مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مرگ سفير آمريكا در بنغازي ، تحولي نوين در بهار عربي

اشتراک

هادي محمدي فر

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بيان رخداد

ساخت فيلم موهن توهين آميز به شخصيت پیامبر اسلام ، حضرت محمد( ص)  و بي توجهي به عقايد ديني بخشي از مردمان جهان در اين كره خاكي، سبب حادثه کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی شد. کریستوفر استیونز ، سفير آمريكا در ليبي به دلیل خفگی ناشی از آتش سوزی در  پاسخ به انتقام ابويحي الليبي  در کنسولگری ايالات متحده در بنغازی کشته شد.  در اولين تحليل از مرگ كريستوفر استيونز اين سوال پيش مي آيد كه مرگ وي چه تاثيري بر روندهاي جديد در تحولات بهار عربي دارد؟ در تحليلي ديگر اين سوالات پيش مي آيد كه مرگ استيونز چه تاثيري بر انتخابات داخلي در ايالات متحده و رقابت باراك اوباما و ميت رامني دارد؟ با اين دو سوال به دو تحليل از پيامدهاي مرگ استيونز پرداخته مي شود. کشته شدن سفیر امریکا در لیبی در پی پخش فیلم توهین آمیز به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) در ایالات متحده، بی شک تاثیرات به سزایی بر آمريكا و خاورميانه دارد كه تاثيرات آن بر بهار عربي را نمي توان ناديده گرفت.

کلید واژگان: لیبی، عرب، اسلام، القاعده، آمریکا

تحليل رويداد

 

مرگ استيونز و تحولات بهار عربي:

تحولات خاروميانه تاريخي فراتز از مرگ استيونز دارد و اين منطقه از جهان در معرض دگرگوني هاي اساسي قرار داشته كه در دو دهه اخير با فروپاشي شوروي و متعاقب آن حوادث يازدهم سپتامبر به كانون اصلي تحولات نظام بين الملل تبديل شد. پس از حوادث يازدهم سپتامبر اين خاورميانه بود كه در طرح خاورميانه جديد دوران بوش اهميت پيدا نمود. از آنجا كه مظنون اصلي حادثه 11 سپتامبر از اتباع عربستاني و كشورهاي خاورميانه بودند، بيشترين نگاه ها متوجه خاورميانه شد كه تحركات راديكال نئومحافظه كاران و گسترش اسلام ستيزي در غرب تابعي از آن بود. خاورميانه با وجود اشغال عراق و سقوط طالبان فضايي جديدي يافت. در اين فضاي جديد تكثرفرهنگي به خوبي مشهود بود و همين تكثر فرهنگي زمينه را براي برخوردهاي فرقه اي و مذهبي فراهم نمود. اين برخوردها بيش از آنكه برخاسته از تضاد غربي – اسلامي باشد در درون خود كشورها وجود داشت و برخوردهاي مذهبي يا به عبارتي مذهب عليه مذهب به خوبي مشهود بود. ايالات متحده و انگليس به خوبي از اين حربه در طي دو سده بهره هاي لازم را برده بودند. اما با شعار تغيير در سياست خارجي آمريكا زمينه براي تحولات دموكراتيك و همسويي با برنامه هاي اصلاحي فراهم شد. در اين برنامه باراك اوباما نزديكي به اخواني ها را گزينه مناسبي در مقابل اسلام سلفي و به طورخاص القاعده ديد. تحولات بهار عربي با پيروزي اخوان در مصر و حمايت ايالات متحده از اين طيف همسويي مقطعي را به وجود آورد كه نمونه بارز آن همكاري تركيه، مصر و ايالات متحده در بحران سوريه بود. ايالات متحده مي خواست از اسلام اخواني به عنوان اهرمي در برابر القاعده استفاده نمايد. و به همين خاطر پس از ناكامي هاي اوليه و شكست احمد شفيق به ناچار به سوي المرسي و اخواني هاي مصر رفتند. اين همسويي تا جايي پيش رفت كه در رسانه هاي عربي از ديدار المرسي و باراك اوباما در واشنگتن به عنوان سفري با اهميت نام برده شد. اين همكاري در اظهارات هيلاري كلينتون و اظهارات اردوغان و المرسي در موضع گيري جديد اين كشورها عليه بشار اسد به خوبي اثبات شد. باراك اوباما با روحيه مضاعفي كه در بحران ليبي به دست آورده بود، راه را براي موفقيت هاي بعدي يعني سوريه همراه نموده بود و تنها مانع وتوهاي چين و روسيه بود.

تحولات خاورميانه تا اين مقطع موفيت آميز بود . اما مرگ استيونز در اوج پيچيدگي هاي بحران سوريه روند را به خوبي تغيير داد. انتشار فليم موهن و توهين  به ساحت پيامبر ( ص) فاصله بين نيروهاي متعارض در خاورميانه را به حداقل رساند. اين حادثه شيعه، سني، علوي و حتي القاعده را در قالب شخصيت حضرت محمد( ص) متحد نمود. تمامي جريان هاي اسلامي اعم از سلفي ، اخواني و شيعه و سني اين حادثه را محكوم نمودند. حمله به كنسولگري آمريكا در بنغازي و حضور تمامي جريان هاي اسلامي در اين بحران نشان داد كه ضديت با اقدامات اسلام ستيزي آمريكا و اسرائيل اخواني و سلفي را نمي شناسد. گرچه نقش سلفي ها در حمله بنغازي شديدتر و مشهود تر بود اما از حمايت مسالمت آميز اخواني ها هم برخوردار بود و مرگ استيونز هم نتيجه عملكرد شديد سلفي ها بود. در قاهر و صنعا و خارطوم نيز اين وقايع باز هم تكرار شد. باراك اوباما هم در مكالمه طولاني مدت خود با المرسي از روندهاي موجود نارضايتي خود را به المرسي گوشزد نمود. تاثير اين واقعه به حدي است كه باراك اوباما هم از اشتباه استراتژيك خود در ليبي آگاه شد. اشتباه استراتژيك اوباما اين بود که برخلاف تصور عمومي تمامي تسليحات و تجيهزات ارسالي  دربحبوحه بحران ليبي به ارتش مقاومت ليبي نرسيد و بخشي از اين تجهيزات به نيروهاي سلفي و راديكال رسيد و اين نيروها برخلاف تصور ايالات متحده و ناتو در قالب تشكيلات انصارالشريعه هماهنگ شده بودند. انصار الشريعه به خوبي به روند تحولات آگاه بود و از آشفتگي در ليبي استفاده نمود. هماهنگي اين جريان در حمله بنغازي به خوبي نشان داد كه از اسنجام سازماني فوق العاده اي برخوردارند. اين انسجام در اظهارات هوداران  شبكه القاعده به خوبي ديده مي شود. تنها چند روز پس از مرگ استيونز بود كه مقامات القاعده اعلام نمودند كه سفير ليبي را در انتقام ابويحي الليبي از فرماندهان ليبيايي القاعده كشته اند.

تجربه ليبي و تسلط انصار الشريعه بر بخش هايي از ليبي موفقيت هاي خيالي اوباما را كم رنگ نمود. اين تشكيلات با القاعده در خاورميانه و شمال آفريقا ارتباط نزديكي دارند. حتي در تظاهرات  قاهره هم به طور علني پرچم محمد رسول الله با زمينه سياه كه نماد القاعده است ديده شد. از این رو به نظر می رسد که القاعده از بي اخلاقي ها غربي ها بر ضد مسلمانان بيشترين استفاده را خواهد نمود. حتي در مصر اين جريان كه در قالب حزب النور فعاليت مي نمايند، مي تواند دولت المرسي را به چالش هاي امنيتي روبه رو نمايد. خاورميانه پس از مرگ استيونز در دوراهي قار خواهد گرفت كه افزايش تعارضات ايدئولوژيك اسلامي – غربي به طور اجتناب ناپذيري در منطقه تشديد خواهد شد. در برآيندي ديگر، از آنجا كه سازنده اين فيلم يهودي تبار است، تشديد سياست هاي ضد اسرائيلي ايران در منطقه موازنه را به نفع جمهوري اسلامي ايران هدايت خواهد نمود. پيروزي رامني در انتخابات رياست جمهوري اين سناريو را محتمل خواهد نمود كه غرب در برخورد با اسلام رويكرد شديدتري اتخاذ خواهد نمود.

مرگ استيونز و تحولات داخلي آمريكا

تحولات داخلي در غرب و بخصوص ايالات متحده به مراتب كندتر از تحولات سياسي – اجتماعي در خاورميانه خواهد بود. در ايالات متحده مشكلات اقتصادي،معيشتي و اجتماعي مقدم بر جنبه هاي هويتي خواهد بود و سناريوي تكرار مدل عراق و بهره برداري از وقايع يازده سپتامبر كمتر يا به ندرت تكرار مي شوند. موفقيت جمهوري خواهان و پوش پسر بيش از آنكه متاثر از جنبه هاي داخلي باشد، متاثر از فضاي سياسي 11 سپتامبر بود. اين سناريو در انتخابات كنگره آمريكا در سال 2011 و تلاش هاي تري جونز براي سوزاندن كتاب مقدس مسلمانان بيشتر شد.. پررنگ نمودن احساسات مذهبي و تفوق جنبه هاي ايدئولوژيك و هويتي بر حنبه هاي معيشتي از تاكتيك هاي هميشگي جمهوري خواهان است كه با مرگ استيونز بيشتر خواهد شد. در كنار اين موضع هم نبايد از تلاش هاي اسرائيل و جناح راديكال اين رژيم بر روند انتخابات غافل ماند. مرگ استيونز ابزار لازم را براي نتانياهو فراهم خواهد نمود تا بر دمكراتها فشار را بيشتر نمايد و به نقد جدي سياست نرم آنان در برخورد با تحولات خاورميانه بپردازد.  در يك عبارت ساده مي توان به اين واقعيت رسيد كه نتيجه مرگ استيونز در اين جمله خواهد بود : اوباما مجبور به تغيير رويه و يا مجبور به تحويل كاخ سفيد به جمهوري خواهان خواهد بود.

عا مل مرگ استونز ؛ القاعده يا اشتباه اوباما:

با تحليل رويدادها در ايالات متحده و خاورميانه اين سوال مطرح مي شود كه عامل مرگ استيونز چه كسي است: با تبيين دقيق روندهاي اين حادثه بيش از آنكه انگشت اتهام به سوي القاعده و انتقام گيري ابويحي اللبي باشد، اشتباه استراتژيك اوباما نمايان خواهد شد. اولين اشتباه آنان اين مساله بود كه سلاح هايي را كه به ليبي ارسال شد، هدايت شده نبود و بخشي از اين سلاح ها به نيروهاي سلفي رسيد. دومين اشتباه آنان در عدم پيش بيني سيرتحولات بود . چرا كه هرگاه ارزش هاي اسلامي و ديني مردم خاورميانه جريحه دار شده ، اتفاقي در نتيجه اين اقدامات روي داده است. دولت اوباما حتي برآورد دقيقي از كنترل كنسولگري اين كشور در بنغازي نداشت و سرانجام بزرگترين اشتباه دولت اوباما دست كم گرفتن قدرت القاعده پس از مرگ بن لادن بود كه با مرگ استونز و تظاهرات خياباني القاعده در شمال افريقا نمايان شد. با توجه به همين شاخص ها مي توان كريستوفر استيونز را قرباني اشتباهات استراتژيك دولتمردان آمريكايي دانست و نه بنيادگرايي اسلامي و حضور القاعده و انصار الشريعه در ليبي.  

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط