اژدر پیری سارمانلو
کارشناس امور بین الملل، سردبیر و پژوهشگر
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
در خاورمیانه امروزی سومین جنگ جهانی به شیوهای نامتقارن در حال وقوع است. دینامیک جنگ سبب از میان رفتن صلح و پیچیدهتر شدن تعارضات جهانی شده است. در واقع ریشه تمامی این تنش ها و تعارضات را میتوان در دشمنی دو جبهه مدرنیسم و تروریسم جهادی تعریف کرد. در حقیقت این دو جبهه هستند که در عرصه نظم نوین جهانی با یک دیگر در حال جنگ و نزاع هستند.
در مسئله ذکر شده بازیگران مختلف منطقهای و فرا منطقهای درگیر این نزاع و کشمکش میشوند که هر کدام از این بازیگران براساس منفعت و سود خود ایفای نقش میکنند. در افغانستان، تروریسم جهادی از طرف مدرنیته کاپیتالیسم بر علیه روسیه به کار گرفته شد، ولی درنهایت از کنترل خارج شد و در پاکستان، خاورمیانه و بسیاری از نقاط جهان ریشه دوانید.
قابل توجه است، حدودا 18 سال قبل در 11 سپتامبر سال 2001 میلادی حملات تروریستی به ایالات متحده آمریکا از سوی همین گروههای تروریستی صورت گرفت. به همین دلیل است که دولت آمریکا حق جنگیدن با این گروهها را برای خود مشرع میداند و با آنها در حال جنگ است. تروریسم جهادی در آسیا و خاورمیانه به مثابه بمبی ضامن کشیده میماند که امنیت روسیه را نیز تهدید میکند. دولت روسیه با تکیه بر این مولفه مدت هاست که با گروههای جهادی وارد جنگ شده است.
در حال حاضر، تروریسم جهانی به استعمار منطقه روی آورده و بسیاری از مناطق کُردستان در تصرف آنها بوده و با تهدید کُردها به قتل عام، با آنها در حال جنگی نابرابر هستند. ترکیه، عربستان سعودی و قطر پنهانی و گاه آشکارا از تروریستهای جهادی حمایت میکنند. دولت ترکیه در این مقوله از همقطاران خود پیشی گرفته است و میان آمریکا و روسیه از اتخاذ سیاستی دوگانه بهره میبرد. به طوریکه در گذشته، به دولت روسیه اینگونه القا میکرد که آمریکا و کُردها قصد فتح و تصرف خاک سوریه را دارند. “اگر شما راه را برای ما باز بگذارید ما از جرابلس تا اعزار پیشروی میکنیم و نقشه آمریکا را نقش بر آب میکنیم.” در مقابل، با آمریکا اینگونه تبانی میکرد که “دولت آمریکا مانع ورود ارتش ترکیه به جرابلس و اعزاز نشود و در این رابطه دست ترکیه را باز گذاشته تا دولت روسیه و حکومت بشار اسد را در حلب زمین گیر کنند. و اگر از ترکیه خواسته شود که با داعش وارد جنگ شود، این کشور آمادگی خود را اعلام میکند در مقابل آمریکا باید از پیشروی کُردها در کُردستان روژآوا جلو گیری کند.”
راهی که دولت ترکیه در خاک سوریه پیش گرفته است هدفی جز احیای میثاق ملی بنیانگذار جمهوری ترکیه مصطفی کمال پاشا معروف به آتاترک که در 13 اکتبر 1921در پارلمان این جمهوری به امضا رسید، ندارد. به همین منظور است که ترکیه برای کنترل مناطق شمال و شرق سوریه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند و در پی راهی برای تثبیت پایگاه های نظامی خود در روژآوا، همچون اقلیم کردستان (باشور کردستان) است که بتواند گامی مهم در راستای تحقق اهداف میثاق ملی و احیای امپراطوری عثمانی به باور خود بردارد.
جنگهای بزرگ با اختلافات کوچک شکل میگیرند، همانگونه که انفجارهای مهیب با جرقهای ناچیز رخ میدهند. در گذشته درگیریهای کوچک و پراکندهای که اتفاق میافتاد سبب به وجود آمدن ناهنجاریهای اجتماعی و رواج دادن جنگ در نظام بین الملل شده است. این آسیبهای روانی در جامعه رفته رفته تبدیل به یک کرونیزم ملی و بین المللی شده است. امروزه تمامی دنیا به سمت و سوی این کرونیزم بین المللی سوق داده میشوند. بر این اساس، پایه و اساس تمامی این تعارضات را میتوان در پارامترهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دید، که راهحل قانونی برای حل اینگونه مشکلات راهحلهای سیاسی و دیپلماتیک است.
حال سوال این است که: این پارامترهای تکان دهنده بر روی کدام یک از ستونهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جا گرفتهاند؟ پاسخ روشن است: دینامیک میلیتاریزم! کرونیزم ملی، کشورها را یک به یک به سوی ملیتاریزم سوق میدهد.
دولتهایی که ادوات پیشرفته نظامی همچون؛ نفربر زرهی، سلاحهای اتوماتیک پیشرفته، تانک، هلی کوپتر و جتهای جنگی در اختیار دارند، کسانی که تکنولوژی و فناوری روز در جهت اهداف نظامی به خدمت میگیرند و اقتصاد را ملیتاریزه میکنند؛ زمانی که در عرصه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانور میدهند و به دنبال فروش تسلیحات انباشته شده در انبارهای خود باشند، آن وقت است که باید منتظر وقوع یک جنگ در منطقه بود. همچنین اگر حاکمان و سیاستمدارن با نظامیان رابطه تنگاتنگی داشته باشند در اینکه در آینده خود را در میان یک جنگ تمام عیار خواهیم دید، نباید هیچ شکی به خود راه دهیم.
دولت ترکیه نزدیک به 5 سال است با وجود رکود اقتصادی؛ با نفت بادآورده داعش و القاعده، با دلارهای نفتی عربستان و قطر، با تجارتی نامتعارف و با پولشویی، پیشرفتی چشمگیر داشته است. ثروتی که با کمترین زحمت و دردسر هوش از سر جنگ طلبان میبرد. بر همین اساس است که حزب اعتدال و توسعه در کردستان سوریه (روژآوا) الباب و دیگر مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک را هدف گرفته و در کردستان عراق (باشور) نیز دولت این کشور را تهدید میکند.
حزب عدالت و توسعه ترکیه همانند بخشی جدا نشدنی از بدنه اخوان المسلمین عمل میکند، که در خاورمیانه تهدیدی برای مردم منطقه محسوب میشود. آمریکا و روسیه با روی کار آوردن حزب عدالت و توسعه و سکوت در مقابل سیاستهای نامعقول ترکیه، اشتباهی استراتژیک مرتکب شدهاند. با این سیاست نه به خودشان، نه به ملت ترکیه و نه خاورمیانه به هیچ کدام از طرفین سودی نرساندند. در حالي كه راهحل جنگ، ویرانی و استعمار کردن کشورها نیست، بلکه محکوم کردن جنگ و میلیتاریزم است.
واژگان كليدي: امريكا، مکانیزم، جنگ جهانی، سوريه، تركيه