مهدی مطهرنیا
استاد دانشگاه و آیندهپژوه
کارشناس مسائل بینالملل
مرکز بینالمللی مطالعات صلح –IPSC
واژگان کلیدی: آینده، کنشگری اسرائیل ، ضد ایران، عربستان
اهداف و رویکردهای اسرائیل در مورد ایران
اسرائیل به دنبال مدیریت محاصره منطقه ای ایران تحت رهبری ایالاتمتحده امریکا و استفاده از فرصت موجود روی کارآمدن ترامپ است. درواقع نگرانی از انتخابات آینده کنگره ایالاتمتحده امریکا و برد احتمالی دمکرات ها وجود دارد. درواقع ترامپ تلاش میکند که کنگره امریکا جمهوری خواه باقی بماند.
درواقع جمهوری خواه باقی مان کنگره امریکا به نفع ترامپ و نتانیاهو است و دمکرات شدن کنگره کار را برای اسرائیل در ارتباط با ایران سخت تر میکند. با توجه به آنچه در ایران در جنبه های زیست بومی، فناوری، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی ارزشی فرهنگی و دینی وجود دارد، جمهوری اسلامی ایران با بحران های متفاوتی روبرو است که در داخل موجب نقد لایه های گوناگون مردم شده و حرکتهایی ناشی از جنگ روانی اسرائیل میتواند تأثیر بیشتری نسبت به گذشته در لایه های گوناگون مردم ایران بر جا گذارد و مطابق با آنچه در صحنه عملیاتی دیده می شود جنگ رسانه ای بین تهران و اسرائیل وارد عرصه جنگ روانی بهعنوان مقدمه ای برای یک عملیات میدانی قرار گرفته است.
در بعد دیگری با توجه به آنچه در منطقه بهعنوان لایه میانی و بیرونی سیاست می بینیم، ایالاتمتحده امریکا رهبری تحرک بر علیه ایران را خود بر عده گرفته است و مدیریت آن در صحنه منطقه را به اسرائیل سپرده است. لذا تل آویو نیز از تمام نفوذ خود در حال استفاده برای ایجاد نوعی وحدت عملیاتی بین اعراب و اسرائیل است. این امر در ارتباط با ایران برای بزرگنمایی تلاشهای ایران در منطقه است. لذا تلاش میکند در نوعی جنگ روانی از جهتگیری کشور گشایانه جهت تسلط بر دیگر دولت ها نام برد. بدین ترتیب اسرائیل دو بهره عمده را در آینده اخذ کند. نخست اینکه اسرائیل اکنون در افکار عمومی بهعنوان دشمن اصلی اعراب شناخته نمیشود، بلکه از یک دشمن به سمت یک دولت بازیگر همسو با اعراب در برابر ایران قرار میگیرد و از سوی دیگر نیز اسرائیل با همگرایی با ریاض تلاش میکند تا از توان موجود اعراب در منطقه بر علیه ایران بهعنوان دشمن اصلی خود در حوزه راهبردی بهره برد و بدین ترتیب ایران را بهعنوان دگر استراتژیک بین اعراب و اسرائیل معرفی کند. لذا تل آویو منتظر است با توجه به تلاقی ابعاد منطقه ای و بین المللی با معضل یا بحران درونی در ایران (به واسطه اوج گیری بحران کارآمدی و هم آغوش شدن آن با بحران اعتماد و اعتبار ) زمینههایی اثرگذاری بیشتر این حرکات در عمق استراتژی کنش و رفتار ایران نسبت به گذشته بیشتر فراهم گردد. لذا نگرانیها از حرکتهای اسرائیل در منطقه بر ضد تهران افزایش بیشتری یافته است. مزید بر آن جنگ خزندهای بین ایران و اسرائیل در صحنه سوریه دیده میشود و اسرائیل بر ضد مواضع ایران در سوریه وارد عمل مشود. هدف تل آویو است و این جنگ خزنده در حال ایجاد فضایی نظامی و یا مقدمه ای برای ایجاد فضایی نظامی بر ضد ایران مورد استفاده قرار میگردد.
نقش اسرائیل در چالش های اقتصادی ضد ایرانی
اگر چه تهران اکنون تلاش میکند با توجه قدرت نظامی خود از بحران موجود فرصتهایی بسازد. اما در موضع انفعالی به سر میبرد، درعینحال هم باید این نکته را در نظر گرفت که وضعیت ایران در وضعیت منطقه ای لغزان است و این امر می تواند مورد استفاده اسرائیل قرار گیرد. یهودیت بهعنوان دینی سرمایه محور در جهان شناخته میشود و اساساً یهودیت دارای قدرت بسیار بالایی در حوزه اقتصاد و اقتصاد دینی در قالب صهیونیست دینی شناخته میشود. در واقع صهیونیسم دینی در قالب صهیونیست سیاسی با ایجاد فضای معنادار امنیتی همواره از اهرم های اقتصادی برای فشار بر کشورهای هدف خود استفاده کرده و با توجه به نفوذ اقتصادی و سیاسی آنها از منظر بینالمللی و.. نمیتوان نقش اسرائیل را در این حوزه نادیده گرفت. با این حال اما نمیتوان تمام مسائل را به نفوذ اسرائیل یا تلاش های امریکا ارجاع داد. یکی از مهمترین مسائل در ایران ضعف مدیریت در ایران در چند دهه گذشته در ارتباط با پاسخ گویی در حوزه هایی اقتصادی و… است.
در بعد دیگری در حوزه در فشار به خریداران نفت ایران باید گفت این معنا را بیشتر ایالاتمتحده امریکا به انجام میرساند و اسرائیل از پیامدها و نتایج آن بهره میبرد. همانگونه که در سفر آسیای خاوری ترامپ مشاهده میکنیم قبل از خروج امریکا از برجام در یک سیاست بنگاهی بسیار مؤثر ترامپ از کشورهای گوناگون منطقه درخواست نمود بدون قطعنامه و بیانیه ای در مجامع بینالمللی بر ضد تهران، خرید نفت خود را کاهش دهند. بعد از سفر ترامپ به منطقه شاهد افت خرید نفت از ایران بودیم. لذا امریکا در این حوزه به گونه گسترده عمل میکند و این اسرائیل است که از این محیط برای فشار بیشتر بهره می برد.
آینده رویکرد اسرائیل بر ضد ایران
اسرائیل زمینههایی ایجاد تعارض را در منطقه دنبال میکند و بهعنوان هدف به دنبال ایجاد جنگی نظامی و درواقع آغاز جنگ نظامی بر ضد ایران است تا ایالاتمتحده امریکا را پشتصحنه خود قرار دهد و سپس با اتحاد با ریاض و دیگر کشورهای منطقه (که اعلام حمایت و پیشتازی نمودهاند) فشارهای خود را بر تهران گسترش بخشد. در واقع این امریکا بودهاست که همواره تلاش کرده از حمله نظامی اسرائیل به تهران جلوگیری کند. اگر چه قدرت ایران بویژه تهران در منطقه عامل بازدارنده اصلی در برابر اسرائیل است، اما اسرائیل تنها به جنگ نظامی در برابر تهران برای روبرو قرار دادن تهران با امریکا میاندیشد. لذا اگر فکر کنیم با آغاز حمله توسط اسرائیل استمرار آن با این حضور این دولت و حتی کشورهای عربی منطقه است اشتباه است، چرا که هر دو این بازیگران برای جلب و جذب امریکا به این معرکه و ایجاد نوعی جنگ در منطقه با ایران هستند. این امر بسیار مخاطره انگیزتر در این دوره است.