مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

علت جنگ تجاری امریکا با چین

اشتراک

دکتر باختر بقازاده

 دانشگاه مرکزی چین

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح IPSC

بروز ترامپ در عرصه سیاست جهانی وضع بی آن هم پیچیده مشارکت بین‌الملل را باز هم پیچیده‌تر کرد. اغلب تحلیلگران بر آن نظرند که ترامپ با شیوهٔ متضاد خود سیاست و تجارت را درهم‌آمیخته است. مخصوصا سیاست آشفتۂ ترامپ در مسیر تجارت جهانی که بدون تفکیک دوست و دشمن انجام می‌شود همه را وادار بر آن فکر می‌کند که ستون ایدئولوژی سیاست خارجی ترامپ از محدودهٔ منافع ملی صرف اقتصادی بیرون نیست. واقعاً آمریکا اكنون نه تنها با رقیب استراتژیک خود چین پنجه نرم می‌کند، بلکه با شریکان و متحدانش هم- از هندوستان تا اتحاد اروپا و کانادا -وارد جنگ تجاری شده است. اما بدون توجه از همانندی مسالهٔ اختلاف که ظاهراً سر مسالهٔ کسری موازنهٔ تجارت آمریکا با سائر دولت‌هاست، در اصل ورود جنگ تجاری شدن آمریکا با بعضی دولت‌های مشخص عوامل متفاوتي از همدیگر دارد.

نگاهی سریع به ارقام تعادل تجاری سال جاری امریکا آشکار می‌سازد که آمریکا با همهٔ کشورهای مهم اقتصادی تعادل تجاری‌اش منفیست: با چین ۳۵۰ میلیون دلار، ژاپن ۶۹ ميليارد، آلمان 65 ميليارد، مکزیک 63 ميليارد، هندوستان 25 ميليارد. واضح است که سیطرهٔ تجاری چین طی سالهای اخیر سبب اصلی نارضایتی امریکا از نظام تجاری جهانی می‌باشد. از این زاویه، موضع‌گیری مصالحه ناپذیر آمریکا مقابل چین به نظر منطقی می‌رسد. علاوه بر این، این روند سالهای متمادی است که متمایل به نفع چین است. ترامپ البته که یک پوپولیست ماهر می‌باشد و نمی‌توانست از این چنین “گنجینهٔ” ناخشنودی مردم آمریکا برای اهداف سیاسی خود صرف نظر کند. ترامپ توانسته با استفاده از واسطه‌های نامتعارف تعامل با جامعهٔ آمریکا مثل توییتر، پیچیده‌ترین مسائل تجاری را با زبان ساده و مفهوم به گوش عامهٔ مردم رساند و از” بی‌عدالتی‌های” چین در تجارت با امریکا پرده بردارد. زمانی که اکثریت اقتصاددانان آمریکای از ضرر تعرفه‌های گمرکی صدا بلند می‌کردند و ترامپ سریعاً به آن‌ها جواب کوتاه را در توییت نوبتی خود داد: “وقتی ما ۵۰۰ ميليارد دلار (در تجارت با چین) ضرر می‌بینیم، نمی‌توان از این زیان بیشتر را متصور شد”.

باوجود این همه سرو صدا بر سر ضرر و زیان اقتصادی، اصل مشکل تجاری امریکا با چین در جای دیگری پنهان است. ممکن است آمریکا با دیگر دولتها دنبال متساوی کردن میزان تجارت باشد، اما در برخورد با چین هدف آمریکا از محدوده اقتصادی فراتر می‌رود. اصل مسئله آن است که آمریکا در حل این مشکل علاقه‌مند نیست. این خود از روش و رفتار آمریکاییها در مذاکرات با طرف چین هویدا گردید. تا حال حاضر سه دور مذاکرات بدون نتیجه ملموس انجام پذیرفت. بدون نگاه به نتایج هر یک دور از مذاکرات، طرف آمریکای پافشاری خود را نه کمتر بلکه شدیدتر از قبل می‌کند و به طور ناگهانی پیش شرط و محدودیت‌های نو به نو را پیش روی مذاکره کننده‌های چینی می گذارد. آمریکا خوب درک می‌کند که چین نه تنها از بازار بلکه از تکنولوژی آمریکای سخت وابسته است، واقعیتی که هنگام مسدود کردن شرکت چینی تجهیزات مخابراتی”زد تی ایی”، چهارمین بزرگ‌ترین شرکت سازنده تلفن همراه، در خرید نیم‌رساناها در آمریکا به وضوح روشن شد. این شرکت بزرگ چینی در یک آن در ورطه نابودی قرار گرفت.

پس چه علتی اصلی‌ای پس پرده نهان است که حکومت ترامپ را به مجادله اقتصادی قطعی با چین سوق می‌دهد. جواب این پرسش در پس منظر تدارکات اخیر دستگاه اجراییه ترامپ، خیلی روشن‌تر شده است. چند عاملی است که با نظر داشت تفسیراتی که منطقاً از آن‌ها برمی آید، مسئله را بی شک و شبهه می‌توان همچون آغاز جنگ طولانی برای برتری تکنولوژیک در آینده توصیف کرد. از این نقطه نظر، جنگ هژمونی تکنولوژیک می باشد که در کسوت جنگ تجاری جلوه‌گر شده، و از این سبب ده ساله‌ها طول خواهد کشید. این چنین تفسیر اولاً از فهرست کالاهای چینی معادل با ۵۰ ميليارد دلار که اخیراً ۶ ژوئیه سال جاری از طرف آمریکا 25 در صد تعرفه گزاری شدند، برمی آید. در این فهرست کالاهای مربوط به بخش‌های رباتیک، الکترونیک، و نیم رسانا، که در دورنمای “تولید چین ۲۰۲۵” مهم ارزیابی شده، داخل هستند. حکومت چین با اختصاص کمک مالی هنگفتی در چارچوب نقشه تولید چین ۲۰۲۵ می‌خواهد از آمریکا در بخش‌های مثل هوش مصنوعی، رباتیک، تولید هواپیما و غیره پیشی گیرد. نقشه تولید چین ۲۰۲۵ مورد انتقاد شدید مقامات بلندپایه آمریکا قرار گرفته که چین را در سرقت مالکیت فکری آمریکا متهم می‌کند، و طریق اعانه بی واسطه حکومت چین به این بخش‌ها رقابت ناسالم را در بازار جهانی تشویق می‌کند. چه طوری که خود ترامپ اقرار کرده، “این تعرفه‌ها فشنگ مهمی در پیشگیری انتقال تکنولوژی و مالکیت فکری به چین محسوب می‌شوند”.

ثانیاً، طی ماه‌های اخیر آمریکا با تغییر قانون سرمایه‌گذاری در صدد هرچه بیشتر مسدود کردن سرمایه گذاری چینی در بخش‌های که برتری آمریکا را در آینده ضمانت می‌دهند برآمده است. دستور رئیس جمهور آمریکا به کاتب خزانه‌داری از ۲۲ مارس سال جاری هدایت می‌کند که بهر حفاظت امنیت ملی برای محدود کردن سرمایه گذاری چینی چاره‌اندیشی شود. این تصمیمات ترامپ با سیاست در بالا ذکرشده تعرفه گذاری کالاهای چینی علاقه منطقی دارد، و همچنان محدود کردن دسترسی شرکتهای چین را به مالکیت فکری شرکتهای آمریکای هدف اساسی قرار داده است. این اقدامات جدی حکومت امریکا نتیجه قابل توجهی هم داده است. چرا كه میزان سرمایه گزاری مستقیم شرکت‌های چینی به آمریکا در اساس گزارش فارین پولیسی از 46 ميليارد دلار در سال ۲۰۱۶ تا ۲۹ ميليارد در سال ۲۰۱۷ و فقط ۱.۸ ميليارد در شش‌ماهه اول ۲۰۱۸ کاهش‌یافته است.

ثالثاً، حکومت آمریکا شروع از ۱۱ ژوئن سال جاری دائره محدودیت‌ها را به بخش تحصیلات و آموزش هم بسط داده است. خصوصاً، روادید برای دانشجویان چینی که می‌خواهند در رشته‌های هوش مصنوعی، رباتیک، و دیگر صنائع با تکنولوژی بالا تحصیل کنند، به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش داده خواهدشد. علاوه بر این، همه پژوهشگران چینی در رشته‌های مذکور که عازم آمریکا می‌شوند از حالا به بعد تحت تدابیر امنیتی سخت‌تری قرار می‌گیرند.

این همه عواملی که یادآور شدیم نشانگر آن است که آمریکا در برخورد با چین تنها فوائد اقتصادی را دنبال نمی‌کند، حتی اگرچه دنالد ترامپ گفتار و رفتارش همه گواه منافع اقتصادی باشد. طرف چین طی این مذاکرات چند بار آمادگی خویش را در کاهش دادن شدت تنش ها نشان داده است. در مذاکرات چین ضمانت داده که صنایع ملی خود را که از رقابت شرکتهای پرقدرت غربی حفاظت می‌کرده بر روی شرکتهای خارجی باز کند. زیاده از این، چین بهر قانع کردن طلب آمریکایی ها رضایت داده که محصولات انرژی و کشاورزی امریکا را بیشترخرید کند. چه طوری معلوم است، این همه تلاش‌های چینی‌ها برعبث رفته، و آمریکای ها همچنان بر سیاست خطرناک تعرفه گذاری کالاهای چینی ادامه می‌دهند، و ترامپ باز سفارش نوبتی داده که معادل دوصد ميليارد دلار کالاهای چین را برای تعرفه گذاری آینده بررسی کنند. واضح است که تهدیدهای متصل ترامپ راه حل مشکل تجاری را از جاده مستقیم منحرف‌تر می‌کند، که آن خود با مصالح آمریکا توأم است.

واژگان کلیدی: جنگ تجاری , امریکا, چین , پكن

مطالب مرتبط