مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دورنماي استراتژی انرژی ترکیه و ارتقای جایگاه منطقه ای این کشور

اشتراک

اباذر براري

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رویداد:

جمهوري تركيه در موقعيت جغرافيايي فوق‌العاده استراتژيك واقع شده است. به همین دلیل تصميم‌گيري در عرصه سياست خارجي در این کشور بسيار مهم و حياتي تلقي مي‌شود. در این راستا عناصر و مولفه های زیادی در این حوزه تاثیر دارد.این كشور در سال هاي اخير در منطقه تلاش نموده تا بيش از پيش بر نقش اقتصاد و مولفه هاي اقتصادي در پيشبرد سياست خارجي خود تاكيد كند تا به اين ترتيب ضمن ارتقا رفاه داخلي، از اين راه ابزاري براي اثرگذاري در منطقه بيابد. به نظر می‌رسد سیاست خارجی جدید ترکیه از چین که سابقا از طریق بازرگانی تجاری، سرمایه‌گذاری‌های مالی، گردش جریان انرژی، بدون ترس از مداخله کینه ورزانه سیاسی، حوزه‌های اقتصادی ایجاد کرده است تقلید می‌کند. نقطه مماس سیاست خارجی پسا شوروی ترکیه نسبت به مناطق پیچیده، پیش‌برنده نظم جدیدی بوده که همکاری روی موضوعاتی که در راستای منافع مشترک است را تشویق مي‌کند. به هرحال ترکیه برخلاف چین، اول باید با محدودیت‌های زیرسیستمی و سیستمیک معین مقابله کند که هر دو آنها برنامه پیشنهادی سیاست خارجی را عقب نگه می‌دارند. آنکارا متقاعد شده است برای تلاش‌های مرتبط با انرژی، حمایت‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ایی و قدرت‌های منطقه‌ایی را جلب کند.

کلیدواژگان:  انرژی، ترکیه، ترکیه و انتقال انرژی به غرب، ترکیه و انرژی آسیای مرکزی و قفقاز

تحلیل رویداد:

نخستين تلاش هاي تركيه براي ايفاي نقش در عرصه انرژي منطقه به فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای اسیای مرکزی و به تبع آن کشف منابع قابل توجه نفت و گاز طبیعی این مناطق برمی گردد. ترکیه به عنوان کشوری فاقد منابع حیاتی انرژی، آرزو داشت تا روی موضوع واردات انرژی از این مناطق سرمایه‌گذاری کرده و ضمن کاهش وابستگی بیش از حدش به خاورمیانه، در راه تبدیل خود به یک مسیر ترانزیت انرژی به بازارهای غربی گام بر دارد. به همین منظور ترکیه دست به یک تلاش دیپلماتیک زد تا از بابت این مسئله که بخش عمده نفت و گاز طبیعی این منطقه از طریق ترکیه ـ عمدتاً از طریق ساخت یک خط لوله برای انتقال نفت این مناطق به بندر مدیترانه‌ای جیهان که رقیب گزینه‌های مورد نظر روسیه و ایران بود ـ صادر ‌شود، اطمینان حاصل نماید.. در حالی که سیاست رسمی ایالات متحده از ابتدا به نفع ساخت خط لوله;باکو ـ جیهان  بر اساس تمایل و آرزوی محدود کردن نفوذ و نیروی منطقه‌ای روسیه و ایران بر روی مسائل و فرآورده‌های انرژی منطقه ـ بوده، ولی شرکت‌های نفتی همچنان نگران امنیت خطوط لوله نفتی در ترکیه (به دلیل احتمال خربکاری توسط ناسیونالیست‌های کرد)،هستند.

اما مهمترین كشوري كه در حوزه سیاست خارجی معطوف به انرژی ترکیه، در مواجهه با اين كشور قرار مي گيرد كشور روسيه است.  هر دو كشور در پی آنند تا این خطوط لوله از میان سرزمین و مرزهای خودشان عبور دهند تا علاوه بر بهره‌مندی از منافع اقتصادی این فرایند ترانزیت انرژی، استیلا و برتری منطقه‌ای خود را نیز تضمین نمایند.

تركيه مي داند براي اثرگذاري و راهبري جريانات سياسي در منطقه با رقباي جدي مواجهه است و بر اين اساس به حوزه هاي  low politics  ورود كرده است(اگرچه اخيرا دولت تركيه تلاش كرده با اثرگذاري بر تحولات سياسي بوجود آمده در خاورميانه از لحاظ سياسي و امنيتي هم به ايفاي نقش بپردازد). يكي از اين موارد، بحث انرژي و راهبردهايي بود كه تركيه از قريب دو دهه پيش در اين زمينه تدوين نموده است و در حال حاضر منجر به نقش غير قابل انكار تركيه در بازار جهاني انرژي بخصوص بازار اروپا شده است. آن چه بيش از همه امكان اين امر را به تركيه داده ناشي از دو امر بوده است اول به موقعيت ژئوپلتيكي و ژئواكونوميكي تركيه بر مي گردد كه حائلي ميان بيضي توليد انرژي دنيا و يكي از بزرگترين بازارهاي مصرفي دنيا يعني اروپا قرار گرفته است و اين امر بالقوه جايگاه ويژه اي به اين كشور مي دهد. بر اساس آمار 72 درصد ذخاير اثبات شده گاز و 73 درصد ذخاير اثبات شده نفت دنيا در منطقه خليج فارس و درياي مازندران قرار دارد از ديگر سو تلاش تركيه براي بازيگري در اين حوزه با استراتژي كلان انرژي اتحاديه اروپا همسو شده است كه در صدد تنوع بخشي به منابع وارداتي خود و دسترسي به بازارهاي متنوع خاورميانه و آسياي مركزي هستند. اين دو عامل در مجموع امكان كنشگري به تركيه در بازار انرژي منطقه را به تركيه داده است. اما سوال اساسي اين است كه تركيه چگونه توانسته عليرغم عدم برخورداري از منابع انرژي قابل توجه و با توجه به اين كه خود از ورادت كنندگان انرژي محسوب مي شود به اين مهم دست يابد. تركيه نشان داد براي بازيگري در عرصه انرژي دنيا نبايد لزوما توليد كننده بود بلكه عامل توزيع هم بسيار مهم است. پاسخ اين سوال به استراتژي كلان انرژي تركيه برمي گردد كه به استفاده بهينه از شرايط خاص كشور، به تعريف نقش درگاه يا هاب انرژي در منطقه منجر شد. به عبارت ديگر تركيه تلاش دارد خود را به عنوان پلي مطمئن و قابل اعتماد ميان توليدكنندگان و مصرف كنندگان معرفي كند كه- برخلاف روسيه- در شرايط متفاوت مي تواند تامين كننده انرژي مورد نياز باشد و درصدد نيست-ظاهرا- از انرژي به عنوان ابزار و سلاح استفاده نمايد.

بر همين اساس بود كه از قريب دو دهه تلاش هاي وسيع براي انتقال منابع انرژي دو منطقه حوزه خليج فارس و آسياي مركزي از طريق تركيه صورت گرفت و در اين مدت خطوط انتقال زيادي برنامه ريزي شد كه از آن جمله مي توان به خط لوله نفتي باكو- تفليس- جيهان، خط لوله گازي باكو- تفليس- ارزروم، خط لوله ترانس- كاسپين، خط لوله گاز تركيه- يونان- ايتاليا و خط لوله ناباكو اشاره كرد.از سوي ديگر خط لوله صادرات نفت عراق به ترکیه که یک چهارم نفت عراق را صادر می‌کندنيز حائز توجه است اگرچه این خط لوله ظرفیت انتقال روزانه یک میلیون و 600 هزار بشکه نفت را دارد و به طور عادی 400 هزار بشکه در روز نفت را دارد با این وجود بر روی خط لوله نفتی عراق به ترکیه در شرایط اضطراری هیچگاه نمی توان حساب کرد زیرا در سال های اخیر بارها این خط لوله نفتی مورد حمله تروریستی و توقف صادرات نفت شمال عراق به ترکیه قرار گرفته است.

 

درواقع مسئله انرژي و اهميت يافتن آن در سياست تركيه يك مسئله دو وجهي است از يك سو اين مسئله به رويكرد داخلي تركيه و مصرف روزافزون انرژي در اين كشور برميگردد و ضرورت نياز و توجه به تامين و تضمين دستيابي به انرژي. در جدول زير ميزان مصرف انرژي در تركيه نشان داده شده است  از سوي ديگر اين راهبرد همانگونه كه اشاره شد  با استراتژي امنيت انرژي اروپا نيز همسو شده است

 

ترکیه 2009 2010 2011 2012 2015
مصرف نفت 579 591 606 618 697
تولید نفت 46.21 48.59 53 55 50
صادرات نفت 533.3- 542.7- 553.1- 563.2- 647.4-
تولید گاز 0.72 0.60 0.70 1 2
مصرف گاز 35.07 35.79 36.97 38.18 42.49

صادرات گاز

34.4- 35.2- 36.3- 37.2- 40.5-

منبع: . Business Monitor International,2012

 

 

دورنمای رویداد:

هدف استراتژیک آنکارا، ارتقای خود بعنوان مهمترین مسیر ترانزیت انرژی منطقه‌ایی برای انتقال منابع هیدروکربن از قفقاز و از طریق باکو به اقتصادهای نیازمند انرژی اروپای غربی است.  اما نكته قابل توجه این كه تضمين‌ها براي در نظر گرفتن ترکیه بعنوان یک کشور ترانزیت در محور شرق به غرب همچنان ناکافی است. اگر بخواهیم به دلایل موفقیت استراتژی ترکیه در حوزه انرژی  تا کنون اشاره کنیم مهمترین دلیل آن داشتن نقشه مدون و بهينه كردن روند تحولات داخلي به خصوص در اقتصاد و رشد بالای اقتصادی است و  بر همین مبنا بود که در حوزه‌ي سياست خارجي تركيه تلاش كرد تا عملگراتر و واقعگراتر رفتار كند و سياست  خارجی تركيه سياست عملگرايي مبني بر منافع شكل گرفت. بنابراین استمرار این استراتژی منوط به پایداری شرایط مولد این امر خواهد بود. امری که به نظر می رسد تا حدودی دچار اختلال شده است چرا که از یک طرف در حوزه تحولات داخلی حزب عدالت و توسعه با کاهش محبوبیت مواجهه شد و بحران اقتصاد جهانی بر این کشور بی تاثیر نبوده است از سوی دیگر سیاست های منطقه ای ترکیه و همراهی با مخالفان سوری و احتمال درگیری نظامی با دولت سوریه امنیت انرژی که مهمترین مسئله برای مصرف کنندگان انرژی در اروپا به خصوص با فرارسیدن فصل سرما می شود تحت الشعاع قرار داده است.

 

مطالب مرتبط