مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویکرد پیوستن اعضای ناراضی طالبان به داعش

اشتراک

مریم وریج کاظمی

 پژوهشگر ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح-  IPSC

رقابت مرگبار میان طالبان افغانستان و گروه دولت اسلامی داعش خراسان، باعث شکل گیری تبلیغات گسترده هر دو گروه نسبت به وفادار ماندن جهادگران از اندیشه های مقامات ارشد خود با پخش اعلامیه ها و سخنرانی های واعظین شده است. در نگاه نخست به نظر نمی رسید که داعش خراسان از بازیگران اصلی درگیری ها و تنش ها در افغانستان باشد، اما با وقوع عملیات انتحاری مختص به گرگ های تنهای داعش بخصوص از سال 2018 به این سو، این گروه تهدید بسیار بزرگ هم برای طالبان و هم دولت کنونی افغانستان به شمار می آید.

حملات تروریستی اغلب در مناطق شهری و مکان های پرتردد به طور مثال در پردیس دانشگاه کابل، طالبان افغانستان را نگران آینده قدرت رهبری خود کرده است. داعش خراسان تهدیدی طولانی مدت در روند دولت-ملت سازی افغانستان محسوب می شود، این موضوع نشان دهنده ماندگاری این گروه در صحنه عملیاتی افغانستان و نواحی سرحدی با پاکستان می باشد. با اینکه از زمان شکل گیری داعش خراسان در سال های 2014 و 2015، طالبان با این گروه رابطه نزدیکی داشت اما با فرایند گفتمان صلح و ثبات و انتقال قدرت بعضی از مناطق به طالبان، ورق طوری دیگر برگشت.

اگرچه هنوز توافق نامه بین ایالات متحده و رهبران طالبان نهایی نشده، اما اعتماد بین جریان اصلی طالبان و جهادگران عضو این گروه تقریبا از بین رفته است، زیرا کاملاً مشخص است که طالبان در مورد معامله با آمریکایی ها جدی هستند و آماده اند تا با افراط گرایان چه در داخل و یا خارج از افغانستان برخورد شدید کنند. برطبق این موضوع در ماههای اخیر از تعداد اعضاء طالبان افغانستان، انصراف های قابل توجهی به سمت داعش خراسان در نواحی شرق و شمال شرق صورت گرفته است. بدین ترتیب طالبان ناراضی از هر ابزاری استفاده می کنند تا خلاء های به وجود آمده را پر کنند حال این ابزار می تواند گروهی مانند القاعده باشد تا بازوهای متعدد داعش در منطقه.

در حال حاضر تنها گروه جهادی که به نظر می رسد قادر به گسترش صفوف خود و جذب نیرو از گروه های دیگر باشد گروه داعش خراسان است، اما اینکه آیا داعش خراسان می تواند هزاران طلبه جهادگر ناراضی را جذب کند کاملاً مشخص نیست و قطعا نیاز به بودجه قابل توجهی در صندوق های سرمایه گذاری خود خواهند داشت. شاید اگر حامیان خارجی طالبان آنها را در داعش خراسان حمایت کنند، این امر محقق شود، اما راهی برای گفتن اینکه آیا این اتفاق می افتد یا خیر وجود ندارد. اگر داعش خراسان در موقعیتی باشد که بتواند تعداد زیادی از اعضاء طالبان را جذب کند، علاوه بر تعداد قابل توجهی از طالبان پاکستان، جنبش اسلامی ترکستان و جهادگران دیگری که قبلاً آنها را جذب کرده بود، موضوع انتصابات داخلی نیز بوجود می آید. به عنوان مثال اگر زمانی سراج الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی طالبان، تصمیم بگیرد به داعش خراسان بپیوندد، مطمئناً انتظار دارد که موقعیت بسیار بالایی را در این گروه بدست آورد. این در حالیست که داعش خراسان یک سازمان متمرکز و سلسله مراتبی است و حقانی ها هرگز نمی پذیرند که تحت دستور شخص دیگری کار کنند. ضمن اینکه در اختیار گذاشتن پست و مقام های عالی برای همه اعضاء جدا شده از طالبان، چالش بسیار بزرگ در آینده خواهد بود.

در همین حال، بخشهای زیادی از طالبان از سالها قبل دستور مبارزه با داعش خراسان را نادیده می گرفتند. این امر در درجه اول در مورد شبکه حقانی است که با داعش خراسان توافق نامه همکاری در زمینه های مختلف از جمله برای انجام حملات تروریستی در پایتخت کابل دارد. همین مسئله در مورد قاری بریال، رهبر شورای شمال و چندین جبهه طالبان کوچک در شرق افغانستان نیز وجود دارد. تمام این گروهها برای حفظ قدرتشان با داعش و سایر سازمانهای جهادی مانند جنبش ترکستان و گروههای وابسته که رهبری طالبان برای سالها تلاش کرده است آنها را تحت فشار قرار دهد، پیوندهای عمیق دارند. اگر قرار باشد حقانی ها، بریال و جبهه های کوچکتر در آینده در طالبان بمانند، برای آنها قطع همکاری با داعش خراسان بسیار دشوار خواهد بود. آنها مطمئناً سعی در پناه دادن افراد و گروههای وابسته به داعش دارند و این باعث اصطکاک میان رهبران طالبان می شود. طالبان افغانستان به خوبی آگاه است که پس از توافق با آمریكا جنگ با نیروی های ناراضی خود در قالب داعش خراسان به اولویت بزرگتری برای آنها تبدیل خواهد شد و مشکلات فراوانی را پیش روی آنها قرار خواهد داد.

با آغاز گفتگوهای صلح افغانستان، داعش خراسان و طرفداران آن استراتژی بقاء را در پیش گرفتند. با این حال، یک گروه پیکارجو با عنوان مهاجیر همچنان فعالیت های محدودی انجام می دهد. شاخه مهاجر به عنوان یک شبکه تروریستی زیرزمینی، بدون پایگاه ثابت و با منابع مالی و نظامی ناچیز، فعالیت می کنند، اگرچه هنوز توسط بازوی تبلیغاتی داعش خراسان پشتیبانی می شوند. این گروه تحت فرماندهی شهب الدین مهاجیر، با قومیتی تاجیکی، است. مبارزان چریکی استخدام شده در این گروه آموزش های لازم را کسب می کنند و علیرغم محدودیت های ظاهری و شرایط ویژه، این گروه فعال داعش در افغانستان توانایی انجام برخی عملیاتهای پیچیده از جمله حمله به زندان بزرگ جلال آباد در شرق افغانستان را برای آزادی برخی از اعضاء خود انجام داده است.

سیاست جدید داعش خراسان بر وفاداری اعضای ارشد و فعالیت مخفیانه آنها تا زمانی که شرایط مناسب بوجود آید، است، اما تعداد زیادی از جمله شخصیت های ارشد به طور عجیبی خود را تسلیم طالبان کردند اگرچه تعدادی محدود به سمت دولت افغانستان تمایل پیدا می کنند. طالبان همچنان نگران شاخه های جدید داعش از این شبه نظامیان ناراضی تسلیم شده هستند. به ویژه در شمال افغانستان، مقامات طالبان بارها فرماندهانی را که مظنون به همکاری با داعش هستند را دستگیر و اخراج می کنند. با این حال وجود داعش باعث شده است که طالبان مواضع تندرویی را که به هر حال برای دستیابی به اهداف سیاسی دیرینه خود دنبال می کردند، را متعادل تر سازند. 

با این حال طالبان طرفدار جهاد در صورت امضای توافق با آمریکایی ها  با دو گزینه روبرو هستند: یا در داخل طالبان بمانند و به عنوان لابی گرانی سعی کنند تاثیر تحریم طالبان جهادگر را محدود نمایند؛ یا اینکه از عضویت در طالبان انصراف دهند و با دیگر گروهها مانند داعش خراسان اتحاد جهادی ایجاد کنند. 

به نظر می رسد گفتگوی های صلح طالبان، که از سوی بسیاری از اعضای آن نوعی عقب نشینی از اهداف جهاد علیه استعمار تلقی می شود به تقویت گروه افراط گرا داعش کمک می کند. داعش نیز با تبلیغات وسیع علیه رهبران مذاکره کننده طالبان با ایالات متحده، آنها را عروسک های خیمه شب بازی و خودفروختگانی توصیف می کنند که درصدد تخریب وجهه اسلام حقیقی هستند. این موضوع شکاف بزرگی میان رهبران طالبان افغانستان که اغلب از فرماندهان میدانی و جنگجو و جنگ طلب اند، بوجود آورده است. شکل گیری رقابت میان گروهی، ترویج سلفی گری مدرن، گسترش خشونت و درگیری، از پیامدهای اصلی این شکاف خواهد بود که البته رقابت میان قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای نظیر هند، چین، پاکستان و ایالات متحده در افغانستان می تواند به گسترش ناامنی شدت بخشد و هر یک از این نیروهای افراط گرا را با اهداف سیاسی-اقتصادی-امنیتی خود هماهنگ کنند.آنچه که مشخص است روند صلح افغانستان در سالهای آتی با مشکلات بی شماری مواجه خواهد شد که در نتیجه قدرت طلبی میان گروههای ناراضی و متعهد به طالبان ابعاد گسترده تری خواهد یافت، در نتیجه جنگ میان رهبران طالبان به تقویت و شکل گیری گروههای تروریستی جدید منجر می شود.

کلید واژگان: داعش خراسان,طالبان افغانستان, تروریسم, صلح, مریم وریج کاظمی

منابع:

مطالب مرتبط