مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
روابط ایران و ترکیه در ماه های گذشته ابعاد نوینی به خود گرفته است. گفتگوی زیر برای بررسی بیشتر علل توجه جدی تر تركيه به گسترش روابط با ایران است.
واژگان کلیدی: بستر، همكاري، روابط، ايران، تركيه
مرکز بین المللی مطالعات صلح: بسترهاي نوين همكاري در روابط ايران با تركيه چيست؟
بازسازی پسا بحران سوریه و بازسازی پسا بحران عراق مهمترین دلیل برای همکاری همه جانبه ایران و ترکیه است، ابزارهای جدید اقتصادی و امنیتی برای بازسازی سوریه و عراق نیازمند است و ایران و ترکیه بعنوان دوکشور غیرعرب خاورمیانه با فرصت ها و تهدیدات مشترکی روبرو هستند، ایران با مسائل عمده ای در عرصه سیاست خارجی چون پرونده هسته ای و برخی مشکلات با جهان عرب روبروست.ترکیه نیز باوجود تلاش بی وقفه برای عضویت در اتحادیه اروپا فعلا با موضوع عدم فرزند خواندگی در این اتحادیه روبروست، نگرانی از فرقه گرایی، تلاش برای تفاهم با قدرت های جهانی، مسائل کردی و رفتارهای گریز از مرکز در سوریه و عراق، آینده و نحوه بازسازی سوریه و عراق، مبارزه با تروریسم، داشتن اراده سیاسی و رویکرد مثبت نسبت به حل بحرآنهای منطقه ای و جهانی و اگاهی نسبت به جایگاه منطقه ای و ظرفیت های خود، اقتصاد و تجارت داخلی و بین المللی، انرژی، کریدورها، تراتزیت و گمرگ ها از جمله موارد دیگری است که می تواند بسترساز روابط مثبت دو کشور گردد. پس سیاست های موازی، پروژه های منطقه ای مانند مناطق ازاد تجاری و اقتصادی مشترک، بازارچه های مشترک و ساخت متحد استراتژیک مشترک نیاز روابط تهران و آنکاراست، این موضوع را نیز باید اشاره کنیم که رفراندوم اقلیم کردستان عراق نقطه عطفی در تاریخ روابط دو کشور محسوب می شود که باعث شد سطح روابط از سطح بیشتر اقتصادی و دیپلماتیک به سطح نظامی نیز افزایش یابد پس در حقیقت ما شاهد بودیم برای اولین بار در ساختار معلق حاکم بر منطقه خاورمیانه در بطن موضوعات شمال عراق دو کشور بدون طرح رهبری منطقه ای با اتحاد با یکدیگر به ابتکار نظم و سازماندهی جدید پرداختند
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آيا توجه تركيه به تهران جبر استراتژيك است يا تاكتيك و تحت فشار و رقابت با ساير بازيگران؟
مولفه های گوناگونی چون نزدیکی جغرافیایی به تهدیدات، تهدیدات ارزشهای اساس آنها، منافع ملی، مشترکات و پیوندهای تاریخی و زبانی و اراده های سیاسی برای راهکارهای منطقه ای عوامل مهمی برای ترکیه در قبال ایران محسوب می شوند، دو کشور قرنها پشت به هم زندگی کرده اند و فضای انتولوژیک رابطه آنها بواسطه تغییرات مداوم صف بندی های بازیگران بین المللی در سوریه، عراق، مصر، لبنان، قطر، بحرین و…تغییر یافته است، تاریخ نشان می دهد ترکیه به شدت متاثر از این فضای عمومی بین المللی هست و در سالیان اخیر از نقش بازیگری جهانی به سمت قدرت منطقه ای خود را شیفت داده است، پس از نقش یک کشور با نقش میانجی، با پررنگ کردن نقش ملی خود به سمت ارائه راهکارهای منطقه ای سوق پیدا کرده است، همین جاست که اهمیت رابطه ایران و ترکیه ضرورت پیدا می کند .چرا ؟آنها هیچوقت در تاریخ تهدیدی بر علیه همدیگر نبوده اند و در بدترین حالت رابطه خود نیز رقیب منطقه ای بوده اند . آنکارا از سال ۲۰۰۱ تاکنون سه استراتژی داشته است ۱)به صفر رساندن مشکلات با همسایگان، ۲)ایجاد کمربند امنیتی در محیط پیرامونی خود، ۳)تئوری هوش سرشار .همانطور که می دانیم الان تئوری غالب در دیپلماسی آنها ایجاد کمربند امنیتی و هوش سرشار است، اما قسمتی از زمین این استراتژی ها در سوریه و عراق در حوزه نفوذ ایران است، پس ۱) برای دسترس به خاورمیانه .۲)برای ایفای نقش هویت ملی خود .۴)تهدید ارزشهای اساسی .۵)ژئوپلیتیک آنها به حوزه نفوذ ایران نیاز دارند، معتقدم ترکیه بعد از سفر تاریخی سرلشگر باقری به آنکارا که یک ملاقات بی سابقه بخاطر ماهیت و نقش ناتو در ساختار نظامی ترکیه بود، و همچنین سفر ژنرال خلوصی آکار به تهران، به نظر می رسد دو کشور با سوق دادن مذاکرات به فراتر از اقتصاد و در چارچوب دیپلماسی نظامی به اتحاد استراتژیک و همکاری های راهبردی نزدیک شده اند، فراموش نکنیم ایران در دسته بندی سیاست خارجی ترکیه اساسا در دسته کشورهای خاورمیانه قرار نداشت ، نگاه ترکیه پیشتر به خاورمیانه از پشت لنز عربی بود، انهم دو دلیل داشت تا پیش ازحزب عدالت و توسعه ترکیه حضور فعالی در خاورمیانه نداشت و دوم انکه این دسته بندی ریشه در ماهیت تمدنی امپراطوری عثمانی دارد، اهمیت ایران برای ترکیه در محیط خاورمیانه زمانی بیشتر شد که رجب طیب اردوغان با الهام از ایدئولوژی حزب عدالت و توسعه به ارائه مدل و نسخه برای امت های خاورمیانه پرداخت، یعنی سیاست های امت محوری در پیش گرفت، سیاستی که ایران استاد ان کار است، با اینکه به نظرم همین نقش که متاثر از نقش ملی دو کشور نیز بود منجر به اختلافاتی بین دوکشور شد، ولی بعدا با تشدید رفتارهای گریز از مرکز در عراق و سوریه، ژئوپلیتیک، کاهش اهمیت روسیه در بازسازی سوریه و عراق، از جنبه اختلاف و رقابت بین تهران و آنکارا کاسته شد و بر اهمیت تعامل در روابط آنها افزوده شد
مرکز بین المللی مطالعات صلح: علل توجه جديد تركيه و مقامات حزب عدالت و توسعه به گسترش روابط در حوزه هاي مختلف با ایران چیست؟
اگر اجازه بدهید در درون پاسخ به این پرسش به این مورد اشاره کنم تا بهتر بتوانم به این سوال پاسخ دهم . با گزارشی که شرکت جریان ترک اعلام کرده است عملیات لوله گزاری بستر دریا در نخستین خط انتقال گاز طبیعی در چهارم نوامبر 2017 وارد منطقه ویژه اقتصادی ترکیه در دریای سیاه شده است. این خط لوله که توسط کشتی پایونترینق اسپریت در عمق دریای سیاه انجام می شود، پس از اتمام لوله گذاری در منطقه ویژه اقتصادی روسیه وارد منطقه ویژه اقتصادی ترکیه شده است، همانطور که می دانیم در اکتبر سال گذشته میان مقامات ترکیه و روسیه که در استانبول امضا شد مقرر شد تا دوخط لوله گاز طبیعی که سالانه ظرفیت انتقال بیشتر از حدود ۱۵ میلیارد متر مکعب را داشته باشد، ساخته شود، بنابراین پیش بینی می شود یکی دیگر از این خطوط لوله انتقال گاز طبیعی در ماه دسامبر سال 2019به بهره برداری برسد، به اینها انتقال خطوط نفتی و گازی ایران، قطر، عراق، سوریه و…را اضافه کنید، اینجا موضوع نیاز ترکیه به گاز در ۲پی بحران سوخو در رابطه ترکیه با روسیه چگونه تامین شد؟، بنابراین من میخواهم بگویم رابطه ایران و ترکیه را نباید صرفا به موضوع انرژی و تجارت سقوط بدهیم، انرژی بخش مهمی از رابطه است اما همه رابطه نیست .ترکیه در رابطه خود با روسیه وارد مرحله امنیت زدایی یعنی خارج شدن موضوعان از متن امنیتی و وارد نمودن آنها به فضای گفتمان سیاسی با مسکو شد، بر عکس در خصوص ایران ترکیه با حفظ روابط اقتصادی و سیاسی وارد فضای دیپلماسی نظامی و امنیتی شده است، درکل علت توجه جدید ترکیه به ایران، امنیتی شدن خاورمیانه و برتری نظامیان بر دیپلمات ها در درون این تحولات است، به طریقی که با تاثر از این رابطه رابطه ترکیه و روسیه با همه سوظن های تاریخی از سطح مسئله تاریخی به مسئله اقتصادی، سپس به مسئله اقتصادی و در نهایت به مسئله امنیتی تبدیل شده است، ترکیه بعد از کودتای نافرجام هفت ژوئن بخاطر دادگاهی شدن بسیاری از ژنرال های ارتش، از منابع کافی برای حضور نظامی مقتدرانه در خاورمیانه ندارد، بنابراین بخاطر سوظن هایی که بخاطر کودتا به غرب داشت به اشتراک مساعی نظامی با ایران دست داد .برخلاف ایران رابطه ایران و ترکیه، در رابطه ترکیه و روسیه را گروههای اپوزیسیون قدرتمند در هر دو کشور وجود دارند و اکثریت هر دو جامعه به ملیگرایی تمایل دارند. و سیاست های گسترش به جنوب برای کنترل گرجستان خوب تنش نظامی بین ترکیه و روسیه اضافه می کند و این خود بر سوظن های تاریخی بین دو کشور افزوده می کند، این پرسش را به این خاطر به این شکل و با وارد نمودن روسیه به روابطه ایران و ترکیه پاسخ دادم، که ما شاهد هستم که در سوریه، بخشی از عراق، اجلاس استانه، نشست سه جانبه ایران، ترکیه اذربایجان، و نشست سه جانبه ایران، روسیه و اذربایجان در نشست ها، اتئلاف ها و سازوکارها باهمدیگر حضور دارند ….بنابراین بسیاری از رفتارهای منطقه ای ترکیه برای نزدیکی به ایران بخاطر سوظن ها به بخاطر روسیه است که انرا همپیمان مطمئن برای آینده روابط استراتژیک خود نمی دادند، هرچند در یک تحلیل سیستمی روابط ترکیه و روسیه مسیر درستی را طی می کند، بنابراین بازسازی سوریه و عراق، تضعیف نظامیان در پی کودتای هفت ژوئن ترکیه، نیاز به انرژی در جنوب ترکیه ، ورود از گمرگ های اذربایجان غربی به گمرک های استارا و بیله سوار مغان برای دسترسی ترانزیتی به بازارهای اسیای میانه و قفقاز جنوبی، از طرفی به نظرم مهمترین دلیل نیاز ترکیه به ایران این است که پ.ک.ک سعی دارد از اختلافات در اداره منطقه ای شمال عراق به نفع خود بهره برداری کند، این روند ممکن است منجر به تقویت پ.ک.ک در سوریه و همچنین گسترش نفوذ ان در عراق شود.تقویت نیروی پ.ک.ک می تواند برای عراق بی ثباتی به همراه اورد، بنابراین ترکیه ضمن همکاری با همکاری به ضرورت راهبردی با ۸ ایران برای مبارزه با تروریست به شدت نیاز خواهد داشت
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چشم انداز روابط دو كشور را چگونه ترسيم ميكند و با چه سناريوهايي قابل تصور است؟
چشم انداز روابط دو کشور بخاطر تسری روابط از اقتصادی به نظامی از چشم انداز عمیق و قویتری به نسبت ادوار دیگر بر خوردار است چرا ؟۱)شورای عالی همکاری ایران -ترکیه:نخستین جلسه مشترک شورای عالی همکاری در سال ۹۲ ۱۳باریاست حسن روحانی و رجب طیب اردوغان در آنکارا تشکیل شد، در سالهای قبل از آن ترکیه با همسایگانش از جمله جمهوری اذربایجان، یونان و…چنین شورای مشترکی را تشکیل داده بود، از این رو با اینکه تاخیر در برقراری چنین روابط استراتژیکی ضعف محسوب می شود، این مهمترین دستاورد روابط دیپلماتیک ایران و ترکیه بعد از انقلاب اسلامی بوده است.۲)مذاکرات مستقیم ایران و ترکیه برای حل مناقشه قره باغ.۳)آینده سرنوشت ساز عراق که برای اولین بار در میدان نفوذ همدیگر بجای رقابت تعامل کردند .۴)افزایش حجم تجارت خارجی دو کشور از یازده میلیارد دلار به سی میلیارد دلار در آینده نزدیک، از طرفی دو سناریوی پیش رو نیز روبروی ترکیه است در حوزه داخلی، کنگره حزب جدید التاسیس مرال آکشنر فعالیت خود را آغاز کرد، این حزب با نام İYİ PARTİ(حزب نیک )وبا شعار حزبی، ترکیه خوب خواهد شد فعالیت خود را اغاز نموده است، هدف آنها انتخابات سه گانه در سال ۲۰۱۹ و رقابت با حزب عدالت و توسعه و با شخص اردوغان است، نحوه فعالیت ها در حوزه سیاست خارجی بخاطر اینکه اکشنر به نظر می رسد جدی ترین رقیب اردوغان خواهد بود، مهمترین سناریوی حزب عدالت و توسعه در خصوص گسترش و تعمیق رابطه و یا بازگشت به دوران روابط سینوسی با ایران را از جنبه داخلی می تواند ترسیم کند.، مهمترین سناریوی بین المللی ایران و ترکیه در سوریه است، که مخاطب آنکارا و تهران بخاطر میزان جذب سرمایه گذاری برای زیرساختارهای اقتصادی سوریه کشور امریکا خواهد بود نه خود سوریه .باید دید با توجه به حوزه های نفوذ دو کشور در سوریه شرایط چگونه رقم خواهد برد، به نظرم نحوه صف بندی هم در بازسازی سوریه از شرایط فعلی سوریه نیز مهمتر است پس باید سر میز مذاکره به دو واقعیت توجه کرد. اول اینکه توزان قدرت در روی زمین سوریه در کدام سمت بیشتر هست و دوم این که هزینه بازسازی سوریه به چه نحوی قرار است تامین شود، این قسمت مهمترین سناریوی آینده روابط پیش روی ترکیه و ایران است، آینده مدیترانه نیز و نحوه حضور ایران در مدیترانه نیز بسیار موضوع مهمی است که از عناصر بسیار مهم در تعیین روابط در حوزه رقابتی دو کشور بسیار مهم است.