مجتبی روستایی
پژوهشگر مسائل بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
شاید بتوان مهمترین عنصر و ویژگی سیاست خارجی اردن که بویژه پس از قرارداد صلح با اسراییل در سال 1994 نمود بیشتری یافت، همراهی آشکار با غرب در تمامی عرصه ها دانست. در عین حال، دستگاه دیپلماسی اردن همواره تلاش کرده است تا ضمن در پیش گرفتن سیاست هایی محافظه کارانه از تقابل با سایر کشورها بپرهیزد که این امر خود ریشه در ساختار جغرافیایی و ژئوپلتیکی این کشور پادشاهی دارد.
اردن اگرچه مسلمان و عرب است، اما کشوری با رویکردهای تقریبا لیبرال محسوب می شود که بر خلاف همسایگان عربش از رویه های ایدئولوژیک پرهیزمی کند و چندان پی گیر موضوعات مرتبط با جهان اسلام نیز نیست. به طور کلی می توان گفت سیاست خارجی اردن به دلایل گفته شده محافظه کارانه و بیشتر در صدد مواجهه با چالش های اقتصادی است. اردن به سبب اتخاذ سیاست خارجی پراگماتیستی و مبتنی بر اجتناب از درگیری و برخورد شهرت یافته و در نتیجه همواره روابط خارجی خوبی با کشورهای همسایه داشتهاست.
اردن در سیاست خارجی خود همواره با سه چالش عمده و تاثیر گذار روبرو بوده است که نقشی مهم در سیاستگذاری این کشور پادشاهی ایفا کرده اند. سه چالشی که در سه حوزه مختلف جغرافیایی، اقتصادی و بافت جمعیتی تاثیری خاص بر جهت گیری های این کشور داشته اند.
الف. جغرافیا
اردن سرزمینی است پست، صحرایی وسیع، خشک، کمباران، همراه با فقر منابع معدنی و طبیعی و فاقد پستی و بلندی که مساحت آن ۸۹ هزار و ۳۱۸ کیلومتر است و نزدیک به 8 میلیون نفر در آن سکونت دارند که همه عوامل گفته شده بیانگر بخشی از میزان ضربهپذیری این کشور است. عدم دسترسی به دریاهای آزاد و مرزهای مشترک طولانی با فلسطین اشغالی از یک سو و هم مرز بودن با کشورهای بحران زده عراق و سوریه از طرف دیگر سبب شده است، که این کشور در عرصه سیاست خارجی، اولاً به دنبال روابط حسنه با رژیم صهیونیستی باشد و ثانیاً به دلیل احساس خطر از تسری دومینووار بحران همسایه ها، دستور کار امنیتی را در سیاست خارجی خود دنبال نماید. بر همین اساس سیاست خارجی این کشور دارای رویکردی محافظه کارانه بوده و عموما در صدد یافتن جنبه های اقتصادی در روابط خارجی خود است.
ب. اقتصاد
منابع زیرزمینی اندک و عدم وجود صنایع پیشرفته، اقتصاد اردن را وابسته به کمک های مالی و نظامی متحدان بین المللی و منطقه ای خود نموده و سبب نفوذپذیری این کشورها در اتخاذ تصمیمات، به ویژه پیرامون بحران های منطقه ای شده است. اردن به کمکهای خارجی وابسته است و کمک کنندگان اصلی (آمریکا، اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس) دارای نفوذ زیادی بر تصمیمگیریهای این کشور هستند. حتی زمانی که رژیم پادشاهی اردن در اوج اعتراضات و فشارهای داخلی تلاش کرد تا به اصلاحات سیاسی روی آورد تلاش های اصلاحی خود را به متحدن قدرتمند غرب متمرکز کرد و تلاش کرد تا حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا را به دست آورد. واقعیت آن است که پادشاهی اردن بر منابع خارجی کمک های اقتصادی، و همچنین روابط تجاری و سرمایه گذاری با دولت های بیشتری که در این زمینه کار می کنند، تکیه دارد. به همین ترتیب، روابط خارجی اردن برای ثبات داخلی کشور پادشاهی حیاتی است زیرا به امنیت منطقه ای و خارجی آن می پردازد.
ج. بافت جمعیتی
اردن به دلیل ترکیب جمعیتی که نیمی از آن را فلسطینی های رانده شده تشکیل می دهند و در سال 1950 در زمان ملک عبدالله، جد پادشاه کنونی از سوی پارلمان اردن به آنان تابعیت اردنی اعطا گردید، دارای پیوستگی های سیاسی، جمعیتی و حتی اقتصادی بالایی با فلسطین است. از این جهت هر اتفاقی در فلسطین می تواند تاثیر مستقیم بر سیاست و اقتصاد این کشور داشته باشد. لذا از بدو استقلال اولویت های اردن نسبت به فلسطین ایجاد یک توازن میان گروههای فلسطینی و اسرائیل بوده تا برای اردن مشکلات امنیتی ایجاد نشود. بر همین اساس سیاست اردن در برابر فلسطینی ها و هم صهیونیست ها نوعی حرکت بند بازی بوده است. تاریخ روابط امان با اسرائیل و فلسطینی ها هم گویای فراز و نشیب های پردامنه این سیاست است. مثلا حوادثی مثل اعطای تابعیت به فلسینی ها در 1950 تا کشتار و اخراج رزمندگان سازمان آزادیبخش فلسطین در 1970 و پیمان صلح “وادی عربه” با اسرائیل در 1994 و برقراری روابط کامل دیپلماتیک با تل آویو از همین سال در سطح سفیر و اکنون تصمیم پارلمان اردن بر لغو همه توافقات با اسرائیل به خاطر تصمیم ترامپ به پایتختی بیت المقدس برای اسرائیل، نشان از مصلحت گرایی سیاست اردن در برابر فلسطینی ها دارد که ظاهرا هم برای راضی نگه داشتن فلسطینی ها و هم برای کاهش خشم آمریکا و صهیونیست ها است.
همچنین اردن بیش از ششصد هزار پناهنده سوری را در خود پناه داده و با توجه به وضعیت اقتصادی و ملاحظات امنیتی، تلاش دارد هر چه زودتر این پناهندگان به سوریه بازگردند و این نیازمند همسویی با دمشق است. همچنین اظهارات «عبدالله المومنی» وزیر اطلاع رسانی اردن را که به تازگی اعلام کرد روابط این کشور با سوریه درحال بهبود است را باید در همین زمینه تحلیل کرد.
با توجه به محدودیت ژئوپلتیک اردن و غلبه نگرش محافظه کارانه بر سیاست خارجی این کشور، به نظر نمی رسد اردن خود را در نقش بازیگر موثری برای آینده تصویر کند از همین جهت طبق آنچه گفته شد، سیاست خارجی خود را بر مبنای تنش زدایی و کسب کمک های اقتصادی و منفعت هماهنگ کرده است. اساسا سیاست خارجی اردن رویکردی مبتنی بر پرهیز از تنش دارد که این رویکرد هم در خاورمیانه و هم در روابط با سایر کشورها رعایت می شود.
البته از سویی دیگر اردن، ظرفیت ها و فرصت های خوبی نیز در سیاست خارجی دارد. هر چند اردن به دلیل همسایگی با سه کشوری که بیشترین حجم از بحران را در منطقه در خود دارند یعنی فلسطین، سوریه و عراق بیشترین حجم آسیب پذیری را داراست اما در عین حال یکی از مهم ترین کشورهایی است که نوع رفتارهای منطقه ای آن در مسائل و بحران های غرب آسیا اثرگذاری بالایی دارد. نقش حساس اردن در مجامع بینالمللی به همین دلیل همواره مورد توجه است. به گونهای که در قضیه فلسطین هیچ مسالهای بدون اردن حل نمیشود. مجموع این شرایط باعث میشود اردن هم به عنوان یک کشور آسیبپذیر و هم به عنوان یک دولت موثر و تاثیرگذار در مسائل بینالمللی شناخته شود. همچنین اردن به دلیل اینکه نقش خود را بیشتر در بازیگری و ایجاد ائتلاف میداند همیشه سعی کرده بهعنوان یک میانجی و ائتلافگر ظاهر شود و تلاش میکند همیشه یک سیاست محافظهکارانه را دنبال کند و خود را در خطر قرار ندهد.
واژگان کلیدی:سیاست خارجی, اردن, چالش , فرصت