مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روسیه و منافع امنیتی و نظامی و اقتصادی در شرق مدیترانه

اشتراک

معصومه محمدی
پژوهشگر حوزه اوراسیا
مرکز بین المللی مطالعات صلح–IPSC

«مدیترانه شرقی» اصطلاحی است که در یک دهه گذشته به شکلی رایج مورد استفاده قرار گرفته است. دلیل آن ادغام موضوعات در اروپا و خاورمیانه است که این مفهوم به مفهوم مهمی تبدیل شده است. میتوان  آنها را در موضوعاتی چون، کشف گاز طبیعی بزرگ در دریا در اسرائیل، مصر و قبرس به ترتیب در سال‌های 2009، 2011 و 2015، حضور نظامی روسیه در سوریه در سال 2015، که اولین بازگشت روسیه پس از شوروی به خاورمیانه را رقم زد و به آن پایگاهی برای تزریق نیروهای نیابتی به لیبی و جنوب صحرای آفریقا داد و ظهور ترکیه به عنوان یک قدرت تهاجمی و مداخله گر در خاورمیانه عربی، و همچنین دریای اژه و مدیترانه، با ادعای گسترده در مورد یک فلات ساحلی که تا جنوب و غرب آن گسترش می یابد،دانست. 1

قاطعیت روسیه در مدیترانه شرقی بخشی از استراتژی گسترده تر کرملین برای تضعیف انسجام سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اتحادیه اروپا (EU) و در نتیجه پیچیده کردن توانایی اتحاد غربی برای عملیات، برنامه ریزی و تدوین سیاست است. منافع کرملین در مدیترانه شرقی را میتوان در جهت افزایش وابستگی به گاز و جریان های مالی روسیه، پرورش نخبگان حکومتی، و مهار توانایی ناتو و تا حدی اتحادیه اروپا دانست. در حالی که تلاش‌های مسکو پس از حضور نظامی در سوریه اغلب به عنوان وسیله‌ای برای احراز مجدد موقعیت قدرت بزرگ روسیه توصیف شده است. رهبری روسیه در سوریه بخشی از تلاش گسترده‌تر با غرب بوده است که از اقیانوس اطلس تا غرب و از دریای سیاه و شمال آفریقا تا قطب شمال ادامه دارد.

این موضوع قطعاً در ترکیه، یونان و قبرس نیز صدق می کند . سه کشور آسیب پذیر در برابر عملیات نفوذ روسیه در منطقه که به دلایل ترکیبی از نزدیکی نسبی جغرافیایی به روسیه، میراث فرهنگی و تاریخی مشترک، و نخبگانی که به مسکو نگریسته اند آنها را تحت الشعاع قرار داده است. فراتر از آن برای متعادل کردن سیاست خارجی کشورهای خود در منطقه ای که چیزی جز ناآرامی های اقتصادی، اختلافات مرزی و سرزمینی، جریان های مهاجرت، و ناامیدی فزاینده از اتحادیه اروپا و ایالات متحده، شکاف های متعددی را در داخل و بین این سه کشور ایجاد کرده و آنها را به اهدافی پذیرا برای روسیه تبدیل کرده است. در حالیکه کشورهای مدیترانه شرقی به شدت به هیدروکربن های روسیه وابسته هستند و مشتاق جذب سرمایه گذاری و گردشگران روسی هستند.

این تحولات منجر به تشدید درگیری ها در منطقه شده است، اما برخی از موارد همکاری بین منطقه ای بی سابقه و چشم انداز فرصت هایی برای پیشبرد منافع ایالات متحده را نیز در پی داشته است. به عنوان مثال، کشورهای یونان و قبرس ابتکار عمل برای تشکیل گروه های سه جانبه جداگانه با اسرائیل، مصر، اردن و هند را بر عهده گرفته اند. این «سه‌جانبه‌ها» هسته بالقوه سرمایه‌گذاری‌های فرامنطقه‌ای و تعاونی بسیار گسترده‌تر را تشکیل می‌دهند. یکی دیگر از گروه‌های مهم بین منطقه‌ای، مجمع گاز مدیترانه شرقی (EMGF) است که توسط مصر ریاست و راه‌اندازی می‌شود و میدان گازی آن بزرگترین میدان گازی مدیترانه شرقی است. EMGF که تا کنون عمدتاً یک فروشگاه برای تقویت همکاری منطقه ای در توسعه انرژی پیش بینی شده است. شاید جالب ترین جنبه آن عضویت آن باشد: سه کشور اتحادیه اروپا (یونان، قبرس، ایتالیا)، دو کشور عربی (مصر و اردن)، اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین. فرانسه و ایالات متحده ناظر هستند.2

با این حال، عملیات نفوذ روسیه در دهه گذشته منجر به این شده است که ترکیه، یونان و قبرس به عنوان حلقه های ضعیف در ناتو یا اتحادیه اروپا شناخته شوند، به ویژه در مورد مسائل کلیدی که مورد توجه مسکو است که شامل: گسترش سازمان های سیاسی و امنیتی غربی، تحریم های اتحادیه اروپا، و ترویج دموکراسی و حکومت داری خوب است. در حالی که رفتار برخی از این کشورها در برخی مواقع برای واشنگتن و بروکسل آزاردهنده بوده است، تعامل کرملین در آنجا باعث نشده است که هیچ یک از آنها به طور رسمی از شرکای غربی خود جدا شوند، اگرچه تنش ها میان این کشورها و ترکیه همچنان در حال افزایش است.

در مارس 2014، در بحبوحه بحران اوکراین، رئیس جمهور باراک اوباما ادعا کرد که روسیه صرفا یک “قدرت منطقه ای” است. اما شرق مدیترانه شاهد این بوده است که روسیه چگونه جایگاه خود را در عرصه بین‌الملل در آن زمان افزایش داده است. دولت‌های قبرس، یونان و مصر مسکو را وزنه‌ای در برابر غرب می‌دانستند و در مذاکرات خود با بروکسل و واشنگتن از کارت روسیه استفاده کردند. روسیه نیز به نوبه خود در سوریه اولین حضور نظامی خود را در خارج از مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق پس از پایان جنگ سرد انجام داده است. فرافکنی قدرت نظامی و دیپلماتیک روسیه در مدیترانه نشان‌دهنده دوران جدیدی در روابط روسیه و غرب است و سناریوی جدیدی از رقابت ژئوپلیتیکی را که فراتر از “غریبه نزدیک” روسیه است، باز می‌کند.3

روسیه از ابزاری چون میراث فرهنگی و مذهبی مشترک، همراه با احساسات ضد آمریکایی یا اروپایی بدبینانه برای پرورش نفوذ خود در منطقه استفاده کرده است و اینکه آیا همیشه موفق بوده یا نبوده خود جای سوال دارد. روسیه در جستجوی فرصت هایی برای تعامل با منطقه، پرورش تصمیم گیرندگان سیاسی، اقتصادی، مذهبی یا فرهنگی در هر سه کشور ماهر و موفق بوده است. اکنون در شرق مدیترانه حضور آشکاری دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت. روسیه توانسته است اختلافات خود با ترکیه را برای ایجاد یک محل اقامت کارآمد، هرچند اغلب ناراضی، در سوریه و قفقاز جنوبی تقسیم کند، حتی در شرایطی که این دو کشور عمدتاً به عنوان رقبا در لیبی و اوکراین عمل می کنند. خرید سامانه موشکی اس-400 روسیه توسط آنکارا، اصطکاک با واشنگتن را تشدید کرد، ناتو را وارد یک بحران داخلی کرد و منجر به اخراج ترکیه از برنامه های موشکی F-35 و پاتریوت شد. برای روسیه، این فروش نه تنها یک برد نمادین برای صنعت تسلیحات این کشور بود بلکه روسیه موفق شد شکاف هایی را در اتحاد غربی ایجاد و برنامه های توسعه تسلیحات خود را پیچیده کند. با این وجود، اگرچه روابط روسیه و ترکیه ممکن است قوی به نظر برسد، اما نه عمیق و نه گسترده، و تا حد زیادی به رهبران دو کشور وابسته است.

تعامل روسیه با یونان کمتر موفق بوده است. آتن که زمانی به عنوان اسب تروای مسکو در اروپا توصیف می‌شد، پس از افشای تلاش‌های روسیه در سال 2018 برای مداخله در سیاست یونان و بهبود نزدیکی خود با مقدونیه شمالی، به شدت به سمت شرکای اروپایی و ناتو خود برگشت. مسکو علیرغم وعده هایش برای کمک مالی، فاقد نفوذ اقتصادی برای کمک به مقابله با بحران مالی یک دهه یونان است.یونان مصداق بارز نفوذ روسیه است، اما مسکو هنوز ابزارهایی چون هیدروکربن‌ها و پیوندهای فرهنگی دارد که در صورت به وجود آمدن فرصت‌های آینده، می‌تواند در این کشور استفاده کند.4

قبرس نیز نسبت به تقویت روابط امنیتی روسیه با ترکیه که راه را برای همکاری نظامی بیشتر با ایالات متحده، فرانسه و دیگر متحدان غربی باز کرده است، محتاط است. روسیه گسترش فرهنگی خود را به این کشور افزایش داده است، اما بیشتر این امر به سمت جامعه رو به رشد مهاجران روسی زبان است.

در مجموع،  چنین می توان اذعان داشت توانمندی‌های روسیه در مدیترانه شرقی بسیار کم است و عمدتاً مبتنی بر دیپلماسی نمادین، انرژی، وعده‌های مالی و توانایی پرورش نخبگان است که برخی از آنها کاملا مشتاق تعامل با مسکو برای منافع شخصی یا سیاسی هستند. اما اگر اهداف اصلی روسیه ایجاد شکاف در غرب، تقویت آسیب‌پذیری‌ها در مقابل ناتو در جناح جنوبی و دیده شدن به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای باشد، به ویژه با توجه به پتانسیل اقتصادی محدود و چالش‌هایی که با آن مواجه است، موفقیت‌هایی کسب کرده است. روسیه همچنین می‌خواهد به عنوان میانجی در مناقشات منطقه‌ای بر سر میز بنشیند، اما این عمدتاً برای حفظ منافع خود به جای ارائه راه‌حل‌های پایدار است. در واقع مسکو به احتمال زیاد از این چالش ها برای منافع اقتصادی یا ژئوپلیتیکی استفاده می کند تا تلاش برای رفع آنها.

برای مدیریت قاطعیت روسیه در مدیترانه شرقی، ناتو و اتحادیه اروپا باید از تلاش برای مبارزه با هر نمونه از فعالیت های روسیه در آنجا دور شوند، چرا که همه فعالیت های مسکو در مدیترانه شرقی بدخواهانه نیستند. در عوض، آنها باید برای تقویت انعطاف‌پذیری محلی و ایجاد ثبات در کشورهای مدیترانه گسترده‌تر مانند لبنان، لیبی و سوریه تلاش کنند. آنها همچنین باید به ترکیه، یونان و قبرس کمک کنند تا چالش های اقتصادی، حکومتی، سیاسی و امنیتی خود را حل کنند.5

تلاش های روسیه برای گسترش نفوذ خود در ترکیه، یونان و قبرس به ثمر نشسته و به این کشور کمک کرده تا قدرت خود را در اروپا و خاورمیانه گسترش دهد. این سه کشور واردکنندگان اصلی انرژی روسیه هستند که روابط بلندمدتی ایجاد کرده است که مستلزم تعامل با مسکو و تثبیت روابط است. با این حال، چیزهای بیشتری وجود دارد که روسیه را از این کشورها جدا می کند تا اینکه آنها را متحد کند. رویکرد روسیه عمدتا فرصت طلبانه است و از مشکلات و بی ثباتی محلی بهره می برد. این کشور خواهان حضور در هر بحثی در مورد مسائل منطقه ای است، اما لزوماً قادر به ارائه راه حل در تمامی مشکلات منطقه ای نیست.

روسیه مایل نیست با ناتو یا اتحادیه اروپا در شرق مدیترانه رودررو شود. در عوض می‌خواهد توانایی غرب برای تسلط بر منطقه، ایفای نقش به عنوان تنها داور آن، یا ترویج ارزش‌های لیبرال دموکراتیک را در آنجا پیچیده کند. تعامل با ترکیه، یونان و قبرس با توجه به منابع مالی محدود مسکو نسبتاً موفق بوده است. هر سه کشور به‌عنوان حلقه‌های ضعیف غرب توصیف شده‌اند، اما روسیه پیشنهاد چندانی به آنها نداده و منافع استراتژیک آنها متفاوت است. روابط تاکتیکی است نه استراتژیک.

در یونان، جایی که تلاش‌های این کشور برای خرابکاری در توافق پرسپا منجر به بحران در روابط شد، روسیه بیش از حد عمل کرد. تنش‌های یونان و ترکیه در سال 2020 احتمالاً تعادل مجدد آتن را نیز تسهیل کرده است. به نظر می رسد همین امر در قبرس نیز اتفاق می افتد، زیرا روابط امنیتی آن با ایالات متحده در حال افزایش است در حالی که خرید تسلیحات روسیه کاهش یافته است. در حالی که جریان‌های مالی روسیه نیکوزیا را دوستانه و برای همکاری امنیتی باز نگه می‌دارد، سپرده‌گذاران روسی از جمله بیشترین آسیب‌دیدگان در بحران مالی این کشور بودند. وقتی نوبت به امنیت منطقه می‌رسد، قبرس رسماً مانند دوران جنگ سرد، بدون تعهد باقی می‌ماند، اگرچه از روابط امنیتی دوجانبه قوی با یونان و میزبان پایگاه‌های بریتانیا برخوردار است.

روسیه بیشترین موفقیت را در تعامل با ترکیه به دست آورده است، اگرچه این رابطه نیز معاملاتی است و فاقد ارزش نهادی است. تمرکز کرملین بر پرورش اردوغان است. این دو دولت در برخی مسائل شریک هستند . در بیشتر موارد آنها تفاوت های خود را تقسیم می کنند. با این حال، هر دو آرزو دارند هژمون های منطقه ای در همان مناطق باشند. با این وجود، همکاری امنیتی روسیه و ترکیه عملیات، برنامه ریزی و توسعه تسلیحات ناتو را پیچیده کرده است.6

در مجموع، توانایی‌های روسیه در مدیترانه شرقی بسیار کم است و عمدتاً مبتنی بر دیپلماسی نمادین و جریان‌های انرژی و مالی است. وابستگی منطقه به انرژی روسیه رو به کاهش است و کرملین هنوز به بسیاری از وعده‌های بلند خود مبنی بر سرمایه‌گذاری یا کاهش بدهی‌ها عمل نکرده است و جایگزین‌های عمدتا نمادین ارائه می‌کند. هدف اصلی روسیه ایجاد شکاف ها و مشکلات در غرب و دیده شدن به عنوان یک بازیگر منطقه ای است. این کار را به طور موثر انجام داده است. شرق مدیترانه با چالش های متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی مواجه است و مسکو به دنبال بهره برداری از آنهاست. ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ناتو به جای صرفاً عقب راندن در هر نمونه از قاطعیت روسیه (که همه آنها بدخواهانه نیستند)، باید روی برخی از این چالش ها تمرکز کنند.

منابع:

1https://www.americanprogress.org/article/opportunities-and-challenges-in-the-eastern-mediterranean-examining-u-s-interests-and-regional-cooperation

2 “Cyprus Orthodox Church Backs Ukrainian Church’s Independence,” ABC News, November 25, 2020, https://abcnews.go.com/International/wireStory/cyprus-orthodox-church-backs-ukrainian-churchs-independence-74399252; Menalaos Hadjicostas, “Cypriot to Russian Church: Keep Out of Breakaway North,” ABC News, September 6, 2019 https://abcnews.go.com/International/wireStory/cypriot-russian-church-breakaway-north-65433492.

3 Valerie Insinna, “Turkey’s removal from F-35 program to cause hike in engine prices” Defense News, April 24, 2021. https://www.defensenews.com/air/2021/04/23/turkeys-removal-from-f-35-program-to-cause-hike-in-engine-price/.

4https://carnegieendowment.org/2021/06/28/difficult-balancing-act-russia-s-role-in-eastern-mediterranean-pub-84847

5https://www.cnn.com/2022/04/11/middleeast/mideast-summary-04-11-2022-intl/index.html.

6https://cepa.org/russias-eastern-mediterranean-partners-go-slow-on-war/

واژگان كليدي:روسیه , منافع, امنیتی , نظام, اقتصادی ,شرق مدیترانه

مطالب مرتبط