مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش فرهنگی، اقتصادی ، اجتماعی روسیه در آسیای مرکزی

اشتراک

دکتر گلناز سعیدی

عضو هیئت علمی دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

چکیده

بعد از فروپاشی شوروری، مسکو به سیاست‌های آسیای مرکزی توجه نداشت، اما با تغییر سیاست‌ها در دهه 1990 و ظهور دکترین پریماکوف، تلاش کرد نقش بزرگ‌تری در منطقه ایفا کند. این تلاش شامل مسائل مختلفی از جمله امور سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی بود. ورود چین نیز تأثیرات مهمی در منطقه داشته و تعاملات اقتصادی با این کشور به شدت گسترش یافته است. دراین میان آینده آسیای مرکزی به تغییرات مختلف در سیاست‌ها و اقتصادها وابسته بود، بنابراین روسیه می بایست با تنوع‌های مختلف و همچنین چالش‌ها و ریسک‌های مرتبط با منطقه مقابله کند. در نتیجه از آنجایی که تعامل اقتصادی و امنیتی اهمیت زیادی دارد، روسیه باید تلاش کند تا منافع ملی خود را در این منطقه حفظ کند.

مقدمه

در دوران پس از فروپاشی شوروی، روسیه تلاش کرد نقش و تأثیر خود را در کشورهای آسیای مرکزی که اکنون مستقل شده‌اند، بازنگری کند. وضعیت در این منطقه در طول بیش از ۳۰ سال گذشته نوساناتی داشته است. از یک طرف، روسیه تمایل داشت نقش خود را در این منطقه تقویت کند، به ویژه از طریق ایجاد اتحادیه گمرکی و اجرای طرح‌هایی برای بازگرداندن کشورهایی مانند قرقیزستان و تاجیکستان که اکنون مستقل شده‌اند. اما از طرف دیگر، نمی‌توان به راحتی پیش‌بینی کرد چه تغییراتی در آینده رخ خواهد داد و چقدر این طرح‌ها موفق خواهند بود، به ویژه در مواجهه با تغییرات در رهبری که به طور حتمی در کشورهای این منطقه رخ خواهد داد و پیامدهایی که از این تغییرات بوجود خواهد آمد.

آسیای مرکزی دارای تاریخ غنی و طولانی است. از قرن نوزدهم – و حتی در برخی نواحی شمالی قزاقستان در قرن هجدهم – بیشتر مناطق آسیای مرکزی جزء امپراتوری روسیه بودند. حکومت شوروی بیش از 70 سال بر این مناطق تسلط داشت؛ و این تأثیر تا امروز همچنان قوی است. این تأثیر شامل چندین عامل است، از جمله نخبگانی که تمرکز خود را بر روسیه دارند، ارتباطات فرهنگی، تأثیر رسانه‌ای و به ویژه در زمینه‌های اقتصادی و امنیتی. 

از منظر تاریخی، نورسلطان نازاربایف از قزاقستان و اسلام کریمف از ازبکستان، از زمان پایان دوره شوروی تا به امروز به صورت مداوم در مقامات حکومتی نقش داشته‌اند. با توجه به مهاجرت، آسیای مرکزی هنوز محل زندگی حدود 7 میلیون شهروند روسی و نزدیک به نیم میلیون شهروند اوکراینی است. همچنین تعداد مهاجران غیرقانونی از آسیای مرکزی که در روسیه کار می‌کنند، بیش از 4 میلیون نفر تخمین زده شده است.

منطقه آسیای مرکزی به دلیل موقعیت جغرافیایی مهمی که دارد و همچنین به دلیل وجود منابع زیاد هیدروکربن، توجه زیادی را از سوی عوامل خارجی (مانند کشورها و سازمان‌های بین‌المللی) جلب می‌کند. در یک محیط پیچیده و پویا که دارای تغییرات مختلفی است، ممکن است به این نتیجه رسید که روسیه از نظر ارتباطات سیاسی بالا، همکاری در زمینه امنیت منطقه‌ای و پروژه‌های متنوع در حوزه سرمایه‌گذاری در کشورهای آسیای مرکزی به عنوان یکی از قدرت‌های برجسته در این منطقه در نظر گرفته شود.

اما با وجود قدرت روسیه، تغییراتی در حال تحقق و اجرا هستند، به عنوان مثال، چین به عنوان یک بازیگر اقتصادی در آسیای مرکزی به تدریج قدرتمند می شود. 

روابط روسیه با قزاقستان

در مورد قزاقستان، می‌توان گفت که روابط دوجانبه بین این کشور و روسیه به عنوان نمونه، از یک سو، و نیز ارتباطات نزدیک بین الیت‌ها، نقش تعیین‌کننده‌ای در استراتژی تطابقی قزاقستان ایفا می‌کنند و سیاست خارجی قزاقستان نسبت به روسیه را مشخص می‌کنند.

روابط روسیه-قزاقستان به دو مرحله اصلی تقسیم کرد: مرحله اول روابط بین اِلیت‌های نزدیک به یکدیگر، و مرحله دوم کاهش نزدیکی روابط، که پس از سال ۲۰۱۵ رخ داد و می‌توان آن را به عنوان “عدم پایداری” دانست.

در آغاز دوره پوتین، روابط قزاقستان با روسیه بسیار قوی بود، اگرچه قزاقستان نیز به تنوع و مدرنیزاسیون اقتصادی متعهد بود، که به طور طبیعی او را از کرملین جدا می‌کرد. با این حال، رئیس‌جمهور نورسلتان نظربایف حمایت بسیار زیادی از روابط نزدیک با روسیه داشت و اولین نهادی بود که برای ایجاد یک نهاد اقتصادی منطقه‌ای فراخوانده شد، که در نهایت به تشکیل اتحادیه اقتصادی یوراسیایی و اجرای آن منجر شد. در طی دوران پوتین، قزاقستان به کشوری با بالاترین درجه یکپارچگی بین کشورهای آسیای مرکزی و اقتصاد جهان تبدیل شد. 

به مرور زمان، تعداد دیدارهای سالانه میان نظربایف و رئیس‌جمهور روسیه از میانگین پنج به حداقل ده دیدار در سال افزایش یافت. پیشرفت در دیپلماسی دوجانبه به میزان قابل توجهی افزایش یافت و انگیزه بیشتری برای توسعه مناطق دیگر ایجاد کرد. تقویت روابط دیپلماتیک به مراتب ادامه یافت و به روابط نظامی/امنیتی میان دو کشور و همکاری مستقیم دو جانبه منجر شد. در طی این دوران، روسیه به طور رسمی همبستگی امنیت منطقه‌ای را به عنوان هدف رسمی خود تقویت کرد و اهمیت آن را در همکاری دوجانبه تایید کرد.

مرحله بعدی روابط روسیه-قزاقستان با بازگشت پوتین به کاخ ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۲ آغاز شد و پس از اعتراض‌های یورو-میدان در سال ۲۰۱۳، وقتی که سیاست خارجی روسیه پیش‌بینی‌ناپذیرتر شد، به مرحله نزدیک‌به خرابی روابط میانی‌ تبدیل شد، که می‌توان آن را به عنوان “اتحاد ناپایدار” نامید. 

برقراری روابط دیپلماتیک میان روسیه و کشورهای آسیای مرکزی تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان

روسیه به عنوان یک عضو مسئول در جامعه بین‌المللی، تمایل دارد به ایجاد یک فضای بین‌المللی مثبت، حفظ حسن همسایگی و تعامل سازنده با همه کشورها، به ویژه همسایگان خود. در این راستا، روسیه روابط راهبردی با کشورهای آسیای مرکزی توسعه داده و به تعامل اتحادی با این کشورها پرداخته است. همکاری‌های گسترده‌ای در برنامه‌های مختلف میان دولتی، همچون وزارت‌خانه‌ها و نهادهای مختلف، برقرار شده و بیش از ۹۰۰ توافق دوجانبه و موافقت‌نامه بین دولتی به عنوان یک چارچوب قانونی و نظارتی محکم تدوین شده است.

در زمینه تجارت و روابط اقتصادی بین کشورهای مختلف، به ویژه بین روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، در دوره‌های اخیر به شدت گسترش یافته‌ و به نحو قابل توجهی افزایش یافته‌است. این افزایش نشان از توسعه و تقویت روابط اقتصادی و تجاری میان این کشورها است، و این تجارت شامل انواع مواد خام، کالاهای صنعتی، محصولات کشاورزی، محصولات شیمیایی، پتروشیمی، داروسازی، متالورژی، و خودروسازی می‌شود. در دوره‌ی سال‌های ۲۰۱۰-۲۰۲۱، حجم سرمایه‌گذاری‌های انباشته از سوی روسیه حدود ۳۰.۵ میلیارد دلار بوده و بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ شرکت روسی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری مشترک در کشورهای آسیای مرکزی فعالیت می‌کنند و بیش از ۹۰۰٬۰۰۰ شغل ایجاد کرده‌اند.

پروژه‌های مشترک مهمی  نیز در حال اجرا هستند، به عنوان مثال، توافق‌های بین دولتی برای ساخت نیروگاه هسته‌ای اولین در منطقه آسیای مرکزی بین روسیه و ازبکستان. 

میزان شرکت های روس در آسیای مرکزی

تعداد شرکت‌های روسی در قزاقستان از مارس 2022 به ازای هر ماه حدود 500-800 واحد افزایش یافته است. در ماه اوت، مقامات قزاقستان اعلام کردند که در همان ماه 1,100 شرکت روسی انتقال داده‌اند. در سپتامبر 2022، تعداد شرکت‌هایی با سرمایه روسی در قزاقستان به 15,400 واحد رسیده است. این تعداد 4,000 شرکت بیشتر از ژانویه 2022 است. شرکت‌های روسی تقریباً در تمام بخش‌های اقتصادی به جز ساخت و ساز و مالی فعالیت دارند. داده‌ها نشان می‌دهند که شرکت‌های روسی در تجارت، مشاوره و فناوری اطلاعات را به عنوان حوزه‌های اصلی فعالیت خود انتخاب می‌کنند. تعداد شرکت‌های تجاری البته نوع محبوب ترکت‌های روسی در قزاقستان، از همسایه شمالی به طور مداوم در حال افزایش است. در حال حاضر، 7,100 شرکت وجود دارد، که یک سوم بیشتر از ابتدای سال است. تعداد شرکت‌های فنی یا علمی روسی دو برابر شده است، از 759 تا 1,700. حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در رتبه سوم قرار دارد. در این بخش، تعداد شرکت‌های روسی سه برابر شده است، از 415 به 1,100.

رویکرد سیاست خارجی،اقتصادی،امنیتی و فرهنگی روسیه نسبت به آسیای مرکزی

در۳۰ سال گذشته، رویکرد سیاست خارجی روسیه نسبت به آسیای مرکزی به سه دوره تقسیم می‌شود. در دوره اول، که از وقوع انفصال شوروی تا دهه 1990 می‌ باشد. مسکو یک سیاست واضح نسبت به آسیای مرکزی یا حتی نسبت به سایر کشورهای سابق شوروی نداشت. کمبود علاقه و تمرکز در زمینه آسیای مرکزی به عوامل ایدئولوژیک، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی برمی‌گشت. در دوره دوم (در نیمه دهه 1990)، تغییری رخ داد و سیاست خارجی روسیه براساس “دکترین پریماکوف” تغییر کرد. روسیه تلاش می‌کند نقش مهم و تأثیرگذاری را در آسیای مرکزی که به عنوان منطقه‌ای در محدوده نزدیکی جغرافیایی روسیه قرار دارد، بازیابی کند. این تأثیر ممکن است در امور سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی مشاهده شود و اهداف مختلفی از جمله افزایش تأثیر و حفظ منافع ملی روسیه را تحت پوشش داشته باشد. دوره سوم با آمدن ولادیمیر پوتین به قدرت در سال 2000 و به ویژه پس از حوادث 11 سپتامبر، ارتباط در زمینه های تجاری، اقتصادی و همکاری های مختلف در آسیای مرکزی افزایش پیدا کرده است، بخصوص تجارت بین روسیه و آسیای مرکزی در بازه زمانی بین سال‌های 2003 تا 2007 سه برابر شد. از 7 میلیارد دلار به 21 میلیارد دلار، که یک سوم آن به بخش هیدروکربن اختصاص دارد. 

از سال 2013 به این سو، سیاست خارجی جمهوری فدرال روسیه (RF)تأکید بر اهمیت منطقه آسیای مرکزی و همچنین بر شناسایی و مدیریت ریسک‌ها و چالش‌های مرتبط با این منطقه داشته است. در واقع، تعامل اصلی میان روسیه و کشورهای آسیای مرکزی همچنان بسیار قوی است، از جمله مرزهای مشترک بیش از 7000 کیلومتری و وجود 12 ناحیه مرزی در روسیه که از منطقه آسیای مرکزی محاصره می‌شود. این نواحی شامل مناطق صنعتی مهمی مانند سامارا، ولگاگراد، چلیابینسک و اومسک هستند. به طور خلاصه، پتانسیل صنعتی قابل توجهی در نواحی مرزی وجود دارد و شهرهای اصلی منطقه ولگا، اورال و سیبری نیز از جمله شهرهای صنعتی مهم می باشند. علاوه بر این، ارتباطات بسیار حیاتی که منطقه مرکزی روسیه را به سیبری و شرق دور وصل می‌کند، نزدیک به مرز یا به صورت جزئی از طریق قزاقستان عبور می‌کند.

روسیه به کشورهای آسیای مرکزی به شکل‌های مختلف نگاه می‌کند. به عنوان مثال، قزاقستان به عنوان یک شریک مهم در نظر گرفته می‌شود و نازاربایف، رئیس‌جمهور قزاقستان، برای روسیه اهمیت دارد. کلاً روسیه پنج کشور آسیای مرکزی را به گونه متفاوت مشاهده می کند و اختلاف‌های مداوم در وضعیت‌های داخلی این کشورها را به خوبی مورد توجه قرار می دهد. در واقع، روسیه دو نگرش نسبت به آسیای مرکزی دارد. از یک سو، به عنوان یک منطقه مشخص و از دیگر سو، به عنوان یک مجموعه از کشورها با سیاست‌های دوجانبه ویژه برای هر کشور. در عمل، بیشتر تأکید بر سیاست های دوجانبه دارد. به عنوان مثال، در زمینه امنیت، دوجانبه‌گی حاکم است. 

تاثیر روسیه در آسیای مرکزی

گرچه روسیه دیگر قادر به اجرای قدرت هژمونیک یا ادعاهای حقوق انحصاری در مراودات نیست، اما هنوز به عنوان بازیکن برجسته منطقه‌ای در آسیای مرکزی شناخته می‌شود.

برخی از افراد ادعا می‌کنند چین و روسیه در مورد نقش‌هایی که هر یک در آسیای مرکزی ایفا می‌کنند، به توافق ضمنی رسیده‌اند. این توافق ضمنی به چین این امکان را می‌دهد که به روسیه نقش مهم‌تری در ایجاد یک معماری امنیتی جدید در آسیای مرکزی بدهد. این توافق به طور غیررسمی بوده و ممکن است به دلیل توجه بیشتر به تضمین امنیت و همکاری میان دولت‌های دو کشور در آسیای مرکزی به مشارکت نزدیکتری از هر منطقه دیگری همکاری می‌کنند. برخی نیز می‌اندیشند که با وجود تعجب بسیاری از مشاهده‌گران، کشورهای مستقل آسیای مرکزی تبدیل به موضوع رقابت میان مسکو و پکن نشده‌اند، بلکه عنصر اتحادی مهم در روابط سینو-روسی شده‌اند. آنها تأکید می‌کنند که دولت‌های دو کشور در آسیای مرکزی به مشارکت نزدیکتری از هر منطقه دیگری همکاری می‌کنند. برخی هم ادعا می‌کنند، روسیه و چین توقعات در مورد رقابت بیشتر را تغییر داده‌اند و موفق شده‌اند منبع تنش محتمل را به وسیله همکاری و اطمینان متقابل تبدیل کنند. 

در واقع، نه تنها در آسیای مرکزی تضاد قوی سینو-روسی یا تقسیم وظایف واضحی وجود ندارد بلکه، در هر دو زمینه امنیت و دیپلماسی فرهنگی، رئیس‌جمهور روسیه ولادیمیر پوتین سیاست فعال‌تر، مصرف‌گرا و در نهایت موثر‌تری را در آسیای مرکزی اجرا کرده است. اگرچه این سیاست هنوز به خاطر توانایی‌های محدود مالی و اقتصادی روسیه به طور قابل توجهی محدود است، مسکو تأثیر و نفوذ خود را در منطقه آسیای مرکزی تقویت کند. این تقویت اساساً به دلیل ایجاد روابط صمیمانه با افرادی از قوا و اشخاص نیرومند آسیای مرکزی صورت گرفته است. این افراد همچنان تقریباً به طور کامل در حوزه سیاست در کشورهای خود نفوذ دارند.

اهمیت روسیه به جامعه روس در سیاست خارجی

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تقریباً 25 میلیون روس از نژاد روسی به طور ناگهانی متوجه شدند که در واقعیت در خارج از کشور زندگی می‌کنند. این موضوع آنها را به دومین جمعیت پراکنده بزرگ جهانی پس از چینی‌ها تبدیل کرد. حضور معتبر جوامع روس نژادی در قزاقستان و قرقیزستان به روسیه این امکان را می‌دهد که از نرم‌گرایی بهره‌برداری کند. در واقع، روسیه می‌تواند از وجود جوامع بزرگ روس‌نژادی در قزاقستان و قرقیزستان به عنوان یک وسیله برای تأثیرگذاری در سیاست‌های خارجی این کشورها بهره‌برداری کند. این تأثیر از طریق وسایل ارتباطی، مدیا و رسانه‌های روسی و رسانه‌های محلی که به زبان روسی یا روسی‌زبان منتشر می‌شوند، ایجاد می‌شود. این مدیا و رسانه‌ها می‌توانند تأثیرگذاری قوی در تشکیل سیاست‌های داخلی و خارجی این کشورها داشته باشند. این وضعیت در ترکمنستان و ازبکستان که روس‌نژادی‌ها تنها یک اقلیت کوچک را تشکیل می‌دهند، وجود ندارد، و به همین دلیل این کشورها می‌توانند سیاست خارجی خود را به طور مستقل از روسیه پیگیری کنند. به عبارت دیگر، دولت پوتین اهمیت زیادی به دیاسپورای روس در سیاست خارجی روسیه می‌دهد. 

منافع اقتصادی روسیه در آسیای مرکزی

روسیه دیگر شریک تجاری اصلی پنج کشور آسیای مرکزی نیست و چین این نقش را به عنوان شریک تجاری اصلی آنها جایگزین کرده است. البته با در نظر گرفتن آنکه زیرساخت‌های قزاقستان به روسیه متصل است و مسکو این کشور همسایه جنوبی خود را به عنوان دروازه ورود به دیگر کشورهای آسیای مرکزی می‌بیند، اقتصادی‌ترین ارتباطات روسیه با آسیای مرکزی شامل بخش‌های مانند معدن‌کاری، ساخت و ساز، صنایع نظامی، ارتباطات، حمل و نقل و کشاورزی می‌شود. مجموع تجارت در سال 2011 به 27.3 میلیارد دلار رسید. صادرات اصلی روسیه به کشورهای آسیای مرکزی عمدتاً کالاهای تولیدی مانند مواد غذایی، ماشین‌آلات، پارچه و تجهیزات حمل و نقل هستند. محصولات اصلی صادر شده از آسیای مرکزی به روسیه هنوز هم مواد خام طبیعی و کشاورزی و مواد شیمیایی می باشند.

مسکو برای پیگیری منافع اقتصادی خود، موسسات اقتصادی ایجاد کرده است که شامل: اتحاد گمرکی، اجتماع اقتصادی یوروآسیا (EurAsEC)، بانک توسعه یوروآسیا، صندوق ضد بحران، توافق منطقه آزاد تجارت کشورهای کامنولث مستقل و غیره می باشد. اتحاد اقتصادی یوروآسیا (EAEU) نیز در سال 2015 راه اندازی شد.

روسیه مقدار قابل توجهی کمک توسعه به کشورهای کم درآمد آسیای مرکزی ارائه می‌دهد، اما مقدار کمک‌های آن کمتر از برخی دیگر از کشورهای بین‌المللی است. مهاجرت کاری از آسیای مرکزی به روسیه نیز اهمیت زیادی دارد و ارسال‌ پول از مهاجران به کشورهای منبع از منابع مهم اقتصادی برای آنها تبدیل شده است. این امور نقش مهمی در اقتصاد کشورهای مبتنی بر تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان ایفا کرده و برای اقتصاد تاجیکستان به ویژه حیاتی است. باآنکه ارقام دقیقی در دست نیست، اما ارسال‌ پول از مهاجران کاری نقش مهمی در اقتصاد این کشورها داشته و همچنان دارد. باید توجه داشت که این مسائل ممکن است در آینده تغییر کنند، زیرا برخی از دینامیک‌ها در حال تغییر هستند و مسائلی مانند تنظیمات سخت‌گیرانه‌تر مرتبط با مهاجرت از سوی روسیه مطرح شده‌اند.

تازه‌ترین بررسی ها نشان می‌دهد که کارگران از آسیای مرکزی در سیبری شرقی توانسته‌اند رقیب رقبای چینی خود شوند . همچنان مشاهده می‌شود که شهروندان چینی به عنوان اکثریت چشمگیری از نیروی کار خارجی در مناطقی مانند منطقه آمور و دیگر مناطق فدراسیون روسیه که مرز چین را همجوار دارند، حضور دارند. اما نسبت‌ها به نفع آسیای مرکزی تغییر می‌کند. علاوه بر انتظارات کمتر در خصوص حقوق و دستمزد، آسیایی‌ها یک مزیت رقابتی دارند چرا که برای سفر به روسیه نیاز به ویزا ندارند. در مقابل، شهروندان چینی برای ورود به روسیه با مسائل ویزا مواجه می‌شوند که برخی افراد را از عبور از مرزها با مشکل روبرو می‌کند. برای کسانی که می‌خواهند به صورت رسمی کار کنند، فرآیند تأئید ممکن است ماه‌ها به طول بیانجامد. این وضعیت منجر به این شده که زندگی برخی از مهاجران ناقص‌قانونی از آسیای مرکزی در نواحی شرقی و دورافتاده از فدراسیون روسیه بهتر از همتایان خود در شهرهای بزرگ روسیه اروپایی باشد.

مسائل همکاری اقتصادی بین روسیه و کشورهای آسیای مرکزی ارتباط نزدیکی به مسائل امنیتی دارد، به ویژه مبارزه با قاچاق مواد مخدر از آسیای مرکزی به روسیه. حجم این قاچاق مواد مخدر تقریباً معادل حجم تجارت رسمی متقابل (حدود 20 میلیارد دلار یا بیشتر) تخمین زده شده است. 

مصالح امنیتی روسیه

روسیه نقش مهمی در امور امنیتی منطقه ایفا می‌کند، اما تردیدهایی نسبت به مداخله در بحران‌ها وجود دارد و تنها در صورت تهدید مستقیم به منافع یا اراضی خود اقدام به مداخله می‌کند. تاکید بر روابط دوجانبه با قرقیزستان و تاجیکستان در زمینه همکاری نظامی و پشتیبانی اقتصادی دیده می‌شود. این توافقات شامل تسهیلات نظامی به منظور تقویت نیروهای نظامی در کشورهای همسایه و همچنین حفظ امنیت و منافع مشترک مورد استفاده قرار می‌گیرند. 

بعد ژئوپلیتیکی

مسکو در اتحاد اقتصادی اوراسیا تنها در چند زمینه مشترک و همکاری مفید دارد. این زمینه‌ها شامل تجارت، مهاجرت اشخاص بین کشورهای عضو و همکاری اجتماعی و فرهنگی می‌شوند. برخی از این مسائل شامل تجارت، امنیت منطقه‌ای و مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر است. مسکو به دنبال توسعه همکاری‌های اقتصادی و تجاری بیشتر با کشورهای اوراسیای مرکزی می‌باشد. این همکاری‌ها می‌تواند شامل تبادل کالا، سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اقتصادی، توسعه انرژی و انتقال تکنولوژی باشد. به عنوان مثال، در حوزه انرژی، روسیه می‌تواند پروژه‌های مشترک تولید نفت و گاز، ایجاد زیرساخت‌های انرژی، و همکاری در توسعه منابع انرژی را با کشورهای اوراسیای مرکزی جلب کند. این همکاری‌ها می‌تواند به توسعه اقتصادی منطقه کمک کند و از تبعات اقتصادی و امنیتی مثبتی برخوردار باشد. همچنین، این همکاری‌ها می‌تواند به تقویت نقش روسیه در اوراسیا و افزایش تأثیر آن در منطقه کمک کند.

مصالح انرژی روسیه در آسیای مرکزی

روسیه هنوز تاثیر قابل توجهی در صنعت انرژی آسیای مرکزی دارد. به طور کلی، فعالیت‌های آن بیشتر در قزاقستان متمرکز بوده و ارتباطات نزدیکی با حاکمان صنعت انرژی این منطقه داشته است. به عنوان مثال، شرکت روسی Lukoil در حداکثر هفت پروژه نفت و گازی در خشکی و سه پروژه اکتشاف در سواحل قزاقستان در دریای خزر فعالیت دارد. همچنان خط لوله اصلی نفت قزاقستان را کنترل می‌کند و با افزایش ظرفیت the Caspian Pipeline Consortium دریای خزر (CPC)، قزاقستان را متقاعد کرده تا نفت بیشتری را برای این کشور تامین کند. در حال حاضر، تقریباً 40 درصد از ذخایر اثبات‌شده Lukoil از قزاقستان تأمین می‌شود؛ پروژه‌های انجام شده در قزاقستان بیش از 90 درصد نفت و بیش از 40 درصد گاز طبیعی تولید شده توسط Lukoil خارج از مرزهای روسیه را فراهم می‌کنند. 

تولید و توزیع گاز شرکت‌های روسی مانند Gazprom و Lukoil نیز در ازبکستان در تامین گاز فعالند و تا 20٪ از تولید گاز ازبکستان را تأمین می‌کنند. همچنین در ترکمنستان حضور روسیه وجود دارد، اما محدود به بخش گاز است.

شرکت‌های انرژی روسی، به ویژه Gazprom، در قرقیزستان و تاجیکستان نقش مهم دارند و از انحصار بازار محصولات نفتی در این دو کشور بهره‌مندند. همچنین، پروژه‌های توسعه برق با مشارکت روسیه انجام می‌شوند. یکی از این پروژه‌ها نیروگاه آبی کامباراتا در قرقیزستان است.

روسیه در تاجیکستان نقش مهمی در پروژه‌های نیروگاه‌های هیدروالکتریکی ایفا می‌کند. پروژه بزرگترین نیروگاه هیدروالکتریکی سنگتودا 1 نام دارد و دولت روسیه به همراه شرکت‌های روسی 75٪ از سهام آن را دارند. همچنین، هم اکنون پروژه های دیگری نیز در دست دارند. در گذشته، مخالفت ازبکستان به دلیل مخاطرات زیست‌محیطی با پروژه‌های هیدروالکتریکی در تاجیکستان و قرقیزستان باعث به تأخیر انداختن تصمیم مسکو شده بود، اما اکنون موقعیت تغییر کرده و روسیه به عنوان حامی فعال در این منطقه معرفی می‌شود.

استراتژی‌های روسیه در اجرای “رویکرد واقع‌گرایانه” در اوراسیای مرکزی

سیاست خارجی روسیه تحت حکومت پوتین به برقراری روابط نزدیک و فعال با غرب و اوراسیا توجه داشته است. پوتین رویکرد واقع‌گرایانه‌ای را در روابط با کشورهای اوراسیای مرکزی اعمال کرد. او معاهده‌های دوجانبه برای همکاری نظامی و تجارت آزاد با این کشورها امضا کرد و تلاش کرد تا حلقه ائتلافی خود را در منطقه ایجاد کند. همچنین، شرکت‌های نفت و گاز روسیه در منطقه دریای خزر فعالیت‌های خود را توسعه دادند. ایجاد پایگاه نظامی در قرقیزستان نیز به روسیه امکان حضور نظامی در اوراسیای مرکزی را فراهم کرد. این سیاست‌ها نمایانگر نه تنها تغییر نگرش به منطقه بلکه تصمیم‌گیری‌های واقع‌گرایانه در تعامل با کشورهای اوراسیای مرکزی بودند.

دیپلماسی فرهنگی روسیه در آسیای مرکزی

روسیه از طریق فرهنگ و ارزش‌های خود به عنوان وسیله‌ای مهم برای ترویج منافع خود در منطقه عمل می‌کند. این رویکرد به ایجاد یک توافق بین کشورها با هدف توسعه منطقه اوراسیایی تحت رهبری روسیه منجر می‌شود. درواقع مسکو به دنبال ایجاد یک اتاق مشترک برای هماهنگی و تعامل با کشورهای منطقه است تا به تأثیر خود در منطقه بیشترین توجه را بدهد و ارزش‌ها و فرهنگ روسیه را به عنوان الگویی مطلوب برای منطقه معرفی کند. ایده اصلی پشت این رویکرد این است که فرهنگ و ارزش‌های روسیه بهترین تطابق را با نیازها و ارزش‌های منطقه آسیای مرکزی دارند و نه ایده‌های مخرب غرب.

در حال حاضر، روسیه به عنوان رهبر واقعی منطقه مرکزی شناخته می‌شود. اصلی‌ترین ابزار تأثیرگذاری توسط کرملین در این منطقه ایجاد ارتباطات نزدیک بین وجود چندین سطح یا سیستم مختلف از حکومت و نهادهای اجتماعی و سیاسی در یک کشور یا جامعه است، به ویژه بین رئیس‌جمهور پوتین و رؤسای دولت کشورهای آسیای مرکزی.

میزان مهاجران روس‌ تبارها در کشورهای آسیای مرکزی

روس‌ها در سابق در تمامی کشورهای آسیای میانه زندگی می‌کردند، اما اکثریت بزرگ روس‌ها در قزاقستان زندگی می‌کنند و حدود 18٪ از جمعیت کل کشور را تشکیل می‌دهند. در قرقیزستان این عدد کمتر از 5٪ است. در ترکمنستان تا سال 2022 شماره‌گیری انجام نشده است، اما بر اساس برخی تخمین‌ها، حدود 2٪ از جمعیت این کشور روسی تبار هستند. در ازبکستان نیز تقریباً همانند ترکمنستان 2٪ از جمعیت روسی تبار هستند و در تاجیکستان این عدد 0.5٪ است.

پس از فروپاشی اتحاد شوروی، کشورهای مستقلی که در مناطقی از اتحاد شوروی قرار داشتند، معمولاً سیاست‌ها و مقرراتی را اجرا کردند که تأکید بیشتری بر ملیت‌ها و زبان‌های محلی داشتند. این اقدامات شامل محدودیت‌های استفاده از زبان روسی در امور عمومی و فرهنگی، تغییر در آلفابت و زبان‌های رسمی ملی، و ایجاد قوانین جدیدی برای تأمین حقوق ملیت‌های عنوانی بود. این تغییرات گاهاً به نزاع های سیاسی و اجتماعی منجر می‌شدند، از جمله جنگ داخلی در تاجیکستان.

قزاقستان، قرقیزستان و روسیه عضو یک اتحادیه اقتصادی به نام “یوراسیا” هستند. ارمنستان و بلاروس نیز از اعضای این اتحادیه هستند. این اتحادیه به همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو خود می‌پردازد. این اتحادیه و روابط نزدیک منطقه با سرزمین‌های سابق شوروی از اهمیت بالایی برخوردار است. با این حال، روسیه همچنان شریک سیاسی اصلی این کشورهاست و مقصد اصلی مهاجرین اقتصادی از آسیای میانه به روسیه است. برآوردهایی نشان می‌دهد که بیش از 4.2 میلیون شهروند آسیای میانه یا 16٪ از جمعیت اقتصادی منطقه به منظور کار به روسیه رفته‌اند. ارسال وجوه به وسیله مهاجران اقتصادی بخش قابل توجهی از اقتصاد ملی کشورهای آسیای میانه را تشکیل می‌دهد. به عنوان مثال، در سال 2013، این وجوه تا حدود 52٪ از تولید ناخالص داخلی تاجیکستان و 31٪ در قرقیزستان را تشکیل می‌داد.

درکل چهار گروه اصلی از مهاجران روس در آسیای مرکزی وجود دارند. اولین گروه از تاجران و/یا سلبریتی‌های غیرسیاسی می باشند. آنها بیشتر به طور موقت خارج می‌شوند. سابقاً روس‌ها در تمامی کشورهای آسیای میانه زندگی می‌کردند، اما اکثریت بزرگ روس‌ها در قزاقستان زندگی می‌کنند و حدود 18٪ از جمعیت کل کشور را تشکیل می‌دهند. در قرقیزستان این عدد کمتر از 5٪ است. درخصوص مهاجران روس در ترکمنستان تا سال 2022 اطلاعاتی وجود ندارد، اما بر اساس برخی تخمین‌ها، حدود 2٪ از جمعیت این کشور روس تبار هستند. در ازبکستان نیز تقریباً همانند ترکمنستان 2٪ از جمعیت روسی تبار هستند و در تاجیکستان این عدد 0.5٪ است.

نتیجه

در مورد منطقه اوراسیای مرکزی، مسکو به عنوان قدرت برجسته‌ای در تعامل‌های سیاسی سطح بالا، همکاری‌های امنیتی در منطقه و پروژه‌های سرمایه‌گذاری متنوع در منطقه تلقی می‌شود. اما نقش چین به عنوان یک عامل اقتصادی در سرتاسر اوراسیای مرکزی به شکل مداوم در حال رشد است. اگر چه چین اوراسیای مرکزی را به عنوان یک اولویت دوم در سیاست خارجی خود مشاهده می‌کند، اما نقش اقتصادی آن در منطقه به تدریج افزایش می‌یابد. به طور کلی، مسکو به جای اینکه منطقه را به چشم فرصت های جدید یا گسترش نگاه کند، آنرا از زوایای امنیت به عنوان یک مجموعه از خطراتی که باید مهار شوند، می بیند. به عنوان مثال، مسکو تمایل دارد تا از منافع خود در اوراسیای مرکزی بیشتر مراقبت کند تا اینکه خود را به خطر اندازد و نقش پلیس منطقه‌ای منطقه را ایفا کند. 

مسکو در تعامل با کشورهای منطقه با مشکلاتی مواجه خواهد شد. مسکو بیشتر به توسعه روابط دوجانبه با کشورهای منطقه تمرکز دارد، زیرا یکپارچگی در منطقه وجود ندارد و این باعث مشکلاتی می شود. اتحادیه گمرکی به عنوان یک پروژه مهم در دو سال آینده نقش مؤثری خواهد داشت. همه این اقدامات نشان می‌دهند که مسکو اوراسیای مرکزی را به عنوان حصار آخر خود در منطقه در نظر گرفته و تلاش می‌کند تعاملات خود با این کشورها را تقویت کند.

به طور کلی می‌توان ادعا کرد که روسیه تحت اسوه پوتین سیاست خارجی خود را نسبت به آسیای مرکزی بر پایه اجرای همزمان مکانیزم‌های “سخت” و “نرم” و تأسیس پایگاه‌های نظامی روسیه در این منطقه مشتمل می‌کند. این مکانیزم‌ها شامل ترویج ادغام این کشورها در پروژه‌های ادغامی تحت نظر روسیه، همکاری در زمینه انرژی با کشورهای آسیای مرکزی و ارتباطات فرهنگی با اقلیت‌های روسی قابل توجه در این کشورها بود که به طور گسترده تحت تأثیر رسانه‌های جمعی روسیه در فضای اطلاعاتی خود بودند.

منابع

-Alibekov, I. and S. Blagov (2013), “New Security Organization Could Help Expand Russia’s Reach in Central Asia”, Eurasia Insight , 8 June. 

-Blank, S. (2013a), “Scramble for Central Asian Bases” 9 April, cacianalyst.org. 

-Blank, S. (2013b), “Russia’s Coercive Moment In Central Asia”, 14 April, http://cacianalyst.org

-Blank, Stephen (2013c), “Russia’s Move In Central Asia” (2013), Caucasus Analyst, 7 May. 

-Blank, Stephen (2014), “American Bases in the Former Soviet Union?” (2004), Central Asia-Caucasus Analyst, 25 February. 

-Cohen , A. (2014), “Facing The Russian Rhetoric In Eurasia” (2014), 25 February, http://cacianalyst.org

-Cohen, Ariel (2020a), “Russia and Eurasia”, Agenda 2003, 108. 

-Cutler, R.M. (2020), “The Shanghai Cooperation Organization Moves Into First Gear”, 24 March, cacianalyst.org. 

-Gvosdev, N. (2022), “Moscow Nights, Eurasian Dreams” The National Interest, Summer, 13-32.

-Internal Russian government document (2020), Konseptsiya natsionalnoy bezopasnosti Rossiyskoy Federatsii, ukazom Prezidenta Rossiyskoy Federatsii, 17 December, no.1300. 

-Kök, H. (2020), The Effects of the Caspian Oil Pipeline Issue on Russian Foreign Policy in the Transcaucasus Region (Unpublished PhD Thesis), University of Leeds, 42-62. 

-Lapidus, G. W. (2019), Central Asia in Russian and American Foreign Policy after September, Presentation at a Panel Discussion held at the University of California, Berkeley on October 29, socrates.berkeley.edu/~bsp/caucasus/articles/lapidus_2011-1019.pdf. http://ist 

-Oliphant,Craig,2021, Russia’s role and interests in Central Asia, SAFERWORLD

-Theses of the Council on Foreign and Defense Policy, New Security Challenges and Russia (2019), http://eng.globalisation.ru/live/article.asp?rubric_id=1616&id=1650. 

-Torbakov, I. (2019), “Disparate Interest Groups Grapple To Shape Russian Foreign Policy” Eurasia Insight, http://www.eurasianet.org/departments/insight/articles/eav090902_pr.shtm.

-Trifonov, D. (2018), ‘‘Ivanov Doctrine’ Reflects Moscow’s Growing Confidence In The CIS And   Beyond”19 November, cacianalyst.org. 

-Wallander, C.A. (2019), “Russian Foreign Policy: The Implications of Pragmatism for U.S. Policy” Congressional Testimony at Europe Subcommittee of the House Committee on International Relations, http://www.csis.org/hill/ts020227wallander.htm. 27 February.

-Zviagelskaia, I. (2019), The Russian Policy Debate on Central Asia, RIIA: London.

مطالب مرتبط