مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اصل موازنه مثبت و سياست خارجي عراق – گفتگو با دكتر حسن هاني زاده كارشناس امور عربي

اشتراک

 مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

عراق پس از خروج نیروهای نظامی به مرحله جدیدی از حیات سیاسی خود پس از صدام وارد شده و اندك اندك سیاست خارجی و سمت‌گیری‌های سیاست خارجی اين كشور در مرحله کنونی به موضوعی مهم برای بازیگران خارجی در حوزه مسائل عراق به شمار مي آيد. در همين راستا با توجه به رياست عراق بر اتحايه عرب و اهميت عوامل تاثير گذار در سیاست خارجی عراق براي شناخت بيشتري از وضعيت امروزين و آينده سياست خارجي عراق گفتگويي با دكتر حسن هاني زاده كارشناس مسائل عراق داشته ايم:

واژگان كليدي: عراق، سياست خارجی، ايران ، عربستان، امريكا، موازنه مثبت، رياست اتحايه عرب، سوريه

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: خروج نیروهای آمریکایی و بازیابی آزادی‌های عراق در صحنه خارجی و داخلی، چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور  داشته است؟

طبيعي است كه نيروهاي امريكايي در گذشته تنطيم كننده سياست خارجي عراق بودند و تا زماني كه نيروهاي امريكاي در عراق بودند طبيعتا فشارهايي از سوي امريكا در مورد سياست خارجي عراق وجود داشت. با خروج اين نيروها دست دولت مالكي و وزارت خارجه براي تنظيم سياست هاي عراق بر اساس منافع ملي عراق باز شد و از  سال گذشته هم عراق تلاش كرده بدور از فشارهاي امريكا سياست هاي منطقه اي و بين المللي خود را تنظيم كند.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: در يك سال گذشته سياست خارجي عراق چه تاثيراتي از رخدادهاي خاورميانه يا بهارعربي داشته است ؟

بخشي از سياست هاي خارجي عراق متاثر از  شريط داخلي، منطقه اي و بين المللي است. در حوزه داخلي وجود يك سلسله كشمكش ها و اختلافات ميان طوايف مختلف عراق طبيعتا سمت و سوي سياست خارجي اين كشور را تحت تاثير  قرار داده است. همچنين وجود العراقيه در عراق موجب شده است تا اين جريان با گرايش پان عربيستي و نگاه به غرب بر وضعيت داخلي و سياست خارجي عراق تاثير فزاينده داشته باشد. چنانچه اياد علاوي با نگرش هاي پان عربيستي و غربي فشارهايي را بر دولت عراق وارد كرده است تا اين كشور تابعي از محيط عربي و غربي باشد. در طرف مقابل جبهه العراقيه ائتلاف دولت قانون تلاش مي كند سياست خارجي عراق بر اساس منافع ملي تنظيم گردد. در بعد منطقه اي هم كشورهاي عربي منطقه مانند قطر، امارات و عربستان سعودي تلاش مي كنند نوعي نگرش طايفه اي بر عراق حاكم گردد و اقليت سني عراق كه در گذشته به مدت 8 دهه حاكميت را در عراق در اختيار داشت به عنوان طيف قدرتمند حاكميت را در دست داشته باشد و شيعيان و كردها به حاشيه رانده شوند. تركيه نيز با بهره گيري از تناقضات طايفه اي موجود و چشم داشت به منطقه كردستان عراق تلاش مي كند به نوعي بين دولت مركزي و اقليم كردستان عراق نوعي شكاف ايجاد كند. در اين بين طبيعي است كه برخي از طيفهاي قوميتي عراق متاثر از بيداري اسلامي يا بهار عربي قرار داشته باشند، اما از آنجا كه عراق در مرحله انتقال قرار دارد به نظر ميرسد كه  اين كشور اين شرايط را پشت سر گذاشته است.

             

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: با توجه به رويكرد و سخنان گذشته برخي مقام هاي عراقي از جمله نخست وزير و وزیر امور خارجه عراق به نگاه شما سياست هاي عراق در مورد عربستان تا چه حدي با ایران همراستا بوده است ؟

در نگاه مردمي عراقي ها و عمدتا شيعيان عراق و حتي بخشي از كردها با سياستهاي دولت عربستان مخالف هستند. اما در بخش هايي از غرب عراق مانند استانهاي سني نشين موصل، انبار و صلاح الدين نگرش ويژه اي نسبت به عربستان و قطر دارند و بيشتر تحت تاثير سياست هاي عربستان هستند. بنابراين دولت مالكي بايد به نوعي توازن يا وفاق ميان رويكرد هاي مختلف سياسي و قوميتي عراق ايجاد كند. در اين حال آقاي مالكي مايل است با همه كشورها رابطه برقرار كند و  نوعي توازن هم در سياست خارجي خود بين كشورهاي عربي و جمهوري اسلامي ايران داشته باشد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: با توجه به نوع موضع گيري رهبران عراقي در مورد شورای همکاری خليج فارس مهمترين متغيرهاي دخيل در نوع موضع گيري عراق نسبت به شوراي همكاري خليج فارس چيست؟

شوراي همكاري خليج فارس در واقع نسبت به عراق نوع نگرش طايفه اي و مذهبي دارد. يعني در حالي كه عراق بخشي از كشورهاي عربي منطقه تلقي ميشود و عضو اتحاديه عرب است، عربستان و قطر داراي نگرش هاي مذهبي و قوميتي هستند. لذا در بين اين كشورها نگاهي منفي نسبت به عراق وجود دارد و به عراق هم اجازه حضور در شوراي همكاري خليج فارس داده نمي شود. چرا كه آنان وجود طيف گستره اي از شيعيان در عراق را براي اين كشورها خطر آفرين مي دانند و تلاش ميكنند عراق را دچار انزوا كنند. در اين حال هر چند دولت عراق تلاش ميكند تا رابطه خود را با آنان گسترش دهد، اما دولت عراق به دليل تحريك ها و دخالت هاي بي مورد عربستان و قطر نسبت به شوراي همكاري خليج فارس و اعضاي اصلي آن نگاه مثبتي ندارد. چرا كه تحركات اخيرا نشان ميدهد كه قطر و عربستان درصدد سرنگوني دولت مالكي هستند و شخص مالكي هم نگرش مثبتي به شوراي همكاري خليج فارس ندارد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: نقش و رويكرد سياست خارجي عراق در تحولات يك سال گذشته سوريه چگونه مورد تحليل و بررسي شما قرار مي گيرد؟

در  واقع آقاي نوري المالكي تلاش ميكند تا همسو با جمهوري اسلامي ايران، روسيه و چين از راه عملياتي كردن طرح هاي مسالمت آميز و ديپلماتيك به دولت اسد كمك كند تا از اين شرايط خارج گردد و از راه گفتمان و نوعي وفاق ملي در سوريه برقرار شود. آقاي مالكي به مدت 15 سال در سوريه زندگي كرده و با دولتمردان سوريه رابطه گسترده دارد و به همين دليل نگرش مالكي نسبت به دولت اسد مثبت است و مايل به خروج سوريه از شرايط كنوني است. در اين حال تمام بدنه سياست خارجي عراق چنين نگاهي ندارد و در بين مقامات عراقي اختلافاتي در مورد سوريه وجود دارد. چنانچه هوشيار زيباري به عنوان رئيس دستگاه ديپلماسي عراق نگرش مالكي را ندارد و به عنوان وزير خارجه تلاش ميكند تا به نوعي دولت اسد بتواند با راهكارهاي سياسي و انتقال قدرت در فرايند زماني مشخص از بحران كنوني خارج گردد. در اين حال اين نگراني در بين مقامات عراقي وجود دارد كه جنگ طايفه اي در سوريه به مرزهاي عراق هم كشيده شود.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: از بين عوامل تعیین‌کننده و منابع سیاست خارجی عراق ( قومی، نقشی، حکومتی، اجتماعی و خارجی، فردي و.. مهمترين عامل در تعيين سیاست خارجی عراق كدام است؟

در واقع سياست خارجي عراق برخاسته از يك سلسله متغيرهاي داخلي عراق است. از يك سو اقليم كردستان عراق در مسائل منطقه اي و خارجي نگرشهايي نسبتا متفاوت با دولت مركزي دارد. همچنين برخي از طيف هاي سياسي عراق مانند ائتلاف العراقيه و همچنين سني ها نسبت به سياست خارجي عراق نقطه نظرات خاص خود را دارند و تلاش مي كنند تا اين ديدگاه ها در سياستهاي دولت عراق تاثير گذارد. در اين بين براي تدوين سياست مستقلي در عراق آقاي مالكي بايد با همه طيفهاي سياسي در عراق هماهنگي داشته باشد و نقطه نظرات همه رهبران سياسي عراق را در سياست خارجي  مد نظر قرار داد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: آِیا می توان الگوی سیاست خارجی عراق نوين را با توجه به روابط اين كشور با ايران، روسيه، چين، امريكا و اعراب را سیاست «موازنه مثبت» نامید ؟

بله. برقراري موازنه مثبت بخشي از سياست خارجي عراق است. اين امر به دليل اين است كه عراق در شرايط فعلي خود از مرحله فعلي گذار عبور كند و به سمت تثبيت قدرت، بازسازي نيروهاي مسلح، امنيتي و بسترهاي اقتصادي حركت كند. لذا سياست موازنه مثبت مي تواند بهترين راهكار براي اينكه عراق جايگاه خود را در سطح منطقه و جهان به دست آورد است. اكنون نيز تقريبا سياست موازنه مثبت در سياست خارجي عراق اعمال ميشود. يعني تنها استثنائاتي در مورد اين سياست در بخش مربوط به سياست منطقه اي در مورد عربستان و قطر است. چرا نگرشهايي منفي از سوي آقاي مالكي نسبت به اين دو كشور وجود دارد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: مهمترين متغيرهاي دخيل در سياست خارجي عراق در رابطه با امريكا و غرب چيست؟

امريكايي ها بعد از سال 2003 و سرنگوني رژيم صدام خود را تاثيرگذار در سياست هاي داخلي و خارجي عراق مي داننند و  فشارهاي زيادي به دولت مالكي وارد ميكنند تا سياست عراق را بر اساي منافع امريكا تنظيم كند. يكي از اين فشارها مساله ايران است و امريكا تلاش مي كند ميان ايران و عراق جديد فاصله اي ايجاد گردد تا از نفوذ ايران در عراق بكاهد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: برخي معتقدند چهار ضلع عربستان، ایران، ترکیه و آمریکا از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در سیاست خارجی عراق برخوردار است و سیاست خارجی عراق ناگزیر بايد توازن مثبتي بین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تأثیرگذار در این کشور برقرار و حفظ کند. دراين حال عراق تا چه ميزاني توانسته است توازني بين ايران و  امريكا در عراق ايجاد كند؟

عراق در گذشته هم تلاش كرده است به نوعي توازن بين ايران و امريكا در عراق ايجاد كند. حتي در مذاكرات بين ايران و كشورهاي پنچ به علاوه يك عراق تلاش كرد تا به نوعي در پرونده هسته اي ايران نقش آفريني كند. اما فشارهاي منطقه اي و دخالت قطر، عربستان و تركيه در اين گونه از مسائل باعث شده است تا عراقي ها ترجيح دهند به عنوان ناظر بي طرف در مسائل اختلاف انگيز  بين ايران و امريكا حضور داشته باشند. لذا هر چند ايران جايگاه مهمي در بين شيعيان عراق دارد و بيشتر سياست هايي كه در عراق اعمال مي شود متاثر از فشارهاي مردمي است، اما نمي توان انتظار داشت عراق تاثيرگذاري زيادي در اين حوزه داشته باشد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: با توجه به علايق گذشته عراق در ايفاي نقش منطقه اي آيا به عهده گرفتن نقش منطقه‌ای قدرتمندانه عراق در میان‌مدت متصور است؟

عراق به عنوان عضو اتحاديه عرب تلاش مي كند در چاچوب اتحاديه عرب سياست هاي خود را در بعد منطقه اي اعمال كند، اما اينكه عراق در درازمدت خواهد توانست در قالب قدرت سياسي، اقتصادي و منطقه اي ايفاي نقش كند به شرايط داخلي، منطقه اي و بين المللي آينده وابسته است. با توجه به وجود اختلافات كنوني در بين طوايف عراق و اقليم كردستان و دولت مركزي به نظر ميرسد در كوتاه مدت و حتي ميان مدت عراق نخواهد توانست جايگاه خود را به عنوان رهبر جهان عرب به دست آورد، اما در دراز مدت تلاش خواهد كرد حداقل در بين كشورهاي عرب منطقه به عنوان قدرت برتر مورد توجه قرار گيرد.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: آيا سياست خارجي كنوني عراق با ايران در مدار اتحاد استراتژيك قرار دارد؟

در واقع عراق تلاش مي كند نوعي اتحاد ميان ايران، سوريه و عراق ايجاد كند، اما شرايطي كه براي دولت سوريه بوجود آمده و بحران بيست و يك ماهه اي كه دامنگير سوريه شده است موجب شده اين اتحاد شكل نگيرد. در اين حال بيشترين روابط بين ايران و عراق در دوره حاكميت مالكي و مخصوصا حضور جلال طالباني به عنوان رئيس جمهور (كه نگرش مثبتي به روابط ايران و عراق دارد) وجود داشته است. اما با توجه به شرايط سوريه و وضعيت منطقه به نظر ميرسد اين روابط تحت تاثير فشارهاي داخلي، منطقه اي و بين المللي باشد. در اين حال هر چند روابط ايران و عراق در حد قابل قبول است اما اين روابط مي تواند در سطح سياسي و اقتصادي گسترش زيادي پيدا كند.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: نگاه شما به آينده سياست خارجي عراق و متغيرهايي دخيل در آن چيست ؟

يكي از مواردي كه مي تواند به افزايش سطح توانايي سياست خارجي عراق منجر گردد ايجاد وفاق بين دولت مركزي و اقليم كردستان عراق و ساير بخشها و قوميت هاي عراقي است. يعني هر چه پيوند ميان طوايف مذهبي و قوميتي عراق  محكم تر گردد عراق بهتر خواهد توانست نقش مناسبي در سطح منطقه اي و بين المللي ايفا كند. در اين حال تا زماني كه اختلافات در بين طوايف سياسي عراق وجود دارد قطعا دولت عراق نخواهد توانست به عنوان كشوري عربي و اسلامي سياست كاملا معتدل و روبه رشدي را در منطقه ايفا كند. گذشته از اين اگر مشكلات عراق با كشوريهاي همسايه مانند  كويت و عربستان حل گردد توانايي خارجي عراق بالا خواهد رفت.

 

مرکز بين‌المللي مطالعات صلح: نزديك به يك سال از رياست عراق بر اتحاديه عرب مي گذرد.آيا دولت عراق توانسته است از اين پتانسيل بهره گيرد و به حل بحران هايي همانند سوريه و.. در بين كشورهاي عربي بپردازد؟

متاسفانه در مدت رياست دوره اي عراق بر اتحايه عرب به دليل نگرش هاي پان عربيستي در اتحايه عرب و همچنين اينكه شخص جلال طالباني غير عرب است تلاش شده نقش عراق در اتحاديه عرب محدود شود. چرا كه نگرش رهبران عربي به جلال طالباني هم نوعي نگرش قوميتي و طايفه اي است.  يعني اتحاديه عرب احساس ميكند كه عراق به دليل داشتن قوميت هاي مختلف از قاعده و دايره اعراب خارج شده است بنابراين عراق نتوانسته است از ظرفيت كامل خود براي رهبري اتحاديه عرب بهره برد. يعني در حالي كه در گذشته هر كشور عربي كه رياست اتحاديه عرب را داشت در دوره خود سياست هاي اتحايه عرب را بر اساس منافع داخلي خود تنظيم ميكرد اما اكنون كشورهاي عربي اجازه استفاده عراق از اين پتانسيل را به عراق ندادند. حتي كشورهاي عرب منطقه تلاش كرده اند نقش رهبري را به مصر واگذار كنند.

 

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

 

 

 

 

مطالب مرتبط