مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

گفتمان صلح و امید در سیاست خارجی ایران: فرصتی امنیت زا

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

طهمورث غلامی

بیان رخداد

واقعیت آن است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی، ایران و کشورهای غربی نتوانستند در بسیاری از امور به تفاهم برسند و از این رو همواره میان دو طرف درگیری ها و تنش های فراوانی وجود داشته است. از آن جایی که دولت های اروپایی و ایالات متحده آمریکا در نهادها و سازمان های بین المللی دارای نقش و جایگاه مهمی هستند و نیز جزء کشورهای توسعه یافته دنیا به حساب می آیند، طبیعی است که کم و کیف روابط جمهوری اسلامی با آنها بتواند وضعیت کشور ما را در ابعاد مختلف تحت تأثیر خود قرار دهد. به این خاطر سردی موجود در روابط ایران و دولت های غربی از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا زمان روی کار آمدن دولت آقای سید محمد خاتمی سبب شده بود که جو سنگین و پر از فشاری بر ایران از طرف غرب وجود داشته باشد. فشارهای غرب و ایالات متحده بر جمهوری اسلامی ایران به گونه ای جدی بود که در اواخر دولت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی دامت برکاته، بحث حمله نظامی به ایران بسیار جدی شده بود. در این شرایط و با روی کار آمدن دولت اصلاحات، گفتمانی بر سیاست خارجی ایران حاکم شد که توانست آن جو سنگین را بشکند و فضا را به نفع ایران تغییر دهد. سیاست خارجی تنش زدایی و طرح گفتگوی تمدن ها سبب شد روابط ایران با دنیای غرب به کلی دگرگون شود و فضای مناسبی برای همکاری میان طرفین در ابعاد مختلف فراهم گردد. هر چند عدم اجماع در داخل ایران درباره ی حل مشکلات با دنیای غرب و به ویژه ایالات متحده از یک سو و طرح مسئله ی هسته ای ایران از سوی دیگر سبب شد که بهار روابط ایران و دنیای غرب کوتاه باشد، اما نمی توان منکر این واقعیت شد که گفتمان تنش زدایی و گفتگوی تمدن ها توانست خطرات موجود از جمهوری اسلامی ایران را دور بکند. به نظر می رسد با توجه به فشارها و سیاست های دولت های غربی علیه جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان گذشته، هم اکنون وضعیتی به مراتب بدتر در روابط ایران و دنیای غرب نسبت به اواخر دوره ی دولت سازندگی وجود دارد. در این شرایط، فردی به قدرت رسید که نه تنها سابقه ی دیپلمات بودن و گفتگوهای سازنده و مفید با غرب را در سابقه و کارنامه ی خود دارد، بلکه به صراحت از تعامل سازنده با دنیا و احیای روابط با همسایگان و دولت های فرامنطقه ای صحبت می کند. گفتمان وی را که می توان آن را «گفتمان صلح و امید» در سیاست خارجی نامید، با واکنش های مثبتی از طرف دنیای غرب و نیز همسایگان ایران مواجه شده است. سؤالی که این نوشتار به دنبال پاسخ دادن به آن است این است که آیا گفتمان صلح و امید در سیاست خارجی قادر است نقشی را بازی کند که در دوران اصلاحات گفتمان گفتگوی تمدن ها و تنش زدایی بازی کرد؟ به عبارت دیگر آیا حاکم شدن رویکرد جدیدی بر سیاست خارجی ایران با روی کار آمدن دکتر حسن روحانی، قادر است جو سنگین موجود علیه جمهوری اسلامی ایران را بشکند و روابط ایران و دنیای غرب را در مسیر بهبودی و همکاری قرار دهد؟ پاسخ به این سؤال مثبت است زیرا جناب آقای حسن روحانی به صراحت از سیاست خارجی دوران سید محمد خاتمی که خود نیز دارای مسئولیت بود در برنامه ها و تبلیغات انتخاباتی خود دفاع کرد و لذا رویکرد ایشان به سیاست خارجی قادر است در یک سطح حداقلی اجماع میان دولت های دو سوی آتلانتیک و نیز متحدین ایالات متحده در سطح منطقه ی خاورمیانه و نیز شرق آسیا را بشکند.

کلیدواژگان: سیاست خارجی دولت تدبیر و امید، گفتمان صلح و امید در سیاست خارجی، تنش زدایی، دولت آقای دکتر حسن روحانی.

تبیین رخداد

 در واقع آن چه که موجب شکل گیری جو سنگین موجود علیه جمهوری اسلامی ایران شده است ناشی از وجود یک اجماع نوشته شده یا حتی نانوشته میان ایالات متحده از یک سو و متحدین اروپایی و آسیایی اش از سوی دیگر است. به عبارت دیگر، در سالیان گذشته ایالات متحده با تکیه بر سیاست چند جانبه گرایی موفق شد همراهی دیگر کشورها را مبنی بر ضرورت اعمال فشار به ایران به منظور مهار برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایجاد بکند. این اجماع خود سبب اعمال تحریم های چند جانبه و لذا اثرگذاری آن تحریم ها نیز شده است. تحریم های موجود علیه ایران از آن جهت تا حدود زیادی موفق و تأثیر گذار بوده است که چند جانبه و محصول همراهی کشورهای زیادی با ایالات متحده آمریکا می باشد. پس لازمه ی از بین بردن تحریم ها و جو سنگین موجود علیه ایران نشانه گرفتن اجماع موجود علیه ایران است.

 آقای دکتر حسن روحانی در دوره ی ریاست خود بر شورای عالی امنیت ملی و در زمان طرح مسئله ی هسته ای ایران از طریق انجام مذاکرات مفید و سازنده توانست مانع شکل گیری اجماع نظر میان ایالات متحده و دولت های اروپایی شود و از این طریق اگر فشار و تحریمی وجود داشت، به صورت یک جانبه و صرفاً محدود به ایالات متحده بود. در نیمه ی دوم سال 1384، نه تنها میان دولت های اروپایی و ایالات متحده اجماع نظر به وجود آمد، بلکه با رفتن پرونده ی ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه هایی علیه ایران میان قدرت های بزرگ و اعضای دائم شورای امنیت نیز اجماع نظر حاصل شد. پس اجماعی که امروز علیه ایران وجود دارد صرفاً محدود به ایالات متحده و متحدین آسیایی و اروپایی اش نیست بلکه میان اعضای دائم شورای امنیت نیز این اجماع شکل گرفته است که برنامه های هسته ای ایران صلح و امنیت بین الملل را تهدید می کند. با توجه به این که آقای روحانی در گذشته اجازه شکل گیری اجماع موجود را نداد، امروزه نیز این توانمندی را دارد که بتواند در اجماع موجود علیه ایران رخنه ایجاد کند. هر چند به بیان خود او این کار نسبت به سالهای 1382 تا 1384، دشوارتر است. تلاش وی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای، اعتمادسازی بیشتر توسط ایران برای جامعه ی جهانی و نیز نشان دادن شفافیت بیشتر در برنامه های هسته ای قادر است همراهی دیگر کشورها با ایالات متحده را دچار تردید و چالش بکند. زیرا در این صورت استدلال ها و سیاست های  ایالات متحده مبنی بر خطرناک جلوه دادن برنامه های هسته ای ایران دیگر مانند گذشته تأثیرگذار و تعیین کننده نیست. از طرفی از آنجایی که تحریم های موجود علیه ایران باعث شده است که منافع تجاری و اقتصادی دولت های اروپایی و آسیایی با ایران دچار خطر و هزینه گردد، سبب می شود که آنها از همکاری های هسته ای ایران استقبال بکنند تا بار دیگر بتوانند به منافع ناشی از روابط اقتصادی و سیاسی با ایران دست پیدا کنند. دولت های اروپایی در گذشته نشان دادند در صورتی که ایران در مسئله ی هسته ای خود به دنبال همکاری و گفتگوهای سازنده باشد، حاضرند در مقابل سیاست های یکجانبه ایالات متحده نیز مقاومت بکنند.

دورنمای رخداد

به نظر می رسد با توجه به اعتقاد راسخ آقای روحانی به مذاکره و تعامل سازنده با دنیا از یک سو و نیز استقبال متحدین اروپایی و آسیایی ایالات متحده از همکاری های ایران در امر هسته ای به تدریج اجماع موجود علیه ایران شکسته شود و به دنبال آن از شدت تحریم های موجود علیه ایران نیز کاسته شود. نگارنده در مقاله ای به بررسی معیارهای نظری شکست یا موفقیت تحریم های اعمالی علیه ایران پرداخت و در آن استدلال شد یکی از عواملی که سبب خواهد شد تحریم های موجود علیه کشوری مانند ایران موفق و اثرگذار باشد آن است که دولت های زیادی با اعمال آن تحریم همراهی کنند و بدین ترتیب امکان گزینه های دیگر برای کشور تحریم شونده را از بین ببرند. طبیعی است در صورتی که دولت آقای روحانی موفق به شکستن حداقلی از اجماع موجود علیه ایران شود، می تواند کاهش فشار تحریم ها را نیز به دنبال آورد. پس باید گفت شکستن اجماع و به تبع آن تعدیل تحریم ها می تواند دو نتیجه مهم گفتمان صلح و امید از فردای آغاز به کار دولت آقای حسن روحانی باشد که سبب امنیت زایی برای کشور خواهد شد. 

مطالب مرتبط