مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دیدگاهی رئالیستی به جنگ اوکراین و روسیه 

اشتراک

دکتر مریم خالقی نژاد 

تحلیلگر مسائل بین المللی

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

حمله روسیه به قسمتی از خاک اوکراین و اعلام استقلال دونتسک و لوهانسک همراهِ به رسمیت شناختن این استقلال از اوکراین توسط مسکو اکنون در صدر مسائل جهان قرار دارد. نگاه های مختلفی به این اقدام مسکو در عرصه بین المللی و منطقه ای وجود دارد از خیزش شرق تا مسائلی مانند داعیه امپراتوری شوروی توسط روسیه و باز پس گیری مناطق شوروی سابق و … را شاهد هستیم. اما ما در این تحلیل در پی نگاهی رئالیستی بر اساس برخی مولفه های نظریه رئالیسم به اتفاق اخیر هستیم.

در عرصه بین المللی امنیت و قدرت دو مفهومی لایتغیر هستند که در نگاه رئالیسم امنیت معنایی مطلق دارد و آن هم یعنی مصون ماندن از هرگونه تهدیدات، به طور کلی در چارچوب پارادایم واقع گرایی امنیت در اشکال سیاسی نظامی به صورت حمایت از مرزها و حفظ تمامیت ارضی و ارزش های یک دولت در مقابل خطرهای محیط بین المللی متخاصم تعریف می شود. در این رویکرد هدف اصلی کشورها نه امنیت بین المللی و حکومت جهانی بلکه بقای ملی است. در این نظریه مولفه های مختلف قدرت در تامین امنیت بسیار تاثیرگذار است . مکتب رئالیسم بیان می کند که دولت هایی که در پی امنیت هستند ممکن است به انجام اقداماتی بپردازند که به تعارض با دیگران منجر شود. از نگاه نو واقع گرایی هم تامین امنیت عالی ترین هدف تلقی میشود و دلایل زیادی وجود دارد که دولت ها به همسایه های خویش حمله می کنند ، امکان دارد به افزایش موقعیت قدرت خویش بیاندیشند و ممکن است خواهان دسترسی به منابع استراتژیک باشند و یا نگران قوی شدن همسایه خویش باشند.

در این تحلیل ما نه به دنبال توجیه کار روسیه و نه به دنبال محکومیت آن هستیم بلکه صرفا یکی از ابعاد و علت های این اقدام را با دیدگاهی رئالیستی مورد بررسی قرار می دهیم. 

شاید اولین احساس خطر را روسیه در سال 2014  و تغییر دولت اوکراین حس کرد، هنگامی که رئیس جمهور دوستدار مسکو در اوکراین در فوریه همان سال توسط تظاهرات گسترده از سمت خود برکنار شد و دولتی با سیاست هایی متفاوت روی کار آمد. تلقی سیاسی مسکو از دولت جدید آن بود که یک دموکراسی به ظاهر غربی است و قصد دارد از مدار مسکو خارج شود در طول تاریخ اوکراین از زمان استقلال تاکنون دولت هایی روی کار آمده اند که یا طرفدار مسکو بوده اند و یا طرفدار غرب بوده اند. اگرچه سالها پیش سند مینسک به پایان نبردهای تمام عیار کمک کرد، اما وضعیت همچنان متشنج بود و درگیری های منظم ادامه یافته است. این در حالی است که سالها بعد از این توافق پیوستن اوکراین به ناتو رخ داد که خط قرمز دولت روسیه بود. دولت اوکراین با پیوستن به غرب و ناتو و تحت حمایت قرار گرفتن کشورهای غربی خود را به شدت به غرب وابسته کرد و اجازه پیشروی ناتو به سمت شرق را عملا با این حرکت صادر کرد. بنابراین عملکرد ناتو در عرصه بین المللی بالاخص با توجه به اینکه احتمال پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو نیز وجود دارد در فضای بین المللی برای امنیت روسیه تهدید آمیز بود به همین دلیل این امر برای روسیه حساسیت برانگیز است. بعد از این وقایع یعنی حضور پررنگ ناتو و اروپا در شرق، از مسیر اوکراین امنیت سرزمینی و دولتی روسیه که در مقابل اروپا قرار دارد، بر اساس نگاه رئالیستی مورد تهدید قرار گرفته بود. مساله تحریم روسیه از سوی غرب نیز خود دالی بر تلاش برای تضعیف امنیت روسیه است که در یکی دو روز اخیر نیز شاهد اعلام اقداماتی برای تحریم روسیه هستیم که این تحریم ها بنابر اخبار اعلام شده از سوی وضع کننده گان پایه اقتصادی روسیه و ظرفیت آن برای مدرن‌سازی را تضعیف خواهد کرد. علاوه بر این، دارایی‌های روسیه در اتحادیه اروپا را مسدود کرده و دسترسی بانک‌های روسیه به بازارهای مالی اروپا را متوقف خواهد کرد. 

از دیدگاه نو واقع گرایان هم اگر بخواهیم این امر را بررسی کنیم. حمله روسیه به اوکراین را می توان یکی برای گرفتن زهر چشمی از غرب به خصوص امریکا و اروپا دانست که از طریق ناتو و اوکراین در حال پیشروی به سمت شرق و تقابل با روسیه بودند. دوم منابع استراتژیک اوکراین و اینکه اوکراین یک راه ارتباطاتی بسیار مهم برای روسیه و انتقال انرژی به غرب است نباید غافل شویم که مناطق مستقل شده از اوکراین روس تبارهای اوکراینی هستند که یک سرمایه فرهنگی برای روسیه هستند.  بنابراین اوکراین هم یک موقعیت و هم یک منبع استراتژیک است و از همه مهمتر نگرانی از قوی تر شدن اروپا و برخی کشورهای اروپایی و غربی در شرق و نزدیک مرزهای روسیه توسط اوکراین و پیش روی ناتو و یارگیری آن در مرزهای نزدیک به روسیه بسیار برای امنیت روسیه حساسیت زا می باشد.

 در یک جمع بندی از نگاه نظریه رئالیسم یکی از علت های حمله روسیه به اوکراین را می توان امنیت حکومت و سرزمین روسیه دانست که دلایل آن در بالا توضیح داده شد. روسیه و غرب از زمان تصمیم مسکو برای به رسمیت شناختن رسمی استقلال دو منطقه جدا شده اوکراینی که عمدتا در اختیار جدایی‌طلبان هستند، در مسیر برخورد قرار گرفته‌اند لذا این حس ناامنی سرزمینی روسیه در فضای کنونی بین المللی از منظر رئالیسم با عطف به برخی سیاست ها و خط قرمزهای روسیه در حوزه دولت ملی خویش، به شدت قابل درک است. کلا در فضای پسا شوروی روسیه در پی حفظ امنیت خود است چرا که ناتو می تواند موجودیت روسیه را تهدید کند .

نکته مهم اینکه فقط موضوع سرزمینی و روس تبارها نیست. مواضع پوتین آن است که در صورت ادامه این پیش روی ناتو، تهدیدی بر مبنای امکان تجزیه روسیه توسط ناتو و غرب وجود دارد.. همچنین نباید فراموش کرد که اوکراین برای روسیه یک راه ارتباطی منابع و تجارت با غرب است. نکته آخر اینکه از نگاه رئالیستی مسکو مسئله تهدیدات امنیتی خویش را در نظر دارد.

کلمات کلیدی: رئالیسم,امنیت, اوکراین, روسیه,ناتو

منابع :

 مشیرزاده، حمیرا(1392). تحول در نظریه های روابط بین الملل، تهران: سمت( ص 360)

قوام، سیعد عبدالعلی(1390) روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها، تهران: انتشارات سمت ( ص 358)

مطالب مرتبط