مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیر همگرایی و واگرایی دو سویه در روابط امریکا و اروپا گفتگو با دکتر علیبمان اقبالی زارچ

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

اختلاف، رقابت و تضاد منافع میان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تعابیر گوناگونی هستند که کارشناسان در تبیین نوع رابطه این قدرت ها در دو سوی آتلانتیک به کار می برند.گفتگوی زیر برای بررسی بیشتر سیر همگرایی و واگرایی دو سویه در روابط امریکا و اروپا است.

 واژگان کلیدی: سناریو، آینده، روابط، امریکا ، اتحادیه اروپا

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: سیر همگرایی و واگرایی دو سویه در روابط امریکا و اروپا در چند سال گذشته را چگونه می بینید؟

آمریکا از اوایل هزاره سوم راهبرد همکاری با دیگر کشورها در سطح بین المللی را در چارچوب مقررات و با ساختارهایی شروع کرد و در آن همکاری اولویت آمریکایی ها همکاری نزدیک با روسیه و چین بود. اما بعد از پیروزی آقای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، وی بر این نظر بود که راهبرد اتخاذی خصوصا در دوره هشت ساله آقای اوباما پاسخ کافی را برای تامین منافع آمریکا نداده است و لازم است که تغییرات اساسی در این راهبرد ایجاد شود. یعنی در واقع ترامپ بر این اعتقاد است که تمام ساز و کارهای تعاملات بین المللی و رفتار کشورها و قدرت های دیگر خصوصا سازمان های بین المللی، باید در مسیر تامین منافع اولویتی آمریکا باشد. اگر این مولفه و ساز و کار تعاملات بین المللی و روابط آمریکا با دیگر کشورها حاکم نباشد، حتما باید این روند را تغییر داد. همانگونه که شاهد هستیم، زمانی که آمریکایی ها احساس کردند سازمان یونسکو که یکی از نهادهای برجسته زیر مجموعه سازمان ملل متحد، در مسیر منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی حرکت نمی کند؛ تصمیم به خروج از این سازمان گرفتند. یا همان کاری را که آقای ترامپ در مورد معاهده پاریس انجام داد که از این معاهده خارج شد و یک سری اقدامات دیگر که تعیین کننده این موضوع است که دیپلماسی و سیاست خارجی شخص ترامپ بر حفظ برتری جویی آمریکا در تعاملات بین المللی جهانی بر مبنای تامین حداکثری منافع اقتصادی است. اما قبل از این که به نوع تعاملات ایالات متحده و اروپا اشاره کنیم، بد نیست که نیم نگاهی هم به راهبرد جدید تامین امنیت ملی آمریکا داشته باشیم که اخیرا اعلام شده است. این راهبرد مبتنی بر یک سیاست واقع بینانه است که در این راهبرد چالش های اساسی و اصلی آمریکا برای سال های آینده از روسیه، چین و در مرحله بعد از کشورهای ایران و کره شمالی در ارتباط با موضوعاتی مثل تروریسم و … یاد شده است. در این راهبرد اعلامی، عناوین روسیه، چین، جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی مکررا اعلام شده است. چین 38 بار، روسیه 28 بار، ایران 17 بار و کره شمالی 16 بار در آن راهبرد مورد اشاره قرار گرفته اند که در واقع تهدیداتی که از جانب آن ها می تواند متوجه امنیت ملی آمریکا باشد، برشمرده شده است. البته در اینجا به موضوعات دیگری مانند امنیت سایبری نیز اشاره شده است که آن ها در مراحل بعدی هستند. در واقع به بحث های چالشی مانند مهاجرت این کشورها با آمریکا و خصوصا روابط کشورهای اسلامی که سفر اتباع این کشورها به آمریکا محدود و ممنوع شده است و یا بحث دیوار کشی در مرز با مکزیک که ترامپ به دنبال عملیاتی کردن این موضوع به عنوان یکی از شعارهای تبلیغاتی خود است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: موضوع ادامه تحریم ها علیه روسیه تا چه حدی منجر به ایجاد اختلافات میان آمریکا و اتحادیه اروپا شده است؟ علل و آینده این اختلاف چیست؟

در رابطه با روابط آمریکا و اروپا بد نیست که ابتدا نیم نگاهی به حال و هوای اروپای امروز داشته باشیم. اروپا بعد از بحران اقتصادی 2008 توانسته است خود را در یک مسیر ثبات و رشد قابل توجه اقتصادی قرار دهد، اما همزمان با چالشی اساسی مواجه شد که مردم انگلیس به خروج از اتحادیه رای دادند و در حال حاضر آمریکا در تنظیم روابط خود با اروپا با چند محور مواجه است. از یک طرف انگلستان است، که انگلیسی ها همواره به دنبال حفظ موازنه بین آمریکا و اروپا بوده اند و سعی در داشتن ارتباطات و تعاملات بسیار نزدیک اقتصادی و دفاعی بوده اند. از طرف دیگر اتحادیه اروپا قرار دارد که اروپایی ها در موضوع امنیت و دفاع تعامل و همکاری نزدیکی با آمریکا در چارچوب ناتو دارند که این نیز خود با پیروزی ترامپ در انتخابات به چالشی جدی در تعاملات طرفین تبدیل شده است. آقای ترامپ بارها اعلام کرده است که دیگر آمریکا حاضر نیست که برای تامین امنیت اروپا بیش از حد هزینه کند و اروپایی ها موظف هستند در قبال تامین امنیت هزینه های بیشتری را در قالب سهم مشارکت در ناتو و دیگر امورات دفاعی پرداخت کنند.

 از طرف دیگر در خود اتحادیه اروپا یک سری کشورهای دیگر هستند که بنا به دلایل مختلف ارتباطات نزدیک تری را با آمریکا دنبال می کنند. مخصوصا کشورهای جنوب شرق اروپا مانند رومانی، لهستان، بلغارستان و کشورهای بالتیک، کشورهایی هستند که با توجه به تهدیدی که از سمت شرق احساس می کنند، سعی بر این دارند که همکاری های دفاعی نزدیک تری را با آمریکا داشته باشند. به طور کلی می توان گفت که همکاری اروپا و آمریکا در موضوعاتی مانند ناتو، اوکراین، تروریسم، جنگ سایبری و حقوق بشر متمرکز هست و این همکاری در کنار همکاری های اقتصادی که آمریکا همواره شریک جدی مبادلات بازرگانی با اتحادیه اروپا و انگلیس و دیگر کشورهایی خارج از اتحادیه ، بوده است.

به طور کلی این ذهنیت وجود دارد که همکاری اروپا و آمریکا همکاری مشارکتی است که اهمیت به سزایی برای تامین امنیت و ثبات کل منطقه یورو آتلانتیک دارد و به نوعی این پیشرفت همکاری مشارکتی به تنظیم روابط طرفین بستگی دارد. البته با شروع دوره آقای ترامپ در این همکاری مشارکتی تغییراتی ایجاد شده و طبیعی است اروپایی ها و اتحادیه اروپا در موضوعاتی که به عنوان محوزهای همکاری طرفین ذکر شد، اختلاف نظرهایی دارند. این امر تا حدودی همکاری مشارکتی و شراکت راهبردی طرفین را دچار نوسان کرده است.در همکاری ایالات متحده آمریکا و اروپا طرفین اهدافی را دنبال می کنند که مهم ترین اهداف اعلامی و دنبال شده توسط طرفین به تعبیر خودشان دفاع از دموکراسی، دفاع از حقوق بشر، حاکمیت قانون، حفظ ثبات و امنیت منطقه یورو آتلانتیک و دفاع انسانی ذکر شده است.

 در مورد تحریم های روسیه باید گفت همکاری با روسیه، روابط آمریکا و روسیه بعد از فروپاشی شوروی سابق مراحل مختلفی را طی کرده است. در دوره ای روابط آن ها بسیار نزدیک شده بود، اما از مقطعی روس ها احساس کردند که آمریکایی ها حاضر نیستند در یک همکاری برابر (که از طرف مقامات روسیه ای خصوصا وزیر خارجه این کشور اعلام می شود) همکاری داشته باشند. روس ها راهبردی جدید را انتخاب کردند و در واقع در موضوعات مهمی (که برای اروپایی ها به خصوص در اروپای مرکزی و خاورمیانه مطرح بود) به آمریکایی ها نه گفتند. نمونه بارز آن بحث مقابله و مبارزه با داعش در سوریه بود که روسیه در یک همکاری بسیار نزدیک با جمهوری اسلامی ایران و دولت سوریه در مسیری خاص حرکت کردند که آن مسیر خاص تلاش واقعی برای مبارزه با داعش در این منطقه بود که با موفقیت های مختلفی هم همراه شد. آمریکایی ها قطعا این نوع راهبرد را قبول نداشتند.

در موضوعات دیگر هم اختلافات اساسی وجود دارد که البته در خود آمریکا هم نسبت به روسیه دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. از اولویت های اقای ترامپ این بوده است که همکاری های نزدیکی با روسیه داشته باشد و تحریم ها را محدودتر کند، ولی دستگاه قانون گذاری کنگره و سنای آمریکا با این رویکرد آقای ترامپ مخالف بودند و در مواردی نیز که آقای ترامپ به دنبال در پیش گرفتن این راهبرد بوده است، با مخالفت جدی مواجه گردیده است. در این بین روسیه راهبرد سیاست خارجی را عدم مصالحه با ابزار تحریم و تبدیل کشور به یک  قدرت از نظر اقتصادی و سیاسی است و همکاری با امریکا در صورتی مورد استقبال است که واشنگتن نگاهی از بالا به پایین نداشته باشد ،  البته نباید فراموش کرد که یک حلقه ارتیاطی بین طرفین خصوصا” در موضوع مقابله با گروههای تروریستی وجود دارد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی معتقدند کاخ سفید به ویژه در دوره ترامپ اتحادیه اروپایی را می خواهد که همچون موم در مقابل خواسته های آمریکا تسلیم شود. در موضوع ناتو ترامپ می گوید اروپا باید سهم بیشتری از هزینه ها را پرداخت کند، وی در توافق های فرا آتلانتیکی آمریکا هم تجدیدنظر کرد و حتی از برخی از این توافق ها به نفع اقتصاد ملی ایالات متحده خارج شد. نگاه های دو سویه در مورد ناتو تا چه میزانی همگرا و واگرا  است؟

بدون شک اتحادیه بر موضوع حفظ نسبی استقلال عمل تاکید می نماید و موم در دست امریکاییهای نخواهد شد ولی حفظ همکاری الویتی با امریکا و تلطیف مواضع ترامپ بویژه با رایزنی نزدیک تر با ساختارهای حاکمیتی و کنگره امریکا دنبال خواهد نمود و اما در مورد ناتو هم با گسترش روزافزون و قرارگرفتن کشورهایی با مولفه ها و وزن متفاوت دیدگاههای گوناگونی در خصوص تداوم حیات ناتو و تغییرات اساسی در اساسنامه آن وجود دارد . با همه این حال فشارهای ترامپ به اروپا با ابزار امنیت و دفاع همچنان ادامه خواهد یافت.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح:  امریکا امريكا به توافق اقلیمی و اصرارهای اروپا توجهي نکرد. واشنگتن چه تفاوت ها و اختلاف هایی  در مورد توافق اقلیمی دارد؟

اینجا در امریکای ترامپ بیشتر صحبت از دو مولفه منافع اقتصادی و اشتغال است و این احتمال وجود دارد از طرف امریکاییها موضوع پذیرش مجدد توافق اقلیمی البته به شرط ها و شروط در دستور کار قرار گیرد.

مطالب مرتبط