مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سوريه و پيامدهاي استفاده از سلاح هاي کشتار جمعی دکتر محمد مهدی مظاهری

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

 

انفجار تسلیحات شیمیایی در ادلب و پس از آن حمله امريكا به سوريه در حالي است كه تحولات اخير سوريه ميتوان آغاز نويني براي بازيگري امريكا و غرب در بحران سوريه باشد. گفتگوي زير به بررسي سوريه و پيامدهاي استفاده از سلاح هاي کشتار جمعی و تاثير آن بر كنشگري غرب در اين بحران پرداخته است.

 

واژگان كليدي: سوريه، پيامد، سلاح شيميايي، کشتار جمعی

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: علل و عوامل انفجار تسلیحات شیمیایی در ادلب چیست و آیا این امر آغاز تحول نوین در سوریه است؟

در رابطه با انفجارهای صورت گرفته و پیامدهای ناشی از آن حدس و گمانهای مختلفی از سوی موافقان و مخالفان بشار اسد عنوان می شود؛ در حالی که مخالفان اسد کوشیدند با همراهی کشورهای حامی منطقه ای و بین المللی خود این فاجعه انسانی را دولت اسد و استفاده او از سلاحهای شیمیایی نسبت دهند، بشار اسد قاطعانه چنین ادعاهایی را دروغ و صحنه سازی مخالفان برای فرار از اتهام جنایات جنگی و فراهم ساختن شرایطی برای مداخله قدرتهای فرا منطقه ای در بحران سوریه می داند. دولت روسیه نیز که در سالهای گذشته وظیفه خلع سلاح شیمیایی دولت سوریه را بر عهده داشته و اکنون نیز نقشی فعال و فراگیر در جنگ سوریه دارد اعلام کرده است که دلیل این انفجار، حمله جنگنده های سوری به یک انبار بزرگ تسلیحات متعلق به تروریست ها در منطقۀ خان شیخون در ریف ادلب بوده است که در آن،  افزون بر حجم عظیمی از تجهیزات جنگی، تسلیحات شیمیایی منتقل شده از عراق نیز وجود داشته است. این انبار به عنوان محل تولید بمب های حاوی مواد شیمیایی توسط نیروهای مخالف اسد استفاده می شده و مواد سمی منهدم شده در بمبارن نیروی هوایی سوریه، پیش از این توسط تروریست ها در حلب استفاده می شد.
بنابراین تا زمانی که جامعه جهانی و نهادهای بین المللی با تشکیل کمیته حقیقت یاب در سوریه موافقت نکرده اند، منطقی تر آن است که نظر دولتهای رسمی و تأثیر گذار در در بحران سوریه را به رسمیت بشناسیم تا دیدگاه افراد شورشی مخالف دولت را.

اما در رابطه با اینکه آیا این امر آغاز تحول نوین در سوریه است باید گفت مخالفان اسد، برخی کشورهای منطقه و رسانه های مغرض غربی و عربی و البته رئیس جمهور تازه کار آمریکا تمام تلاش خود را انجام دادند تا از این حادثه برای تغییر شرایط میدانی سوریه که دولت در آن دست بالا را دارد استفاده کنند و بشار اسد را از قدرت خلع کنند ؛ اما حداقل تا کنون به دلیل حمایتهای روسیه و ایران چنین اتفاقی نیفتاده است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: پیامدهای انفجار تسلیحات شیمیایی و سپس حمله آمریکا در حوزه داخلی برای سوریه چیست؟

حربه مخالفان اسد در جریان این انفجار شیمیایی این بوده است که جنایتی ضد بشری را به او نسبت دهند و از این طریق حمایتهای بین المللی برای برکناری اسد را جلب کنند. حال تا اسد بخواهد ثابت کند که این انفجار شیمیایی نه کار نیروهای نظامی او بلکه ناشی از تخلفات مخالفان بوده، رسانه های غربی- عربی افکار عمومی جهانی را بر علیه او تحریک کرده اند و سیاستمدار بی تجربه و منفعلی همچون ترامپ هم با اقدامات نظامی به سوریه موافقت می کند؛ که دقیقا همینطور هم شد.  بنابراین در چنین شرایطی که دروغ پردازی و احساسات   گرایی جای منطق و حقیقت جویی را گرفته است، طبیعی است که در کوتاه مدت موضع بشار اسد در صحنه داخلی سوریه و نیز عرصه بین المللی تضعیف و از سرعت و شدت عملیاتها برای آزاد سازی مناطق تحت کنترل شورشیان کاسته می شود. ضمن اینکه وقت و انرژی دولت سوریه که باید برای مبارزه با داعش به کار گرفته می شد، در چنین شرایطی در راه تبرئه دولت از حمله شیمیایی و آشکار کردن تله های مخالفان مصروف خواهد شد و این امر می تواند قدرت و موقعیت شورشیان و داعش را حداقل در برهه کنونی تقویت کرده و احتمال اشغال مناطق بیشتر از سوی آنها را افزایش می دهد. نکته تأسف بار دیگر این است که پایگاه الشعیرات که از سوی آمریکا مورد حمله قرار گرفت، مهمترین پایگاه نیروی هوایی ارتش سوریه و دومین پایگاه نظامی روسیه برای بمباران داعش بود که تخریب و غیرعملیاتی شدن آن به داعش فرصت بازسازی و تجدید قوا می دهد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: توانایی داعش و جریانهای دیگر مخالف و تندرو در حوزه سلاحهای شیمیایی  و کشتار جمعی چگونه است؟

ارائه پاسخی دقیق به این سؤال به دلیل امنیتی بودن مسأله سلاحهای شیمیایی و در نتیجه عدم ارائه آماری قطعی در مورد دسترسی گروههای تندرو به این تسلیحات تا حد زیادی امکان پذیر نیست. با این وجود اخبار و اطلاعاتی که از سوی مقامات رسمی برخی کشورها که در حال مقابله با داعش هستند، فاش می شود نشان از دسترسی خطرناک داعش و برخی نیروهای تندرو دیگر در منطقه به تسلیحات شیمیایی  دارد. نقطه آغاز این خطر نیز زمانی بود که داعش در سال 2014 میلادی موصل  عراق را تصرف کرد و به آزمایشگاهی پیشرفته در این شهر دست یافت که حدود 40 کیلوگرم اورانیوم در آن موجود بود. پس از آن بود که نماینده سازمان ملل در عراق اعلام کرد گروه‌های تروریستی کنترل مواد اتمی موجود در سایت‌هایی را که از کنترل دولت خارج شده، به دست گرفته‌اند و می‌توانند از انها برای ساخت سلاح‌های کشتار جمعی ، بمب‌ها و تسلیحات شیمیایی و آموزش نیروی متخصص در ساخت بمب استفاده کنند. با توجه به تحرکات گسترده داعش در مرزها و شهرهای عراق و سوریه  و نیز تلاشهای دولت عراق جهت آزاد سازی موصل، قابل پیش بینی است که این تسلیحات شیمیایی در بین تروریسهای منطقه در کشورهای مختلف توزیع شوند تا در مواقع لزوم به کار گرفته شوند. طبیعتا چنین شرایطی است که سبب شد تا لاوروف وزیر خارجه روسیه بعد از اشغال موصل  اعلام کند که «گروه های تروریستی توانایی علمی و عملی برای ساخت سلاح شیمیایی را از طریق به کار گیری متخصصین خارجی به دست آورده اند». بدون شک این امر می تواند زنگ خطری برای حامیان داعش و کشورهایی باشد که برکناری اسد را اولویت اول و مهمتر از مقابله با داعش می دانند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آیا سناریوهای مختلفی برای متهم کردن سوریه به استفاده از سلاح کشتار جمعی مد نظر غرب است؟

بله، همانگونه که اقدامات و تکاپوهای جبهه غربی- عربی در روزهای اخیر نشان داده است؛ طیفی از سناریوهای گوناگون همچون تخریب رسانه ای اسد، تلاش برای محکومیت دولت سوریه در شورای امنیت و عدم موافقت با تشکیل کمیته حقیقت یاب ، تبلیغ و تشویق حمله نظامی یکجانبه و فاقد مجوز آمریکا به سوریه برای تنبیه اسد و تلاش برای متقاعد کردن حامیان سوریه به دست کشیدن از حمایت اسد، مد نظر این جبهه بوده است. البته تا کنون بیشتر این سناریوها با شکست مواجه شده و به جز حمله نظامی آمریکا به پایگاه الشعیرات که به کشته شدن نه شهروند سوری منجر شد، با وتو و ایستادگی روسیه و البته حمایتهای جمهوری اسلامی ایران، جبهه غربی – عربی نتوانسته از ماجرای انفجار شیمیایی به نفع اغراض سیاسی خود بهره برداری کند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: تعامل یا همکاری روسیه- آمریکا در مورد استفاده از سلاح کشتار جمعی در سوريه چگونه خواهد بود و سناریوهای آینده آن چیست؟

سفر بی نتیجه اخیر رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا به مسکو که با هدف متقاعد کردن روسیه به قطع حمایتها از بشار اسد صورت گرفته بود نشان داد که در مقطع کنونی آمریکا و روسیه دارای منافع و اهداف مشترکی در سوریه نیستند و در نتیجه چشم انداز مثبتی از همکاری بین دو کشور به چشم نمی خورد. مقامات روسیه و آمریکا در طی این دیدار، بارها اعلام کردند که سردی روابط آنها در هیچ برهه ای به اندازه کنونی نبوده و شکاف و اختلاف بین آنها بسیار عمیق است. بنابراین در شرایطی که پوتین با پافشاری بر حمایش از اسد و اولویت دادن به جنگ با داعش، نشان داده است که همچون ترامپ شخصیتی بی ثبات و متزلزل ندارد و به راحتی حاضر به تغییر سیاستهای راهبردی کشورش در سوریه نیست، محتمل ترین سناریو این است که ترامپ که به گفته خودش پس از ده دقیقه صحبت با رئیس جمهور چین مواضعش راجع به چین و کره شمالی تغییر کرده، در مورد سوریه نیز پای صحبتهای پوتین یا مشاوران خود بنشیند و موضع کنونی اش در رابطه با برکناری اسد و سخت گیری نسبت به وی را تغییر داده و به دیدگاه قبلی اش یعنی اولویت جنگ با داعش برگردد. سناریوی دیگر می تواند ادامه همراهی ترامپ با جبهه غربی – عربی مخالف اسد و در نتیجه رویارویی بیشتر با سوریه و روسیه باشد که این امر شرایط میدانی سوریه را بیش از پیش پیچیده و چشم انداز صلح و ثبات در این کشور را هر چه بیشتر تیره خواهد کرد.   

مطالب مرتبط