مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دیاسپورای الجزایری در فرانسه و امریکا

اشتراک

 

دکتر گلناز سعیدی

 عضو هیئت علمی دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

 

 

چکیده

از اوایل قرن بیستم به بعد، تعداد قابل توجهی از مردم الجزایر بنا به عوامل مختلفی از جمله مزایای فرهنگی و زبانی که فرانسه ارائه می‌دهد و نزدیکی جغرافیایی این کشور به الجزایر به سمت فرانسه مهاجرت کرده‌اند. ابتدا گروه‌های متنوعی از نظر قومیت و مذهبی به فرانسه مهاجرت کردند، که این تنوع فرهنگی و اجتماعی پس از مدتی در فرهنگ فرانسه تاثیر گذاشت. اما، مهاجرت الجزایری‌ها به ایالات متحده در دوره‌های بعدی توجه بیشتری به خود جلب کرد. تاریخچه این مهاجرت‌ها با توجه به جوانب اجتماعی، سیاسی و محلی، به‌ویژه در مقایسه با مهاجران دیگر در ایالات متحده، از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله به بررسی تحولات زمانی مهاجرت الجزایری‌ها به فرانسه و سپس به ایالات متحده با تمرکز بر جنبه‌های اجتماعی، سیاسی و محلی می‌پردازد، که برای درک بهتر وضعیت دیاسپورای الجزایری‌ها در این دو کشور بسیار اساسی است.

مقدمه

در دوران جهانی‌شدن، تحقیقات درباره مهاجرت بین‌المللی دیگر نمی‌تواند تنها در یک حوزه تخصصی و ملی متمرکز باشد. روابط الجزایر با فرانسه از گذشته‌ای دور آغاز شد. در آن زمان فرانسه پایتخت آن زمان، یعنی الجزایر عثمانی را در سال ۱۸۳۰ تصرف کرد. در آن زمان مهاجرت از فرانسه و اروپا به الجزایر بود. نزدیک به دو میلیون مستوطن فرانسوی (مهاجران فرانسوی که به سرزمین‌های خارجی رفته و در آنجا استقرار یافته‌اند )به مراحل مختلفی وارد شدند و اعلام کردند که الجزایر فرانسوی است (کوهن ۱۹۹۵: ۱۳). در سال ۱۸۳۰، جمعیت الجزایر حدود چهار میلیون بود. به دلیل فقر و واگیری ویروس کولرا، در سال ۱۸۹۰ به ۲.۵ میلیون کاهش یافت. تا استقلال الجزایر در سال ۱۹۶۲، جمعیت آن کمتر از ده میلیون نفر بود. در سال ۱۸۳۰ ، فرانسوی ها و اروپایی ها، زمین‌های حاصلخیز الجزایر را کنترل و سرزمین‌های آن را به ‘گرانیه اروپا’ تبدیل کردند، غله، مرکبات و منابع طبیعی دیگر را برای استفاده از آن‌ها و جمهوری فرانسه صادر کردند.

به عبارت دیگر، الجزایریان – هم عرب و هم بربر – به عنوان کارگران و کارگران حقوقی برای ‘کلون’ها گاهی در سرزمین‌های اصلی خود، مشغول به کار شدند. بسیاری از مردم بومی بی‌زمین باید به مناطق شهری و شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و به دنبال کار روزانه بودند. تا آغاز قرن بیستم، بسیاری از الجزایریان، به ویژه مردان بربر از مناطق کوهستانی کابیلیا، در جستجوی کار به فرانسه رفتند و به عنوان کارگران مهمان در شهرهای مختلف فرانسه فعالیت می‌کردند. الجزایریان نقش مهمی در جایگزینی نیروی کار فرانسوی در طول جنگ جهانی اول ایفا کردند. آن‌ها همچنین در فعالیت‌های خطرناکی مانند پاکسازی مین‌ها نیز استفاده می‌شدند، فعالیتی که منجر به از دست دادن ده‌ها هزار جان شد.

بر خلاف سایر کشورهای آفریقایی که مستعمره شده بودند، الجزایریان به عنوان ‘شهروندان فرانسوی’، مزیت حرکت ‘آزاد’ بین فرانسه و الجزایر را داشتند – با این حال از سوی فرانسوی‌ها مورد تبعیض قرار می گرفتند. از پایان جنگ جهانی دوم به بعد، تعداد الجزایریان وارد فرانسه افزایش یافت، به خصوص با شدت‌بخشیدن خشونت در جنگ استقلال. به عنوان نتیجه، از دهه‌ی ۱۹۵۰ مهاجرت به شکلی اجباری برای گروه‌های مختلف انجام شد. از جمله این گروه‌ها افرادی بودند که با خانواده‌های خود مجدداً اتحاد می‌یافتند. با این حال، برخی دیگر به دلیل وضعیت خشونت‌آمیز فرار کرده و خانه‌ها، شغل‌ها و وطن خود را پشت سر گذاشتند. پیاده‌نشینان سیاه، یهودیان الجزایری و هارکی‌ها میان این افراد بودند. تا به امروز، گروه‌های سیاسی، مذهبی یا قومی به خاطر از دست دادن هویت فردی و یا گروهی خود احساس انزوا می کنند. با این حال، تطبیقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها در خانه جدیدشان، فرانسه، به عوامل پیچیده‌ای بستگی دارد که ممکن است خارج از انتخاب‌ها و اراده‌های شخصی باشند. 

مهاجرت به آمریکا

پس از استقلال الجزایر و از اوایل دهه ۱۹۷۰، مهاجران الجزایری شروع به جستجوی سایر مقصدهای مهاجرتی کردند، به ویژه پس از اینکه فرانسه به دلیل بحران اقتصادی و روابط سیاسی فرسوده بین دو کشور، ویزای ورود برای الجزایریان (و کشورهای سوم جهان) را محدود کرد. با این حال، جوانان الجزایری با هدف بازگشت و مشارکت در توسعه کشور مستقل خود به سایر کشورهای غربی از جمله ایالات متحده برای تحصیلات تکمیلی سفر کردند. با وجود تعداد کمی از الجزایریانی که به آمریکا می خواستند مهاجرت کنند، مهاجرت به ایالات متحده به دلیل ارتباطش با تغییرات جهانی اساسی برای آنها مهم بود. پیچیدگی مسئله نشان می‌دهد که برای توجیه یک مهاجرت نسبتاً گسترده از الجزایریان با وضعیت‌های اجتماعی و اقتصادی مختلف، چندین عامل صریح و ضمنی لازم است.

در واقع دو امواج متمایز از مهاجرت از الجزایر به ایالات متحده وجود داشته است، یکی در اواخر دهه ۱۹۷۰ که به سمت تحصیلات تکمیلی بود و امواج دیگری در آغاز ‘دهه سیاه’ دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. در بین افرادی که در این دوران‌های سخت فرار کردند، بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و دانشگاه‌های آمریکایی بودند که به زودی از وطن خود که به یک درگیری اصلی و خونین فرو رفته بود، بازگشتند. ورود به ایالات متحده از طریق قرعه کشی ویزا و ویزاهای حرفه‌ای یا دانشجویی که دولت آمریکا به هزاران نفر از الجزایریان برای یافتن مکان ایمن برای خانواده‌های خود دور از ‘تروریسم’ و دوره ایالتی پرتنش و اضطراب در الجزایر در دهه ۱۹۹۰، فراهم کرده بود، قانونی شد. تصمیم به ترک کشور و محیط آشنای خود آسان نیست، با این حال، ایمن و پایدار بودن در زندگی اجتماعی و اقتصادی آن‌ها امری حیاتی شده است. بسیاری از جوانان در طول بحران از رفتن به سربازی فرار کردند. بسیاری از زنان جوان، ازدواج را راهی ایمن می‌دانستند و به این فکر بودند که اگر به ایالات متحده روند در آنجا می‌توانند خانواده‌ای داشته و ایمن باشند. البته انتقال به محیط جدیدی مانند ایالات متحده بدون همبستگی‌های اجتماعی و لمس انسانی بسیاری از الجزایریان و آمریکایی‌ها آسان نخواهد بود.

 

مهاجرت کاری

قانون فرانسوی مورخ ۱۵ ژوئیه ۱۹۱۴ برای الجزایری‌ها مزیتی فراهم کرد که به آنها اجازه می داد تا به طور آزادانه تر و با حداقل محدودیت‌های شهروندی در الجزایر حرکت کنند یا از مزایای دیگری برخوردار شوند. در نتیجه، آن‌ها را از شهروندان فرانسوی تمایز داد. با این حال، این قانون مزیتی برای تحرک به وجود آورد. بر خلاف تونس و مراکش که پس از اشغال در سال‌های ۱۸۸۱ و ۱۹۱۲ به ترتیب استاندارد شدند، الجزایر به عنوان یک امتداد از فرانسه متروپولیتن در نظر گرفته شد و به همین دلیل، به عنوان یک مستعمره معمولی مورد تصور نبود (کوهن ۱۹۹۵: ۱۴). به عنوان نتیجه، چند هزار الجزایری، به طور اصلی کابیل به شهرهای مختلف فرانسه از جمله مارسی و پاریس و منطقه شمال به عنوان کارگران در صنایع شیمیایی، معدنی و فلزی مهاجرت کردند.

در طول جنگ جهانی اول، تعداد الجزایری‌ها در فرانسه به نزدیک صد هزار نفر افزایش یافت تا جایی که برای جایگزینی فرانسوی‌هایی که در سنگرها بودند استفاده شدند. بسیاری از آن‌ها برای پاک کردن مین‌ها و انجام دیگر فعالیت‌های خطرناک استفاده شدند. به گفته استورا (۱۹۹۲)، “صد و هفتاد و سه هزار الجزایری به ارتش اعزام شدند، بیست و پنج هزار نفر از آن‌ها در طول جنگ جان خود را از دست دادند” (استورا ۱۹۹۲: ۱۴-۱۵ در لوکاسن ۲۰۰۵: ۱۷۳). تا دهه ۱۹۵۰، مهاجرت به فرانسه مانند کشاورزان مکزیکی در ایالات متحده، همچنان به طور اصلی مردانه بود و بیشتر بر روی تولید درآمد و ارسال وجوه انتقالی تمرکز داشت. البته مردان اولیه‌ای که به فرانسه مهاجرت کردند، نیازی به تسلط بر زبان فرانسه برای بقا نداشتند. هدف فوری آن‌ها این بود که سخت کار کرده، پول جمع کنند و وجوه انتقالی را به روستا و خانواده‌های خود که به طور اساسی به منابع نیاز داشتند، ارسال کنند.

ترتیب استثنایی “تحرک آزاد” نیز توسط “بدهی خونی” فرانسه به سوی الجزایریان در دو جنگ جهانی توجیه شد (مالیرد ۲۰۰۵: ۶۴). از آنجایی که مسلمانان یا عرب‌های الجزایری، همانطور که خوانده می‌شدند، قبلاً تابع فرانسه بودند، یک‌بار که وارد فرانسه می‌شدند، به آن‌ها اجازه داده شد که به آزادی در چرخش بین فرانسه و الجزایر بپردازند. با این حال، پس از ورود به فرانسه، این جوانان در شرایط بی‌نظم و شلوغ زندگی می‌کردند. آن‌ها اصولاً با کار سخت مشغول بودند و به ندرت زمانی برای اجتماع با دیگر فرانسوی‌ها داشتند. آن‌ها به مسکن‌های مجردان مناسب‌تر منتقل شدند و با همتایان خود که به زبان مادری خود صحبت می‌کردند و همچنین همان غذاهایی را که در دهکده خود در کابیلیا می‌خوردند، زندگی می‌کردند.  

جبهه آزادی ملی در جنگ الجزایر به‌عنوان یک استراتژی برای کسب شناخت بیشتر بین‌المللی و همچنین برای به دست آوردن حمایت بیشتر از سوی جوامع بین‌المللی، تصمیم به انجام فعالیت‌های نهادینه‌ای در فرانسه گرفته بود که هدف آنها توجیه و تبیین اهداف و مطالبات جبهه آزادی ملی و تحت‌تاثیر قرار دادن جامعه بین‌المللی برای حمایت از مبارزات آن برای آزادی کشور الجزایر بوده است.

با اعلام جنگ استقلال توسط جبهه آزادی ملی (FLN) در اوایل دهه ۱۹۵۰، تجمع خانوادگی و مهاجرت شدت یافت. در طول جنگ برای استقلال درمیان سال ۱۹۵۴ و ۱۹۶۲، بسیاری از الجزایریان بیشتر از قبل با خانواده‌های خود از کشور فرار کرده و به دنبال امنیت، شرایط زندگی بهتر و تحصیلات بودند. جامعه اولیه الجزایریان مهاجر، مهاجرت اقتصادی و کاری را به عنوان یک راه‌حل خجالت‌آور و ‘موقت’ در نظر می‌گرفتند (کپل ۱۹۸۷: ۳۱۸). آن‌ها از لحاظ اجتماعی، زبانی و فرهنگی جدا از جامعه فرانسوی باقی ماندند. اما ادامه‌ی جنگ خشونت‌آمیز باعث شد تا مهاجرت به عنوان یک واقعیت دائمی و جدید، بخشی از فرانسه تلقی شود که برای همیشه در آن جا خواهد ماند.کسانی که برای همیشه از شرایط نامطمئن جنگ فرار کردند، نه تنها کارگران و خانواده‌هایشان بودند، بلکه بسیاری از گروه‌های دیگر قومی، مذهبی و سیاسی همچنین از کشور فرار کردند. در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰، “پیاده‌نشینان سیاه”، یهودیان و هارکی‌ها از جمله بسیاری از الجزایریانی بودند که همیشه از وطن و محل تولدشان فرار کرده و به دنبال مقصد جدید خود به طور اصلی در فرانسه که کنترل روی زمین‌های وسیع الجزایر را از دست داده بود، بودند.

در ایام آغازین استقلال الجزیره، گسترش ترس و وحشت از گروه‌های مختلف مقاومت، از جمله جنگجویان آزادی‌بخش جبهه آزادی ملی (FLN  )و سازمان ارتش مخفی (OAS )، به دقت برنامه‌ریزی شده بود تا مهاجرت دردناک صدها هزار خانواده را آغاز کند. این خانواده‌ها تنها با لباس از مناطق خود فرار کردند، در حالی که وضعیت امنیتی و اجتماعی به سرعت از دسترس خارج می‌شد و تهدیدات جنگی شدیدتر می‌شدند.

جوامع الجزایری تازه تشکیل شده در فرانسه، تجربیات، مشارکت و ارتباط متفاوتی با زمین‌ها، زبان‌ها و فرهنگ‌های الجزایر داشتند. یکی از این گروه‌ها پیاده‌نشینان سیاه بودند که نام خود را از کفش‌های سیاهی که قدیمی‌ترین مهاجران فرانسوی معمولاً می‌پوشیدند، گرفته‌اند. آن‌ها نمایندگانی بودند از صدها هزار اروپایی – فرانسوی، ایتالیایی، پرتغالی، اسپانیایی و سوئیسی – و خانواده‌هایشان که از اواخر قرن نوزدهم به عنوان اقشاری از مهاجران به مناطق جدید آورده شده بودند. “کلون‌ها”، به عنوان آن‌ها نامیده می‌شدند، زمین‌های حاصلخیز که به زور از جمعیت بومی گرفته شده بودند، توسط مستعمرگران فرانسوی به مالکیت درآمده و مدیریت می‌شدند. سپس از محصولات این زمین‌ها برای بهره‌برداری اداره فرانسوی بهره‌برداری می‌شد و به نفع آنها به کار می‌رفتند.آن‌ها همه مشتاق بودند تا با هر وسیله‌ای که لازم بود، جمعیت را کنترل کنند تا از نیروی کار آنان با مزد کم استفاده کنند. 

ویزای قرعه‌کشی

از دهه ۱۹۹۰ تا به امروز، بسیاری از الجزایری‌ها از فرصت برنده شدن در قرعه‌کشی ویزای آمریکا استفاده کرده‌اند، با امید به خروج از شرایط ناامن و به دنبال یک زندگی بهتر برای خود و خانواده‌شان. داده‌های جمع‌آوری شده در زمینه‌ی تحقیقاتی نشان می‌دهد که بیش از نیمی از مصاحبه‌شوندگانی که اصالت الجزایری داشتند، در دهه ۱۹۹۰ از طریق ویزای قرعه‌کشی به آمریکا آمده‌اند. آن‌ها به عنوان خانواده و مجردان، مردان و زنان، به دنبال یک مکان ایمن بودند که امیدوار بودند در آنجا زندگی موثری برای خود و فرزندانشان را آغاز کنند. با این حال، حتی پس از آنکه در سال‌های اخیر بیشترین قسمتی از خشونت به حدود زیادی کاهش یافته است، مردم هنوز از طریق ویزای قرعه‌کشی به دنبال یک “زندگی موثر” برای خود و فرزندانشان می باشند. هدفی که به نظر می‌رسد در الجزایر نمی‌توانند آن را بدست آورند.

 

به دنبال فرصت‌های بهتر

گرچه تراژدی‌های تروریسم و قتل مستقیماً همه الجزایری‌ها را تهدید نکرد، اما اثرات جانبی آن بر زندگی بیشتر الجزایری‌ها بسیار قابل توجه بود. این تراژدی‌ها باعث ناپایداری اقتصادی، کمبود شغل، کاهش حقوق، و تضادهای اجتماعی و فرهنگی شدیدی شدند که همه این عوامل به تسریع تصمیم برای ترک وطن و مهاجرت به سوی کشورهای خارجی کمک کردند. تروریسم، علاوه بر برانگیختن ترس و ناامنی در جامعه، عاملی بود که برخی از این معضلات اقتصادی را تشدید کرد، اما باید توجه داشت که همه این مشکلات به تنهایی به تروریسم نسبت داده نمی‌شوند. به عنوان مثال، فساد، ناتوانی دولت در تأمین نیازهای اجتماعی، و سیاست‌های اقتصادی نامناسب نیز نقش مهمی در ایجاد این مشکلات داشتند. در نهایت، این عوامل تراژدی‌های تروریسمی را به چالش کشیدند و به عنوان یکی از عوامل مهم در تصمیم‌گیری برای ترک وطن تأثیر گذار بودند.

 

 

نتیجه

روابط پیچیده الجزایر با فرانسه منجر به مهاجرت بزرگ از الجزایر به فرانسه شد. این مهاجرت‌ها نه‌تنها به موقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی پیچیده‌تری در فرانسه منجر شد، بلکه باعث احساس انزوا و از دست دادن هویت فردی و گروهی برخی از مهاجران الجزایری نیز شد. در کنار این‌ها، تطبیقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها در فرانسه همچنان به عوامل پیچیده‌ای بستگی دارد که ممکن است خارج از انتخاب‌ها و اراده‌های شخصی باشد.

با آنکه فرانسه هنوز بهترین مقصد برای مهاجران الجزایری برای کار، تحصیل یا تجمع خانوادگی است، اما بعدا مقصد سفرکنندگان و مهاجران الجزایری به دلایل مشابه و نیز دلایل جدیدی که پدیدار شدند بسیار دورتر به سمت آمریکا رفت.

مهاجرت الجزایریان به آمریکا یک نوآوری نسبتاً جدید است. اما این دو مهاجرت دارای شباهت‌های قابل توجهی هستند. خشونت و ناپایداری سیاسی در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۹۰ باعث شده است که صدها هزار نفر از الجزایریان به دنبال امنیت و زندگی بهتر خود به سراسر دنیا مهاجرت کنند. در این آشوب، بسیاری از متخصصان و حرفه‌ای‌های مختلف مورد هدف نظامیان و گروه‌های مسلح قرار گرفتند و برای حفظ زندگی خود و خانواده‌هایشان باید به سرزمین‌های دیگر پناه آورند. اگرچه بسیاری از آنها این مهاجرت را به عنوان یک وضعیت موقت در نظر گرفته‌اند، اما برخی از آنها به دلایل مختلفی امیدوارند که یک روزی به کشور خود بازگردند. برخی از آنها اعلام کرده‌اند که با وجود چالش‌های نژادی و تبعیض در جامعه آمریکا، اما با امنیت و شغل مناسبی که پیدا کرده‌اند، راضی هستند و ترجیح می‌دهند در این کشور بمانند. به نظ میرسد در اغلب موارد، مهاجران الجزایری در آمریکا احساس امنیت و رضایت زندگی دارند و به شغل و زندگی جدید خود ارزش می‌دهند، حتی اگر به عنوان مهاجران در این کشور بمانند.

 

منابع

1- Berger, A.-E., ed. 2012. Algeria in Others’ Languages. Ithaca, NY: Cornell University Press.

2-Boumans, L. and D. Caubet. 2012. “Modelling intrasentential Codeswitching: A Comparative Study of Algerian/French in Algeria and Moroccan/Dutch in the Netherlands.” In:Arabic as a Minority Language, edited by J. O. Berlin, pp. 113-180. New York : Mouton

de Gruyter.

3-Casey, E. S. 1996. “How to Get from Space to Place in a Fairly Short Stretch of Time.” In:

Senses of Place, edited by S. Feld & K. H. Basso, pp. 13-52. Santa Fe, NM: School of American Research Press.

4-Castles, S. 2012. Ethnicity and Globalization. New York: Sage Publications.

5-Christal, D. 2020. English as a Global Language. Cambridge University Press.

6-Cohen, R. 2020. The Cambridge Survey of World Migration. New York: Cambridge University Press.

7-Connerton, P. 2021. How Societies Remember. Cambridge: Cambridge University Press.

Coulaud, P. 2000. Les enfants de l’immigration et les honneurs de la cimaise: Radiographie

d’une exposition. Centre de Creation Industrielle, Paris.

8-Derderian, R. L. 2014. North Africans in Contemporary France: Becoming Visible. New York:Palgrave MacMillan.

9-Edmondton, B. and J. S. Passel. 1994. Immigration and Ethnicity: The Integration of America’s Newest Arrival. Washington, D.C.: The Urban Institute Press.

10-Fase, W., K. Jaspaert, and S. Kroon. 2015. Maintenance and Loss of Minority Languages.

Amsterdam: John Benjamin Publishing Company.

11-Fishman, J. A. 2014. Language Loyalty in the United States: The Maintenance and Perpetuation of Non-English Mother Tongues by American Ethnic and Religious Groups. The Hague:Mouton.

12-Fishman, J. A. 2022. “Good Conferences in a Wicked World: On Some Worrisome Problems in the Study of Language Maintenance and Language Shift.” In: The State of Minority Languages: International Perspectives on Survival and Decline, edited by W. Fase, K.

13-Jaspaert, S. Kroon. Exton, PA : Swets & Zeitlinger Publishers.

Giles, H. 2012. Accent Mobility: A Model and Some Data. Anthropological Linguistics 15: 87 –105.

14-Giles, H. and N. Coupland. 1991. Language: Contexts and Consequences. New York: Open

University Press.

15-Giles, H., J. Coupland, and N. Coupland. 2010. Context of Accommodation: Developments in Applied Sociolinguistics. Cambridge: Cambridge University Press.

16-Grim, N. 100 000 entrepreneurs algériens établis à l’étranger. El Watan Archive March 19, 2017.

17-Haddad, Y. 2013. “Arab Muslims and Islamic Institutions in America: Adaptation and Reform.”In: Arabs in the New World, edited by Abraham, S. Y. and N. Abraham. Detroit: WayneState University Center for Urban Studies.

18-Hargreaves, A. G. 2014. Immigration Race and Ethnicity in Contemporary France. New York:Routledge.

19-Hunwick, John O. and Eve Troutt Powell. 2011. The African Diaspora in the MediterraneannMuslim World. Princeton, NJ: Markus Wiener Publishers.
19-Hooglund, E. J. 2012. Crossing the Waters. Washington, D.C.: Smithsonian Institution Press.

20-Kedadouche, Z. 2012. Zair le Gaulois. Paris: Edition Grasset Fasquelle.

21-Kratochwil, G. 2012. Some Observations on the First Amazigh World Congress (August 27-30,2012, Tafira, Canary Islands). Die Welt des Islams, New Service 39: 149-158.

28-Loimeir Roman. 2018. “Lecure on Islam in Africa.” University of Florida. USA.

29-Lucassen, L. 2015. The Immigrant Threat: The Integration of Old and New Migrants in Western Europe since 2015. Urbana and Chicago: University of Illinois Press.

30-Maillard, D. 2015. The Muslims in France and the French Model of Integration. Mediterranean Quarterly Winter Issue: 63-78.

31-Markham, J. M. 2018. “For Pieds Noir, the Anger Endure”. The New York Times

http://query.nytimes.com/gst/fullpage.html?res=940DEFDE1539F935A35757C0A96E94

8260&sec=&spon=&pagewanted=all accessed on 11/14/2017 2:26 PM

32-Massey, D. S., A. Joaquin, H. Graeme, A. Khourani, A. Pellegrino, and J. E. Taylor. 2018.

Worlds in Motion: Understanding International Migration at the End of the Millennium.

Oxford: Clarendon Press Oxford.

33-Mobasher, M. M. and M. Sadri. 2014. Migration Globalization and Ethnic Relations: An

Interdisciplinary Approach. Upper Saddle River, New Jersey: Pearson Prentice Hall.

34-Myerhoff, B. and J. Ruby. 2018. “Introduction.” In: A Crack in the Mirror: Reflexive

Perspectives in Anthropology, edited by J. Ruby. Philadelphia: University of Pennsylvania Press.

35-Okita, T. 2012. Invisible Work: Bilingualism, Language Choice, and Childrearing in

Intermarried Families. Philadelphia: Benjamin’s Pub. Co.

36-Portes, A. and R. Schauffler. 2012. “Language Acquisition and Loss Among Children of Immigrants.” In: Origins and Destinies : Immigration, Race, and Ethnicity in America,

edited by S. Pedraza and R. G. Rumbaut, pp. 432-443. Belmont, CA : Wadsworth.

37-Quandt, W. B. 2014. Between Ballots & Bullets: Algeria’s Transition from Authoritarianism New York: Brookings Institution Press.

38-Rouchdy, ‘A. 2012. Language Contact and Language Conflict in Arabic: Variations on a

Sociolinguistic Theme. London: Curzon.

39-Ryang, S. 2014. Native Anthropology and Other Problems. Dialectical Anthropology 22: 23-49.

40-Ryang, S. 2015. Dilemma of a Native: On Location, Authenticity, and Reflexivity. Asia Pacific Journal of Anthropology 6 (2): 143-157.

41-Saadi-Mokrane, D. 2012. “The Algerian Linguicide.” In: Algeria in Others’ Languages, edited by A. E. Berger, pp. 44-60. Ithaca, NY: Cornell University Press.

42-S’hiri, S. 2012. “Speak Arabic Please!: Tunisian Arabic Speakers’ Linguistic Accommodation tovMiddle Easterners.” In: ‘Aleya Language Contact and Language Conflict in Arabic:Variations on a Sociolinguistic Theme, edited by A. Rouchdy, pp. 149-177. London:

Curzon.

43-Silverstein, P.A. 2015. Immigrant Racialization and the New Savage Slot: Race, Migration, and Immigration in the New Europe. Annual Review Anthropology 34: 363-384.

44-Soykok, J. 2016. Algerian President: France Committed Genocide in Algeria. The Journal of Turkish Weekly 11/14/2007 1:42 PM.

45-Stora, B. 2017. Ils Veunait D’Algerie: L’Immigration Algerienne en France (1912-1992). Paris :Fayard.

46-Sweet, L. E. 2017. “Reconstruction a Lebanese Village Society in a Canadian City.” In: Arab

47-Speaking Communities in American Cities, edited by A. Barbara. The Center for Migration Studies of New York, Inc. 3rd edition.

48-Trudgill, P. 2019. Dialects in Contact. New York: Blackwell.

49-Versteegh, K. 2020. “Linguistic Attitudes and the Origin of Speech in the Arab World.” In:

Understanding Arabic, edited by A. Algibali. Cairo: The American University in Cairo

Press.

50-Versteegh, K. 2020. The Arabic Language. Edinburgh: Edinburgh University Press.
51-Wardaugh, R. 2020. Languages in Competition. New York: Basil Blackwell Incorporation.

52-Weinreich, U. 2018. Languages in Contact. New York: Linguistic Circle.

53-Zeleza, P. T. 2016. Rewriting the African Diaspora: Beyond the Black Atlantic. African Affairs104/414:35-68.

مطالب مرتبط