مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش و جايگاه اخوان المسلمین در رخدادهاي سوريه -گفتگو با محمد علي سبحاني سفير پيشين و كارشناس مسائل سوريه

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

اخوان المسلمين سوريه در شهر حلب بوسيله دكتر مصطفى السّباعى به پيروى از اخوان المسلمين مصر و به منظور مقابله با اشغال سوريه از سوى فرانسه و سروسامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصادى و رفع شكاف موجود بين جهان عرب از طريق احياى اسلام به وجود آمد. در اين بين در دهه هاي گذشته جدا از دوره هاي ويژه اين گروه همواره در تنش و مخالفت با دولت دمشق بوده و اكنون نيز از بازيگران اصلي صحنه داخلي سوريه است. در اين بين براي واكاوي و بررسي بيشتر نقش اين گروه به گفتگويي با محمد علي سبحاني سفير پيشين ايران و كارشناس مسائل سوريه در اين حوزه پرداخته ايم:

واژگان كليدي: نقش، جايگاه، اخوان المسلمین، سوريه، اسد،


مركز بين المللي مطالعات صلح: در نگاهي مقايسه اي اخوان‌المسلمین سوریه با مصر و تركيه از نظر ساختاری و تفكري چه اختلاف هايي دارد؟

در مورد شباهت اخواني هاي سوريه با تركيه و مصر بايد گفت كه اخواني ها همگي داراي خصويتي تاريخي هستند، در  بسياري از كشورهاي اسلامي حضور داشته و در مقاطع گوناگون بر پايه شرايط هر كشور اقداماتي در جهت پيگري اسلام سياسي، بعضا اصلاحات در ساختار  فكري تفكر اسلامي و… انجام داده اند. در مورد اختلاف هاي اخوني هاي سوريه با دو كشو ديگر بايد به چند نكته اشاره كرد. فرق نخست اخوان در  مصر و تركيه با سوريه آن است كه در دمشق حزب بعث 50 سال حاكم بوده و حكومتي متمركز و عربي را ترتيب داده است كه تحمل تحركات اجتماعي و اسلامي را از جانب اخواني ها برنتابيده است.  يعني اخوان در دو كشور تركيه و مصر هر چند دچار مشكل بوده ولي از نظر اجتماعي و فرهنگي امكان فعاليت را داشتند. در تركيه و مصر اخواني ها برخلاف در سوريه به توانايي هايي در موسسات خيريه اقتصادي و اجتماعي رسيدند و زماني كه فرصت كار سياسي داشتند با توانايي قابل توجه وارد فضاي سياسي شوند. چنانچه در تركيه اين امر سالها قبل رخ داد و در مصر هم اخيرا بدنه اجتماعي اخوان وارد صحنه ي سياسي شد. اخوان سوريه با توجه ساختار سياسي بعث و تحمل ناپذيري دولت امكان هيچ گونه فعاليت سياسي و فرهنگي نداشت. يعني اخوان فرصتي براي استفاده از بدنه اجتماعي براي كار تشكيلاتي خيريه، سياسي و…نداشت. همين ويژگي باعث شد تا اين تصور و جود داشته باشد اخوان در سوريه تفاوت هايي از نظر راديكال بودن و تندرو بودن با دو كشور ديگر داشته باشد. نكته دوم اين است با توجه به گرايش حكومت هاي دو  كشور تركيه و مصر در نيم قرن گذشته گرايشي ضد ماركسيستي در دورن حكومت وجود داشته است، لذا حكومتهاي ضد ماركسيست در اين دو كشور عملا فضايي را براي نيروهاي اسلامي (با اين تصور كه اخوان در مقابل ماركيست ها صف كشي داشته باشند و حكومت از اين صف كشي تعادلي شرايط را به نفع خود رقم زند) باز مي كردند. اما اين امر در سوريه  وجود نداشت و در حقيقت دولت سوريه در نيم قرن گذشته گرايش هايي چپ بين المللي داشت و به نيروهاي اسلامي نيازي نداشت و با دست پر به سركوب اخوان پرداخت. تفاوت ديگر اخوني هاي سوريه با دو كشو ديگر اين است كه حكومت ها در  مصر و تركيه تا حد زيادي بازتر از  سوريه بودند. يعني هر چند آزادي ها در دو كشور تركيه و مصر كامل نبود، اما نسبت به سوريه امكان فعاليت  حزبي و اجتماعي و… بيشتر بود.  بنابراين هر چند سوريه در مقابله با اسرائيل در جبهه مخالف بود واقعا هم در اين راستا فعال بودند اما در حوزه هايي متفاوت بود. در اين حال سه تفاوت گفته شدت باعث شد تا اخوان در سوريه فرصتي براي بروز و ظهور نداشته باشد و بيشتر در تشكل هاي زير زميني و در خارج از سوريه به سازماندهي نيرو  بپردازد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا مي توان وجود اختلاف در بين اخوان المسلمين بر سر مساله روش مبارزه عليه دولت سوريه را مد نظر قرار داد؟

من تصور نمي كنم  چنين امري وجود داشته باشد چرا كه هيچ جناح و گرايشي از اخوان در داخل سوريه فعال نبوده و حضور نداشته است. بنابراين در بين اخواني هاي سوريه نوعي يكپارچگي نسبت به حاكميت وجود دارد و هيچ وجه مشتركي بين خود و دولت سوريه نمي بيننند. چنانچه در تحولات گذشته سوريه هم نخستين  گروهي كه بيشترين اختلاف با دولت داشت و هيچ  اعتمادي به  وعده هاي اصلاحات اسد نداشت اخواني ها بودند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش و نفوذ اخوان المسلمين در شورای ملی سوریه (مجموعه اپوزیسیوني كه از نیمه دوم سال ۲۰۱۱  در ترکیه آغاز به کار کرده‌است) و ارتش آزاد سوريه تا چه حدي است ؟

اخوان در شوراي ملي سوريه نقش بالايي دارد و يكي از عناصر اصلي تشكيل دهنده شوراي ملي اخواني ها هستند. در اين حال هرچند برخي منابع به حجم كم اين نيرو در شوراي ملي اشاره كرده اند، اما من چنين نظري ندارم و بر اين نظرم كه تشكيلات  شوراي ملي سوريه به شكل  بسيار گسترده اي با اخوان همراه است. گذشته از اين نقش اخوان در ارتش آزاد چندان زياد نيست. چرا كه ارتش آزاد تشكلي است كه بر اساس جدايي بخشي از نيرو هاي ارتشي و نيروهايي از بين نيروهاي فعال سياسي و اجتماعي آموزش داده شده تشكيل شده است. يعني در به نظر ميرسد كه اين بخش تعادل بيشتري بين  نيرو هاي اسلامي و ساير نيرو ها مانند سكولار و ليبرال و…وجود داشته باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نگاه اخوان المسلمين كنوني سوريه به احزاب کرد و برخی جریان های لیبرال مخالف دولت اسد چيست؟

 با توجه متنوع بودن فضاي مخالفان در تركيه، ديدگاه هايي كه از سوي شخصصيت هاي آنان مطرح مي شود و اينكه ممكن است برخي از اين ديدگاه هاي شخصي باشد، سخن گفت در مورد رويكرد هاي اخوان در اين مورد سخت است. اما آنچه كه فهميده ميشود آن است كه شوراي ملي و به طور كلي اخوان و بخش قابل توجهي از نيروهاي عربي به اين امر گرايش دارند كه نظام سياسي آينده سوريه عربي بوده و تماميت ارضي سوريه نير حفظ شود. در اين حال كردها هر چند ممكن است عقب نشيني هايي كنند اما خيلي به اين امر معتقد نيستند و بيشتر به دنبال جمهوري و بروز نقش بيشتر خود هستند. يعني نكته اختلاف بين اخواني ها و كردها برسر استقلال و يا حتي خودمختاري كردها است. گذشته از اين به نظر نمي رسد كه اخواني ها مشكل زيادي با نيروهاي ليبرال داشته باشند. بويژه اينكه در كشورهاي ديگر اخواني ها به سازوكار دمكراتيك توجه كرده اند و از اين سازو كار دفاع كرده اند. لذا به نظر نمي رسد اخواني ها با نيرو هاي ليبرال مشكلات ساختاري داشته باشند.

مركز بين المللي مطالعات صلح: جايگاه كنوني اخوان‌المسلمین در سوریه در بين طبقات بالا ، متوسط و پائین روستایی و شهری چگونه است ؟

آنگونه كه از پيگيري هاي يك سال و نيمه رخدادها در سوريه و حجم اعتراضهاي در بخش هاي مختلف مشاهد و برداشت مي شود آن است كه حجم اعتراضها در روستاها خيلي بيشتر از شهرها است. همچنين در حاشيه شهرها و استان هاي بزرگ هم اينچنين است. يعني حاشيه و طبقات پايين تر جامعه نقش بيشتري در نارضايتي ها دارند. اخواني ها هم به طور مشخص در اين طبقات حضور بيشتري دارند. در اين حال بايد گفت اخواني در ساير طبقات و طبقه متوسط شهري كه طرفدار نيرو هاي مذهبي نفوذ دارد. حتي با توجه به انجام فعاليت هاي اقتصادي اخواني ها در خارج از سوريه با طبقات بالا به همكاريهاي مختلفي دست زده اند و در بخشي از آنها نفوذ دارند. در هر حال پايگاه اصلي اخوان در سوريه در بين طبقات پايين روستايي است و اين نقش و نفوذ به سمت طبقات متوسط و بالا رو به كاهش است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: رهبران اخوان المسلمين در سوريه چه رويكردي به هر گونه مذاكره با دولت دارند؟

چيري كه خيلي آشكار است آن است كه نخستين گروهي كه نسبت به دولت ابراز بي اعتمادي كرد اخواني ها بودند. اگر بخواهيم  نگاهي به گذشته و تلاشي كه گروه فلسطيني حماس براي انجام يك ميانجي گري بين دولت سوريه و اخوان المسلمين داشت اشاره داشته باشيم، بايد گفت حماس با وجود تلاش گسترده نتوانست ميانجي گيري كند و اخواني هاي سوري خيلي زود به اين نتيجه رسيدند كه نمي توانند در ميز مشتركي با دولت سوريه بنشينند. تصور من اين است كه اخواني در  اين حوزه تندترين موضع را دربين كل مخالفان داشتند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: اهداف اصلي اخوان المسلمين سوريه و نوع نظام مطلوب سياسي اين گروه براي آينده سوريه چيست؟

امروزه اخواني ها پذيرفته اند بايد رويكردشان به نظام دمكراتيك باشد تا بتوانند از راه انتخابات آزاد و مشاركت جايگاهي در اين كشورها به دست آورند. آيا اخوان در مصر امكان رسيدن به اين وضع ممكن به غير از راه انتخابات آزاد و دمكراسي را در خواب هم ميديد؟ يعني چيزي كه اخواني ها را به اين نقطه از قدرت و قوت رسانده است موقعيت مردمي اين گروه است. طبيعي است كه اين موقيعت در اين كشورها مي تواند آنها را به وزن سياسي و قدرت رساند. امروزه هم در منطقه اين درك به وجود آمده است و هم در سطح بين المللي اين امر مورد اتفاق است. در اين حال كشورهاي منطقه خاورميانه داراي فرهنگ هاي متفاوتي هستند و در اين فرهنگ ها امكان يك حكم قطعي به نفع يك گروه ايدئولوژيك و فكري قدرتي ندارد و بايستي اين تنوع به رسميت شناخته شود تا هر كسي بتواند به اندازه خود نقش يابد. من فكر ميكنم  اخواني ها نوع حكومتي كه مي پسندند حكومت جمهوري است، اما دوست ندارند از چارچوب هاي عربي فاصله گيرند. لذا چيزي كه اخوان سوريه به دنبال ‌آن است جمهوري عربي سوريه است و اهداف اخوان نيز در اين راستا قرار دارد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده نقش اخوان المسلمين در سوريه به چه عواملي وابسته است ؟

از آنجا كه اخواني ها در سوريه حضور نداشته اند كماكان كساني هستند كه تصور مي كنند كه اخوان در داخل سوريه تشكيلاتي ندارند. اما هر چند ممكن است اخوان سوريه نسبت ميزان توانايي به اخوان تركيه و مصر نباشد. (مثلا در مقام مقايسه در تونس، مصر و مراكش ميزان استقبال از نيرو هاي اسلامي بيشتر از ليبي بود.) ولي برآورد نفوذ اخوان در آينده سوريه مشكل است. اين امر به دلايلي چند است. هر چند اخوان در صحنه داخلي  سوريه حضور نداشته و توانايي ها آنان بروز نيافته است، اما  سازماندهي هاي حزبي و تشكيلاتي براي ديگران هم آزاد نبوده است. گذشته از اين با اينكه برخي معتقدند كه  اخواني ها در سوريه نسبت به ساير گروهها از توانايي هاي كمتري برخوردارند، اما من چندان به اين مساله  اطمينان ندارم كه اخوان در سوريه خيلي ضعيف تر از كشورهاي ديگر باشند. به علاوه چون خانواده اسد برخاسته از علوي ها هستند و موقعيت ممتازي در حكومت داشته اند به نظر ميرسد كه گرايشي دروني در بخش جامعه سني سوريه وجود داشته باشد كه بهاي بيشتري به اخواني ها داده شود. البته اين نوع نگاه خود نقطه ضعفي در سوريه است و تحولات در اين كشور را به سوي نوعي طايفه گرايي پيش مي برد.

 

مطالب مرتبط