مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

حملات هوایی رژیم صهیونیستی و تغییر ماهیت بحران سوریه

اشتراک

هادی زرگری

مرکز بین­  المللی مطالعات صلح – IPSC

   بیان رخداد:

   در حالی که با گذشت بیش از دو سال از آغاز ناآرامی­ها در سوریه همچنان درگیری­ها در این کشور تداوم دارد و البته با حمایت و نقش­ آفرینی عناصر و بازیگران خارجی به شدت بر دامنه بحران و تلفات آن نیز افزوده شده است، حملات هوایی اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه و به خصوص پرتاب چهار موشک اسرائیلی به دمشق بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. این پیچیدگی به گونه­ای است که می­توان ادعا کرد که تحت تاثیر این حملات ماهیت بحران در سوریه در آستانه تغییر قرار گرفته است. در واقع در پی حملات رژیم صهیونیستی علیه سوریه – به عنوان یک بازیگر خارجی- این امکان وجود دارد که در صورت عدم مدیریت منازعه و یا به دلیل خواسته و اهداف یکی از طرفین، این بحران از حالت یک منازعه داخلی همراه با دخالت و نقش­آفرینی بازیگران خارجی به یک منازعه بین دولتی در سطح منطقه تبدیل شود. این امر در کنار پیامدهایی که می­تواند برای منطقه به همراه داشته باشد، از این نظر نیز حائز اهمیت است که در صورت فراملی شدن عرصه منازعه، ممکن است علاوه بر بی­ثباتی در منطقه به شدت روند تحولات سوریه و آینده سیاسی این کشور را تحت تاثیر قرار داده و احتمالا نتیجه مبارزات مخالفان را به گونه­ای دیگر رقم زند. لذا برای بررسی بهتر موضوع در ادامه با بیان علل و زمینه های حمله اسرائیل به سوریه به تحلیل عواقب احتمالی این رخداد با بیان مواضع بازیگران درگیر در این رابطه و پیامدهای آن پرداخته می­شود.

   واژگان کلیدی: سوریه، رژیم صهیونیستی، حملات هوایی، تغییر ماهیت بحران

   تحلیل رخداد:

   با گسترش و تشدید بحران در سوریه در طول بیش از دو سال گذشته که با تلفات بسیار زیادی نیز برای دو طرف مواجه بوده است، آنچه برای همگان روشن است این موضوع می­باشد که هر چند بحران در این کشور با تحریک مخالفت های داخلی علیه دولت مرکزی سوریه آغاز شد، اما آنچه باعث گسترش و همچنین تداوم و تشدید ناآرامی­ها در سوریه گشته است به نقش نیروهای خارجی و حمایت­های بیرونی از مخالفان مسلح در داخل برمی­گردد. بدین شکل که با مسلح شدن مخالفان تنش­ها در این کشور به شدت تعمیق گشته و تلفات و ویرانی­های زیادی برای مردم سوریه به همراه داشته است. با وجود این شرایط هر چند عناصر و کشورهای خارجی در دو سطح منطقه­ای و بین­المللی در بحران سوریه نقش­آفرینی کرده و خواهند کرد، ولی بدین علت که هنوز دامنه و زمین منازعه در داخل سوریه در جریان بوده است، این بحران عمدتا به عنوان یک منازعه داخلی توصیف شده است.

   در این شرایط وقوع و آغاز حملات موشکی و هوایی رژیم صهیونیستی علیه اهدافی در دمشق و دیگر نقاط سوریه رخدادی بود که می­توان از آن به عنوان آغاز و نشانه فراملی شدن و گسترش بحران در سطح منطقه­ای و گسترش بحران از یک منازعه داخلی به یک منازعه فرا­ملی و به بیان دقیق­تر داخلی- منطقه­ای یاد کرد. این امر هر چند ماهیت بحران را تغییر داده است اما بعد مهم ماجرا در صورت ادامه این روند و فرا ملی شدن بحران و همچنین در صورت نتیجه بخش نبودن نشست آتی در مورد سوریه که دو قدرت آمریکا و روسیه نوید آن را داده­اند، به پیامدهای آن برای منطقه و تاثیر آن بر نتایج منازعه داخلی برمی­گردد. در این رابطه قبل از پرداختن به این پیامدها و برای بررسی بهتر احتمال تغییر ماهیت بحران و تبدیل آن به یک منازعه داخلی- منطقه­ای که تنش بین دولتی را به همراه دارد، بیان و تشریح انگیزه­های اسرائیل از حمله به سوریه مفید خواهد بود.

   از زمان بروز ناآرامی­ها در سوریه وضعیت این کشور برای رژیم صهیونیستی با توجه به ویژگی و مختصات امنیتی این رژیم به صورت یک معمای امنیتی درآمده است. بدین شکل که در شرایطی که طی سال­های اخیر هیچ­گونه تهدیدی بصورت مستقیم از سوی سوریه به رهبری بشار اسد متوجه اسرائیل نشده است، اما به دلیل قرار داشتن سوریه در محور مقاومت و اتحاد آن با ایران، سوریه همواره به صورت تهدیدی بالقوه برای اسرائیل مطرح بوده است. لذا با تشدید بحران سوریه، با توجه به قدرت گرفتن و نفوذ اسلام­گرایان تندرو در میان مخالفان سوری -که عمدتا مواضع رادیکالی علیه اسرائیل خواهند داشت- وضعیت و آینده سوریه برای اسرائیل به صورتی چالشی امنیتی تبدیل شد؛ زیرا از یک سو بنا به سیاست­های کلی خود در پی تضعیف دولت سوریه بوده و از سوی دیگر نگران آینده این کشور و قدرت گرفتن گروه­های تندرو در سوریه است؛ این نگرانی را می­توان یکی از انگیزه­ها و زمینه­های کنش اخیر اسرائیل در حمله به سوریه برشمرد.

   اما آنچه بر پیچیدگی تحولات سوریه برای اسرائیل افزوده است به اتهامات رهبران رژیم صهیونیستی علیه ایران و حزب الله برمی­گردد که از علل حملات هوایی به سوریه نیز به شمار می­رود. از زمان تشدید ناآرامی­ها در سوریه مقامات اسرائیل در اظهار نظرات متفاوت و با اتهام زنی علیه ایران و حزب الله مدعی شده­اند که ایران در شرایط ناآرامی در سوریه و با هدف تقویت حزب الله در پی انتقال تسلیحات و مهمات مورد نیاز به حزب الله از طریق سوریه برآمده است و از بی­ثباتی در سوریه برای اجرای این هدف استفاده کرده است. در این شرایط رهبران اسرائیلی با ادعای اهدافی مانند ممانعت از انتقال سلاح به حزب الله و همچنین تضعیف مواضع دولت سوریه در جریان منازعه داخلی این کشور و با هماهنگی و تایید دولت آمریکا – همچنانکه دولت آمریکا از حملات اسرائیل علیه سوریه حمایت کرد- حملاتی علیه سوریه انجام داد. این اقدام صرف نظر از اینکه بیانگر آغاز شکل جدید مداخلات خارجی در تحولات سوریه به شمار می­رود و ماهیت بحران سوریه را پیچیده و به نوعی تغییر داده است، که از این نظر با پیامدهایی نیز به همراه خواهد بود، می­تواند آغازگر جبهه­ای جدید از نبرد در سوریه و علیه دولت این کشور باشد، چرا که اهداف این حملات مواضع دولتی در سوریه بوده­اند.

   مقامات دولتی سوری نیز حملات هوایی و موشکی اسرائیل را آغازگر جبهه جدید نبرد علیه دولت سوریه از فراسوی مرزهای خود اعلام کرده­اند. آنچه در این رابطه مهم به نظر می­رسد این نکته می­باشد که هر چند حملات اسرائیل به خاک سوریه به صورت محدود اجرا شده و تداوم نداشته است، ولی شرایط موجود حکایت از آن دارد که با توجه به ادعاها و نگرانی­های امنیتی اسرائیل این حملات تکرار خواهد شد و تاثیر فراوانی نیز بر روند و جریان منازعه خواهد داشت. بدین گونه که علی رغم اینکه با گشوده شدن جبهه­ای جدید و البته بیرونی از نبرد علیه دولت سوریه، هر چند ممکن است در کوتاه مدت فشارها بر آن افزایش یابد اما با توجه به این نکته حیاتی که آغازگر این جبهه جدید و دشمن جدید دولت سوریه اسرائیل است، این موضوع می­تواند نتیجه معکوسی در روند گسترش فشارها بر دولت سوریه داشته باشد. بدین شکل که ممکن است دولت سوریه بتواند حمایت بیشتری را در نبرد علیه اسرائیل کسب نماید و این امر در روند منازعه داخلی سوریه با توجه به عنصر مشروعیت ساز آن پیامدهایی به نفع مواضع دولت داشته باشد.

   به همین دلیل می­توان انتظار داشت که در صورت وقوع مداخله خارجی در سوریه و وقوع حمله علیه دولت این کشور، دولت سوریه به شدت تمایل خواهد داشت که این مداخله و حملات از سوی رژیم صهیونیستی باشد و آغازگر مداخله خارجی علیه دولت سوریه این رژیم باشد چرا که در صورت نبرد و مقاومت علیه این رژیم می­تواند بر مشروعیت خود در میان افکار عمومی اعراب بیافزاید و این امر روند منازعه داخلی این کشور را نیز به نفع طرف دولتی البته در صورت توان مقاومت در بلند مدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.

   دورنمای رخداد:

رژیم صهیونیستی با بیان اتهامات و اهدافی مانند ممانعت از انتقال تسلیحات ایرانی به حزب الله و همچنین تضعیف مواضع دولت سوریه حملاتی را علیه دولت سوریه انجام داده است؛ این رخداد از جهات و ابعاد مختلف دارای اهمیت فراوان بوده و پیامدهایی را به همراه خواهد داشت. این موضوع با توجه به ماهیت بحران سوریه و بازیگران درگیر در آن و خطرات آن برای منطقه دارای اهمیت به شمار می­رود به گونه­ای که می­توان آغاز این حملات را آغاز تغییر ماهیت بحران سوریه از یک منازعه داخلی به یک منازعه فراملی و منطقه­ای توصیف کرد که در صورت تداوم این روند منافع حیاتی و امنیتی بسیاری از بازیگران را در کنار ثبات منطقه­ای به خطر خواهد انداخت و البته این موضوعی است که دور از واقعیت نیست.

   در بررسی دورنمای این رخداد با توجه به چالش­ و معمای امنیتی اسرائیل در رابطه با سوریه که از یک سو در پی تضعیف دولت مرکزی سوریه است و از سوی دیگر نگران دولت احتمالی آینده این کشور نیز می­باشد، نمی­توان حملات اسرائیل را تمام شده تلقی کرد و همچنان­که بیان گردید، در صورت نتیجه بخش نبودن نشست آتی در مورد سوریه که با توافق اولیه آمریکا و روسیه احتمالا شاهد برگزاری آن خواهیم بود، که البته با توجه به پیچیدگی شرایط در سوریه نباید انتظار نتیجه­ای موفقیت آمیز از این نشست داشت، و همچنین رقابت امنیتی اسرائیل با برخی بازیگران در منطقه، در آینده می­توان انتظار حملات و دخالت بیشتر اسرائیل در سوریه را داشته باشیم که این امر با تغییر ماهیت بحران بر دامنه آن خواهد افزود؛ موضوعی که احتمال می­رود در صورتی که همچنان آغازگر آن اسرائیل باشد، در بلند مدت و البته در صورت تداوم توان مقاومت دولت سوریه عنصری مشروعیت­ساز برای دولت سوریه به شمار رود و در روند منازعه داخلی نیز تاثیرگذار باشد.

مطالب مرتبط