مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
در یک سال گذشته اسرائیل با توجه به عوامل مختلف چون کنش حزب اله لبنان در جولان رویکرد نوینی به جولان داشته است گفتگوی زیر برای بررسی این امر است.
واژگان کلیدی:جولان ، تحولات سوریه ، سیاست اسرائیل، بلندی های جولان، بحران سوریه
مرکز بین المللی مطالعات صلح: توضیح کوتاهی در باره چگونگی و تاریخچه اشغال بلندی های جولان بگویید؟
جولان منطقهای مرزی بین سوریه و اسرائيل است که در جنگ 1967 به اشغال اسرائیل درآمد و بعد از مذاکرات صلح میان انور سادات، رئیس جمهور اسبق مصر و اسرائیل که منجر به قرارداد کمپ دیوید شد، اگرچه صحرای سینا در مصر که همزمان با جولان به اشغال اسرائيل درآمده بود، در مذاکرات 1978 سادات توانست بخشهایی از صحرای سینا را پس بگیرد ولی بلندیهای جولان در سوریه که در همان جنگ 1967 اشغال شده بود، در اشغال باقی ماند و اسرائيل به دنبال این بود که برای افزایش عمق استراتژیک خودش مناطق بیشتری را از کشورهای عربی در اشغال داشته باشد و به همین دلیل هم بخشهایی از بلندی های جولان را که اشغال کرده بود در تصرف رژیم صهیونیستی ماند و اینها از همان ۱۹۶۷ تاکنون در اختیار اسرائیل است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نظر شما چرا بلندی های جولان برای اسرائیل مهم است ؟
به دلایل ژئوپلتیک و امنیتی بلندیهای جولان برای اسرائیل به شدت حائز اهمیت هستند زیرا از نظر اسرائیل منطقه حائل حساب میشود و با توجه به این که اسرائيل سرزمین کوچکی است این بخش حائل باعث میشود که احساس امنیت افزایش یابد. همچنین به دلیل مرتفع بودن، ارزش استراتژیک و نظامی برای اسرائيل دارد و بنابراین به دلایل گفته شده این منطقه از نظر اسرائيلیها ارزش حیاتی دارد.
همچنین از نظر ویژگی های جمعیتی نیز بلندی های جولان عمدتا شامل نواحی روستایی است که دروزی ها در آن سکونت دارند، اگرچه پس از اشغال در سال 1967، جمعیت زیادی از آنها به سوریه مهاجرت کردند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا پس از تشدید بحران در سوریه، سیاست اسرائیل در باره جولان تغییر کرده است؟
در سالهای اخیر اتفاقاتی در این منطقه افتاد که وضعیت کنونی جولان با گذشته تفاوتهایی دارد. تفاوت از این جهت است که پس از خروج اسرائیل از مناطق اشغالی لبنان در سال 2000 حزب الله در لبنان توانست خودش را تثبیت کند و پیش از این زمان اسرائیل در سایه قدرت نظامی تقریباً بیبدیلی که در مقابل اعراب داشت برای اولین بار حزب الله این معادلهی نظامی را به هم زد و از سال ۲۰۰۰ به بعد که شروع به پس گرفتن اراضی اشغالی درلبنان از اسرائيل کرد این معادله تغییر کرد.
از همان موقع کشور سوریه به عنوان یکی از حامیان و متحدان سیاسی و نظامی حزب الله در کنار حزب الله و همچنین لبنان قرار داشت و با توجه به این که بلندیهای جولان هم بخشی از خاک سوریه بود که از زمان حافظ اسد و بشار اسد هیچ وقت حضور اسرائيل را در اینجا به رسمیت نشناختند. ضمن اینکه مجامع بین المللی از جمله سازمان ملل و شورای امنیت هم همچنان جولان را بخشی از خاک سوریه می دانند. که باید به از اشغال اسرائیل خارج شود. پس از آن سالها احساس خطری که اسرائيل از بازپس گرفته شدن بلندی های جولان داشت افزایش پیدا کرد و این افزایش تهدید با بالا گرفتن بحران در خاورمیانه پس از آغاز بحران در سوریه تشدید شد. به نظر میرسد که در حال حاضر اسرائيلیها تصور میکنند که در بخشی از بلندیهای جولان که در داخل مرزهای سوریه قرار دارد اقدامات نظامیای انجام میشود که این اقدامات بر علیه امنیت اسرائيل است و تصور حاکمیت صهیونیستی نیز این است که در بخشی از بلندیهای جولان که در دست سوریه است از طریق حمایت ایران و حزب الله لبنان زیرساختهایی در حال تاسیس است که این زیرساختها در آینده میتواند بر علیه اسرائيل استفاده شود. لذا از آن جا که عمق استراتژیک اسرائيل کم است و حزبالله بعد از جنگ داخلی سوریه حضور مستقیم نظامی برای مبارزه با تروریست و حمایت از ارتش سوریه پیدا کرد، بهانه بیشتری به دست اسرائیلیها داد تا ادعاهای تازه ای را مطرح کنند و بر نقل و انتقالات نظامی در جولان تمرکز کرده و اقدامات شناسایی را در این منطقه افزایش دهند.
از این جهت ما در چند سال گذشته شاهد تهاجمات مقطعی متعددی به بلندی های جولان در بخش سوریه بودیم که برخی از آنها خیلی مهم و خسارتبار بود و منجر به اعضای حزب الله از از جمله جهاد مغنیه ،پسر شهید عماد مغنیه که در سال ۲۰۱۵ بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده نگاه اسرائیل به جولان با توجه به این که تعداد کمی از دولتها در جهان ممکن است رویکرد اسرائيل را نسبت به جولان بپذیرند، چیست؟
به نظر می رسد یکی از اهدافی که تل آویو در منطقه خاور میانه دارد، این است که کشورهای خاورمیانه به دولت های کوچکتری تقسیم شوند. به هر حال اسرائیل کشوری به لحاظ مساحت کوچک است و برای ایجاد موازنه ژئوپلتیک علاقه به تجزیه کشورهای بزرگتر همسایه دارد. ظاهراً رفتارهایی که در چند سال اخیر و به خصوص بعد از ۲۰۱۱ و ایجاد بحران در خاورمیانه از اسرائيل مشاهده میشود نشانه هایی از همین هدف دارند.
از این جهت برخی گروههای جهادی مثل النصره با اینکه تروریست شناخته می شوند، اما گفته می شود مورد حمایت اسرائيل هستند و بعضی از مجروحان النصره در اسرائيل درمان میشوند. همچنین بعضی برخی ناظران تحولات منطقه اعتقاد دارند اسرائیل در اقلیم کردستان عراق نفوذ زیادی دارد و اصرار بر انجام همه پرسی استقلال در کردستان عراق هم نمی تواند غیر مرتبط با همین رویکردهای تل آویو باشد.
می توان نتیجه گیری کرد اسرائيل برای آن که بتواند بین خود و کشورهای همجوار موازنه استراتژیک ایجاد کند، طبیعتاً ممکن است دنبال این باشد که از طریق نفوذ در کشورهای منطقه به فرایند تجزیه در کشورهای خاورمیانه و تبدیل کشورهای بزرگتر به کشورهای کوچکتر کمک کند.
طبیعتاً در سوریه هم احتمال دارد همین نگاه را اسرائيل داشته باشد و با توجه به اینکه اسرائيل پس از آغاز بحران در سیاست نظارت از دور به وقایع همراه با سکوت رضایت آمیز از افزایش نامنی و بحران را داشته، می توان نتیجه گیری کرد به دنبال این است که سوریه به چند تکه تقسیم شود و اگر چنین اتفاقی بیفتد، احنمال ضمیمه شدن دائم بلندیهای جولان به اسرائيل قطعیتر میشود و این چیزی است که اسرائيل میداند متصور است. اما از نگاه کشورهای منطقه اشغال هر بخشی از خاک کشورهای دیگر به خصوص بلندیهای جولان تاکنون تجاوز آشکار به حاکمیت سوریه بوده و همچنان مورد پذیرش شورای امنیت و سازمان ملل نیست.