مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رقابت ایران، ترکیه و عربستان در هرم خاورمیانه

اشتراک

فاطمه خادم شیرازی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

محور اصلی فرایندهای جنگ و صلح ناشی از چگونگی توازن قدرت بین بازیگرانی است که در محیط منطقه ای یا بین المللی رقابت می کنند. توازن قوا قادر به کنترل این منازعات و بحران های منطقه ای است.تمام دولت ها به دنبال افزایش قدرت و امنیت خود می باشند. لذا توازن منطقه ای بدون توجه به رویکرد کشورها برای تولید قدرت حاصل نمی شود.

شکل دادن توازن منطقه ای نیازمند ابزارهای متنوعی برای تولیدقدرت،حفظ و تقویت موازنه قدرت و صعود در هرم قدرت منطقه ای کشورها می باشد.لذا تاکتیک های دفاعی و امنیتی هم چون نمایش قدرت، افزایش قدرت و تولید اعتبار از ضرورت های توازن قدرت در شرایط رقابتی، همکاری جویانه و منازعه آمیز می باشد.با تغییر توازن قدرت در منطقه، مهمترین مولفه مشخص کننده جایگاه کشورها ،میزان ضریب نفوذ در سایر دولت ها در راستای منافع آن ها است.

با رويكرد جديد سياست خارجى آمريكا ، مبنی بر عدم ورود مستقيم به درگيري هاي خاورميانه ، قدرت هاي منطقه اي نظیر ایران، عربستان سعودي و ترکیه سعی دارند تا نقش منطقه اي خود را پررنگ تر نمایند.

گرچه استراتژي جديد آمريكا استفاده از ياران نيابتي ، برمبنای حفظ توازن ميان چند قدرت برای مديريت و كنترل اوضاع در منطقه است، اما بازیگران منطقه سعی دارند هر کدام به تنهایی قدرتِ منطقه باشند.

ساختار قدرت در خاورمیانه برای رسیدن به توازن  با سه بازیگر اصلی ، ایران، ترکیه و عربستان بر اساس  امنیت و منافع ملی شکل گیری شده است. یکی از محورهایی که این سه قدرت برای برقراری توازن در منطقه نیازمند هستند، ارتباط این کشورها با گروه های اسلامی است.

تعارض عربستان سعودي با حمایت از گروه هاي اسلام گراي افراطي، و ترکیه از گروه هاي اسلام میانه رو،  و ایران و عراق به عنوان حکومت هاي شیعه در منطقه یکی از محورهای مهم توازن را تشکیل داده است. ترکیه و عربستان سعودي با وجود شکاف ایدئولوژیک برای جلوگیری از افزایش نفوذ جریان شیعی منطقه اي ایران در بحران سوریه با هم متحد شدند.

اساس رقابت میان سه کشور، به بازی اصلی قدرت در منطقه تبدیل شده است. ترکیه به دلیل  واقع شدن بین منطقه امنیتی خاورمیانه، اروپا و آسیا جزو کشورهای حایل، و از خصایص امنیتی دو منطقه هم جوار برخوردار است.

تغییر نگرش، افزایش قدرت بازیگری ترکیه به مسائل منطقه ای در عرصه های مختلف در مناطق آسیای مرکزی، قفقاز، غرب آسیا و شمال افریقا، ترکیه را به عنوان رقیبی استراتژیک، در مقابل ایران و عربستان قرار داده است. ترکیه  با استفاده از تحولات منطقه غرب آسیا سعی کرده سیاست کشورش را یک نظام سياسي دموکراتيک و کارآمد نشان دهد، و برای کشورهای عربی الگو سازی نماید.

عربستان سعودی به دلیل روابط راهبردی دوسویه فروش نفت و خرید تسلیحات با آمریکا ،توانسته به بازیگری فعال در عرصه ی تحولات منطقه ای تبدیل شود. عربستان سعی دارد با پیشرفت تکنولوژیکی و نیروی انسانی متخصص در حوزه نظامی و خرید تسلیحات پیشرفته ،به موازنه قدرت در منطقه دست یابد.

 ایران و ترکیه از ويژگى و مولفة قدرت منطقه اى برخوردارند. ايران و تركيه هر دو مدعی حاکمیت رهبرى در سطح منطقه را دارند و می توان گفت آن ها در تدوين و نوع عملكرد در حاکمیت از شرايط مشابهى برخوردارند، از طرفی دیگر دارای منابع ضرورى قدرت می باشند. قدرت مادى مهم دو كشور ، از لحاظ جمعيت ، ژئوپلتيك، ژئواكونيك و ژئواستراتژيك ، پتانسيل و استفاده مناسب از ابزارهاى سياست خارجي ظرفيت قرارگرفتن در جايگاه برتر منطقه اى را دارا می باشند . 

البته شاید بتوان گفت مهم ترین ویژگی قدرت منطقه ای داشتن، پذیرش قدرت هاى جهانى فرامنطقه اى مداخله گر در خاورميانه هستند كه بايد كشوری که دارای قدرت منطقه اى است ، را به رسمیت بشناسند. 

ترکیه و عربستان به دلیل وابستگی به آمریکا و داشتن مؤلفه های قدرت منطقه ای  هر دو مدعی قدرت تک قطبی در منطقه می باشند.به رغم حمايت آمريكا و غرب از تركيه و عربستان، موقعيت ايران نسبت به این دو کشور در جايگاه بهتری قرار دارد.

بی رنگ شدن ارزش نفت خاورميانه در اقتصاد جهاني، و  تصميم آمریکا مبنی بر عدم ورود به  درگير ي هاي منطقه اي ،اتحاد كشورهاي عرب را به یک نوع جنگ سرد، و مسابقه خرید  تسلیحات نظامی با مرکزیت عربستان قرار داده است.در راستاى اين استراتژى، عربستان و کشورهای عربی نقش نيابتى آمريكا را بازی خواهند کرد. در چارچوب الگوى موازنه امنيت سازى داخلی و منطقه اى ، این سه کشور به جاي شریک بیشتر رقیب هم شده اند، و شدت گرفتن این رقابت‌ها باعث سردی شدید روابط ریاض و آنکارا شده است.

عربستان سعودی با یک جنگ از پیش اعلام نشده به تحریم کالاهای ترکیه‌ای دست زده است.این جنگ در پاسخ عربستان  به جاه طلبی ترکیه در شرق مدیترانه، لیبی و سوریه می باشد.

این رقابت بر سر برتری منطقه‌ای با سلاح “تحریم اقتصادی” در کشورهای عربی ایجاد شده است. شرکت‌های ترکیه‌ای با  قراردادهای عمرانی غیر ممکن، و عدم ورود کالا و نوشته هایی مبتنی بر”به محصولات ترکیه‌ای دست نزنید”، و هشدار به صدها هزار گردشگر عربستانی برای سفر به ترکیه ، که بخش مهمی از درآمدهای اقتصادی ترکیه را تأمین می‌کند، در عربستان روبرو شده اند. 

تجارت شرکت های ترکیه‌ای در نقاط دیگر خلیج فارس و شمال آفریقا  نیز با مشکل روبرو شده است. تعرفه گمرکی ۹۰ درصدی کالاهای صنعتی  در مراکش و طولانی شدن روند رسیدگی گمرکی در مراکش، الجزایر ، تونس ، ترکیه را به  سمت و سوی یک بحران اقتصادی هدایت می کند.

عربستان به همراه امارات با داشتن  قدرت اقتصادی ، و روابط با آمریکا سعی دارد با اعلان جنگ روانی، اقتصادی و سیاسی و به خطر انداختن صادرات ۳ میلیارد دلاری به ترکیه، براتحادیه عرب تسلط پیدا کند.مقامات ترکیه این مشکلات را نتیجه نگرانی عربستان بابت برتری ترکیه، به عنوان بازیگر منطقه‌ای و جهانی می دانند.

درسال 2019 عربستان به دنبال قتل خاشفچی به تحریم ترکیه، با سفر نکردن به این کشور و عدم خرید ملک پرداخته بود.اما این بار تحلیلگران معتقدند عربستان به همراه امارات، کشورهای خلیج فارس و مصر “جبهه‌ای ضد ترکیه” تشکیل ، و سعی دارند با یک جنگ اعلام نشده، به تضعیف ترکیه از آفریقا تا جنوب آسیا بپردازند. اما ترکیه برتری منطقه‌ای و رهبری جهان اسلام را مهم تر از هزینه های اقتصادی می داند.

 چشم انداز

عربستان به دلیل عدم توان و قدرت نظامی خود در برابر ترکیه به سیاست تحریم اقتصادی کالاهای این کشور پرداخته است. اگر کشورهای عربی در این بازیِ قدرت عربستان  را همراهی کنند، عربستان قدرت و نفوذش بین کشورهای عربی و منطقه ای افزایش ، و مصر که داعیه ریاست اتحادیه اعراب را دارد از گردونه خارج خواهد شد.

در صورت ادامه بحران اقتصادی ترکیه با عربستان، ترکیه بایستی به دنبال گسترش تجارت با مناطق و کشورهای دیگر باشد. البته عربستان برای رسیدن به توازن بیشتر به ترکیه نیازمند است تا ایران.

در حال حاضر قدرت در خاورمیانه بین قدرت‌های منطقه‌ای تقسیم شده، و در صورتی که ترکیه بتواند به قدرت منطقه اي تبدیل گردد، جایگاه بین المللی اش نیز تا حد قابل توجهی ارتقا خواهد یافت.

در صورت به هم خوردن موازنه بین ترکیه و عربستان، نوک چرخش موازنه به سود ایران تمام خواهد شد. زیرا ترکیه علاوه برعدم دستیابی به اهداف منطقه اي در سوریه و عراق،افزایش هزینه هاي حفظ موازنه و نارضایتی هاي داخلی ، مجبور به پیروی از سیاست تعدیل و تعامل با ایران خواهد بود.

مطالب مرتبط