مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آیا اروپا و آمریکا می توانند کشورهای عرب را در حذف حماس با خود همراه کنند؟

اشتراک

روح الله سوری

پژوهشگر روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

مناقشه طولانی و تاریخی فلسطین و اسرائیل با جنگ هفتم اکتبر وارد مرحله جدیدی شده است که باید منتظر تاثیرات آن بر کل منطقه خاورمیانه و غرب آسیا باشیم. آنچه در درجه نخست به نظر می رسد این است که حمله حماس به داخل اسرائیل و به دنبال آن عکس العمل شدید دولت اسرائیل چند موضوع را پیش روی سیاستمداران و تصمیم گیرندگان منطقه ای و فرامنطقه ای قرار داده است. اولین و فوری ترین موضوع این است که جنگ اخیر واجد این پیام است که عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل بدون دستیابی به یک پلان و یا توافقی راجع به مناقشه اسرائیل و فلسطین اگر نه غیر ممکن که بسیار دور از دسترس می باشد و در صورت دستیابی نیز نمی تواند تضمین کننده ثبات و عدم مناقشه در خاورمیانه باشد.

کمتر می توان در این موضوع تردید داشت که یکی از ‌علل تهاجم حماس به درون اسراییل، بالا گرفتن احتمال برقراری روابط میان عربستان به عنوان مهمترین کشور عربی و اسلامی با اسرائیل بوده است. اینکه چرا عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل برخلاف عادی سازی بحرین و امارات و دیگر کشورهای عربی از چنین اهمیتی برخوردار است کاملا مشخص است و پرداختن به آن در این مقال نمی گنجد. موضوع دومی که جنگ هفتم اکتبر ضرورت پرداختن به آن را برجسته تر نموده است این است که ج.ا.ایران بازیگری است که توانایی تاثیرگذاری بر روندها و تحولات منطقه را دارد و جدای از اینکه بخواهیم در اینجا این توانایی را مورد قضاوت قرار دهیم و موضع سیاسی خود را راجع به آن بیان کنیم مساله ای که وجود دارد این است که نمی توان این تاثیرگذاری را کتمان کرد.

اگرچه اروپا و آمریکا بر دست نداشتن ایران در حمله اخیر حماس تاکید کرده اند اما بر کسی پوشیده نیست که مهمترین حامی معنوی و مادی حماس، ج.ا.ا است و منافع مشترکی در رابطه با اسرائیل و عادی سازی روابط اعراب میان این دو وجود دارد. سومین موضوعی که جنگ اخیر آن را به صورت یک مساله مهم و حتی شاید دستور کار مطرح کرده است موضوع آینده حماس و میزان تاثیرگذاری آن بر روند آتی تحولات منطقه می باشد. آنچه شایان اشاره و توجه است این است که تهاجم حماس به شکل گیری ایده فلسطین بدون حماس در اروپا و آمریکا منجر گردیده است. در واقع اروپا و آمریکا در حال نزدیک شدن به این برداشت مشترک هستند که حماس نبایستی در آینده فلسطین صاحب نقش باشد. آنچه در این زمینه به غرب و رسانه های آن کمک می کند البته نوع رفتار و اقدامات حماس در حمله خود به داخل اسرائیل می باشد.‌

سوال مهمی که می توان در اینجا مطرح کرد این است که برخورد غرب با این موارد سه گانه گفته شده چگونه خواهد بود؟ چرا که حمله حماس، آمریکا را با وضعیت پیچیده ای روبرو کرده است که عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل، مناقشه اسرائیل فلسطین، مسئله حماس و ج.ا.ا مولفه های این پیچیدگی هستند. آمریکا از یک سو به دنبال تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه خاورمیانه از طریق عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل است اما از سوی دیگر بر این مسئله واقف است که بدون پیدا شدن یک راه حل منطقی برای مناقشه فلسطین، تلاش ها برای عادی سازی روابط با موانع مهمی مواجه است. اگرچه تا پیش از حمله حماس ممکن بود حل مناقشه فلسطین و اسرائیل یک شرط اساسی برای تضمین عادی سازی روابط مدنظر نبوده باشد اما به نظر می‌آید جنگ اخیر اسرائیل و حماس، اروپا و آمریکا را به این نتیجه گیری رسانده باشد که رسیدن به یک راه حل برای مساله فلسطین بر عادی سازی روابط ارجحیت دارد.

نگارنده بر این باور است که پاسخ اروپایی ها و آمریکا به این وضعیت بر سه محور استوار خواهد شد : 

1- همکاری با کشورهای عرب برای حذف حماس از صحنه سیاسی فلسطین.

2- تقویت دولت خودگردان و تسلط آن بر غزه.

3- آغاز تلاش ها برای دستیابی به یک توافق بین اسرائیل و فلسطین. 

آمریکا با حمایت شرکای اروپایی خود تلاش خواهد کرد در یک روند مشترک با همکاری کشورهای عربی به یک برنامه و پلان برای چگونگی برخورد با حماس، تقویت دولت خودگردان( محمود عباس) و یافتن یک راه حل برای مناقشه تاریخی فلسطین اسرائیل دست پیدا نماید. غرب بیش از هرچیز نیازمند کسب حمایت کشورهای عربی و همچنین برجسته تر شدن نقش دولت خودگردان فلسطینی در برابر حماس است. به همین خاطر اگرچه در درجه اول از نگاه غرب تضعیف حداکثری یا چیزی نزدیک به نابودی حماس به عنوان پیش شرط حل مساله فلسطین در دستور کار قرار گرفته است. اما از آنجا که بدون جلب حمایت و همکاری کشورهای عربی علی الخصوص عربستان، حذف حماس از معادلات فلسطین با موانع سختی روبرو خواهد بود. به نظر می آید که اروپا و آمریکا همزمان با چراغ سبز نشان دادن به اسرائیل برای تضعیف یا نابودی حماس، تلاش برای ایجاد یک روند مشترک میان کشورهای عربی با محوریت عربستان به منظور رسیدن به اشتراک نظر آنها با غرب بر سر مساله حماس را در دستور کار آینده خود قرار خواهد داد. 

در مورد ایران هم اگرچه نه اروپایی ها و نه آمریکا و نه حتی اسراییل در این مرحله تمایلی به جنگ با ایران ندارند، اما آنچه می‌توان پیش بینی کرد این است که غرب افزایش فشارها علیه ایران را در روزها و ماه های آتی در اولویت خود قرار خواهد داد. دامنه این فشارها می تواند از تحریم های نفتی و مالی تا تحریم های تسلیحاتی، فعال سازی مکانیسم ماشه و یا  حتی رفتن به سمت تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران متغیر باشد.

 اینکه چنین برنامه هایی تا چه حد بدون مانع پیش خواهد رفت، کشورهای عرب تا چه حد با تصمیمات و خواسته های غرب همراهی خواهند داشت و عکس العمل حماس، حزب الله و ج.ا.ا. چگونه خواهد امری است که در حال حاضر پاسخ قطعی برای آن نمی توان داشت و باید منتظر گذر زمان بود.

واژگان کلیدی:  اروپا , آمریکا , کشورهای عرب , حذف حماس ,اسرائیل, غزه

مطالب مرتبط