مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

کوروش و تجلیل از حکمرانی مطلوب و سیاستگذاری جهانی ایران

اشتراک

اسلام ذوالقدرپور

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

 

سیاستگذاری عمومی به‌خصوص سیاستگذاری خارجی به عنوان یک فرآیند حکمرانی و حاکمیتی در عصر کنونی به بسیاری ادعاهای برتری‌جویانه غربی و اروپایی پیرامون مالکیت فکری این علوم و دانش گِره خورده است. ادعایی که ریشه در دانش مکتوب غربی طی چند قرن اخیر پساوسطایی دارد. در کنار چنین ادعایی است که جلوه‌های بارزی از قدمت دانش سیاسی، سیاستگذاری و اداره امور عمومی در سایر نقاط جهان نمایان شده ولی کم‌تر مورد توجه کارشناسان و تحلیلگران قرار می‌گیرد. یکی از این جلوه‌های بارز قدمت دانش سیاست و سیاستگذاری عمومی را می‌توان در حکمرانی امپراتوری‌های باستان مانند ایران، روم و … به خوبی مشاهده نمود.

اهمیت و گنجینه علمی ایران باستان که خود تاریخی از دانش و هنر سیاست، سیاستگذاری و … است، در عصر کنونی جهان به فراموشی سپرده شده و مورد ظلم قرار گرفته است. بخش مهمی از این فراموشی و ظلم به دانش و هنر سیاست، سیاستگذاری و مدیریت امور عمومی ایران باستان را باید در نگاه حکمرانی و سیاست گذاران کنونی طی 4 دهه اخیر جستجو نمود !

یکی از بزرگ‌ترین، توانمندترین، رؤیایی‌ترین نظام‌های سیاسی، بروکراسی و اداری تاریخ جهان تاکنون به حکومت هخامنشیان بازمی‌گردد که بین سال‌های 550 تا 330 پیش از میلاد بر نیمی از دنیای شناخته شده آن زمان حکومت داشته و ابر قدرت بلامنازع عصر خود و بلکه جهان تاکنون به مقیاس جهان شناخته شده و جمعیت آن زمان هستند.

هخامنشیان که با سه شاهنشاه بزرگ خود، کوروش، داریوش و خشایارشاه شناخته می‌شوند، فارغ از چگونگی فروپاشی و سرنگونی به دست اسکندر مقدونی، نمونه‌ای از یک حکمرانی مطلوب، بروکراسی کارآمد و توانمند در مقیاس جهانی هستند که توانسته‌اند الگوی ایرانی را تا قرن‌ها بعد از خود به عنوان یک شیوه حکمرانی پیشرفته، جهانی نمایند.

کوروش بزرگ، نه‌تنها به عنوان یک پادشاه و حکمران سیاستگذار بزرگ ایرانی بلکه به عنوان یک الگوی اثربخش از مدیریت و حکمرانی جهانی مورد استناد بسیاری حاکمان، سیاستمداران و اندیشمندان قرار گرفته است. الگوی حکمرانی و سیاستگذاری کوروش کبیر که با گذشت بیش از 2500 سال، هنوز هم به عنوان یک الگوی موفق و کارآمد مورد توجه و مطالعه علوم سیاسی و سیاستگذاری قرار داشته و نمادی از یک حکمرانی جهانی در عصر کنونی است.

الگوی حکمرانی و سیاستگذاری آرمانی و جهانی کوروش بزرگ که مورد توجه و ستایش بسیاری کشورها و نهادهای جهانی است، چندین دهه است که از سوی سیاستگذاران و ساختارهای اداری، سیاسی و آموزشی مورد بی‌مهری قرار گرفته است.

 اکنون که بار دیگر در آستانه هفتم آبان، روز جهانی بزرگداشت کوروش کبیر قرار داریم، ضرورت دارد تا ضمن بررسی برخی جلوه‌های حکمرانی مطلوب و سیاستگذاری جهانی کارآمد ایشان، چند توصیه به حکمرانی و سیاست‌گذاران کنونی داشته باشیم:

یکم – کوروش؛ پیامبر صلح و جنگ:

 کوروش بزرگ که بسیاری از باستان‌شناسان، مورخان ایرانی و خارجی، برخی اندیشمندان مسلمان و عالمان تشیع، ایشان را همان ذوالقرنین و فرستاده ویژه خداوند بر زمین، مورد اشاره در سوره کهف می‌دانند، نماد یک پیامبر کامل با مؤلفه‌های صلح و اقتدار است. کوروش کبیر که اکنون می‌توان ایشان را فرستاده خداوند و حضرت کوروش نامید، در اندیشه سیاسی غرب، دانش سیاسی و سیاستگذاری به عنوان یک رهبر و حکمران توانمند و مقتدر نیز شناخته شده است که اصل سیاست قدرت را به شیوه‌ای خاص با دانش و هنر رهبری خویش نمایان ساخته است.

تعریف خاص نیکولو ماکیاولی از کوروش بزرگ که ایشان را حتی برتر از حضرت موسی برشمرده‌اند، نمونه‌ای از پیامبران سلحشور، خودساخته و ساختارمندی را نمایان می‌سازد که تاکنون نیز بی‌نظیر نشان داده‌اند. ماکیاولی در کتاب شهریار می‌نویسد:<< پیامبران سلحشور همگی پیروز بوده‌اند و پیامبران بی‌سلاح ناکام مانده‌اند. موسی، کوروش، تسئوس و رومولوس اگر سلحشور نمی‌بودند، کَی می‌توانستند دیر زمانی نهادهای خود را ارجمند نگاه دارند.1 

این‌گونه تفسیر از حکمرانی کوروش کبیر از سوی یک اندیشمند رئالیست اروپایی که کوروش را حتی برتر از حضرت موسی قلمداد نموده و یکی از پیامبران سلحشور تاریخ معرفی می‌نمایند را باید بخشی از ادبیات و تاریخ سیاستگذاری عمومی و حکمرانی مطلوب در مقیاس جهانی برشمرد که در پیشینه مملکت‌داری ایرانی ثبت شده است.   

ماکیاولی به صراحت از ستایش کوروش بزرگ سخن می‌گویند که:<< اما اگر در کار کوروش بنگریم و کسانی چون او که کشورها گشودند و پادشاهی‌ها را بنیاد نهاده‌اند، همه را در خور ستایش خواهیم یافت.2 این توصیف از کوروش کبیر یعنی نظام حکمرانی پادشاهی و توانمندی، کارآمدی و اثربخشی حکمرانی مطلوب کوروش بزرگ به عنوان یک پیامبر سلحشور، الگویی از حکمرانی آرمانی ایرانی چندین هزاره پس از این پادشاه بزرگ است.    

دوم – الگوی جهانی شدن حکمرانی مطلوب ایرانی

اگر چه برخی تحلیلگران و کارشناسان غربی و همسازان غرب‌گرای آنان در شرق به‌خصوص جهان اسلام ادعا دارند که آنچه الگوی حکمرانی مطلوب یا حکمرانی خوب نامیده می‌شود به نظام حکمرانی غربی طی چند دهه اخیر اختصاص دارد، اما این ادعای آنان با بررسی و تحلیل نظام حکمرانی کوروش بزرگ به کلی باطل می‌شود. زیرا نظام حکمرانی و سیاستگذاری عمومی کوروش هخامنشی، یکی از بارزترین نمونه‌های صدها حکمرانی مطلوب در تاریخ سیاسی جهان غیر غربی به ویژه در ایران می‌باشد.

الگوی سیاستگذاری عمومی و حکمرانی خوب چند پادشاه نخست هخامنشیان به‌ویژه کوروش بزرگ، دارای همان اصول و شاخص‌های حکمرانی خوب می‌باشد که اکنون در ابتدای قرن بیست و یکم مورد پذیرش و البته آرزوی اندیشمندان علوم سیاسی و شهروندان جهانی است. 

اغلب یا تمامی مؤلفه‌هایی مانند: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، اجماع محور یا سازگاری عمومی، عدالت و فراگیری، کارآمدی و اثربخشی، مسئولیت‌پذیری که اصول حکمرانی مطلوب در عصر کنونی دانسته می‌شوند در الگوی حکمرانی جهانی و سیاستگذاری کوروش بزرگ نمود داشته و ثبت شده است.

نیکولو ماکیاولی از الگوبرداری بزرگان روم باستان مانند ” پوبلیوس کورنلیوس اسکیپیو ” سردار و کنسول رومی از کوروش بزرگ این‌چنین سخن می‌گویند:<< اسکیپیو از کوروش [پیروی می‌کرد]، هر که زندگانی کوروش به قلم کسنوفون را بخواند، می‌بیند که اسکیپیو تا چه پایه بزرگیِ خویش را وامدارِ پیروی از کوروش است. و در پاکدامنی و ادب و مردمی و بزرگواری تا کجا خود را با چهره‌ای که کسنوفون از کوروش بازنموده، همساز کرده است.3 

در عصر کنونی نیز همچنان از الگوی حکمرانی کوروش بزرگ به عنوان یک نظام سیاسی و حکمرانی آرمانی نام برده می‌شود، اصول و شاخص‌های حکمرانی و سیاستگذاری کوروش مورد تفسیر و تحلیل نهادهای علمی و سیاسی قرار دارد. 

کوروش بزرگ، یک مصلح جهانی در نزد ادیان دیگر به‌ویژه یهودیان محسوب می‌گردد که در کنار تفسیر پیامبر سلحشور بودن ایشان، بر عدالت و اندیشه صلح‌آمیز این حکمران جهانی نیز گواهی می‌دهد. منشور کوروش یا استوانه کوروش که خود شرحی از سیاستگذاری راهبردی کوروش در شکل‌گیری و تثبیت بزرگ‌ترین امپراتوری روادار و مداراگرای جهان است نیز بخشی از سیاستگذاری عمومی و حکمرانی مطلوب این الگوی آرمانی است که خود را چنین معرفی می نماید:” منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکد، شاه چهار گوشة جهان.”

این جمله از منشور کوروش را می‌توان خلاصه‌ای از الگوی حکمرانی کوروش بزرگ و اوج کارآمدی و اثربخشی سیاستگذاری خارجی الگوی ایران باستان برشمرد که به جای اینکه خود را شاه ایران یا پارس معرفی نمایند، خود را شاه کشورهای آزاد شده و البته شاه چهارگوشه جهان می‌نامند. 

سوم – سرگردانی و زوال فرهنگ و هویت ایرانیان: کوروش بزرگ که حاکم و سیاستگذار بزرگ‌ترین امپراتوری و نظام سیاسی جهان تاکنون و شاه چهار گوشة جهان بوده‌اند، برگ زرینی از تاریخ گرانسنگ و بی‌نظیر هویت و فرهنگ ایران زمین است که ظرفیت‌های الگوی جهانی آن مورد بی‌مهری سیاست گذاران ایرانی قرار گرفته است!

طی چند دهه اخیر و در پرتو فرآیند جهانی شدن یا جهانی سازی که فرهنگ‌های غربی و اروپایی توانسته‌اند بر نظام جهانی فرهنگ و هویت مسلط شوند، سیاستگذاران ایرانی تنها به نفی الگوی فرهنگی و هویتی ایران پیشاجمهوری اسلامی مشغول بوده‌اند!  نتیجه چنین سیاست به داشته‌های هویتی و فرهنگی ارزشمند ایران باستان را می‌توان در گسست فرهنگی و هویتی نسل‌های جدید ایرانیان و از سوی دیگر گسست و گریز هویتی و فرهنگی سایر مناطق و جوامع دارای هویت ایرانی از نظام کنونی به خوبی مشاهده نمود.

طی چند دهه اخیر نسل‌های جدید ایران به جای توجه و افتخار به گنجینه‌های بی‌نظیر تاریخ خود، درگیر فرهنگ و هویت دروغین و ساختگی کشورها، نهادها و ساختارهای غربی، اروپایی و حتی برخی همسایگان ایران شده‌اند که با فیلم و سریال‌های فریبنده در حال نفوذ به هویت و فرهنگ ایرانیان و فروپاشی نهایی هویت و فرهنگ ایران زمین هستند. در چنین شرایطی است که توجه به الگوی حکمرانی مطلوب و سیاستگذاری جهانی کوروش بزرگ بار دیگر باید در دستورکار تحلیلگران و سیاستگذاران فرهنگی و سیاسی ایران قرار گیرد. 

*

به صراحت می‌توان ادعا نمود که نمونه‌ای تاریخی که بتواند مانند الگوی حکمرانی و سیاستگذاری کوروش بزرگ، برای اغلب فرهنگ‌ها، اقوام و نژادهای مختلف جهان به عنوان یک الگوی مطلوب و آرمانی در نظر گرفته شود، وجود ندارد.

پیامد الگوی حکمرانی خوب و سیاستگذاری کارآمد کوروش که سیاست خارجی بی‌نظیر ایران باستان را به رخ می‌کشد، شکل‌گیری بزرگ‌ترین امپراتوری جهان یعنی هخامنشیان و چنین الگویی از سیاستگذاری و حکمرانی به نام ایران بوده است. الگویی که اروپا و غرب نیز نتوانسته است آن را انکار نماید یا سامانمدی و مطلوبیت تاریخی آن را مخدوش نماید.

اما همین الگوی حکمرانی و سیاستگذاری بی‌نظیر هخامنشیان و کوروش بزرگ در زادگاه کوروش یعنی ایران طی چند دهه اخیر مورد بی‌مهری و فراموشی قرار گرفته است. رویکرد سیاست گذاران ایرانی طی چهار دهه اخیر اکنون نتیجه برعکس داده به نام گسست نسلی، شکاف فرهنگی، هویتی و … خودنمایی نموده است.

**

اکنون که بار دیگر در آستانه 7 آبان روز بزرگداشت جهانی کوروش بزرگ و الگوی حکمرانی خوب ایرانی و این حکمران و سیاستگذار جهانی ایران زمین قرار داریم، توصیه می‌شود:

1- سیاستگذاران ایران، ترویج و تدریس این الگوی کارآمد را پیگیری نمایند.

2- نظام جمهوری اسلامی، شهروندان ایران را برای گرامیداشت باشکوه و آزادانه روز کوروش، همراهی و تشویق نمایند.

3- هویت ایرانی و حاکمانی مانند کوروش بزرگ، بخشی از هویت، تاریخ و علایق ایرانیان است که نمی‌توان آن را منع نمود.

4- الگوی حکمرانی و سیاستگذاری کوروش بزرگ یک الگوی جهانی و یک ظرفیت بی‌نظیر برای جهانی شدن فرهنگ و هویت ایرانی است.

5- الگوی حکمرانی کوروش بزرگ یک حلقه اتصال میان تمام مناطق و جوامع امپراتوری بزرگ هخامنشیان و دوستداران فرهنگ و هویت ایران زمین و ابزاری برای تقویت دیپلماسی عمومی ایران است.

6- برگزاری جشن بزرگ برای یک رهبر و اسطوره بزرگ جهانی مانند کوروش بزرگ را می‌توان یک حق مسلم برای شهروندان ایرانی محسوب نمود که در دهکده جهانی سرگردان و بدون پرچم مانده‌اند.

7- جشن گرامیداشت کوروش بزرگ در 7 آبان می‌تواند یک جشن و رویداد فرهنگی و سیاسی بزرگ جهانی برای تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی ایران در مواجهه با سایر بازیگران و قدرت‌های منطقه ای و جهانی باشد. 

 منابع:

1- ماکیاولی، نیکولو. شهریار. ترجمه داریوش آشوری. تهران. آگاه. 1389. چاپ سوم. ص 82  

2- ماکیاولی، نیکولو. شهریار. ترجمه داریوش آشوری. تهران. آگاه. 1389. چاپ سوم. ص 80

3- ماکیاولی، نیکولو. شهریار. ترجمه داریوش آشوری. تهران. آگاه. 1389. چاپ سوم. ص 132

واژگان کلیدی: کوروش , تجلیل , حکمرانی مطلوب , سیاستگذاری جهانی, ایران,

مطالب مرتبط