مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

كارنامه سياست خارجي تركيه. نقش دروني يا نيابتي( بخش نخست) -گفتگو با اسداله سليماني کارشناس مسایل تركيه

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

همزمان با وزارت داوود اوغلو در وزارت خاجه تركيه دگرگوني ها و تحولات عمده اي در سياست خارجي تركيه به وجود آمده است. دگرگوني هايي كه در سالهاي گذشته پيامدهاي منفي و مثبت گسترده اي را براي  اين نقش جديد تركيه به وجود آورده است. در اين حال برای واكاوي و درک بهتری از كارنامه سیاست خارجی تركيه و پيامدها و دستاوردهاي اين كشور گفتگویی با اسداله سليماني کارشناس مسایل تركيه انجام داده ایم كه بخش نخست آن در ادامه تقديم مي گردد:

واژگان كليدي: توانايي، ناتوايي، تركيه، بالكان، خاورميانه، داوود اوغلو، نيابتي ، دروني


مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه برخي تسلط حاکم کردن نگاه تاریخی بر صحنه سیاست در کتاب عمق استراتژیک احمد داود اوغلو، تبلور عینی يافته است.در اين بين با توجه به اينكه اين كتاب ظرفیت های جغرافیایی امروز ترکیه را به ظرفیت های تاریخی آن پیوند داده و هویتی چندگانه براي اين كشور تعریف می نماید آيا در چند سال گذشته سياست خارجي تركيه در راستاي نظرات و ايده هاي اوغلو بوده است؟

براي درک بهتر اين بحث تلاش می کنم آن را مقداری بيشتر باز کنم. بايد اشاره کنم كه دستگاه سياست خارجي تركيه قبل از روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه (آك پارتي) چنين ظرفیتی نداشت حتی می توان گفت در مخيله اش هم نمي گنجيد. زير ساخت لازم برای چنین تفکری هم فراهم نبود، با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تاثيراتي كه مسلمانان و جریانات اسلامی ترکیه از انقلاب اسلامي گرفتند. يك سري ايده هاي جديد در اندیشه های آنها به وجود آمد. این ایده ها با بقدرت رسیدن اسلامگرایان به رهبری مرحوم اربکان بعنوان برنامه های وی مطرح شد. مثل تشكيل گروه دي هشت، تاسيس بانك اسلامي، پول اسلامي و… یکی از اولين کشورهای که برای مشارکت در اجرایی شدن این ایده ها مورد مشاوره قرار گرفت ايران بود.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: يعني نظريات و تفكرات اربكان نقش مهمي در  نظرات و ايده هاي اوغلو داشته  است؟

 ایده های مرحوم اربكان به شاگردان وي مانند آقای عبدالله گل و داوود اوغلو و دیگران منتقل شد. در واقع بخشی از ايده هايي منطقه ای كه مرحوم اربكان نتوانست در عمل اجرایی كند. توسط آقای داوود اوغلو به عنوان شعارهاي سیاست خارجی مطرح گردید. بعد از استقبال مردم و کشورهای همسایه از این ایده ها موفقیتهای اولیه ای با محوریت آقای داوود اوغلو برای ترکیه بدست آمد. اين حالت دستگاه سیاست خارجی ترکیه به رهبری آقای داوود اوغلو را در حالت توهمي قرارداد و اینها فكر كردند كه با محوریت وزرات خارجه مي توانند اين ایده ها را عملي كنند. سياست به صفر رساندن مشكلات با همسايگان هم ريشه در تفكر مرحوم اربكان و دیگر رهبران جریان اسلامگرایی در ترکیه داشت، اما این سیاست به مرور در دوران داوود اوغلو با دخالت غربی ها تحريف شد. آقای داوود اوغلو در دوره دولت بوش بارها به امريكا دعوت شد وی با توضيحات خود فكر می كرد امريكايي ها اين تفكرات را پسندیده و مي پذيرند. حال اينكه امريكايي ها ايده هاي وي را شنیده و برنامه های خود را سوار بر اين ايده ها کردند. لذا با اجرایی شدن ايده هاي داوود اوغلو در عمل طرح هاي امريكايي ها پياده شد. مثلا آك پارتي همان حزبی است كه اجازه نداد نيروهای امريكايي از طریق ترکیه وارد عراق شوند، اما الان در موضوع سوريه همه برنامه هاي امريكا را بهتر از خود امريكايی ها پياده ميكنند. لذا به نظر من نمي توان گفت داوود اوغلو معمار سياست خارجي فعلی تركيه و آك پارتي است. این ایده ها ريشه در جريان اسلام گرايي داشت. در حال حاضر غربی ها طرح جايگزين کردن داوود اوغلو با اردوغان را دارند. اساسنامه دروني حزب هم اين را تاييد مي كند ولي چون داوود اوغلو در اجراي طرح ها خيلي به سمت غرب گرایش پیدا كرده شخصیتهای اصلی حزب با اين طرح مخالف هستند. در حال حاضر می توان گفت شروع این ایده ها در سياست خارجي ترکیه بر مبناي تفكرات و ايده هاي داوود اوغلو بود، اما اكنون اين مسئله كيلومترها با تفكرات اصلی فاصله گرفته است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما مهمترين دستاوردهاي مثبت راهبرد عمق استراتژیک احمد داود اوغلو، در سياست خارجي تركيه چه  بوده است؟

در دوران حاكميت آك پارتي دستاوردهاي  خوبي در زمينه بيداري اسلامي و ثبات حاکمیت اسلامگرایان در تركيه به وجود آمد. یادمان نرود زماني كه اربكان نخست وزير بود قائله کودتای پست مدرن که منجر به برکناری وی گردید. نخست وزير در مقابله با جبهه لائيك ها توسط غرب و نظامیان بشدت تحت فشار بود، اسلامگرایان در دوران جديد حاکمیت آك پارتي براي گذر از نظاميان و جبهه لائیک از کارت پیوستن به اتحادیه اروپا و همکاری با غرب وامريكا استفاده كردند و با تعدیل يك سري از شعارها و اعتقادات مرحوم اربكان مقرر کردند كه براي عبور از  حاكميت بلامنازع جبهه لائيك از قوانين اتحاديه اروپا هم استفاده كنند و اسلام گرايان در تركيه به حاكمیت برسند. يعني در وهله اول در شعار خود موفق شدند و در مقابل جبهه لائيك اسلام گراها را به حاكمیت رساندند. اما اين همه ی كار نبود، چنانچه اكنون كاري كرده اند كه حزب حاكم و يا شخص ارودغان به كوچه بن بست يك طرفه اي وارد شده است كه هيچ چاره اي جز اطاعت از سیاستهای غرب و امريكا ندارد.

بايد توجه داشت كه همه چيز آنگونه كه مسئولان حزب عدالت و توسعه فکر و برنامه ريزي كرده بودند پيش نرفت، چرا كه ما و مسلمانان دشمناني هوشمند داريم كه نسبت به آرايش ما مواضع جديدي اتخاذ مي كنند.با اين حال عمده دستاوردي كه مي توان روي آن تاكيد كرد به حكومت رساندن جريان اسلام گرايان در ترکیه است. در گذشته اگر حتی یک شركت اقتصادي اسلام گرايان از سطحي مشخصی عبور  مي كرد دستگاههای رژیم لائیک با حمایت ارتش بطرق مختلف نظیر بستن ماليات زياد و…جلوی آن را می گرفت (چنانچه مسائلی که بر سر هوليدنگ اخلاص آمد و آنها مجبور به رفتن به کشورهای اروپایی شدند ) يعني اسلام گرايان به شدت تحت فشار بودند، اما اكنون هم در درون جامعه ترکیه و هم بيرون موضوع برعكس شده و مسلمانان از قدرت برتری برخوردار هستند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به سخنان مقامات تركيه در مورد رهبري در خاورميانه به نگاه شما تركيه تا چه حدي توانسته است در اين راستا گام بردارد ؟

اينكه تركيه توانسته در این خصوص تا چه حدي گام بردارد يك بحث است و اينكه اصلا تركيه ظرفيت هاي لازم براي اين كار را دارد یا نه بحث ديگري است. به نظر من طرح شعار رهبري خاورميانه از سوي تركيه شعاري تبلیغی و تحمیلی براي تحريك ايران است. در وضعیت فعلی بايد دید آيا يك رئيس حزب ميتواند رهبر خاورميانه باشد؟ در واقع زيرساخت هايي مانند رهبری، ولايت فقيه و يا خليفه در دنياي اسلام تعريف خاص خود را دارد و در بین مسلمانان قابل قبول است. در حال حاضر براي كدام يك از رهبران تركيه مي توان جايگاه خلفيه و یا رهبری برای جهان اسلام را تعريف كرد؟ شخصيتهای حزبی بعد از خروج از دایره قدرت تاثیرگذاری شان از بین می رود. شخصیتهای مانند دميرل و اربکان كه از نظر شخصيتي بسیار قويتر بودند به محض خروج از دایره قدرت تاثیرگذاری شان نیز از بین رفت و الان اصلا مطرح نيستند. آقاي گل و اردوغان هم اين ظرفيت را ندارند. لذا ما هم نبايد فريب اين شعار تحمیلی را بخوريم كه تركها مي توانند رقيب ایدئولوژی ما در دنياي اسلام باشند. غربیها اين شعار را براي فريب ما در رسانه های خود و ترکیه مطرح كردند. البته متاسفانه برخی از مسئولان ما هم فريب اين  شعار را خورده اند. اگر چه تركيه با حمایتهای غربی ميتواند چند تا گروه فلسطينی را جذب كند و پول دهد، اما اين امر با رهبري واقعي دنياي اسلام متفاوت است و به محض اينكه پول آنها قطع شود نفوذ آنها خشک می شود. يعني شعار الگو بودن ترکیه بدون پمپاژ پول به گروهها اصلا مطرح نيست چرا كه اين امر ساختگي است و جوشش ندارد. چنانچه سخنان اردوغان در مصر مبنی بر انتخاب رژیم لائیک مورد اعتراض مردم و مسلمانان قرار گرفت. يعني طرح اين شعار براي تحریک و فريب ما است كه در صحنه هایی كه ميتوانيم با تركيه همكاري كنيم و غرب را از منطقه عقب برانيم رقابت کنیم و اهداف مخدوش و راه مسدود شود. چنانچه برخي از مسوولان ما گول اين امر را خورده اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: راهبرد كنوني تركيه در سياست خارجي خود در مناطقي نظير قفقاز و خاورميانه چه نسبتي با سياست اعلام شده پيشين در بکارگیری سیاست صفر نمودن مشکلات با همسایگان دارد ؟

بايد عملکرد سياست خارجي تركيه را به عملکردی مستقل و در راستای منافع دروني ترکیه و عملکردی نيابتي و تحمیلی از سوی غربی ها تقسيم كرد. اين دو نقش در بسیاری از جاها كاملا متضاد هم هستند. آقای داوود اوغلو تلاش زيادي كرد تا نقش نيابتي را با نقش مستقل داخلي تركيه تطبيق كند و طرح جامعي به و جود آورد، از این رو طرح و يا بهتر بگویم شعار به صفر رساندن مشكلات با همسايگان مطرح شد. در اين چهار چوب ارتباط با ايران علاقه دروني‌آنان بود، عادي سازي روابط با ارمنستان تحميل غرب بود. بهبودی پرشتاب روابط با سوريه و اقلیم کردستان عراق هم اینگونه تحمیل غرب بود. عملا تطبیق دو نقش دروني و نيابتي در دستگاه سیاست خارجی تركيه با توجه به تضاد شدیدی که داشت نتيجه نداد. بنابراين در حال حاضر طرح به صفر رساندن مشكلات با همسايگان در دستگاه سیاست خارجی ترکیه عملا مرده است و در داخل نيز احزاب مخالف از آن به عنوان فاجعه یاد می کنند.

 

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: راهبرد كنوني سياست خارجي تركيه در رابطه با ايران بيشتر در قالب نقش نيابتي است يا دروني ؟

 

 

در بحران بین سوریه و ترکیه مسئولان و دست اندر کاران ما بایستی خیلی دقت و توجه نمایند و از روابط دو کشور همسایه و مسلمان حفاظت نمایند. چرا كه تحمیلگران نقش نیابتی به ترکیه تمایل بسیار شدیدی دارند بحران بین سوریه و تركيه را به روابط ایران و ترکیه نیز سرایت دهند. يعني اگر از روابط دو کشور حفاظت نکنیم طولی نمی کشد که روابط ما با تركيه نیز به بحران روابط سوريه و تركيه می پیوندد.

 

مطالب مرتبط