مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویکرد ترکیه به کردهای سوریه و چشم انداز پیش رو

اشتراک

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

 

سوریه پس از کودتای 1954 سیاست عربی کردن(تعریب) را بدون در نظر گرفتن حقوق شهروندان غیر عرب و اقلیت های قومی-مذهبی ساکن در کشور پیاده سازی کرد. از آن زمان وضعیت کردها بسیار دگرگون شد به خصوص در 23 اگوست 1962 دولت سوریه مصوبه قانونی شماره 93 مبنی بر انجام آمارگیری فوق العاده یک روزه در استان حسکه واقع در شمال سوریه را صادر نمود که بر اساس این سرشماری کردها در یکی از این دسته ها  قرار گرفتند:

دسته نخست کردهایی که توانستند تابعیت سوری خود را ثابت  کنند. دسته دوم کردهایی که تابعیت سوری آنها لغو شد و توسط مقامات سوری به عنوان بیگانه ثبت شدند. این  دسته اجنبی یا اجانب نامیده شدند و از طریق سرشماری هزاران نفر از آنها رسما به عنوان اجنبی ثبت گردیدند که کردهای منطقه حسکه (جزیره) عموما از این دسته اند. دسته سوم کردهایی بودند که در سرشماری شرکت نکردند و ثبت نام نشده نام گرفتند اگرچه قبلا تابعیت سوری هم داشتند. در این برهه زمانی  شرایط به گونه ای  شد که تنها در طول یک روز بین 120000 تا 150000 کرد از تابعیت  سوریه محروم شدند.

در بین سال های 1963 تا 1965 بر بیشتر روستاها و بخش هایی از شهرهای کردنشین سیاست عربی کردن تحمیل شد. در نتیجه اسامی بسیاری از مناطقی که کردها در آن سکونت داشتند به عربی تغییر پیدا کرد و همچنین از اعطای شناسنامه به کردها خودداری شد به گونه ای که حدود 500 هزار کرد بدون شناسنامه شدند. در این میان شهر دیرک که نام آن از سوی  سوریه به آلماکیه تغییر داده شده است بیشترین میزان تعریب را داشته است. لازم به ذکر است شهر دیرک از این نظر که 60 درصد ذخایر نفت و گاز طبیعی سوریه را در خود جای داده است ثروتمندترین ناحیه کشور می باشد. 

طی دهه ها همچنان سیاست تبعیض در قبال کردها ادامه یافت که یکی از شدیدترین نمونه ها تداوم سیاست خشن  در برابر کردها واقعه استان حسکه است.  بر اساس حکم استانداری حسکه در سال 1986 کردها در محیط کار حق تکلم به زبان کردی را نداشتند. همچنین در سال 1988 حکومت  در حکم دیگری ضمن تصدیق حکم پیشین ممنوعیت استفاده از زبان های غیر عربی را در فستیوال ها، مراسم عروسی و هرگونه آوازخوانی اعلام کرد.  به طور کلی در دهه های 1980 و 1990 موجی از انفعال اجتماعی سیاسی بر مناطق کردنشین سوریه حاکم بود اما در سال 2004 رویدادهای ورزشی زمینه ساز تحولی بنیادین در مسئله کردهای سوریه شد. در جریان مسابقه فوتبال( 12 مارس 2004 ) در قامیشلو یک سری حوادث به وجود آمد که هنوز بسیاری از کردها با پیامدهای آن رو به رو هستند. تشویق بازیکنان مسابقه که بین یک تیم محلی و یک تیم از دیرالزور برگزار  می شد تبدیل به شعارهایی با مضامین سیاسی گردید که تنش بین هواداران دو تیم را افزایش داد. در نهایت درگیری هایی بین هواداران دو تیم روی داد و نیروهای امنیتی به شلیک گلوله به سوی هوادارن غیر مسلح پرداختند که در نتیجه 7 نفر کرد کشته و شمار زیادی زخمی شدند. روز بعد از این واقعه جمع زیادی از کردها در مراسم تشییع پیکر کشته شدگان شرکت کردند که مجددا منجر به برخورد میان نیروهای پلیس و مردم شد و در نتیجه چندین نفر کشته و زخمی شدند. در نتیجه این وقایع ناآرامی های قامیشلو به سایر شهرهای کردنشین شمال سوریه و حتی حلب و دمشق سرایت کرد و در نهایت با کشته شدن  دست کم 30 نفر و زخیم شدن 160  نفر موج اعتراضات خاتمه یافت.

البته پس از این حوادث به دلیل نبود رهبر و یا حزبی که نقش هدایت اعتراضات را بر عهده بگیرد بار دیگر نقش انفعالی کردها در سوریه ادامه یافت تا اینکه پس از جنگ داخلی 2011 در سوریه رقابت هویتی در برابر حکومت مرکزی بار دیگر نقش و جایگاه کردهای سوریه را در تاریخ معاصر این کشور برجسته نمود.

کردها به عنوان یکی از مهمترین گروه های پیروز در بحران سوریه به شمار می آیند زیرا با خروج نیروهای نظامی وابسته به حکومت مرکزی از نواحی کردنشین و نواحی نزدیک به مرزهای ترکیه در اواسط ژوئیه 2012 عملا حکومت مرکزی به صورت دوفاکتو کنترل این مناطق را به کردها سپرده است. بدین ترتیب کردها در مناطق تحت کنترل پایگاه ایست و بازرسی دایر کرده و پرچم خاص خود را به اهتزاز درآورده اند(1).

با این حال ترکیه تمایلی به چنین خودمختاری نشان نداد  این کشور به حملات هوایی علیه گروه‌های کرد مسلح در خارج از مناطق تحت کنترل خود ادامه می‌دهد. ترکیه با حضور مستمر خود در سوریه قصد دارد منطقه حائلی را حفظ کند که «پ‌ک‌ک» را از پایگاه‌های خارج از کشور محروم ‌نماید و به ظن خود از ظهور یک منطقه پیوسته از حکومت خودمختار کردها در آن سوی مرزها که می‌تواند درخواست‌ها برای تشکیل کشور مستقل را تشدید کند، جلوگیری ‌نماید(3).

از نظر کارشناسان هم اینک کردهای سوریه که طبق آمار حدود 2.5 میلیون هستند و در مناطق شمالی سوریه زندگی می کنند(5)، بین چکش ترکیه و سندان سوریه قرار گرفته اند . با این حال هم اینک اولویت ایالات متحده آمریکا این است که هر کاری را انجام دهد تا ترکیه را در اردوگاه ناتو در پس زمینه جنگ در اوکراین نگه دارد و در این معادله سرنوشت جمعیت کرد شمال سوریه مسئله اصلی آنها نیست. از آن سو، مسکو بر کردهای سوریه فشار می آورد تا به دمشق روی بیاورند و تاکید دارد که اگر این کار را انجام ندهند از هیچ گونه حمایت روسیه در برابر تهاجم ترکیه برخوردار نخواهند شد(4). 

 

چشم انداز

 

بی شک کاهش نیروهای ایالات متحده در سوریه، افزایش جاه طلبی های جهادگران افراطی و علاقمندی ترکیه برای تقویت نفوذ در شمال سوریه، آرمان کردها-تقسیم قدرت محلی- را در وضعیت مبهمی قرار خواهد داد. در این راستا به نظر نمی رسد که حکومت مرکزی سوریه بتواند فضای تنش زای شکل گرفته را به خوبی مدیریت و کنترل نماید. در این بین ترکیه-از جهت احیای امپراتوری عثمانی همچنین ملاحضات ژئواکونومیکی – به حضور خود در شمال سوریه ماهیت ناسیونالیستی می دهد و ترجیح خواهد داد با تضعیف وحدت بین گروه های مختلف کرد با ابزارهای غیرنظامی، از جمله ارائه اطلاعات نادرست تا اجبار اقتصادی، نظم مورد نظر خود را در مناطق کردنشین برپا نماید. بدین ترتیب در سال های آتی ترکیه از جایگاه و نقش بسیار اساسی به عنوان یک تأمین‌کننده امنیت در مناطق کردنشین شمال سوریه برخوردار خواهد شد.

اگرچه ترکیه با استفاده از ابزارها و تاکتیک های سعی دارد فشار مضاعفی را بر کردها وارد کند اما تداوم چنین محدودیت های صرفا به تقویت بی ثباتی و ناامنی کمک می نماید، ضمن اینکه رقابت های استراتژیک پنهان قدرت ها در مناطق کردنشین اساسا کردها را در حالت تدافعی قرار می دهد و فضا را همچنان متشنج تر خواهد کرد. هم اکنون سیاست های بازیگران منطقه ای نقش اساسی را در امور مناطق کردنشین سوریه بازی می کند، بدین ترتیب مناطق کردنشین سوریه در حال تجربه یک معضل امنیتی هستند که خطر تغییرات مرزی و بحران های قومی-مذهبی را افزایش می دهد. اگرچه با ظهور واقعیت های جدید ژئوپلیتیکی در منطقه دیگر نمی توان موضوع کردهای سوریه را به عنوان یک مسئله بحران زا در نظر گرفت، اما کماکان بهره گیری از کارت انسجام ملی-هویتی به عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی در معاملات سیاسی بازیگران منطقه ای تهدیدی طولانی مدت برای صلح و ثبات در مناطق کردنشین به شمار می رود.

 

کلید واژگان: سوریه, کرد, ترکیه, بحران, مریم وریج کاظمی

1– نصری، سلیمی؛ کردهای سوریه: الگوی سنجش وزن اقلیت،  فصلنامه روابط خارجی،1396، سال6، شماره2.

2-https://warontherocks.com/2023/01/a-new-path-for-syrias-kurds/

3-https://www.cfr.org/global-conflict-tracker/conflict/conflict-between-turkey-and-armed-kurdish-groups

4- https://geopolitique.eu/en/2023/03/04/iraq-and-syria-kurdish-autonomous-regions-under-threat

5-https://minorityrights.org/communities/kurds-5/

مطالب مرتبط