مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ترکیه، همسایگان و پیامدههای بهار عربی؛ چالشی برای دیپلماسی انرژی

اشتراک

 آتنا عبدی

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

بیان رخداد

آنکارا و اربیل در حال مذاکره برای ایجاد یک شرکت حفاری نفت و گاز در کردستان شمالی عراق و ساختن خطوط لوله برای تامین انرژی اروپا و صدور به بازارهای بین المللی هستند. به گزارش واشنگتن پست، در تاریخ 13 دسامبر 2012 بارزانی اظهار امیدواری کرد که ترکیه در این منطقه مشارکت داشته باشد. حکومت ترکیه هنوز تصمیم نهایی خود را در این باره نگرفته است. در حالی که قرار است تا پایان سال جاری میلادی تصمیمات نهایی درباره مذاکرات یادشده گرفته شود مالکی و حکومتش از کل روند مذاکرات غایب بودند. برخی از ناظران دلیل غیبت حکومت بغداد را نزدیکی بیش از پیش ایران و عراق ارزیابی می کنند. واقعیت این است که در دورانی که آنکارا – تهران دوران سردی روابط را پشت سر می گذراند، روابط نزدیک ترکیه و کردستان عراق می تواند مولفه استراتژیکی در سیاست خارجی ترکیه به شمار رود. هر چند افزایش این روابط نگرانی های زیادی را در میان کنشگران منطقه­ای و بین المللی به وجود آورده است.

وضعیت داخلی ترکیه، عراق و سوریه در کنار تحولات غیرقابل پیش بینی خاورمیانه رویکرد دوباره ترکیه به دیپلماسی انرژی را به موضوعی جالب تبدیل کرده است. در این مقاله به بررسی روابط آنکارا –اربیل در سپهر تحولات حاکم در میان ایران، سوریه، ترکیه و  عراق به عنوان کنشگران منطقه ای و امریکا به عنوان کنشگر بین المللی در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی می پردازیم.

 

کلید واژگان: دیپلماسی انرژی داووداوغلو، مساله کردی، عراق، ترکیه، ایران، سوریه،امریکا، بهار عربی

تبیین رخداد

زمانی که زمزمه­های بهار عربی در اواخر سال 2010 شنیده شد، ترکیه به لحاظ ساختاری در منطقه در شرایط بی نظیری به سر می برد. ترکیه پیشتر تلاش کرده بود تا با استفاده از تمامی ابزارهای دیپلماتیک در کشورهای مختلف خاورمیانه­ای، افزایش سطح روابط و تعاملات، تلاش برای ایفای نقش میانجی در منازعات مختلف  منطقه­ای، مشروعیتی به دست آورد که پیش از این سیاست سنتی ترکیه در خاورمیانه آن را غیرممکن کرده بود. بهار عربی که در پی تغییرات ساختاری بود، بی شک توازن و نظم منطقه­ای را به هم ریخت. همین روند غیرقابل پیش بینی سایر بازیگران منطقه­ای را نیز با فرصت­ها و چالش­های مختلفی روبه رو کرد. ترکیه نیز به عنوان کشوری که توسعه اقتصادی دهه گذشته اعتماد به نفس زیادی به او داده بود، کوشید تا از فرصت های این روند استفاده کند. اما شرایط به گونه ای پیش رفت که زمزمه های بهار کردی در کنار بهار عربی، ترکیه را با چالش های مهم تری روبه رو کرد.اما بهار عربی حاشیه های دیگری نیز داشت که دیپلماسی انرژی ترکیه در میانه گردبادهای سیاسی یکی از این موارد است.

  1. 1.         سطح داخلی: ترکیه

در دهه 1980 ، شاهد خیزش کردهای ترکیه به رهبری عبدالله اوجالان برای رسیدن به استقلال سرزمینی برای کردهای عراق، ایران، سوریه و ترکیه بودیم که با سرکوب شدید دولت ترکیه با هزینه­های فراوان خاموش شد. پس از این دوره، جنگ سردی بین کردها و ترک­های ترکیه حاکم بود که گاهی با آتش حملات تروریستی گرم می شد.اما با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه شاهد تحولاتی در سیاست داخلی و خارجی ترکیه بودیم. با ابتکارات داووداوغلو در عرصه عملی، حل مساله کردی یکی از مهم ترین دستورکارهای حزب به ویژه در سال 2009 شد. آنچه که از آن به عنوان گشایش کردی یاد شد با اجازه تاسیس شبکه کردی زبان به نام ترت شش که شبکه­ای دولتی بود و آموزش زبان کردی همراه شد. اردوغان نیز اعلام کرد که تلاش خواهد کرد تا حقوق برابر برای شهروندان کرد با دیگر شهروندان ترکیه را فراهم کند. در این دوره، یک گروه 34 نفر نظامی پ.ک.ک در 19 اکتبر 2009 به ترکیه بازگشتند که نشان دهنده اوج انعطاف دولت ترکیه در برابر کردها بود. دو حقوقدان کردی نیز به تیم اردوغان پیوستند تا در نوشتن قانون اساسی جدید ترکیه نقش آفرین باشند. هر چند که سازش هایی از این نوع مخالفت­های شدید به ویژه از طرف ملی گرایان ترک را موجب شد اما همه دستورکارهایی بود که داووداوغلو با هدف یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای حل مساله­ای که آن را غیر قابل تفکیک از منافع استراتژیک ترکیه می دانست  در کنار موضوع اقتصاد مناطق شرقی و جنوب شرقی ترکیه مورد توجه قرار داد. هر چند این موضوع صرفا ابعاد داخلی نداشت. با وجود تلاش های یاد شده، درگیری ترکیه با کردهای سرزمین خود در طول دو سال گذشته تاسف بار بوده است و در این مدت شاهد کشته شدن بیش از 700 نفر در طول 14 ماه هستیم که طی 13 سال گذشته رقمی بی سابقه بوده است. در حال حاضر ترکیه در آستانه جنگی داخلی قرار دارد که بسیار متاثر از مولفه های خارجی است.

عراق

در حالی که عراق با توجه به اوضاع همسایگان و منطقه­، در تلاش مضاعف برای مقابله با حقوق سرزمینی و نفتی مورد نظر کردهای خود است، ترکیه در حرکتی جدید در جبهه کردهای این منطقه قرار گفته است. در حوزه داخلی، در عراق، در آخرین تحولات، شاهد درگیری مرگبار ارتش و نیروهای مسلح بغداد با نیروهای کردی منطقه کردستان شمال بودیم. با وجود آتش بسی که میان دو طرف حاکم است، هر دو در پشت خطوط مرزی آرایش کامل نظامی دارند و هر گونه جرقه ای ممکن است آتش دیگری را به بحران­های داخلی و منطقه­ای با آرایش­های جدید کنشگران بیافزاید. در این میان، اردوغان عراق مالکی را متهم به رهبری عراق به سمت جنگ داخلی کرده است. این در حالی است که مالکی نیز ترکیه را به تلاش برای ایجاد تفرقه قومی و ملی در عراق محکوم می کند.

در حوزه انرژی پیشتر تلاش اربیل برای ایجاد و گسترش روابط،  باعث شد تا بغداد اعلام کند که هر واحدی را که با اربیل قرارداد دوجانبه و مشترک امضا کند، از لیست خود به عنوان مشتری انرژی عراق حذف خواهد کرد. این امر باعث شد تا شرکت­های بزرگ نفتی را از وسوسه دستیابی به منابع جدید نفت و گاز محروم کند اما حرکت شرکت اگزان موبیل در اکتبر 2011 که در عین داشتن قرارداد با بغداد، مذاکرات جدید نفتی را با اربیل آغاز کرد، ضمن تحریک دولتمردان ترکیه، این کشور را بیش از پیش برای برقراری روابط در حوزه انرژی با اربیل ترغیب کرد. اخبار هفته جاری از بغداد نشان می­دهد که بغداد در جلوگیری از استقلال اقتصادی اربیل به شدت مصر است تا جایی که به صورت رسمی اعلام کرده است در صورتی که شرکت یاد شده بخواهد هر گونه فعالیتی را در کرکوک آغاز کند با واکنش تند ارتش بغداد روبه رو خواهد شد. این در حالی است که ترکیه برای ایجاد اطمینان از برقراری روابط مطلوب در حوزه انرژی با اربیل، روابط اقتصادی و تجاری خود را با اربیل تسهیل کرده است و حتی در برخی موارد اعلام کرده است که حامی کردهای کردستان شمالی است. این موارد به علاوه ناآرامی­های عراق در مورد کرکوک در روزهای گذشته، آینده دیپلماسی انرژی ترکیه را در صورت قطعیت با بحرانی جدی روبه رو خواهد کرد.

2.سطح منطقه­ای

آغاز روابط ترکیه و کردهای عراق به گونه­ای نبود که با وجود آغاز روابط مطلوب میان دو واحد از 5 سال پیش، روزی بتوان “ماه عسلی ” را در روابط این دو پیش بینی کرد.

گرچه نرخ رشد اقتصادی ترکیه در سال­های گذشته با میانگین 5% نیاز ترکیه به منابع جدید انرژی را توجیه می کند و ترکیه برای تبدیل شدن به کانون انرژی در آغاز هزاره جدید با جدیت کوشید، اما دلیل این تصمیم ترکیه را بایستی در محیط واژگون شده خاورمیانه جست. داووداوغلو در آخرین ارزیابی خود اعلام کرده است گرچه روابط با عراق بسیار مهم است اما روابط ترکیه با کردستان شمالی مساله­ای استراتژیک است به نحوی که بهبود روابط آنکارا – اربیل در بهبود روابط بغداد- اربیل نیز موثر است.

تاثیر دوستی استراتژیک آنکارا – اربیل بر موازنه­های منطقه­ای در صورت تداوم وضع موجود خوشایند نخواهد بود. نزدیکی عراق به ایران هر چند یکی از دلایل حذف حکومت مالکی از روند مذاکرات یاد شده  می باشد اما همین مساله باعث نزدیکی بیش از پیش دو کشور ایران و عراق و افزایش علقه های میان آن دو خواهد شد. هر چند ترکیه در دهه نخست هزاره سوم دیپلماسی کارآیی را از خود نشان داد، اما زمزمه های بهار عربی ترکیه را از مسیری که آن را حداقل تا سال 2023 برای خود ترسیم کرده بود دور کرد. نخست ترکیه به استفاده از قدرت سخت روی آورد و دوم به جای تعقیب سیاست های موفق میانجی گری موضع مداخله را در پیش گرفت. دوستی ترکیه با سوریه، عراق و ایران که پس از مدت ها کم کم در مسیر روابط مطلوب قرار می گرفت با طوفان های سیاسی منطقه ای و رویکردهای متعارض به موضوعات واحد، درهم نوردیده شد. به نظر می رسد ترکیه که تا دیروز به عنوان دوست قابل اعتماد خاورمیانه خود را ظاهر کرده بود، امروزه در میانه بن بستی قرار گرفته که انتهای آخرین راه منطقه­ای آن به کردستان عراق ختم می شود. واقعیت این است که عدم نقش آفرینی سیاسی کردستان شمالی به عنوان یک واحد بین المللی باعث شده است تا ترکیه با رویکرد اقتصادی روابط خود با این واحد را شکل دهد. این مساله باعث می شود در صورتی که اوضاع در سوریه به نفع ترکیه رقم نخورد این کشور را با انزوای سیاسی در میان همسایگانش روبه رو کند. 

نکته قابل توجه این است که ترکیه ممکن است از مساله روابطش با کردستان عراق به عنوان یک برگ برنده در برابر ایران برای ایجاد روابط بهتر با بغداد سود جوید. اما این راهکار نیز نیازمند تدابیری است که ترکیه برای امتیاز گرفتن از آن بایستی انرژی زیادی صرف کند. آخرین تحولات ایران، عراق و سوریه را در یک جبهه و ترکیه و کردستان عراق را در جبهه دیگر قرار داده است. اما آنچه در این میان بدیهی است این است که این آینده سوریه است که مهر نهایی را بر توازن­های منطقه­ای برای مدتی طولانی­تر خواهد زد.

3.سطح بین المللی

دیپلمات­های امریکایی در تلاشند تا ترکیه را از شیفت به سوی عراق در سیاست خارجی خود بازدارند. مقامات امریکایی نیز مانند بغداد معتقدند که ایجاد هر نوع روابط دوجانبه بین کردستان عراق و هر طرف ثانی یکپارچگی عراق را تهدید کرده و ایران را بیش از پیش به عراق نزدیک خواهد کرد.  حمله امریکا به عراق پیشاپیش با نگرانی­ها و هشدارهای ترکیه همراه بود. دولتمردان ترک نگران این مساله بودند که سرزمین جدید کردی ضمن تحریک کردهای داخلی برای نیل به خواست های مشابه، بهشتی برای گروه­های نظامی حزب کارگران کردستان که از سوی امریکا نیز بعد از مدت ها به عنوان یک گروه تروریستی شناسایی شده بود، خواهد شد.اما از سال 2007 اردوغان سیاست دیگرگونه­ای را در پیش گرفت و پیشرو در برقراری روابط نزدیک با کردستان شمالی در عراق شد که مورد حمایت امریکا نیز بود.

نارضایتی امریکا از اقدامات اخیر ترکیه در این حوزه باعث شد تا ترکیه رسما اعلام کند که به هیچ وجه در تلاش برای کمک به استقلال اربیل نیست و  صرفا به دنبال کنترل خطوط انتقال انرژی در دست کردها خواهد بود در عین حال که ترکیه همچنان از وحدت عراق حمایت می کند.

چشم انداز پیش رو

بر اساس آنچه گذشت ایران تنها کشور از میان کشورهای یاد شده است که نگرانی از جنگ داخلی و کردهای خود ندارد. اما چنانچه می دانیم برنامه هسته­ای و تحریم­های مختلف ایران را در میان بازیگرانی قرار داده است که اوضاع آینده آن در گرو تحولات منطقه­ای مختلف از جمله مورد سوریه است. کردهای عراق که اکنون خود را در محاصره اکثریت عرب عراق، ایران شیعه و سوریه بحران زده می دانند تنها راه خروج از بن بست  را نگاه به سوی ترکیه می دانند.

تداوم روند تحولات سیاسی در خاورمیانه باعث شده است که جهان هر روز شاهد تغییر الگوهای همکاری و جبهه گیری­های متفاوت باشد. بی شک تا زمانی که نظم و ثبات در معادلات منطقه­ای جای نگیرند هر روز بیش از پیش باید منتظر رویدادها و تصمیم­های استراتژیک یا تاکتیکی متفاوت از سوی کنشگران حاضر در صحنه آشوب زده سیاسی و دیپلماتیک کنونی خاورمیانه باشیم.

به نظر می رسد میزان جدیت عراق در برخورد با اگزان موبیل در روزهای آتی تاثیر مهمی بر تصمیم ترکیه داشته باشد. ترکیه در سیاست خارجی خود بارها نشان داده است که در جست و جوی منافع ملی است و در صورتی که مساله کردها نیز با وجود مزایا با هزینه بی بدیل همراه باشد از دستورکار فعلی ترکیه کنار گذاشته خواهد شد. هر چند ترکیه خواهد کوشید بیشترین بهره مندی را داشته باشد. پرسشی که در نهایت می توان مطرح کرد این است که به راستی دیپلماسی انرژی ترکیه به کجا می رود؟

مطالب مرتبط