سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC
مقدمه
در بخش دوم گفتگوی مرکز بین المللی مطالعات صلح با جناب آقای رضا سجادی سفیر ایران در روسیه، به مبحث با اهمیت فعالیتهای هسته ای ایران پرداخته شد. چندی پیش خبرگزاری بلومبرگ مصاحبه ای تحت عنوان «پرونده هسته ای ایران، مذاکرات بغداد و دورنمای تحولات» با جناب آقای سجادی انجام داد، که در پی آن رسانههای غربی با تحریف سخنان ایشان، مبادرت به سوء استفاده و شانتاژ خبری کردند. متعاقب آن برخی واکنشها در داخل کشور نسبت به مصاحبه سفیر ایران در روسیه با خبرگزاری بلومبرگ شکل گرفت، که البته جوابیه ای نیز از سوی جناب آقای سجادی انتشار یافت. پس از مصاحبه بلومبرگ با آقای سجادی مطلب تحت این عنوان تیتر شد که «ایران احتمال دارد پروتکل الحاقی را بپذیرد»، متعاقب آن رویتر، با حذف «احتمال دارد»، این تیتر را زد که «ایران پروتکل الحاقی را میپذیرد! » و به دنبال آن، همان جریاناتی که به دنبال تخریب دستاوردهای استانبول و مذاکرات بغداد هستند، این خبر کذب را، با هیاهو نشر دادند.
به دلیل تحریف صحبتهای جناب آقای سجادی توسط رسانه های غربی، و همچنین کم لطفی و بی انصافی برخی خبرگزاریهای داخلی نسبت به اظهارات وي، در پی آن بازتاب نامطلوبی در میان رسانه های داخلی به وجود آمد. اما ایشان به عنوان نماینده و حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران، با سعه صدر به سوالات مرکز بین المللی مطالعات صلح درباره پرونده هسته ای ایران پاسخ داد.
واژگان کلیدی: ایران- روسیه- پرونده هسته ای ایران- گروه ۱+۵
مرکز بین المللی مطالعات صلح: الکساندر لوکاشویچ سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه روسیه طی سخنانی اعلام کرد که مسکو همواره برخورد اصولی و منطقی با برنامه هسته ای ایران داشته است. به نظر جنابعالی آیا واقعا برخورد روسها در مسئله هسته ای ایران منطقی، اصولی و صادقانه بوده است؟
باید بگویم که بخشی از آن اینگونه بوده است و بخشی از آن هم خیر. غربیها تمایل داشتند تا در قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت تم تندی را بگنجانند، که با مقاومت چین و روسیه مواجه شدند، و هنگامی که نتیجه مطلوب را نگرفتند، تحریم های فرا قطعنامه ای را مصوب نمودند. روسها و چینی ها در برابر آن ایستادگی کردند، که این امر باعث تزلزل و سستی در مصوبات شورای امنیت شد. بنابراین من می توانم بگویم که بعد از قطعنامه ۱۹۲۹ رفتار روسها بسیار منطقی و اصولی بوده است، چرا که هم با صدور قطعنامه های افراطی و صرفا سیاسی از جانب غرب مقابله کردند، و هم در تحمیل تحریم های فرا قطعنامه ای ایستادگی کردند. روسیه بارها اعلام کرد که نباید با ایران به زبان زور صحبت کرد و خواسته های غیر منطقی را تحمیل نمود، و با مذاکرات دیپلماتیک باید موضوعات هسته ای ایران حل و فصل شود. در حالی كه غرب تلاش می کرد تا با زور، تحمیل و ارعاب یا حتی با جنگ خواسته خود را بر ایران تحمیل نماید. قبل از قطعنامه ۱۹۲۹ تحت تاثیر القائات و تبلیغات غربی روسها به جایی رسیدند، که گمان نمودند شاید ایران واقعا به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای باشد. این مسئله منصفانه نبود، و ما از روسها انتظار داشتیم که با رایزنی فعالانه تر به این اطمینان برسند که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای نیست. علت ایستادگی ما در برابر غرب این است که، ما با برخورد دوگانه و غیر استاندارد غرب و اینکه بخواهند با فشار سیاسی اهداف و زورگویی های خود را بر ما تحمیل کنند، مخالف هستیم، نه به این دلیل که در پی دستیابی به سلاح هسته ای می باشیم. اصولا تعریف ما از نقطه قوت متفاوت از تعریف غربیهاست، نقطه قوت ما مردم، اتحادشان و حمایت آنها از نظام جمهوری اسلامی و از حاکمیت ملی است. داشتن سه یا چهار بمب اتمی نه تنها اسباب امنیت به شمار نمی آید، بلکه خود ضد امنیت محسوب می گردد، و تنها باعث ایجاد حساسیت از جانب دیگر کشورها می شود، و بهانه ای به بهانه های دیگر آنها افزوده می شود. اکنون ایران در برابر شش قدرت جهانی برای مذاکره می نشیند، چرا که فعالیت هسته ای غيرقانوني ندارد و اگر غيراز اين بود هرگز پای میز مذاکره نمی نشست. به نظر من متأسفانه ، روسیه تحت تاثیر فریبکاری غرب و رژيم اشغالگر فلسطين قرار گرفت. ما از روسیه مقتدر انتظار دیگری داشتیم.
مرکزبین المللی مطالعات صلح: روسیه طرح گام به گام حل برنامه هسته ای ایران را مطرح کرد. به نظر جنابعالی آیا این طرح واقعا در راستای حل برنامه هسته ای ایران در حال اجرا است؟ آیا ایران با اصول آن موافق است و از آن حمایت می کند؟
طرح آقای لاوروف مبتنی بر یک ايده كلي بود که ما آن مفهوم کلي را قبول داريم. . آن مفهوم بدین ترتیب بود که آنها حق ایران را در به دست آوری تکنولوژی هسته ای قبول دارند، و در ازای گام هایی که ایران در جهت اعتمادسازی برمی دارد، باید تحریم ها و تبلیغات منفی بر علیه ایران برداشته شود. بنابراین آنچه را که ما پذیرفتیم این مفهوم کلان بود. این طرح دارای گام ها و ابعاد اجرایی بود، که برای این ابعاد اجرایی با روسها مذاکره نمودیم و دو جلسه هم معاون شورای امنیت ایران به روسیه آمد و ابعاد اجرایی طرح مورد بررسی قرار گرفت. اما غربیها از همان ابتدا به خاطر اینکه اولا نمی خواستند اساسا موضوع هسته ای ایران حل بشود، و دوم نمی خواستند ابتکار حل موضوع به دست روسیه انجام بگیرد، شروع به ذهنیت سازی منفی نمودند، و تبلیغاتی انجام دادند تا این طرح به شکست بیانجامد. به نظر من بعد مثبت طرح آقای لاورف اين بود که ما نتیجه آن را در نشست استانبول دیدیم و اینکه بالاخره گروه ۱+۵ رویکرد متکبرانه خود را تغییر داد و پای میز مذاکره نشست، اگرچه طرح آقای لاورف به خاطر کارشکنی های غرب آنطور که باید پیش نرفت، اما در نهایت مفاهیم مورد نظر درک شد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا حل و فصل پرونده هسته ای ایران منفعتی را برای روسیه در بردارد؟
ما در یک سو همسایه و دوست منفعت گرا داریم و از سوی دیگر یک جریان مخالف با مواضع ایران را داریم و با یک دشمن قدار طرف هستیم. بعضی ها تلاش می کنند که بر روسیه خط بطلان بکشند، اما با روسها زمینه هایی داریم که در همکاری دو جانبه می تواند منفعت هر دو طرف تامین شود، مثل تامین امنیت در آسیای میانه و در قفقاز که برای هر دو طرف منفعت به شمار می آید. اگر ما زمانی بگوییم که روسیه منفت گرا است این کلمه نباید با خود بار منفی داشته باشد، چون در تعریف بین الملل منفعت گرایی یک منطق است. اصولا همین منفعت گرایی است که می تواند زمینه همکاری شود، و منفعت مشترک است که زمینه پیوند را فراهم می نماید، و در کاربرد این کلمه نباید بار منفی القاء شود، ضمن آنکه ما هم به دنبال سلب منفعت کسی نیستیم. تفاوت رفتار روسها در بحث هسته ای با غربیها در این است که غربیها به دلیل حضور اطلاعاتی قوي در ایران دقیقا می دانند که ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست، اما برای اینکه بتوانند ما را تحریم و تسلیم کنند، برای اینکه ما را مجبور نمایند تا اسرائیل را به رسمیت بشناسیم و دست از مقاومت ایدئولوژیک در برابر غرب بکشیم این قبیل اقدامات را انجام می دهند. روسها برخی اطلاعات را به واسطه غرب به دست می آورند، و می گویند که اضافه شدن یک همسایه هسته ای در مرزهای ما یک خطر جدی و امنیتی به شمار می آید، و بحث هسته ای ایران را مغایر با منافع خود می دانند. آنها تمايل دارند تا فعالیت هسته ای ایران را تنها در قالب نیروگاه مهار نمایند، و ديديم که علی رغم فشار جهانی نیروگاه اتمی بوشهر را ساختند، ولی در عين حال تلاش می کنند تا ما وارد حوزه غنی سازی نشویم. واقعیت و بنیان نگرش روسها این است که ایران نیروگاه داشته باشد، پزشکی هسته ای و راديو دارو داشته باشد، اما وارد حوزه غنی سازی نشود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نظر جنابعالی آیا نشست بغداد نتایج مورد نظر را برای ایران به مراه داشته است؟ آیا ماحصل مذاکرات رضایت بخش بود؟
خوب باید بگویم که مذاکرات بغداد علیرغم اینکه به صورت مفصل برگزار شد، اما نا تمام ماند و نتیجه نهایی حاصل نشد. از صحبتهاي جناب آقاي جليلي و سركار خانم اشتون اينطور ميتوان استنباط كرد: نتيجه مذاكرات اين بود كه دو طرف توانستند با ديدگاه هاي هم بيشتر آشنا شوند. من معتقدم اگر اروپا درك نماید در چه وضعيت بحراني قرار گرفته است، و آمريكا از اين نشستهاي پی در پی گروه ۱+۵ ، تنها به دنبال مصرف داخلي براي انتخابات نباشد، روند رو به جلو و مثبتي خواهيم داشت. دستاورد و نكته مهم مذاکرات نشست بغداد در آن است، كه غرب كم كم ياد ميگيرد كه با ايران اسلامي، به جاي اعمال تهديد و فشار، سياست مذاكره و پيروي از منطق را دنبال نماید.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم.