایش قدرت خود در نقاط جهان است اما توسعه ایدئولوژیکی و استراتژیکی آنكارا در شاخ آفريقا موانعی را بر سر راه خود دارد که مهمترین آن عربستان و متحدان آن می باشند.
در یک جمعبندی اقدامات ترکیه در آفريقا دارای سه محور است که عبارت است از
محور تاریخی و فرهنگی : ترویج اسلام میانه رو و سپس زنده کردن دوران های امپراتوری عثمانی و گسترش نئو عثمانی گری
محور اقتصادی: موقعیت مناسب برای تجارت و بازرگانی
محور راهبردی و سیاسی: افزایش قدرت خود و مقابله با محور مقابل عربستان و متحدانش
واژگان کلیدی: قدرت ، نفوذ ،ترکیه ، کشورهای، شمال، آفريقا، مريم خالقي نژاد