مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جنگ‌ حماس با اسراییل و سناریوهای آینده فلسطین

اشتراک

روح الله سوری

پژوهشگر روابط بین الملل مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc

برای تداوم مناقشه میان اسرائیل و فلسطین علل و دلایل مختلفی را می توان ذکر کرد. شاید بتوان یکی از دلایل تداوم این درگیری تاریخی را ترجیح دولت های راست گرای اسرائیل به ادامه وضعیت تنش میان اسرائیل و فلسطین درنظر گرفت. در واقع وجود یک تنش کنترل شده از نگاه اسرائیل بویژه بخش های افراطی آن به نوعی همراستا با منافع ملی یا لااقل منافع سیاسی گروهی تفسیر شده است. اما به نظر می رسد که جنگ اخیر میان اسراییل و غزه که با حمله نیروهای حماس به داخل اسراییل آغاز شد اسراییل را هم به این نتیجه گیری رسانده است که تداوم وضعیت سابق می تواند تهدیدات عمده ای را متوجه اسرائیل نماید به همین خاطر یکی از نتایج و تاثیرات جنگ اخیر را باید تاثیرگذاری بر آینده فلسطین در نظر گرفت.

سناریوهای متعددی برای آینده فلسطین بصورت عام و غزه بطور خاص پس از جنگ می توان متصور شد که در ادامه به آنها پرداخته می شود:

  اولین و معروف ترین راه حلی که به ذهن می رسد راه حل دوکشوری است. این راه حل از یک سو مستلزم عقب نشینی اسراییل از سرزمین های اشغالی مطابق با قطعنامه های سازمان ملل است و از سوی دیگر مستلزم شناسایی و به رسمیت شناخته شدن اسراییل به عنوان یک دولت از سوی فلسطین می باشد. اگرچه این بخش دوم پیش تر در قرارداد اسلو مورد تایید طرف فلسطینی قرار گرفته است. اما به دلایل گوناگون چنین راه حلی تا کنون اجرایی نشده است. در سمت فلسطینی گروهایی مثل حماس و جهاد اسلامی برخلاف جنبش فتح و ساف مخالف شناسایی دولتی به نام اسراییل هستند و در سمت اسراییلی نیز بخش های راست افراطی همواره با شکل گیری یک کشور فلسطینی مخالفت کرده اند. 

به رغم مخالفت های گفته شده با طرح دوکشوری، نقطه قوت چنین راه حلی را باید حمایت قدرت های بزرگ و سازمان ملل از آن دانست. علاوه بر تاکید قطعنامه های شورای امنیت، مجمع عمومی نیز در قطعنامه اخیر خود تشکیل دولت فلسطین را به عنوان راه حل نهایی مناقشه تاریخی اسراییل و فلسطین برشمرده است. اجرایی شدن چنین راه حلی اما نیازمند ایجاد شرایط مناسب در داخل فلسطین و اسرائیل از طریق تقویت گروه های حامی راه حل دو دولتی است. در مورد فلسطینی ها به نظر می رسد که اروپا امریکا به نقطه مشترکی راجع به حماس رسیده باشند و آن اینکه با وجود حماس نمی توان راجع به آینده فلسطین بحث کرد. در واقع حذف حماس به پیش شرط مهمی از نگاه غرب برای دستیابی به یک راه حل مناسب برای مناقشه اسرائیل –فلسطین تبدیل شده است. اما اینکه اسرائیل با پشتیبانی آمریکا قادر به حذف حماس خواهد شد یا خیر و آیا این هدف بدون شعله ور کردن یک جنگ گسترده در منطقه قابل دستیابی است پرسش هایی هستند که پاسخ به آنها آسان نیست.  

در طرف اسرائیلی هم به نظر نمی رسد که تمایل به شکل گیری یک دولت فلسطینی در نزدیکی مرزهای خود وجود داشته باشد. از نگاه اسراییل شکل گیری دولت فلسطینی به معنای از بین رفتن تنش ها و خصومت های فلسطین با اسراییل نخواهد بود و چه بسا این خصومت ها در قالب یک دولت شکل رسمی تری هم به خود خواهد گرفت. به همین خاطر به نظر می رسد که جنگ کنونی بخش های افراطی اسرائیل را بیش از پیش به مخالفت با طرح دوکشوری تشویق نماید.

سناریوی دوم انتقال جمعیت فلسطینی در کرانه باختری و نوارغزه به کشورهایی مثل اردن و مصر است.این راه حل شاید مورد حمایت اسرائیل بویژه بخش های افراطی واقع شود اما به نظر نمی رسد چنین راه حلی در درجه اول مورد حمایت فلسطینی ها و در درجه دوم کشورهای اردن و مصر واقع شود. در واقع بعید است که اردن و مصر با چنین تصمیم گیری بخواهند جمعیتی را داخل مرزهای خود قرار دهند که قادر به ایجاد تنش و دردسر برای آنها در آینده باشد.  علاوه بر این جامعه جهانی نیز چنین راه حلی را نخواهد پذیرفت. چنین راه حلی نه تنها تنش ها را از بین نخواهد برد بلکه افزایش شدت و دامنه تنش ها در منطقه و احتمال قدرت گیری گروه های افراطی بنیادگرا را هم در پی خواهد داشت.

ادغام سرزمینی راه حل دیگری است که می توان مورد اشاره قرار داد. بر اساس این سناریو سرزمین های فلسطین در اسرائیل ادغام خواهد شد .این راه حل علاوه بر مخالفت فلسطینی ها و کشورهای عرب مورد موافقت اسراییل هم نخواهد بود. چرا که چنین اقدامی تاثیر مستقیم بر ترکیب جمعیتی اسراییل خواهد داشت. به خصوص اگر جمعیت فلسطینی که در خارج از سرزمین های فلسطین زندگی می کنند را هم به حساب آوریم.

در نهایت می توان به راه حلی اشاره کرد که تحت آن اداره غزه به یک کشور عربی یا مجموعه ای از کشورهای عرب منتقل شود.

اسراییل در صورت دستیابی به اهداف خود در غزه به منظور اقدامات پیشگیرانه یا باید با حضور در غزه کنترل این منطقه را به دست گیرد که این مساله عملا نوعی اشغالگری محسوب خواهد شد و به احتمال فراوان مورد مخالفت جامعه جهانی و از جمله کشورهای عرب واقع خواهد شد .یا باید به راه حل دو دولتی به عنوان راه حلی مورد قبول جامعه جهانی تن دهد. به نظر می رسد با توجه به مواردی که گفته شد سناریوی مدنظر اسراییل (و غرب) پس از پایان عملیات غزه به مشارکت گرفتن کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی برای کنترل نوار غزه خواهد بود. شاید از نظر آمریکا این راه حل بتواند در آماده سازی شرایط برای اجرایی شدن راه حل دو دولتی موثر واقع شود اما اینکه آیا اسراییل هم متمایل به منتهی شدن این سناریو به تشکیل دو دولتی باشد جای سوال است.

مطالب مرتبط