مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهمیت سازمان همکاری شانگهای:  نگاهی به هند و ایران 

اشتراک

دکتر قدرت الله بهبودی نژاد

دانش آموخته ي دانشگاه جواهر نهرو و کارشناس مسایل هند و آسیای مرکزی

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

سازمان همکاری شانگهای (SCO) یک گروه سیاسی منحصر به فرد متشکل از کشورهای اوراسیا و کشورهای همسایه آن است که به طور مداوم در دامنه، عضویت و مکانیسم های نهادی در حال تغییر است. این سازمان که در سال 1996 به عنوان شانگهای پنج (چین، روسیه، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان)  بطور غیر رسمی شروع به کار کرد، پس از گنجاندن ازبکستان در سال 2001،  به سازمان همکاری شانگهای تبدیل شد.

 این سازمان با ورود هند و پاکستان در سال 2017 گسترش بیشتری یافت و اکنون ایران قرار است به عضویت آن درآید. علاوه بر این، حداقل ده کشور همسایه دیگر به پیوستن به این سازمان علاقه نشان داده اند. حضور کشورهای کلیدی منطقه، آن را به یک سازمان چند جانبه قدرتمند تبدیل می کند.

این سازمان در اوایل  به عنوان یک مجمع برای حل مسائل مرزی بین چین و کشورهای پس از شوروی آغاز شد. اما با گذشت زمان، به تدریج خود را به یک نهاد سیاسی و امنیتی بادوام تبدیل کرده است. خروج نیروهای ناتو از افغانستان و خلاء قدرت ناشی از آن در منطقه، اهمیت سازمان همکاری شانگهای را افزایش داد. این تنها سازمان منطقه ای است که دارای منابع و توانایی مقابله با نیروهای بی ثبات کننده در اوراسیا است.

منتقدان غربی اغلب اهمیت سازمان همکاری شانگهای را به دلیل نداشتن اعتبار دموکراتیک، اتحاد رژیم‌های استبدادی، و ناهماهنگی و درگیری‌های داخلی  زیر سوال میبرند. آنها برای دلیل سخنان خود به درگیری های مرزی خشونت آمیز بین اعضای آن اشاره می کنند.  اما سازمان همکاری شانگهای بر اساس اصول متفاوتی کار می‌کند و اولویت‌های آن متمایز است: اولاً، قصد ندارد رژیم‌های سیاسی را دموکراتیک کند، و دوم، از مسائل کاملاً دوجانبه در مواردی که اجماع غیرقابل دستیابی است، اجتناب می‌کند. برای سازمان همکاری شانگهای، ماهیت یک رژیم یک مسئله داخلی است و هیچ گونه دخالتی در چنین اموری ندارد.

به بیان دقیق، کار اصلی سازمان همکاری شانگهای تضمین ثبات سیاسی در آسیای مرکزی و تقویت همکاری های درون منطقه ای است  و به اعتبار خود، سازمان همکاری شانگهای موفق شده است که کشورهای آسیای مرکزی را از رقابت قدرت های بزرگ محفوظ نگه دارد .

اتهامی که اغلب علیه سازمان همکاری شانگهای مطرح می شود، این است که از رژیم های خودکامه محافظت و به آنها مشروعیت می بخشد. همانطور که قبلا گفته شد، سازمان همکاری شانگهای در مورد فضایل نظم لیبرال دموکراتیک بحث نمی کند. یک اجماع ناگفته این است که غرب از دموکراسی به عنوان ابزاری برای تشویق تغییر رژیم و ترویج برنامه ژئوپلیتیکی خود استفاده می کند. اکثر کشورهای سازمان همکاری شانگهای از اصل «دموکراسی مستقل، که هیچ مداخله ای از خارج امور داخلی آنان  را مختل نکند» دفاع می کنند.

هند تنها کشور مدعی دموکراسی در این سازمان، علیرغم دموکراسی داشتن، در مورد ترویج دموکراسی در این منطقه تردید دارد. زیرا یک برداشت کلی وجود دارد که تلاش‌های غرب برای دموکراتیک کردن عراق، افغانستان، لیبی، سوریه و اوکراین فاجعه‌بار بوده و صرفاً به هرج و مرج و بی‌ثباتی در منطقه کمک کرده است.

در مورد مسائل مربوط به درگیری های داخلی، سازمان همکاری شانگهای تمایل دارد از مواردی که ماهیت کاملاً دوجانبه دارند، چشم پوشی کند. به عنوان مثال، درگیری های مرزی بین هند و چین یا هند و پاکستان در دستور کار سازمان همکاری شانگهای وجود ندارد. نه اینکه سازمان همکاری شانگهای نگران چنین اختلافاتی نیست. بلکه عمداً از چنین مسائل تفرقه‌انگیز صرف نظر می‌کند، زیرا از پیامدهای فاجعه‌بارآن بر سازمان می‌ترسد.

یک حس کلی این است که اینها نگرانی های اصلی اوراسیا نیستند و چندین مکانیسم دوجانبه و چندجانبه دیگر برای حل چنین مسائلی وجود دارد. به نظر می رسد فاصله گرفتن از چنین درگیری ها به جای مداخله، استراتژی ارجح سازمان همکاری شانگهای است. با این وجود، سازمان شانگهای  تاثیرات تعدیل کننده ای بر طرف های درگیر دارد. برای مثال اعتقاد عمومی بر این است که دهلی نو و پکن تصمیم گرفتند ارتش های خود را از ناحیه ای به نام  نقطه گشت زنی 15 در منطقه چشمه آب گرم گوگرا در لداخ، تنها سه روز قبل از اجلاس سران سمرقند در 15 تا 16 سپتامبر 2022، دور کنند. هدف از این  کار ایجاد فضای مثبت برای رهبران آنها برای شرکت در  نشست سمرقند است. دیپلماسی پویای دو کشور اجازه نداده است که اختلافات دوجانبه آنها مانع تعاملات چندجانبه آنها در سازمان همکاری شانگهای شود.

یک افسانه رایج در مورد سازمان همکاری شانگهای وجود دارد که از آن به عنوان «ناتوی شرق» یاد میکنند که نادرست میباشد  و تلاش هند  و چین بر این است که  این  برداشت باید برای همیشه از بین برود. زیرا سازمان همکاری شانگهای ارتش  ویژه خود را ندارد و تمرینات نظامی آن اساساً تمرینات ضد تروریسم است. علاوه بر این،  یک اتحاد نظامی نیست و تا زمانی که هند عضو فعال باقی بماند، دهلی نو به پیروی از سیاست بی طرفی و خودمختاری استراتژیک ادامه می دهد و از هرگونه اتحاد نظامی رسمی دوری می کند.

سازمان همکاری شانگهای علیه هژمونی و یکجانبه گرایی آمریکا بحث می کند و در گذشته با صدور بیانیه هایی از آمریکا خواسته بود پایگاه های نظامی خود را از آسیای مرکزی خارج کند. اما سازمان همکاری شانگهای خود را یک تشکیلات ضد آمریکایی نمی داند. هند و برخی از کشورهای آسیای مرکزی در برابر چنین تلاشی مقاومت خواهند کرد. علاوه بر این، سازمان همکاری شانگهای نه ظرفیت و نه قصد ایجاد یک نظم جهانی جایگزین را دارد. سازمان همکاری شانگهای منشور ملل متحد را تایید می کند و به نهادهای موجود متعهد می ماند. در بهترین حالت، اصلاحات نهادهای چندجانبه را می طلبد.

مطمئنا روسیه و چین نسبت به نفوذ آمریکا در منطقه محتاط هستند. جنگ در اوکراین و تنش در تنگه تایوان مسکو و پکن را به هم نزدیکتر کرده است. گمانه زنی هایی در مورد بیانیه های شی جین پینگ و پوتین علیه آمریکا در سمرقند وجود دارد. با این حال، پکن در مورد  همگرایی با مسکو در مورد اوکراین محتاط است. این کشور غرب را به دلیل تحریک آمیز محکوم می کند، اما از تایید مداخله روسیه در اوکراین نیز خودداری می کند.

نکته مهم این است که ببینیم سازمان همکاری شانگهای بیانیه خود را در مورد اوکراین چگونه تنظیم خواهد کرد . با این حال، بحران اوکراین و تنش‌های تایوان نگرانی اصلی سازمان همکاری شانگهای نیست. آنها مسائل جهانی بزرگتری هستند که فراتر از محدوده اختیارات و ظرفیت سازمان همکاری شانگهای است. مفسران غربی همچنین در مورد اتحاد نظامی بین روسیه و چین گمانه زنی  می کنند ، اما اگر این اتفاق  هم بیفتد، مستقل از سازمان همکاری شانگهای است.

روسیه به دلیل پیوندهای تاریخی خود با منطقه آسیای مرکزی به عنوان حیاط خلوت خود رفتار می کند و نسبت به دیگر قدرت های مسلط محتاط است. نفوذ اقتصادی رو به رشد چین در منطقه باعث ناراحتی مسکو شده است. باور عمومی بر این است که روسیه برای مقابله با چین، هند را وارد سازمان همکاری شانگهای کرد. هند که هیچ جاه طلبی سیاسی یا سرزمینی در آسیای مرکزی ندارد، می تواند تأثیر متعادل کننده ای بر دیگران داشته باشد. دهلی نو از طرح های روسیه برای ادغام منطقه اوراسیا از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) حمایت می کند.

جاه طلبی های  هند در سازمان همکاری شانگهای

به طور کلی، سازمان همکاری شانگهای بخشی از استراتژی چندجانبه هند است. سیاست سنتی فاصله‌گذاری استراتژیک هند در طول سال‌های عضویت در جنبش عدم تعهد  ، راه را برای سیاست تعامل استراتژیک با قدرت‌های برجسته در جهان هموار کرده است. از منظر دهلی نو، سازمان همکاری شانگهای به دلایل زیر یک سازمان ضروری است. یک : بستر مناسبی برای ارتباط و تعامل جمعی با کشورهای آسیای مرکزی فراهم می کند. دوم، نقش هند را فراتر از جنوب آسیا به رسمیت می شناسد و بنابراین از مانع فیزیکی و روانی ایجاد شده توسط پاکستان فراتر می رود. سوم، می تواند پروژه های اتصال و توسعه خود را در اوراسیا دنبال کند. چهارم، می تواند نقش فعالی در افغانستان داشته باشد. و در نهایت می تواند موضوع رادیکالیسم و افراط گرایی ناشی از منطقه را در آن  مطرح کند.

دهلی نو به ویژه نگران رادیکالیزه شدن جامعه و گروه های تروریستی فعال در منطقه است. چندین گروه شبه نظامی وابسته به القاعده و دولت اسلامی در مناطق افغانستان – پاکستان  فعالیت می کنند. جوامع آسیای مرکزی عمدتاً معتدل باقی مانده اند، اما تأثیر رادیکالیسم در آینده را نمی توان رد کرد. آنها برای مقابله با شبکه های تروریستی به کمک خارجی نیاز دارند.

سازمان همکاری شانگهای به یک انجمن ضروری تبدیل شده است. زیرا پاکستان و افغانستان نیز به این سازمان وابسته هستند. نشست همکاری سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی در مورد افغانستان یک ابتکار مهم است. با توجه به مقاومت اسلام آباد و حمایت پکن، تلاش های دهلی نو برای ممنوعیت برخی از سازمان های تروریستی فعال در کشمیر بعید به نظر می رسد که موفقیت آمیز باشند.

دهلی نو به دلیل فقدان اتصال زمینی در آسیای مرکزی یک بازیگر حاشیه ای باقی مانده است. کشورهای آسیای مرکزی محصور در خشکی هستند و پاکستان به یک مانع دائمی تبدیل شده است. دهلی نو با همکاری با سایر کشورها برای توسعه مسیرهای منطقه ای جایگزین تا حدودی توانسته است بر این مانع غلبه کند. گزارش ها حاکی از آن است که کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب احتمالاً به زودی عملیاتی خواهد شد.

خطوط کشتیرانی ایران، ادعا می کند که بیش از 3000 تن محصول را با استفاده از 114 کانتینر در امتداد INSTC بین ماه می تا جولای 2022 حمل کرده است. شبکه 7200 کیلومتری INSTC کوتاه ترین مسیر اتصال را ارائه می دهد و هزینه حمل را به میزان 30 درصد نسبت به کانال سوئز کاهش می دهد. به عنوان نمونه باری که  تقریباً 40 روز طول می کشید تا از طریق  کانال سوئزبه سن پترزبورگ برسید، از مسیر کریدور شمال جنوب  فقط 25 روز طول می کشد. هند خواهان گنجاندن بندر چابهار در INSTC است. این بندر برای دسترسی هند به افغانستان و آسیای مرکزی حیاتی است. از آنجایی که تجارت هند با روسیه و اروپا رشد بیشتری خواهد داشت، نمی توان اهمیت این مسیر را نادیده گرفت.

دهلی نو با سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک سازمان اوراسیایی برخورد می کند.  سازمانهایی مانند بریکس و RIC برای موضوعات مهم جهانی وجود دارد، اما سازمان همکاری شانگهای مناسب ترین مکان  برای مسائل اوراسیا است. برخلاف روسیه یا چین، دهلی نو به سازمان همکاری شانگهای به عنوان پلت فرمی برای مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه نگاه  نمی کند.

سازمان همکاری شانگهای به نوبه خود از عضویت هند بسیار سود می برد. عضویت  هند در این سازمان  به آن اعتبار می بخشد. با عضویت هند، سازمان همکاری شانگهای نمی تواند به عنوان گروهی از کشورهای مستبد که علیه نظم بین المللی کار می کنند، نگریسته و یا  تحقیر شود. دهلی نو خود را به عنوان بازیگری خیرخواه در منطقه نشان می دهد. هم روسیه و هم کشورهای آسیای مرکزی  و ایران  به هند به عنوان یک شریک غیر تهدیدآمیز نگاه می کنند.

علاوه بر این، دهلی نو حداقل در ظاهر به دنبال مقابله با چین در منطقه نیست. تجارت چین با آسیای مرکزی در سال 2020 حدود 38 میلیارد دلار بود. سرمایه گذاری آن در پایان سال 2020 به 40 میلیارد دلار رسید. در مقایسه با آن، تجارت و سرمایه گذاری هند ناچیز است. تجارت هند با آسیای مرکزی حدود 2 میلیارد دلار برآورد شد. هیچ پروژه ای قابل مقایسه با BRI چین ندارد. این کشور به دنبال هماهنگ کردن منافع خود با پروژه روسیه برای یکپارچگی گسترده تر اوراسیا است همچنین این کشور در حال مذاکره جداگانه با اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای توافق تجارت آزاد است.

به طور خلاصه، سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک سازمان محوری در اوراسیا در حال ظهور است. عضویت هند در سازمان همکاری شانگهای برای جاه طلبی این کشور برای تثبیت جایگاه خود در اوراسیا حیاتی است. دهلی نو به تدریج فضای خود را در منطقه از طریق سازمان همکاری شانگهای و سایر ابتکارات مستقل مانند نشست هند و آسیای مرکزی ایجاد می کند.

 روسیه،  کشورهای آسیای مرکزی و ایران با هند به عنوان یک شریک خیرخواه عاری از هرگونه جاه طلبی سیاسی یا سرزمینی در منطقه رفتار می کنند. و بنابراین، آنها مایل به ایجاد نزدیک ترین مشارکت ممکن با هند هستند.

ایران 

 در مورد ایران باید اشاره داشت که ایران  قرار است اجلاس  سران در سمرقند به عضویت کامل شانگهای درآید. ایران کشوری مهم و بزرگ در منطقه است که در چهارراهی قرار دارد که آسیای مرکزی را به خاورمیانه، آسیای جنوبی، قفقاز و اروپا وصل می کند و این مشخصات گواه محکمی بر اهمیت ایران در منطقه است. از همه مهمتر دسترسی به بنادر دریایی از طریق ایران برای  شانگهای بویژه هند  مهم است. بنادر چابهار می توانند نقش مهمی در ارتباط آسیای میانه با بازار جهانی داشته باشند. همچنین وجود شانگهای به این معنی است که ایران برای مواجهه با تهدیدهای مشترک در آسیای مرکزی نه‌‌‌تنها دیگر تنها نیست، بلکه به این معنی است که با همکاری کشورهای عضو می‌توان به تقویت امنیت در آسیای مرکزی به‌‌‌طور عام و مرزهای ایران در شرق امیدوار بود و به‌‌‌این طریق به کاهش هزینه‌‌‌های تامین امنیت توسط کشورهای عضو و از جمله ایران کمک کرد.

واژگان كليدي: اهمیت, سازمان همکاری شانگهای, هند , ایران,روسيه,دکتر قدرت الله بهبودی نژاد, چين

مطالب مرتبط