مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

فشار امريكا و پيامدهاي رويارويي پاكستان با طالبان در وزيرستان – گفتگو با پير محمد ملازهي كارشناس مسائل پاكستان

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

پس از بزرگترین اقدام «تحریک طالبان پاکستان» در حمله به یک پایگاه هوایی در فرودگاه «پیشاور» در ایالت «خیبر پختونخواه» حملات تروریستی در خاک پاکستان افزایش یافته و ردپای شبه‌نظامیان خارجی در این حملات افزايش يافته است.در همين راستا نيز  بشیر احمد، بیلور وزیر ارشد ایالت خیبرپختونخواه و «ستارخان» یکی از فرماندهان پلیس ایالت خیبرپختونخواه نیز در حمله طالبان ترور شدند. در اين حال نيز خبرهاي حاكي از احتمال حمله گسترده ارتش پاكستان به وزيرستان است. در همين راستا براي بررسي بيشتر احتمال حمله ارتش پاكستان به وزيرستان، فشار امريكا و پيامدهاي گوناگون آن گفتگويي با پير محمد ملازهي كارشناس مسائل پاكستان داشته ايم:

واژگان كليدي: پاكستان ، طالبان، وزيرستان بشير احمد بلور، خيبر پختونخواه، امريكا،

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: بعد از حمله تحریک طالبان پاکستان به پایگاه هوایی در داخل فرودگاه باچاخان و ترور  چند مقام  ايالتي از جمله بشير احمد بيلور وزیر ارشد يا معاون سروزير ايالت پختونخواه تا چه ميزاني نگاه طالبان و  متحدانش به رويارويي با دولت پاكستان معطوف شده است ؟

حقيقت آن است كه زماني كه طالبان به فرودگاه پيشاور حمله كرده و دولت اعلام كرد 11 نفر از  حمله كننده گان ازبك بوده و نه طالبان پاكستان مساله اي مطرح شده است كه چرا چنين جمله اي در فرودگاه غير نظامي صورت گرفته است. اما اين بحث وجود دارد كه ارتش در حال متمركز كردن نيرو در اين منطقه بوده و خود را براي حمله گسترده به وزيرستان شمالي آماده مي كرد و طالبان هم پيش دستي كرد و حمله را انجام داد كه تا حدودي ضربه به ارتش و مانع از حمله ارتش به وزيرستان شوند. همچنين با حملات بعدي به اجتماع حزب عوامي ملي ترور  چند مقام  ايالتي از جمله بشير احمد بيلور وزیر ارشد يا معاون سروزير ايالت پختونخواه نشان داد كه اجازه نمي دهد  احزاب سكولار در ايالت خيبر پختونخواه اجتماع تشكيل دهند و قدرت يابند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: هر گونه حمله ارتش پاكستان به وزيرستان چه رابطه اي با فشارهاي امريكا به اسلام آباد دارد؟

امريكايي ها در سال 2014 مي خواهند كه از افغانستان بيرون روند و تاقبل از آن بايد راه حلي براي صلح در افغانستان بيابند. بنابراين واشنگتن با سياست هويج و چماق با پاكستان برخود ميكنند. يعني اكنون اعلام كرده اند مشروط به ورود به وزيرستان 600 ميليون دلار به ارتش كمك مالي ميكنند. به نظر من مساله بسيار جدي است. چرا كه با توجه به فشارهاي امريكا پاكستاني ها  نمي توانند بيش از اين فشارها را تحمل كنند و اگر با واشنگتن كنار نيايند احتمال ورود ارتش امريكا يا ناتو به وزيرستان و نقض حاكميت ملي پاكستان و وجد دارد. ورود زميني به وزيرستان با حمايت ارتش افغانستان خواهد بود و با توجه به ادعاي كابل به اين سوي ديورند دارد بازگشت اين مناطق به پاكستان غير ممكن است. لذا با توجه به مذكرات اخير مقامات امنيتي امريكا و رئيس آي اس آي پاكستان دو راه هماهنگي با امريكا و يا اقدام امريكا و احتمال تجزيه پاكستان مطرح شده است. حتي اين بحث كه كريدوري در اختيار القاعده قرار گيرد تا  نيروهايش را از راه دريا به كشورهاي عربي برند به بن بست رسيده و به مرحله جنگ تمام عيار رسيده است. اكنون نيز نشانه هاي تمركز نيرو وجود دارد و حمله گسترده ارتش به وزيرستان شمالي و جنوبي به شكل مقدماتي شروع شده و تست هايي هم انجام شده است.

 گذشته از اين از يك سو ارتش و دولت پاكستان زير فشار امريكا ناچار از اعزام ارتش به وزيرستان شمالي هستند و  از سوي ديگر هم طالبان به دنبال آن هستند كه قدرت را در ايالتهاي قومي طالبانيزه كنند و حتي تمام پاكستان را تصرف كنند. لذا طالبان محلي و تحريك طالبان پاكستان بر آنند كه احزاب ملي در مناطق قومي قدرت گيرند و همچنين به افزايش قدرت خويش بپردازند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: چندي پيش بشیر بلور وزیر ترور شده و ارشد دولت ایالتی خیبر پختونخواه گفته است تروریست‌های کل جهان در منطقه ما  پاکستان حضور  و تروریست‌هایی خارجی از کشورهای ازبکستان، داغستان، تاجیکستان و دیگر کشورها حضور داشته و جمعیت آن‌ها نسبت به مردم بومی بیشتر شده است. در شرايط كنوني وضعيت گروه هاي تندرو و القاعده اي معارض در مناطق قبايلي و پشتون نشين پاكستان چگونه است؟

اكنون تمام گروه هاي تندرو در وزيرستان جمع هستند. جدا از القاعده، لشكر طيبه، حزب المجاهيد كشميري، سپاه صحابه پاكستان، نهضت اسلامي ازبكستان، جماعت اسلامي اندونزي و مالزي، نهضت اسلامي تركستان سينگ كيانگ و… در اين منطقه  جاي پاي مشخص دارند و اگر ارتش به اين منطقه حمله كند جنگ تمام عياري را انجام ميدهند. يعني اين گروه ها احساس مي كنند جنگ سرنوشت سازي را در پيش دارند. لذا از نظر تاكتييكي صلاح ديده اند كه قبل از شروع جنگ توسط ارتش در وزيرستان شروع به جنگ با ارتش و درگيري در خارج از منطقه وزيرستان و در مناطق مختلف پاكستان كنند. يعني جنگ را به زمين حريف مي برند. در  مقابل دستگاه هاي امنيتي پاكستان هم (كه قبلا با اين گروه ها همكاري نزديك داشت) اكنون به دليل فشار امريكا تلاش ميكند اين گروه ها را مضمحل كند. اما از ديد گروه ها اين رويكرد خيانت تلقي ميشود و مصمم به جنگ با ارتش پاكستان هستند. در اين بين ارتش پاكستان ارتشي حرفه اي و قدرتمند است، ولي در جنگي چريكي آسيب پذير است. چنانچه ترور بلور نشان داد كه بالاترين مقامات در حال ترور هستند.

 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: افتخار حسین وزیر اطلاع رسانی ایالت خیبر پختونخواه گفته است طالبان پاکستان اکنون دیگر به اندازه گذشته نیروی زیادی در اختیار ندارند و به همین جهت از نیروهای عضو سایر گروه‌های شبه‌نظامی استفاده می‌کنند. آيا مي توان گفت تغييري در قدرت طالبان و همگراي با سازمان هاي تندرو خارجي حاضر پاكستان صورت گرفته است؟

من به اين سخنان خوشبين نيستم و بيشتر تبليغاتي است. حقيقت آن است كه تحريك طالبان نشان داده است نيرويي است كه در محاسبات نظامي وزنه است. يعني هر چند در مقابل نيروهاي منظم ارتش ضعيف باشد، اما در رويارويي چريكي شرايط ويژه خود را دارد. در اين حال گروههاي عرب افغان و القاعده اكنون فكر مي كنند مي كنند كه ارتش در حال خيانت به آنان است. گذشته از اين بارها ديده ايم ازبك ها و چچن ها در كنار طالبان افغانستان و محلي پاكستان بوده اند. لذا همكاري سازمان هاي تندرو با تحريك طالبان همچنان باقي است و به شكل جدي با هم همكاري مي كنند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا در شرايط كنوني تقسيم طالبان به افغانستاني و پاكستاني مد نظر مقامات پاكستاني است؟

قبلا طرح هايي وجود داشت و تلاش مي كرد كه طالبان افغانستان را از القاعده و تحريك طالبان افغانستان را از شبكه حقاني جدا كنند اما به جايي نرسيد. يعني هر چند تفاوت هايي بين اهداف طالبان افغانستان و تحريك پاكستان وجود دارد اما همچون طالبان پاكستاني كه به دنبال طالبانيزه كرده قدرت در اسلام آباد يا پختونخواه و يا بلوچستان هست طالبان افغاني نيز همين انديشه را دارد. بنابراين از جهاتي شايد هدف مشتركي ندارند، اما در شرايط نوين باهم همكاري مي كنند و ترديدي در اين مورد وجود ندارد. گذشته از اين طالبانيزم تفكر جاافتاده اي در منطقه و جامعه پشتون و بلوچ است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا ممكن است پاكستان بخواهد از راه  شبه‌نظامیان همسو با دولت در مناطق قبایلی پاکستان و در منطقه  «وزیرستان جنوبی» به مقابله گسترده با طالبان و متحدان آن بپردازد؟

زماني كه پترائوس در افغانستان فرمانده نظامي ناتو بود طرحي مطرح كرد كه در افغانستان و پاكستان لشگر قبيله اي تشكيل گردد و گروه هاي هوادار دولت مركزي آموزش داده شوند. حتي ارتش پاكستان برخي گروه هاي قومي را تسليح كرد و اكنون نيز برخي قبايل نيز چنين نقشي را دارند. اما طرف مقابل يا طالبان سخت با اين گروهها برخورد كرد و در اجتماعات آنها بمب گذاري و سران قبايل را ترور كرد. چنانچه ملاحظه شد كه عملا اين گروهها داراي توان لازم براي مقابله با تحريك طالبان و القاعده نيستند. يعني اكنون هم هر چند ارتش ممكن است در كنار  و با پوشش آنها آغاز به عمليات كرده و خود به پوشش هوايي و …بپردازد، اما واقعيت آن است اين نيروها نمي تواند جايگزين ارتش در مناطق شوند. گذشته از اين نيز نشانه هايي وجود دارد كه سران قبايل ترديدهايي در مورد همكاري با دولت و خطر درگيري در جنگي قبيله اي و پشتوني دارند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: پيامدهاي هر گونه حمله ارتش به وزيرستان در سطح داخلي پاكستان چيست؟

تجربه ارتش پاكستان در دره سوات، تصرف آن و خروج و عدم توان نگه داري و عقب نشيتي نيروهاي چريكي به مناطق كوهستاني و.. احتمال وقوع اين وضعيت را در وزيرستان بالا مي برد.  در صورت حمله متمركز ارتش در وزيرستان چون اين منطقه كوهستاني است نيروهاي چريكي متمركز در اين مناطق به گروه هاي ده نفره،  پنج نفره و يا…تجزيه شده و خود را حفظ كرده با خروج ارتش شروع به عمليات ايذايي مي كنند. در اين حال بوميان منطقه هم بيشتر هواداران سازمان القاعده و گروه هاي افراطي هستند. تحريك طالبان هم در اين منطقه كار فرهنگي كرده و دولت هم نمي تواند خودمختاري اين مناطق را ناديده گيرد. لذا خطر درگير شدن در جنگي تمام عيار وجود دارد و در صورت حمله هوايي خطر تلفات بالاي غير نظاميان وجود دارد. همچنين ممكن است چريك ها به شهرهاي بزرگ مانند كراچي، كويته و… روند و ناامن سازند. در اين شرايط پاكستان در شرايط سختي است و از يك طرف فشار براي عميات و از طرفي واقعيتهايي براي عدم حمله به وزيرستان وجود دارد.

گذشته از اين تجريه نشان داده كه دولت مركزي پاكستان نمي تواند اين مناطق را تحت كنترل كامل در بياورد (تجربه سوات). در اين حال حضور دولت در شرايط كنوي دراين مناطق سخت است مگر آنكه برنامه ريزي بلندمدتي با حضور رسانه ها، آموزش و… انجام گيرد و طبقه متوسطي شكل گيرد كه منافع خود را با دولت مركزي همخوان كند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح:  بعد از حملات اخیر شبه‌نظامیان به مقرهای نظامی پاکستان ارتش و ترور بشیر احمد، بیلور معاون سروزیر ایالت خیبر پختونخواه در جریان حمله انتحاری هر گونه تصمیم به انجام عملیات نظامی دولت پاکستان علیه «طالبان» و «القاعده» در مناطق قبايلي و وزيرستان چه تاثيري بر مرز با افغانستان دارد؟

 مناطق قبايلي قبل از تسلط انگليسي ها و در دوران گذشته (يعني در دوران صفوي ايران ، گوركاني هند و انگليسي ها) قبيله نشين ، نواب نشين يا شاهزاده نشين بوده اند. بعد از تاسيس پاكستان هم  به شكل سابق باقي مانده و با خودمختاري جز دولت اسلام آباد هستند. اين ساختار قدرت به گونه اي است كه دخالت از بيرون را نمي پذيرذ. همچنين اين مناطق با خوست، كنر و پكتيا افغانستان هم مرز هستند و براي اين قبايل محدوديتي وجود ندارد و در طول مرز در حركت هستند. همچنين برخي قبايل در دو  طرف مرز هستند و نمي توان آنها را از هم جدا كرد. لذا هر گونه بحران در اين منطقه به مرزهاي افغانستان هم سرايت مي كند.

 

گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش

 

مطالب مرتبط