مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

واقعیات ژئوپلیتیکی و امنیت خلیج فارس

اشتراک

بهناز اسدی‌کیا

 دکترای جغرافیای سیاسی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

منطقه خلیج فارس در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان با900 کیلومتر طول، عمق متوسط 36 متر و مساحت حدود 240 هزار کیلومتر مربع پس از خلیج مکزیک و خلیج هادسون، سومین خلیج بزرگ جهان و یکی از مهم‌ترین حوزه‌های جغرافیایی و صحنه رقابت و بازیگری کشورهای منطقه و فرامنطقه از دیرباز نیز همواره توجه قدرت‌های وقت را در کسب منافع سیاسی اقتصادی و امنیتی و نظامی به خود جلب کرده است.

در حال حاضر این حوزه حساس ژئوپلیتیکی که شاهراه مهم ارتباطی و عبور جریان انرژی جهانی است، محور توجهات سیاسی و امنیتی جهان شده و حضور نیروهای نظامی خارجی از یک طرف و مخاصمات داخلی میان کشورهای همسایه از طرف دیگر، خلیج فارس را تبدیل به کانونی پرتنش برای کشورهای ساحلی منطقه و هم برای سایر بازیگران کرده است.

بزرگ‌ترین ذخایر انرژی جهان در این حوزه قرار دارد و مسیر ترانزیتی عبور آن به بازارهای جهانی تنها از همین پهنه آبی به عنوان یکی از شلوغ‌ترین و پرترددترین شاهراه‌های آبی انجام می‌شود.حدود ۳۰ درصد نفت جهان از منطقه خلیج فارس تأمین می‌شود و بر طبق آمار اخیر 2019 اداره اطلاعات انرژی امریک(EIA)، عربستان از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان جهانی نفت، پس از ایالات متحده 12 درصد تولید جهانی نفت را در اختیار دارد. خلیج فارس به عنوان مخزن نفت جهان مسیر انتقال نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی به بازارهای جهانی و منطقه‌ای مهم و راهبردی است.

از طرفی وجود پایگاه‌های نظامی دریایی، هوایی و زمینی در منطقه خلیج فارس که عمدتاً متعلق به کشورهای آمریکا و انگلستان هستند و همچنین حضور ناوهای جنگی کشورهای غربی به ویژه آمریکا در آب‌های خلیج فارس، اهمیت نظامی و راهبردی این حوزه ژئوپلیتیکی آبی را نشان می‌دهد. دسترسی امریکا و استقرار مهمات در بندر عمان و توافق بریتانیا با این کشور برای ساخت یک پایگاه دریایی جدید و استفاده آمریکا از پایگاه هوایی «المصیره» برای هواپیماهای جاسوسی و جزیره‌های «العنز» و «کسب» و چند مکان دیگر به عنوان مراکز کنترل و نظارت .

اجازه آمریکا برای ایجاد پایگاه‌های لجستیک دریایی در بندر «زیاد» و «جبل علی» و امیرنشین‌های دبی و الفجیره بنا به توافق‌ها آمریکا و امارات. 5000 پرسنل نظامی امریکا در پایگاه هوایی الظفره ابوظبی با استقرار هواپیماهای بدون سرنشینو هواپیماهای جنگی پیشرفته F-35وجود دارد.

عربستان مقر فرماندهی مرکزی آمریکا به شمار می‌آید و 435 نیرو در آن مستقر هستند. همکاری مشترک بین دو طرف به آمریکا اجازه می‌دهد از 66 پایگاه سعودی استفاده کند .در پایگاه هوایی امیر سلطان نیز هواپیماهای جاسوسی یوتو(U.2)مستقر است.برنامه نظامی آمریکا در عربستان هشت منطقه نظامی حفر الباطن، ریاض مرکزی، ظهران، طائف، خمیس مشیط، تبوک، جده و مدینه را در نظر گرفته است:

قطر میزبان مهم‌ترین زیرساخت‌های نظامی آمریکا در منطقه است و فرماندهی مرکزی نیروی هوایی آمریکا در سال 2003 پس از ورود به قطر در منطقه «خور العدید» مستقر شد. دفتر مرکزی فرماندهی ارتش امریکا در پایگاه هوایی العدید در قطر با 13 هزار نیرو و بمب‌افکن‌های B52 استقرار دارد آمریکا همچنین دو پایگاه نظامی “اردوگاه الدوحه” و پایگاه هوایی “علی السالم” و دو پادگان آموزشی “عریفجان” و “ویرجینیا” در کویت دارد.

تنش‌های اخیر در خلیج فارس حکایت از نقش کانونی این حوزه در تحولات منطقه‌ای دارد،از جمله حملات خرابکاری به تانکرهای نفتی امارات و عربستان در فجیره، آتش گرفتن دو تانکر نفتی در خلیج عمان، اصابت راکت به میادین نفتی در منطقه بصره عراق، سرنگونی پهباد امریکایی در کوه‌ مبارک توسط ایران، اخطار ناو جنگی بریتانیا به ایران برای ممانعت از عبور یک تانکر نفتی بریتانیا از خلیج فارس، توقیف یک تانکر خارجی توسط ایران برای حمل سوخت قاچاق در تنگه هرمز، توقیف دو نفتکش وابسته به بریتانیا توسط ایران در تنگه هرمز، اعلان امریکا مبنی بر استقرار 500 نیرو در یک پایگاه هوایی شاهزاده سلطان در عربستان برای تقویت و ارتقای سیستم‌های دفاع هوایی،و حوادث ماه سپتامبر در عربستان و حمله به دو مرکز نفتی عربستان سعودی و تاسیسات نفتی آرامکو که موجب کاهش تولید نفت عربستان روزانه حدود ۵/۷ میلیون بشکه در حدود ۵ درصد از کل نفت عرضه‌شده به بازارهای جهان در روز شد.

همه این حوادث، کشورهای منطقه به ویژه کشورهای ساحلی حوزه خلیج فارس را نگران امنیت این پهنه آبی نموده و ضرورت رسیدن به یک راه حل جدی و عملی برای تسکین التهابات سیاسی و نظامی و امنیتی خلیج فارس را بیش از گذشته مطرح نموده است.

با همه این تمهیدات و استراتژی کشورهای منطقه در تنظیم رویکرد خارجی خود برای تقویت و حفظ امنیت، این سوال مطرح می‌شود که چرا توافق‌های متعدد برای همکاری‌های امنیتی و برقراری اتحادهای نظامی کشورهای منطقه با قدرت‌های خارجی، اختصاص بودجه‌های هنگفت و خریدهای سنگین تجهیزات و تسلیحات پیشرفته و مدرن، استقرار پایگاه‌های نظامی و حضور جدی و گسترده مستشاران و نیروهای خارجی در خلیج فارس، نه تنها نتوانسته امنیت این منطقه را تأمین کند که خود عاملی در جهت ناامنی و بی‌ثباتی عمیق و مسابقه تسلیحاتی منطقه‌ای شده که دامنه التهاب آن به فضای داخلی و سیاسی کشورهای منطقه نیز کشیده شده است.

ایران و عربستان دو بازیگر اصلی ساحلی در خلیج فارس دو کشور تأثیرگذار بزرگ منطقه هستند. همین واقعیت دولتمردان امریکا را در دهه 1970 معتقد به تدوین استراتژی دو ستونی نمود که به واقع اذعان به شناسایی نقش هر دو کشور ایران و عربستان به عنوان دو ستون ثبات منطقه‌ای در تحولات منطقه و خلیج فارس بود. ایران و عربستان دو کشور قدرتمند منطقه با رویکردها واهداف استراتژیک متفاوت، تفاوت‌های ایدئولوژیکی، رفتارهای رقابتی در راستای منافع ملی خود در یک حوزه ژئوپلیتیکی مشترک، منافع رقابتی و متداخل در منطقه، همواره در چالش با یکدیگر، با رویکردی متفاوت، بازیگری و سیاست خارجی خود را تنظیم و اجرا کرده‌اند.

بی‌تردید امنیت منطقه در گروی تعامل منطقه‌ای است و هرگونه اتحاد و همکاری با قدرت‌های فرامنطقه و حضور نیروهای خارجی در خلیج فارس، فضای سیاسی میان کشورهای این حوزه را ملتهب و پرتنش خواهد کرد. به نظر می‌رسد نزدیکی سیاسی ایران و عربستان؛ دو قطب قدرت در خلیج فارس و حل موضوعات مورد منازعه، راه حل مطمئن و بی‌هزینه‌ای در دستیبابی به صلح و ثبات و امنیت منطقه خلیج فارس خواهد بود.

توجه به واقعیات ژئوپلیتیکی این منطقه برای درک تحولات و تحلیل دقیق وقایع و رفتارهای بازیگران آن، امری ضروری است، از جمله:

-اتحادهای نظامی و اتکا به حمایت قدرت‌های خارجی، در عمل، ضمانتی برای تأمین امنیت کشورهای منطقه ارائه نمی‌دهد.

-خریدهای سنگین تسلیحاتی  و مجهزشدن به جدیدترین و پیشرفته‌ترین فناوری‌های نظامی و دفاعی مدرن، به تنهایی قادر نیست امنیت خریدار انآن را تأمین کند و منجر به بازدارندگی دفاعی در منطقه گردد.

– شورای همکاری خلیج فارس متشکل از کشورهای عربی که از ابتدا برای تأمین امنیت این منطقه تشکیل شده بود، در عمل با عدم شرکت ایران، بزرگ‌ترین کشور ساحلی این حوزه در این شورا، ناکارایی و ناتوانی خود را در تأمین منافع کشورهای عضو نشان داده است.

-کانون تنش‌های ژئوپلیتیکی در داخل این حوزه جغرافیایی و میان کشورهای آن ایجاد شده و موجب بی‌ثباتی‌های سیاسی امنیتی فروملی و فراملی در خلیج فارس شده است و بازیگران خارجی که در جهت منافع اقتصادی و به ویژه سیاسی خود در خلیج فارس سیاست خارجی خود را تعریف و اجرا می‌کنند، با شعله‌ور کردن این کانون ملتهب قادر به تامین امنیت و ثبات آن نخواهند بود.

به عبارتی، در مجموع، دو واقعیت غیرقابل انکار بایستی مورد توجه سیاستگذاران کشورها قرار گیرد:

اول، در هر حوزه مهم ژئوپلیتیکی تا زمانی که تنش‌های ژئوپلیتیکی آن حوزه حل‌نشده باقی بماند، برقراری و حفظ صلح و ثبات در آن منطقه دور از انتظار است.

دوم، در حوزه‌های ژئوپلیتیکی که عرصه رقابت، حضور و بازیگری قدرت‌های خارجی است، برقراری امنیت و ثبات صرفا” در گرو اراده، تلاش و همکاری کشورهای آن حوزه می‌باشد.

واژگان کلیدی: واقعیات، ژئوپلیتیکی ، امنیت، خلیج فارس، بهناز اسدی‌کیا

مطالب مرتبط