مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دیپلماسی انرژی جمهوري آذربايجان و جستجوي نقش برجسته در نظام بین الملل – گفتگو با دكتر افشار سليماني سفير پيشين ايران در باكو

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

بهره گیری از دیپلماسی انرژی، جدا از افزايش توانايي در عرصه منطقه اي و بين المللي  زمینة لازم برای کاهش محدودیتهای بین المللی علیه هر كشوري را فراهم میسازد و به افزايش قدرت ملي كشور كمك شاياني ميكند. در اين حال با توجه به وجود ذخاير نفت و گاز در جمهوري آذربايجان براي بررسي دیپلماسی انرژی اين كشور و نقش نفت و گاز در آينده سياسي آن گفتگويي با دكتر افشار سليماني كارشناس مسائل قفقاز داشته ايم:

واژگان كليدي: دیپلماسی انرژی ،  نقش، امريكا، اروپا، روسيه،  تركيه  ، جمهوري آذربايجان

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترين اهداف ديپلماسي انرژي جمهوري آذربايجان در شرايط كنوني چيست؟

دولت آذربایجان در دیپلماسی انرژی خود چند هدف استراتزیک را پی می گیرد. ازجمله مهمترین این اهداف می توان به: تقویت بنیه اقتصادی کشور بمنظور توسعه همه جانبه ، ایجاد منافع اقتصادی برای بازیگران مهم منطقه ای و بین المللی در راستای حل بحران قره باغ، افزایش نقش خود در منطقه قفقاز جنوبی ، تاثیر گذاری بر ارمنستان جهت ایجاد انعطاف در قبال منافشه قره باغ ،تحکیم پایه های حکومتی و کاهش تاثیر گذاری سلبی کشورهای پیرامونی بر مسائل داخلی آذربایجان اشاره نمود.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در ديپلماسي انرژي جمهوري آذربایجان، جلب سرمایه های خارجی برای اکتشاف و استخراج در بخش انرژی یعنی نفت و گاز چه نقشی دارد ؟

اساسا جمهوری آذربایجان با جلب سرمایه گذاری خارجی به اکتشاف ، استخراج و تولید نفت و گاز مبادرت نموده است. درسایه جلب شرکتهای معتبر بین المللی مزید بر انتقال سرمایه ، زمینه های انتقال تکتولوژی های نوین در زمینه صنعت نفت و مدیریت در این عرصه  را فراهم نمود. این کشور در سایه تنظیم یک استراتژی نفتی توانستi ظرف کمتر از دو دهه بودجه سالانه کشور را از 1 میلیارد دلار درسال به قریب 20 میلیارد دلار درسال برساند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: خط لوله «ترانس آناتولي» قرار است كه با طول ۱۲۴۰كيلومتر سالانه ۱۶ميليارد مترمكعيب گاز طبيعي ميدان شاه دنيز-۲آذربايجان را از طريق تركيه به اروپا صادر كند و اعلام شده كه اين خط لوله (TANAP) توانسته است مشاركت غول هاي انرژي چون بي پي، توتال و شل را جلب كند. موفقيت در ساخت اين خط لوله چه تاثيري در جايگاه جمهوري آذربايجان در حوزه صادرات انرژي دارد؟

آنگونه كه اعلام شده است اجرای این طرح که قرار داد آن در تیرماه سالجاری به امضای وزرای ذیربط آذربایجان و ترکیه رسید از سال 2013 آغاز و درسال 2017 یا 2018 باتمام خواهد رسید و از مبداء معادن شاه دنیز 2 در حوزه نفتی آذربایجان در دریای خزر 16 میلیارد متر مکعب گاز به ترکیه و اروپا صادر خواهد نمود و تا سال 2025 میزان صادرات به 50 میلیارد متر مکعب خواهد رسید. بدیهی است موفقیت در این طرح جایگاه آذربایجان را در عرصه انرژی و سیاسی در منطقه و فرامنطقه بیش از گذشته تقویت خواهد نمود و مزید بر آن همگرايی این کشور را با کشورها و نهاد هاي اروپائی تعمیق خواهد بخشید. مزید بر اینها افزایش درآمدهای ناشی از این پروژه در توسعه اقتصادی این کشور نیز تاثیر زیادی برجای خواهدگذاشت.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وابستگی غرب به صادرات گاز مسکو و  بی اعتمادی در روابط روسیه و اتحادیه اروپا در عرصه گازی ديپلماسي انرژي جمهوري آذربايجان تاچه حدي مورد پشتيباني اتحاديه اروپا و امريكا قرار دارد؟

اگر این نکته را مد نظر داشته باشیم که مجموعه غرب و در راس آن آمریکا از ابتدای فروپاشی شوروی  همواره در سیاست خارجی خود در پی تضعیف روسیه در ابعاد مختلف وهمینطور کاهش نقش منطقه ای و بین المللی این کشور بوده اند. در اين حال باید به این موضوع اعتراف کنیم که مجموعه غرب نه تنها از همه طرحها و پروژه هائی که در راستای این هدف است حمایت می کنند بلکه خود ارائه دهنده ، مشوق و مشارکت کننده در اجرای اینگونه طرحها بوده اند. یکی از اهداف اساسی غرب به حاشیه رانده شدن روسیه در تامین نیازهای انرژتیک اروپا و به حداقل رساندن نقش روسیه در این زمینه بوده است. اجرای پروژه های انتقال نفت باگو-تفلیس –جیهان و انتقال گاز باکو-تفلیس –ارزروم که روسیه و ایران را هم از جهت صادرات وهم از لحاظ مسیر ترانزیتی دور می زند از جمله این موارد است. پروزه ترانس آناتولی نیز با همه اهدافی که در پاسخ به سوالات قبلی به آنها اشاره شد در برنامه های غرب قراردارد. هرچندکه روسیه با تعجیل فراوان قصد دارد طرح خط لوله گاز موسوم به ساوت استریم را هرچه زودتر به اجرا درآورد تا بتواند بر ترانس آناتولی غلبه کند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش تركيه در طرح هاي نفتي و گازي جمهوري آذربايجان آينده همكاري هاي دو كشور در حوزه ديپلماسي انرژي چگونه خواهد بود؟

همکاریهای ترکیه وآذربایجان ازجهات مختلف دارای جنیه های استراتژیک است. در اولویت همکاریهای استراتژیک میان دوکشور مشارکت فعال در طرحهای انرژی است . نمونه بارز آن را می توان بترتیب در پروژه های انتقال نفت وگاز باکو-تفلیس-جیهان و باکو-تفلیس ارزروم مشاهده نمود. پروژه ترانس آناتولی که دو کشور را بیشتر به هم نزدیک می کند این همکاریها را به یک مثلث استراتژیک انرژتیک تبدیل خواهدنمود که دو کشور را بیش از پیش به یکدیگر پیوند خواهد زد و از رهگذر همین همکاریها و با توجه به همگرايي های قابل توجه دو کشور در زمینه های سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی و همینطور رویکردهای همگرایانه در عرصه سیاست خارجی مناسبات دوکشور همواره در مسیر تعمیق و تحکیم استمرار خواهد یافت.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در یک سال گذشته ما شاهد تحولاتی نوین و توجه افزون تر به خط لوله ترانس كاسپين از بستر دریای كاسپين بوده ایم. در این بین نیز به نگاه شما نظر باكو به اجرايي شدن خط لوله ترانس كاسپين چیست ؟

به نظر می رسد با توجه به چشم انداز منفی این پروژه به دلایل اقتصادی، سیاسی و منطقه ای و عدم حمایت جدی ترکیه و دیگر بازیگران و همینطور رویکردهای مخالف تهران و مسکو به این طرح ،جمهوری آذربایجان نيز موضوع ترانس خزر را به بایگانی سپرده است .

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به موضع گذشته و کنونی روسیه در قبال احداث  خط لوله  ترانس كاسپين، چه مولفه هایی را در رابطه با نگاه روسیه به احداث این خط لوله و تغییر احتمالی مواضع این کشور می توان در نظر گرفت ؟

روسها همواره درمناسبات خود با کشورها بیشتر رویکرد بازی با قاعده مختص خود را پی می گیرند . بارها مشاهده شده که مسکو برغم مخالفتهايی که درمورد بعضی تحولات از خود نشان داده در نهایت با دریافت امتیازاتی مواضع قبلی خودرا رها کرده و با توجیهاتی موضع جدید خودرا فراموش نموده است. غافل از اینکه در دنیائی که امواج اطلاعات همه انسانها و مکانها را در می نوردد مواضع پیشین مسکو از سوی رصدکنندگان به فایل نسیان سپرده نمی شود. از همین منظر اگر بنگریم می توان گفت اگر طرح ترانس کاسپین روزی توجیه اقتصادی داشته باشد و مورد حمایت بازیگران و سرمایه گذاران قرار گیرد روسیه برغم مخالفتهای پیشین با اجرای آن موافقت خواهدکرد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: جايگاه ايران در ديپلماسي انرژي جمهوري آذربايجان با توجه به مبادلات گازي ايران با اين كشور و موقعيت استراتژي ايران در منطقه چيست؟

متاسفانه ایران در دیپلماسی انرژی آذربایجان جایگاهی ندارد. مشارکت 10 درصدی شرکت ایرانی در کنسرسیوم شاه دنیز 1 که قریب 15 سال پیش صورت گرفت در سایه رویکرد متوازنانه مرحوم حیدر علیف رئیس جمهور وقت آذربایجان صورت گرفت. ابتدا شرکت ایرانی  <<اویک >> دارنده این سهام شد و چند سال بعد این شرکت سهام خودرا به شرکت ایرانی <<نیکو>> واگذارنمود .كنسرسیوم شاه دنیز شاید تنها پروژه ای باشد که آمریکايي ها و بسیاری از غربیها در آن سهامدار نیستند. این سهام تنها سهامی است که ایران در کنسرسیومهای نفتی آذربایجان دارد. در زمینه گاز هم صرفا در شرایط خاص نخجوان ایران گاز آذربایجان را به این منطقه سوآپ می کند به این ترتیب که از آستارا دریافت و از جلفا به طرف آذری تحویل می دهد و حق کمیسیونی از این بابت دریافت می کند. البته این طرح هم موقتی است به محض اینکه آذربایجان راسا یا از طریق ترکیه نیاز گازی نخجوان را تامین کند این همکاری را نیز قطع خواهدشد. در اين حال ایران همه فرصتها را از این حیث از کف داده است. فرصت ترانزیت نفت و گاز آذربایجان از طریق ایران به ترکیه و اروپا از زمانی که پروژه های خطوط انتقال نفت گاز باکو-تفلیس –جیهان و باکو-تفلیس –ارزروم اجرا و به بهره برداری رسید از دست رفت و دیگر راه بازگشتی نیست. این درحالی است که کشورمان می توانست محور ترانزیت انرژی کشورهای آذربایجان و ترکمنستان به ترکیه باشد. اما در سایه اتخاذ سیاست های غیر واقع بینانه این فرصتها از دست رفتند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: ديپلماسي انرژي جمهوري آذربايجان چه پیامدهایی بر روی منافع ملی و اقتصادی ایران خواهد داشت ؟

به ظن اینجانب این استراتژی غیر کارشناسانه و غیر واقع بینانه ایران بوده است که تاثیر منفی بر منافع ملی واستراتژیک کشورمان گذاشته است نه دیپلماسی انرژی آذربایجان. متاسفانه این نگاه که از دست دادن فرصتها و منافع ملی را به سایرکشورها نسبت می دهیم منطقی نیست. هرکشوری باید به دنبال تامین منافع ملی خود درچارچوب مولفه های اقتدار ملی اش باشد. در سایه تصمیمات نادرست فرصتهای زیادی را از دست رفته است که قابل بازگشت نیستند. چنانچه نه تنها نسل کنونی ایرانی متضرر شده است بلکه نسل های آتی نیز  باید تاوان این ناکارآمدیها را بپردازد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آينده جايگاه ديپلماسي انرژي جمهوري آذربايجان در جهان و منافع سياسي و اقتصادي اين كشور را چگونه تحليل مي كنيد؟

آذربایجان با طرحهائی که تاکنون در زمینه انرژی به اجرا گذاشته و پروژه هايی كه در دست اقدام دارد و همینطور برنامه هايی که برای آینده در دست تهیه دارد در نظر دارد به عنوان یک کشور صادرکننده انرژی به ترکیه و اروپا و وابسته نمودن کشورهای مقصد به خود از جهات مختلف اقتصادی و سیاسی نقش برجسته ای را در منطقه و نظام بین الملل ایفا کند .البته ایفای چنین نقشی براساس توانمدیهايی که دارد صورت می گیرد. بدیهی است در این راستا روسیه بزرگترین رقیب این کشور است که دارای اهرمهای تاثیر گذاری بر آذربایجان می باشد. اما حمایت آمریکا و مجموعه غرب از آذربایجان ضمن اینکه در مسیر به فعلیت رسیدن توان بالقوه آذربایجان در زمینه انرژی به این کشور کمک می کند سبب کاهش تاثیر گذاری روسیه بر این کشور نیز می گردد. این کشور در تامین نیازهای انرژی گرجستان نیز که مطمح نظر واشنگتن نیز است مشارکت فعال دارد. چنین موقعیتی برغم اینکه بحران قره باغ بر آذربایجان سایه افکنده سبب گردیده است که آذربایجان نقش آفرین ترین کشور در قفقاز جنوبی باشد. با توجه به اجرا شدن پروژه های مختلف در زمینه انرژی از سوی آذربایجان و حمایت نسبی غرب از این کشور بنظر می رسد درآینده نقش آذربایجان بیش از گذشته خواهد بود. تنها مشکلی که آذربایجان در استراتژی نفتی با آن مواجه شده آن است که برغم گذشتهايی که به غربیها در این زمینه نموده غربیها در حل بحران قره باغ به نفع آذربایجان ظرف دو دهه گذشته هیچ گامی بر نداشته اند و همواره با انتقاد از رویکردهای حقوق بشری دولت باکو  به دنبال اخذ امتیارات بیشتر از این دولت هستند.

 ******

 

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

 

 

مطالب مرتبط