مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مفهوم شناسی سلفیه در بستر خاورمیانه جدید 

اشتراک

ابراهیم اخلاصی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

دین اسلام پیروزی و سربلندی خود را مرهون آموزه های اصیل و تکیه بر اصول توحید ، نبوت و قرآن کریم می داند و برای یافتن دشمنان واقعی این دین رحمانی می بایست به جستجو در درون و برون همین دین پرداخت زیرا سالیانی بس طولانی ست که جریاناتی  با مستمسک قرار دادن مذهب علیه مذهب و یا ارائه قرائتی تنگ نظرانه و خشن از اسلام  ، آگاهانه یا ناآگاهانه مبادرت به تصویر نمودن چهره ای  غیر واقعی از دین اسلام نموده اند .

این نحله فکری در طول تاریخ  از ملایم ترین و تند ترین مواضع برخوردار بوده است ،  محمد ابو زهره در کتابی تحت عنوان “تاریخ المذاهب الاسلامیه ” می نویسد : در اعمال و رفتار و اعتقادات می بایست تابعیت از پیامبر اسلام (ص) ، صحابه و تابعین داشت و باید به همان شکلی عمل شود که در عصر صحابه و تابعین عمل می شده است و هر عملی که در زمان پیامبر ٌ (ص) وجود نداشته و انجام نمی شده است بعدا نیز نباید انجام شود  . ابن تیمیه فقیه و متکلم عقیدتی سلفیه نیز از اصل کلی کتاب فوق الاشاره سه قاعده را استخراج و استنتاج نموده است که مشتمل بر :  ممنوعیت واسطه قرار دادن افراد برای نزدیکی به خدا ، ممنوعیت پناه بردن یا یاری خواستن از هیچ فرد زنده یا مرده و در نهایت ممنوعیت تبرک جستن یا تعظیم کردن در برابر هیچ قبری می باشد .

سلفی گری  پدیده ای  نوظهور  نیست و در هر دوره ای با شمایلی جدید و از آستینی دگر سر بر می آورد و  هر چند بر آن نام کهنه پرستی ، تقلید کورکورانه و یا دنباله روی از گذشتگان می نهند لکن جریان مرموزی است که خود را متمسک به دین اصیل و پیرو سلف صالح می داند در حالی که این دروغی بزرگ و نیرنگی دلفریب است .

نگاهی به پیشینه سلفی گری نشان می دهد که سلفیت جریانی یک دست نیست و اختلافات بین آنان به حدی جدی است که گاهی یکدیگر را به تکفیر و قتل متهم می سازند ، بسیاری از آنان ورود به عرصه سیاست را تجویز نمی نمایند و صرفا اصلاح عقیدتی را هدف اصلی خود می دانند مضافا  آنکه هر سلفی را نباید تکفیری دانست  و اصولا تنوع فراوانی در بین جریان های سلفیت وجود دارد لکن آنچه اهمیت فراوان دارد و کارشناسان علوم دینی بر آن اشتراک نظر دارند  آنکه حدیث “خیر القرون” را باید  به عنوان سنگ بنای سلفیت دانست.

خاستگاه اصلی سلفیه در عربستان سعودی ( سرزمین نجد ) قرار دارد که “محمد عبدالوهاب و پیرو ابن تیمیه نیز با استقرار در یک سرزمین مشخص ( نجد ) به دنبال اجرایی نمودن افکار خود بوده است  ، مصر و به ویژه الازهر نیز همیشه محل توسعه دانش اهل سنت بوده است که تلفیق این دو در قدرت گرفتن جریان سلفیه نقش بسزایی داشته است .

سلفیگری خود واجد گرایشات متفاوت و متنوعی است که  سلفیان مصری ( جهادی ) را باید در زمره مهمترین آنها دانست که پیشگامان نظری و عملی این جریان را  رشید رضا ، سید قطب و یوسف قرضاوی و همچنین عبدالسلام فرج  تشکیل می دهند که اصول فکری و مبانی این جریان را نیز باید لزوم احیای جهاد ، لزوم مبارزه با کفر داخلی و خارجی ، پذیرش خلافت و همچنین  نفی ملی گرایی دانست .

در طول تاریخ  می توان از شکل گیری فرقه های متعدد  سلفی نام برد  لکن مصادیق معاصر آن را باید در ظهور گروهک هایی مانند القاعده و داعش جستجو کرد که داعش در زمره افراطی ترین آنها بشمار می رود که این جریان تمامی فرق کلامی و فقهی مانند معتزله ، اشاعره ، شافعی ، مالکی ، حنفی و حتی حنبلی را بدعت گذار می داند و تنها خود را نماینده واقعی اسلام و بویژه اهل سنت معرفی می کند  لذا در راستای مفهوم شناسی سلفیه این ضرورت وجود دارد تا نگاهی اجمالی به مراحلی از سلفی گری داشته باشیم :

الف : سلفی گری نقلی 

اولین مرحله سلفی گری به لحاظ روش شناسی در عرصه نقل گرایی و به لحاظ معرفت شناسی در عرصه حدیث گرایی قرار دارد که بنیانگذار این تفکر را باید احمد بن حنبل دانست ، شواهد و مستندات تاریخی نشان می دهد که ایشان عقل را بت می دانسته و بهره گیری از تفکر و تعقل را تعطیل اعلام نموده  بود  لکن نکته جالب آن است که احمد بن حنبل در مواردی نیز از مواضع ثابت برخوردار نبوده و نگاهی متفاوت از ابن تیمیه داشته است که  اظهار ارادت حنبل به خلیفه چهارم مسلمین ( امام علی ع ) از جمله موارد آن است . 

آنچه اهمیت تاریخی و علمی دارد بر این مبنا استوار است که شروع جریان سلفیه با احمد بن حنبل آغاز گردیده است که در نقل گرایی بر مبنای روش شناسی(Methodology  (و در حدیث گرایی بر اساس معرفت شناسی   (Epistemology)بوده است مضافا اینکه  بسیاری از کارشناسان علوم دینی اعم از شیعه و اهل سنت بر این اعتقاد هستند که  سلفی گری در دوران حنبل  مانند بچه ای تازه  متولد شده بوده که تا بلوغ فاصله زیادی داشته است .

ب : سلفی گری اعتقادی 

ابن تیمیه سلفی گری اعتقادی را بنا نهاد و در این دوره ابعاد سلفیگری منقح (پیراسته) گردید ،  ابن تیمیه با استناد به حدیث خیریه که به نقل از حضرت رسول اکرم (ص)  نقل می نماید می گوید : بهترین مردم کسانی هستند که در قرن من هستند و سپس کسانی که پس از اینها و سپس بعد از اینها  ( سه قرن اول ) آمدند را بهترین امت می داند و تلویحا تاکید بر اطاعت از آنها با چشم و گوش بسته دارد ( صحابه ، تابعین و تابعین از تابعین )  لکن نکته مهم در این دوره را باید اقدام ابن تیمیه در معرفی سلفیه به عنوان یک شبه مذهب دانست .

پ : سلفی گری سیاسی و عملیاتی

دوران محمد بن عبدالوهاب را باید پیچیده ترین و عملیاتی ترین دوران سلفیگری نام نهاد که در سال  1153 شکل گرفت و دعوتش را آشکار و علنی نمود و مهمترین وجه آن نیز تلفیق عقاید وهابیت با سیاستهای آل سعود بود که  در بستر خشونت های فرقه ای و قومی تبلور یافته و هر روز  نیز بر ابعاد خطرناک آن در سطح شبه جزیره ، خاورمیانه و خلیج فارس افزوده شده است. اساسا سلفی گری سیاسی و عملیاتی وهابیت را باید نوعی عملگرایی دانست و از همین روست که حامد الگار در کتابی تحت عنوان ” وهابی گری “می نویسد : اینها(وهابیت) از ق 12 تا به امروز حدود 400000 نفر را در جهان اسلام کشته اند که حتی 5 نفر از اینها نیز از کفار نبوده و جملگی مسلمان بوده اند .

در زیر شاخه انواع سلفیگری و در بطن تفکرات فرقه های افراطی به تفکراتی مانند “ظاهر گرایی و حس گرایی”  روبرو میشویم که بسیار قابل تامل و ذکر آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است:

*ظاهر گرایی در حوزه معنا شناسی 

ظاهر گرایی در چارچوب سلفیه و در عرصه معنا شناسی) ( Semantics مبین این پیام است که هر معنایی برای یک لفظ بکار می رود و بررسی چگونگی ارتباط لفظ و معنا  اهمیت دارد  لذا  بر این اساس مبادرت به تفسیر مفاهیم بلند و عمیق قرآن کریم  بر حسب ظواهر می نمایند که به عنوان مثال می توان به مصادیق “ثم استوی…” را به معنی یعنی نشسته ، و “بل یداه مبسوطتان ، مائده 64” را به معنی دستهای خدا گسترده است و “بجاء ربک و الملک صفا صفا ، فجر 22” را به معنی خدا پا دارد و خودش می آید اشاره داشت.

این تفکر سالها بواسطه توحید “ابن حزیمه”  در مدارس عربستان تدریس می شده و ریشه های آن نیز کماکان پابرجاست که ایشان از متعصبین وهابیت و تئوریسین های مورد حمایت حکومت سعودی بوده و در مکتوبات خود از اصطلاحاتی مانند : ران خدا ، دندان آسیاب خدا و موهای خدا نیز استفاده  می نموده است  .

ت : حس گرایی در هستی شناسی 

حس گرایی  در بستر سلفیه و در حوزه هستی شناسی (Ontology  ) مبین این نکته اساسی است که تا چیزی قابل حس نباشد و محسوس نگردد قابل درک و پذیرش نیست که ثمره این تفکر در حس گرایی در مباحثی مانند سماع موتی ( انک لا تسمع الموتی ) ظاهر می شود و بدنبال اثبات این معناست که چون پیامبر اعظم ( ص ) و ائمه هدی (ع ) از دنیا رفته اند لذا ارتباطشان قطع و صدای آدمیان را از این جهان نمی شنوند  ، عدم تفکر و تعقل و صرفا شنونده  و عمل کننده بودن از ویژ گی های این گروه است .

*هشدار:

آنچه در قالب این نوشتار به تصویر کشیده شده است را باید یک خطر عظیم برای خاورمیانه بزرگ و حتی جهان تصور نمود  و بازیگران منطقه ای و جهانی و همچنین سازمان های بین المللی نباید و نمی توانند از کنار این تفکرات خطرناک پیدا و پنهان به راحتی عبور کنند و می بایست  این هشدارهای قابل تامل را جدی بگیرند  که تفکرات سلفی سالهاست باعث دامن زدن و گسترش  فرقه گرایی  ، جنگ های نیابتی و بروز شنیع ترین خشونت های تاریخی گردیده است و اگر اجماع جهانی به یک خاورمیانه جدید فکر می کند باید بداند  سایه شوم و پیچیده  سلفی گری کماکان در  این بستر پر تلاطم منطقه ای ساری و جاری خواهد بود و سلفی ها مانند همیشه از اهرم های گوناگون بخصوص از اهرم پیوند با قدرت دولت های غیر دموکراتیک برای تئوریزه نمودن عصبیت و خشونت در لایه های مختلف  اجتماعی بهره برداری خواهند نمود  و بطور پیوسته مبادرت به امر آموزش و حتی تربیت عناصر افراطی و دامن زدن به اختلافات و منازعات در سطوح مختلف خواهند کرد .

*نتیجه گیری

خاورمیانه منشاء فرصت های بسیاری است که در ذیل مولفه هایی در چارچوب اهمیت ژئوپلتیک منطقه تحت عناوین مهمی چون هارتلند انرژی جهان و جمعیتی بالغ بر پانصد میلیون نفر در قالب 17 کشور مهم ،   هفت میلیون کیلومتر مربع وسعت و بزرگترین بازار مصرف با نیروی کار ارزان ، مرکز ادیان و تمدن های متنوع و وجود اسلام سیاسی ، ارتباط با سراسر جهان از  مسیرهای بحری و بری و مهمتر از همه  وجود جمعیت مسلمان بالغ بر 96 درصد با تفاوت های وسیع مذهبی ، قومی ، قبیله ای ، طایفه ای و جنسی  قابل تحلیل و تفسیر است .

این ظرفیت عظیم در چارچوب مهندسی عاقلانه و دموکراتیک و در پرتو انجام اصلاحات اساسی و احترام به اصول جهانی شدن و بهره گیری از ظرفیت و فرصت حکمرانی خوب با تاکید بر عناصر قانونگرایی ، شفافیت ، پاسخگویی ، مشارکت و مشروعیت نظام های سیاسی قابل تحقق خواهد بود و آنچه یک الزام و ضرورت اجتناب ناپذیر برای آینده خاورمیانه جدید است استقرار آرامش ، آسایش و صلح پایدار خواهد بود که دارای ارتباطی معنادار و معکوس با کاهش خشونت و عصبیت های قومی و گروهی می باشد که جز از طریق همکاری همه جانبه و وسیع دولت ها ،  ملت ها و همچنین همراهی سازمان های بین المللی حاصل نخواهد گردید.

                                                                                                        

کلید واژه ها : اسلام سیاسی , خاورمیانه جدید ,جهانی شدن ,حکمرانی خوب , سلفی گری , داعش , احمد بن حنبل ،  ابن تیمیه ,محمد عبدالوهاب، نقل گرایی, حدیث گرایی 

مطالب مرتبط