مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تداوم ثبات و سیاست حضور  روسيه در سوريه

اشتراک

دکتر عليبمان اقبالي زارچ

 کارشناس ارشد یورآسیا

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

در حالی که این روزها جهان و افکار عمومی بیش از هر چیز درگیر ویروس فراگیر کرونا می باشد ؛ افزایش فعالیت‌ روس‌ها در سوریه و کمک های نظامی و سیاسی این کشور به دمشق بویژه مواجهه و مقابله با زیاده خواهی های اردوغان و ارتش ترکیه با واكنش هاي رسمي و غير رسمي از سوي پیمان آتلانتیک شمالی و نیز ایالات متحده روبه‌رو شده است و با گذشت 6 سال از بحران سوریه بر کسی پوشیده نیست که مسکو تاثیرگذارترین قدرت در آینده تحولات روسیه در کنار جمهوری اسلامی ایران است ولی سوال اصلی در مورد چگونگی تداوم سیاست مسکو و متغیرهای تعامل و همکاری با دیگر کشورهای فعال در بحران سوریه می باشد.

از دیرباز قدرتهای بزرگ سعی در نقش آفرینی حداکثری در تحولات خاورمیانه و داشتن سهم بیشتر از نفت خام در کنار تضمین امنیت رژیم صهیونیستی داشته اند و  کاملا محرز است که هر قدرت بزرگ جهانی که قصد ایفای نقش قابل توجه در معادلات بین المللی از ابتدای قرن بستم داشته است ؛ حضور فعالی نیز در خاورمیانه به نمایش گذاشته است و روس ها پس از یک از فروپاشی کمونیسم و دوره انفعال از 1990 تا 2013 و مشاهده یکه تازی آمریکاییها در بحران های عراق ، بالکان ، افغانستان و لیبی بخود آمده و با رویکرد تهاجمی جبران مافات ؛  اقدام به ایفای نقش کنشگر تعیین کننده در خاورمیانه از طریق حضور در سوریه نمودند چرا که به این جمع بندی رسیدند که زیاده خواهی آمریکاییها تمامی نداشته و رویکرد تهاجمی به شرق با هدف احیای روسیه قدرتمند را تمام عیار دنبال می کنند.

 

اکنون که از طرفی  آمریکا متمرکز بر انتخابات ریاست جمهوری بوده و سیاست اصلی ترامپ خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و سوریه و کم کردن هزینه حضور نظامی در خاورمیانه است و از طرف دیگر هم اروپا به عنوان یکی از قدرت های مهم جهانی سیاست روشنی و واحدی در مورد خاورمیانه بویژه سوریه ندارد ؛ روس ها با راهبرد حضور سخت افزاری و بکارگیری ظرفیت نیروی هوایی و قدرت موشکی گام به اراضی سوریه گذارده و از حضور پیاده نظام و نیروی زمینی در این کشور استنکاف نمودند . سوریه بدلیل موقعیت جغرافیایی ؛ نقش راهبردی در مناسبات منطقه ای و بین المللی دارد امری که موجب توجه قدریت های بزرگ و قدرت های منطقه ای به این کشور شده است . باختصار می توان گفت حضور امنیتی و نظامی روسیه در سوریه دارد با  اهداف ذیل روند ثبات و رویکرد تهاجمی خود را حفظ خواهد نمود:

الف : تقویت  نقش و ایفای بازیگری در تحولات خاورمیانه با بهره گیری از قدرت سخت و حضور نظامی

ب : نزولی نمودن نقش و قدرت تاثیرگذاری  آمریکا در تحولات غرب آسیا چرا که آمریکاییها راهبرد اساسی و درازمدت محدود نمودن روسیه در مناطق پیرامونی بویژه آسیای مرکزی و خاورمیانه را با جدیت دنیال می نمایند.

ج : بهره گیری از امکانات حضور نظامی و سیاسی منطقه ای برای گسترش تعاملات اقصادی و بازرگانی و گرفتن سهم اساسی در فرایند بازسازی سوریه در سال های آینده

ه-بسترسازی ایجاد پایگاههای نظامی و دریایی بیشتر در خاورمیانه برای رصد و مواجهه آمریکاییها دهها پایگاه نظامی آمریکا در خلیج فارس

ي-تهاجم بیرون از خانه به جنبش افراطی گری اسلامی و وهابیت از طریق  مقابله با گروههای تروریستی و افراطی داعش چرا که بخش قابل توجهی از جنگجویان داعشی از مناطق مسلمان نشین روسیه و آسیای میانه به سوریه آمده اند.

 

در حال حاضر مباحث اصلی و اساسی سوریه از ماندن و یا نماندن بشار  اسد در قدرت گذشته است و کاملا مشخص است که قدرت های بزرگ حاکمیت سال های آتی سوریه را با بشار اسد می دانند و بدون شک از طرفی حضور روسیه در سوریه موجب شکست راهبرد خصمانه و دسیسه آمریکا و حامیان منطقه اش نظیر عربستان و … و ادامه حضور بشار اسد در راس حاکمیت و حفظ قدرت در دمشق گردیده و از طرف دیگر فرصتی به مسکو داده شد تا ظهور و بروز جدیدی در تنظیم روابط با سه قدرت مهم غرب آسیا و خاورمیانه یعنی ایران ، عربستان سعودی ، ترکیه در کنار رایزنی پیوسته با تل آويو به ثبت برساند و بدون شک هر مقدار به مراحل پایانی بحران سوریه نزدیک می شویم تضاد منافع قدرت های حاضر در بحران و کشورهای همسایه بیشتر خواهد شد و بی جهت نیست که تعاملات و نوع روابط نزدیک مسکو و آنکارا به درگیری و مراحل تقریبا” خطرناک رسیده است. البته روابط طرفین در سال های اخیر چندین مرحله انتقادی و بسیار سخت را پشت سرگذاشته است و اگر چه اردوغان تلاش دارد تا با تهدید اروپا و ناتو با اهرم مهاجرین و کسب حمایت برای افزایش فشار بر روسیه ؛ امتیازاتی جدیدی را در پاکسازی تروریست های مورد حمایت در حلب بدست آورد ولی ثبات و یکپارچگی مواضع و رویکرد پوتین حکایت از آن دارد که ترکیه مجبور به تعدیل مواضع خود غلیرغم مانورهای به ثبت رسیده در عرصه سیاست داخلی رییس جمهور اردوغان خواهد امری که نشانه های اصلی آن را در دیدار امروز سران دو کشور در مسکو شاهد بودیم. به هر حال واقعیت این است که آمریکاییها از اواخر دوره اول ریاست جمهوری اوباما برنامه کاهش قدرت نمایی در خاورمیانه و پیگیری راهبرد آماده شدن برای مقابله با اژدهای زرد شروع نمودند و ترامپ نیز با توجه با رویکرد تاجر مآبانه اش به این روند سرعت بخشیده ؛ عاملی که زمینه مناسب برای تقویت حضور روسیه در خاورمیانه را فراهم نمود و روس ها بدون شک راهبرد حضور دراز مدت در خاورمیانه و ایجاد چند پایگاه نظامی در سوریه را دنبال خواهند نمود.

 تحولات این روزهای ادلب  با یکی از مهمترین عوامل  حضور روسیه در سوریه و  چگونگی برقراری ثبات و امنیت در این کشور و تعیین سرنوشت تروریست های افراطی در منطقه مرتبط می باشد. روسیه از سویی نگران جابجایی نیروهای داعشی از سوریه به سمت افغانستان و آسیای میانه می باشد و از سوی دیگر امید مطمئنی به برقراری صلح پایدار بین معارضین سوری و دولت مرکزی و تدوین قانون اساسی جدید در کوتاه مدت ندارد. شکی نیست که روس ها با نقش آفرینی چند وجهی در تحولات سوریه با توسل به تعامل رایزنی با کشورهای درگیر موضوع و رژیم صهیونیستی به حضور قدرتمند خود در سوریه تا برقراری امنیت و ثبات کامل ادامه خواهند داد. همزمان از سویی مسکو بخوبی به نگرانی اروپا و سردرگمی سران اتحادیه اروپایی در اتخاذ موضع صریح و واحد در خصوص تحولات سوریه وقوف کامل داشته و مطمئن است که که آینده تحولات خاورمیانه و غرب آسیا و حتی تعاملات بین المللی و روابط بین قدرت های بزرگ بر اساس تعیین سرنوشت اوضاع سوریه رقم خواهد خورد ، سرنوشتی که در رقم زدن آن کشورهای ایران ، ترکیه ، عربستان و روسیه نقش مهمی برعهده خواهند داشت و از سوی دیگر بنظر می رسد مسکو  برنامه راهبردی برای گسترش روابط با کشورهای جهان اسلام و بویژه خاورمیانه دارد و از طریق حضور در سوریه رویکرد روابط چند وجهی با مثلث تهران ، آنکارا  و ریاض در کنار تعامل نزدیک با دمشق و تل آویو دنبال می نماید و در این مسیر به اقتضای شرایط رایزنی های پیوسته و پیچیده با کشورهای اروپایی و آمریکا انجام می دهد و بی جهت نیست که تعدادی از رهبران اروپایی از جمله مکرون بر اهمیت همکاری نزدیک تر اروپا با روسیه برای حل و  فصل بحران های بینر المللی بویژه بحران سوریه تاکید ورزیده اند.

بطور کلی در شرایطی که دولت ترامپ سرگرم امضای موافقتنامه صلح با طالبان در افغانستان  ؛ عراق درگیر تشکیل دولت جدید و ایران نیز مشغول رسیدگی به بحران زاییده از ویروس کرونا می باشد باید اذعان نمود که تلاش پوتین در کنار فراهم نمودن مقدمات حضور درازمدت نظامی و امنیتی در سوریه و نقش آفرینی بیشتر در فرایند بازسازی این کشور و معادلات انرژی منطقه نیز می باشد.لذا  روسیه در این مسیر به برقراری ثبات سیاسی و امنیتی و حفظ حاکمیت بشار اسد با پایان بخشیدن به حضور تروریست ها و عوامل بی ثباتی آرامش سوریه و حفظ یکپارچگی این کشور نیاز جدی دارد.

واژگان كليدي: سیاست روسيه ، سوريه ، مواجهه، ترکیه

 

مطالب مرتبط