مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

خاورمیانه بزرگ و چهره جدید اخوان المسلمین

اشتراک

ابراهیم اخلاصی

نویسنده و پژوهشگر

مرکز بین المللی مطالعات صلح–  IPSC

اخوان المسلمین یک جنبش فراملی اسلام گرای اهل تسنن است که در سال 1928 در مصر تاسیس گردید و طی یک قرن گذشته توانسته است با بهره گیری از مولفه های تاثیر گذاری مانند مذهب ، تسنن ، فرهنگ ، نژاد ، زبان عربی ، جغرافیا و سایر تغییر و تحولات  ژئوپلیتیکی مانند نقش استعمار در خاورمیانه و شمال آفریقا و موضوع حساس فلسطین در خاورمیانه جدید به گسترش  عرصه قلمر سازی گسترده ای دست پیدا نماید.

حوزه تاثیر گذار معنوی در این جریان فکری در بلندمدت را باید ناشی از شخصیت های بنیانگذار ، فرهمند و سایر پدران معنوی مانند حسن البنا ، سید جمال الدین اسدآبادی ، حسن عبده ، سید قطب ( انشعاب ایدئولوژیک ) و…در طول نود و سه سال اخیر در این جنبش دانست که توانسته اند ریشه های فکری و اعتقادی این جنبش اسلامی را  تقویت نمایند و عرصه های عمل اجتماعی آن را در  لایه های مختلف جوامع عربی رشد و گسترش دهند.

 اخوان المسلمین در شرایط کنونی به عنوان موثرترین جنبش تشکیلاتی و اسلامی در سطح جوامع عربی  در منطقه خاورمیانه جدید ، جنوب غرب آسیا ، منطقه قفقاز و نقاط مهم دیگری از جهان شناخته شده است و در سوابق و حرکت تاریخی خود سعی نموده است  با حفظ عوامل و ظرفیت های درونی و بیرونی خود و با شعار “الاسلام هو الحل” بر بازیگران دولتی و غیر دولتی و تحولات پیرامونی تاثیر گذار باشد .

اخوان المسلمین با توسل به چهار مرحله مطالعه شده شامل : تبلیغ ، جذب ، سازماندهی و اقدامات عملی در بستر جامعه و عرصه نظام سیاسی  به گسترش فعالیت و دامنه نفوذ خود افزوده است که فشار از لایه های پایین اجتماعی  به کمک طرفداران فراوان پیدا و پنهان بر نظام های سیاسی و همچنین چانه زنی در سطوح مختلف حکومتی را می توان  از جمله روش های تمرین شده این جنبش طی پروسه تاریخی و در سالیان متمادی در بسیاری از کشورهای عربی بشمار آورد  ، بسیاری از صاحب نظران جنبش های اجتماعی اسلامی اهل تسنن اعتقاد دارند که طی سالیان اخیر ، جنبش فکری و عملیاتی اخوان المسلمین دچار نوعی تعدیل و تغییر در سطوح  کلان و در زوایای اتخاذ تصمیمات درونی و بیرونی گردیده است لکن شرایط کنونی حکایت از آن دارد که کماکان ، قلمرو خواهی اخوان المسلمین دارای ماهیت و هدفی ایدئولوژیک است.

اخوان المسلمین طی سالیان اخیر و با توجه سرعت تغییر و تحولات در خاورمیانه و بالطبع کشورهای عربی ، دچار نوعی دگردیسی در اصول و مواضع خود گردیده است که از آن جمله می توان به قومیت گرایی و ناسیونالیسم در چارچوب مبحث ملی گرایی عربی و کشاندن دامنه آن به دموکراسی خواهی و تکثرگرایی اشاره داشت، در برخی اندیشه های سیاسی این جنبش مانند تبلیغ ، ارشاد، سازماندهی و رفتار های تشکیلاتی نیز تغییر شکل صورت گرفته است و در شرایط فعلی با ایجاد انعطاف پذیری در ساختاری درونی و توجه و تمرکز بر تهدیدات بیرونی بر نوعی سیاست گام به گام و مسالمت آمیز تاکید می ورزد. 

اخوان المسلمین در نگاه جدید خود در قبال شکل گیری کثرت فرهنگی  و حتی سیاسی در جوامع عربی و سایر جوامع مرتبط حساسیتی نشان نمی دهد و در برابر واژه ملت در برابر امت اسلامی نیز سکوت پیشه می سازد ، اخوان با موج سواری بر بستر تحولات خاورمیانه بر همکاری ، همیاری و تعامل مسلمانان از هر فرقه و گروهی تاکید فراوان دارد و مسئله فلسطین را با دست برداشتن از خواسته های حداکثری مطرح و آن را محملی برای اجماع مسلمانان و حتی غیر مسلمانان مرتبط و متصل می داند . 

اخوان المسلمین کماکان تشکیلات خود  را موظف  بر دفاع از حقوق اعراب می داند و آن را یک نقطه کانونی و مرکزی بشمار می آورد و از طرف دیگر نیز سعی دارد از هسته مرکزی خود تمرکز زدایی نموده و اقتدار سیستمی و درونی خود را از بستر فرهمندی و کاریزماتیک به یک جریان مشورتی ، شورایی با عرصه های گسترده و بخشی اما قابل اطمینان  شیفت نماید.

انعطاف پذیری اخوان المسلمین در مقابل ایجاد تغییر و حتی انشعاب در کشورهای مختلف عربی به ویژه در مصر، سوریه، تونس، سودان، اردن و سایر کشورهای عربی در خاورمیانه جدید را باید یک تاکتیک پیچیده، بلند مدت و نتیجه بخش دانست که این روش تلاش دارد در حوزه های مهمی مانند میزان انتظار از دین، تطبیق قوانین با شریعت، ایجاد جریانات فکری میانه، حرکت منطبق با تحولات داخلی کشورها ، تبدیل احزاب اسلامی به احزاب عملگرا، محور قرار گرفتن روش های مسالمت آمیز و همچنین تشکیل حزب های وطنی  به جای احزاب منطقه ای و امتی باعث ایجاد تغییراتی اساسی در تحرکات و نفوذ کلان اخوان المسلمین گردد که بنظر می رسد در این مهم موفق بوده است.

تعدیل و تغییر شیوه های جنبش اخوان المسلمین به ویژه پس از تحولات بهار عربی  با ارتباطات نزدیک این جریان در چهار دهه اخیر در قبال ایران نیز ارتباطی وثیق و معنا دار پیدا کرده است. لذا اخوان سعی دارد رادیکال شدن خط مشی خود و جنبش های مرتبط را به واسطه ارتباط و خواست های کوتاه مدت و میان مدت ایران کتمان نماید و به فعالیت جنبش های اسلامی بشکل میانه و رفتارهای مسالمت آمیز عمق بخشیده و تصمیمات گروه های مرتبط را با خواست های مشروع مردمی گره بزند. البته این روش در شرایط کنونی با رفتارهای منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران نیز همخوانی دارد .

صاحب نظران و نظریه پردازان در سالیان پیش رو شاهد بروز و ظهور یک چهره جدید از تشکیلات اخوان المسلمین به عنوان یک بازیگر دولتی و غیر دولتی در خاورمیانه ، خاورمیانه جدید ، خلیج فارس و بخش های مهم دیگری از جهان خواهند بود.

کلید واژه ها: جنبش, اخوان المسلمین , دگردیسی , تعدیل و تغییر ,خاورمیانه جدید ,شمال آفریقا ,خلیج فارس ، بهار عربی , ناسیونالیسم عربی , انشعاب , ایران , مصر

مطالب مرتبط