مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش‌آفرینی حوزه تمدنی فرهنگ ایرانی در سیاست  خارجی  

اشتراک

احمد مرجانی نژاد

مترجم رسمی ، پژو هشگر  امور بین الملل  

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

جمهوری اسلامی ایران ، به دليل موقعيت مناسب جغرافيايی، با ظرفیت، های:  وجود 15 کشور مستقل هم‌مرز و همسایه – 2000  هزار کیلومتر مرز مشترک با مناطق افغانستان و آسیای مرکزی و نیز مزیت های  استان‌های شرقی و شمال شرق که در مجموع حدود 800 کیلومتر با کشورهای افغانستان، ترکمنستان و مرزهای جنوبی آسیای مرکزی، مرز مشترک دارند.  هم چنین استان خراسان‌رضوي،با برخورداري بيش از 1800 کيلومتر مرز مشترک با افغانستان و ترکمنستان و 5 گذرگاه بين‌المللي، در مسيرجاده‌ای راه ابريشم –  وجود مرقد مطهر امام رضا(ع)، یاز فرصت های همگرایی  ج.ا.ایران و کشورهای آسیای مرکزی است. 

حوزه تمدنی ، فرهنگی ایران

    علاوه بر ایرانی که امروز در مرزهای سیاسی محصور شده است( ج.ا.ایران) ، ایرانی دیگر، با ماهیت فرهنگی،   به  عنوان حوزه تمدنی، وجود دارد که چند برابر سرزمین فعلی ج.ا.ایران را دربرمی گیرد. کشورهایی مانند:  افغانستان و تاجیکستان ( به صورت کامل)  بخش هایی از  پاکستان-  هندوستان- کشورهای آسیای میانه،  قفقاز، ترکیه و عراق( مناطق، آذری- کرد نشین) را  نیز شامل می گردد که این خود، عظمت حوزه تمدنی ایران را  بیانگر است.

از حدود 200 سال پیش تاکنون که سرزمین هایی مانند: بخش های شرقی خراسان و افغانستان، فرارود (ماورا النهر)، آران و دیگر بخش های قفقاز، میانرودان (بین النهرین) و بحرین، از قلمرو سیاسی ایران جدا شدند، ایران فرهنگی، همواره با دوسری از عوامل به عنوان موانعی بر سر راه بازسازی حوزه تمدنی ایرانی مواجه بوده است: عوامل خارجی و عوامل داخلی. در بررسی عوامل خارجی باید به ویژه به نقش انگستان و اتحاد جماهیر شوروی سابق، در تضعیف حوزه تمدنی ایران اشاره کرد. هم چنین پس از فروپاشی شوروی ، عملکرد های آمریکا نشان داده است که با این حوزه تمدنی سر ناسازگاری دارد.

آسیای مرکزی و افغانستان از کانون‌های مهم ژئوپلتیکی و از مراکز مهم تحولات تاثیرگذار بین‌المللی و از معدود مناطقی است که تمامی قدرت‌های جهانی و عمده و رقبای منطقه‌ای ایران در آن حضور دارند. مسئله‌ای که واجد فرصت‌ها و در عین حال چالش‌هایی برای ماست. منطقه مذکور با  بیش از 100 ميليون تن  جمعيت،  بویژه  طي بیست سال اخير در حوزه‌هاي مختلف ژئوپليتيکي (محل تلاقي قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي) ژئواستراتژيکي، ژئواکونوميکي (منابع عظيم انرژي و مسیرهای انتقال آن) و ژئوکالچر، توجه بازیگران بین المللی را به خود جلب کرده است.

مفهوم تمدن ایرانی بیش از هرچیز دیگر تحت تأثیر پارامتر اسلام گرایی ، آن هم روایت شیعی آن، بوده ونمی توان این دو را جدا از هم ساخت، چراکه خدمات متقابل ایران به اسلام و اسلام به ایران، هویتی مشترک را برساخته که پایه های اصلی تمدن ایران اسلامی را شکل داده است.

 

 راهکار ها:

ایران اسلامی برای راهیابی به جایگاه حقیقی خود در منطقه و جهان، این جایگاه برابر با تثبیت فرهنگ و تمدن ایرانی در مناطقی است که جزء حوزه فرهنگ و تمدنی ایران  محسوب، ظرفیت رشد و شکوفایی در این مناطق را دارند،  با نگاهی فرصت شناسانه به تکثر فرهنگی جامعه  ایرانی، خواهدتوانست جایگاه حقیقی خود را نه تنها تثبیت کند، بلکه در مراحل بعد از تثبیت، به ارتقای این جایگاه پرداخته، به تبع آن «منافع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی  نظام ج.ا.ایران» را هم در این مناطق تضمین کند. گسترش نفوذ منطقه ای ایران با بهره مندی از فرصتی که دنباله قومیت های ایرانی در آن سوی مرزها ایجادکرده‌اند، امکان پذیرخواهدبود و این امر نیز از تحکیم رابطه( هسته مرکزی) با پیرامون داخلی و به‌تبع، تحکیم رابطه پیرامون داخلی با پیرامون خارجی به منصه ظهورخواهدرسید.

الف-  راهبرد کوتاه مدت (اقتصادی)

– دامپینگ اقتصادی،وابسته کردن بازار پیرامون خارجی به کالاهای تولیدشده در پیرامون داخلی

–   ایجاد بازار مشترک منطقه ای در هریک از  مناطق با محوریت مرکز ثقل اقتصادی که در پیرامون داخلی جای خواهدداشت.

–  استفاده از ظرفیت های سازمان همکاری های اقتصادی « اکو » و تبدیل آن به یک سازمان که در جغرافیای ایران فرهنگی،  نظیر اتحادیه ای پیونددهنده عمل کند، (مدل های : بازار های مشترک منطقعه ای – اتحادیه اروپا )

–   افزایش مراودات بانکی، رایج گردیدن و مبادله پول های ملی کشور ها  .

–  گسترش سرمایه گذاری درپیرامون خارجی از طریق تسهیل شرایط و تشویق سرمایه داران به سرمایه گذاری در این مناطق

–  ایجاد تسهیلات برای سرمایه داران پیرامون خارجی به سرمایه گذاری در پیرامون داخلی.

ب –  راهبرد میان مدت (فرهنگی)

پس از شکل گیری پیوندهای مستحکم اقتصادی در روابط پیرامون داخلی با پیرامون خارجی، وقت آن خواهدرسید که ایران با ترویج فرهنگ ایرانی پیرامون خارجی را نسبت به هویت اصیل خویش آگاه ترکند؛ در این راستا اقدام هایی نظیر دامپینگ فرهنگی باید مورد تأکید قرارگیرند. ج.ا. ایران محصولات فرهنگی  را که به بازسازی و احیای حوزه  تمدن ایرانی یاری می رسانند را  به‌صورت  اهدایی( رایگان) در اختیار پیرامون خارجی قراردهد، هزینه  این کار، از منافع حاصل از مرحله اقتصادی باید تأمین شود. این اقدام فرهنگی با ابزارهای گوناگون رسانه ای باید صورت پذیرد و از کوچک ترین ظرفیت ها بایداستفاده شود؛ در این راستا می توان به مواردی اشاره کرد:

+ اعطای بورسیه های تحصیلی ، فرصت های مطالعاتی- برگزاری گردش های علمی ایران شناسی- برگزاری دوره های تکمیلی و تخصصی ویژه اساتید .  برگزاری المپیاد علمی ، بویژه زبان و ادبیات فارسی – برگزاری همایش های ایران شناسی – راه اندازی  نشریات ویژه ( چاپی ومجازی) ؛ تاسیس و حمایت از سمن ها ی هم سو(  حامی ، طرفدار) ؛ استفاده از فضای سایبری ؛ گسترش پوشش شبکه‌های تلویزیونی ج.ا.ایران؛ حمایت از نخبگان ایرانی ( خارج از کشور) و اندیشمندان  کشور های هسته مرکزی- حمایت از  ساخت فیلم و سریال  ذی ربط با تجربه های تاریخی مشترک، حوادث تاریخی که به جدایی منجرشده است-  استفاده از ابزار نافذ شعر و سرودهای حماسی – چاپ و ترجمه اشعار ایرانی-  تولید و پخش آهنگ‌ها و سرودهای ایرانی ( سنتی – محلی – مدرن) – بهره مندی از  ظرفیت ورزش ( بانوان و آقایان) به ویژه فوتبال ، برگزاری المپاد ورزشی کشور های هسته مرکزی- مسابقات ثابت  رفت و برگشت سالیانه، استفاده از بازیکنان کشورها ی هسته مرکزی در لیگ  فوتبال ایران و برعکس و … .

+ تعامل و همکاری علمی، دانشگاهی، فرهنگی ، تحقیقاتی، عقد قرارداد های مشترک همکاری، مرکز مطالعات وزارت امور خارجه- دانشگاه فرودسی مشهد( قطب علمی تحقیقاتی شرق کشور) – بنیاد پژوهش‌های اسلامی-  معاونت بین‌الملل آستان قدس رضوی- و….  با : موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان – موسسه مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه افغانستان – موسسه مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری قزاقستان و تاجیکستان- موسسه پژوهشی آنالاتیکا، دین، حقوق و سیاست و راه حلهای عاقلانه در قرقیزستان- دانشگاه‌های منطقه ، نظیر: دانشگاه آرابایف، دانشگاه علوم انسانی بیشکک و…

 ج- راهبرد بلندمدت (سیاسی)

مسلما بهترین دفاع، حمله است. در بلندمدت که پیوندهای اقتصادی و فرهنگی پیرامون داخلی و خارجی مستحکم شد، با شرایطی مواجه خواهیم شد که پیرامون خارجی تمایل های الحاق گرایانه را از خود بروزخواهدداد، در این شرایط، ج.ا.ایران بدون هرگونه اقدام مستقیم سیاسی، دارای اهرم هایی در کشورهای منطقه است که خواهندتوانست با فشار این اهرم ها، به بسیاری از منافع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود در منطقه دست یابد و نه تنها جایگاه ایران فرهنگی را بازسازی و تثبیت کند، بل در ادامه خواهدتوانست به ارتقای این جایگاه نیز بیندیشد. بسترهای لازم برای تحقق این طرح وجوددارند. بسیاری از ایرانیان و فرهیختگان کشورهای همسایه، مستعدند این ایده را بپذیرند؛ درصورتی که این طرح به روش فرهنگی (غیرسیاسی ) رواج یابد، ساکنان پیرامون خارجی به جای ادعای جدایی‌طلبی از ایران،  به سوی الحاق آن منطقه به ایران متمایل خواهندشد.  تجربه اتحاد های منطقه ای ، اتحادیه اروپا ، نیز می تواند راهنما و مشوقی مطلوب باشد.

 

نتیجه گیری

حوزه تمدنی ، فرهنگی ایران ، به لطف فرصت های پیش آمده در بستر جهانی شدن و نیز تحولاتی که در منطقه به وقوع پیوسته، شرایطی را مهیا می بیند تا خود را احیاءکرده، با برقراری ارتباطی تنگاتنگ میان نواحی مختلف این حوزه، یکپارچگی فرهنگی ایجادکند. تعدد و تکثر تمدنی( قومیتی) فرصتی منحصربه فرد برای افزایش منزلت راهبردی ایران در منطقه، به ویژه در حوزه تمدنی خود است.   روابط ج.ا.ایران با همسایگان شرقی و شمال شرق ، در سیاست امروز، بیش تر ازآن که یک انتخاب باشد، یک اجبار است.

 مسلما عملکرد ها ، راندمان ، با ظرفیت‌های بالقوه  ج.ا.ایران و کشور های منطقه، تناسبی ندارد. در واقع، فرصت‌های پرشماری در حوزه آسیای مرکزی موجود است که باید با  طراحی برنامه‌ای مدون، به سمت اجرایی شدن آن پیش رفت. ظهور رو به گسترش قدرت‌هایی ، از جمله: چین ، هندوستان،  چه از ناحیه ایجاد فرصت و چه از منظر تهدید و رقابت، می‌تواند مسائل را تحت الشعاع خود قرار دهند. این مسئله هم ایجاب می کند در چشم اندازی به آینده ، برای تنظیم روابط خود با  کشورهای : چین- روسیه-  هندوستان، به آسیای مرکزی و افغانستان توجه ویژه ای داشته باشیم. تا زمانی که راهبرد مشخص با مولفه‌های قابل سنجش و اندازه گیری در روابط ایران و آسیای مرکزی تعریف نکرده باشیم، هرگونه ارزیابی و اظهارنظر، علمی و تخصصی، نخواهد بود.

در صورت استفاده صحیح از تکثر فرهنگی موجود در جامعه  ایرانی نه تنها می توان به دید یک فرصت ،بدان نگریست، بلکه این ویژگی جامعه ایرانی خواهدتوانست با ایفای نقش کاتالیزوری، رسیدن جامعه ایرانی به هدف احیای حوزه تمدنی ایران را تسریع بخشد. مسلما، رسیدن به چنین جایگاهی، ثمرات و منافع گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را برای ج.ا.ایران در بر خواهدداشت.

واژگان کلیدی: نقش‌آفرینی؛ حوزه تمدنی، فرهنگ ایرانی،  سیاست  خارجی  

مطالب مرتبط