مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست مدیترانه ای اسرائیل در ابعاد ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک

اشتراک

دکتر مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

در سال‌های اخیر دریای مدیترانه به عرصه اصلی سیاست‌های خارجی و منطقه‌ای رژیم اسرائیل تبدیل شده است به طوری که تحولات در این منطقه سیاست گذاران اسرائیل را با موضوعاتی در خصوص مسائل دیپلماتیک، ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومی، زیست محیطی و حتی هویتی مواجه می کند.

اهمیت ژئوپلیتیک

ژئوپلیتیک اسرائیل در دو ستون اصلی روابط خارجی یعنی نگرانی های امنیتی مشترک و نیاز به حمایت دیپلماتیک قابل بررسی می باشد. بی شک 7 اکتبر 2023، نقطه عطفی برای درک اسرائیل از واقعیت‌های ژئوپلیتیکی فضای پیرامونی اش به شمار می آید. واقعیت ژئوپلیتیک کنونی ممکن است به دلیل سیاست داخلی این کشور، تأثیر بیشتری بر قوی ترین اتحاد دیپلماتیک و امنیتی اسرائیل با ایالات متحده آمریکا داشته باشد. از دیدگاه ژئوپلیتیک، اسرائیل هنوز در معرض تهدید وجودی است از این رو در حال حاضر بیش از هر مقطعی نیاز به اتحادهای مشترک و حمایت های دیپلماتیک دارد(1).

اهداف دائمی سیاست خارجی اسرائیل یعنی تضمین امنیت اسرائیل و تعمیق روابط اقتصادی و سیاسی با منطقه، در مدیترانه شرقی همپوشانی دارند. این امر استراتژی اسرائیل را از تغییرات در سیاست داخلی مجزا می کند که به نوبه خود اعتبار دولت را نزد متحدانش ارتقاء می بخشد. با این حال، چالش اصلی منطقه‌ای اسرائیل همچنان تشدید درگیری با ایران است، به ویژه اگر با دخالت حزب‌الله و عملیات نظامی در لبنان همراه شود. در عین حال، اسرائیل برای تامین منافع خود، در درجه اول در بهره برداری از گاز، به حمایت از شرکای خارجی نیاز دارد. این امر نه تنها نقش اروپا و ایالات متحده آمریکا بلکه روسیه را (که نفوذ آن در منطقه به طور قابل توجهی افزایش یافته است) به عنوان میانجی در تنش زدایی با ترکیه افزایش می دهد

از سوی دیگر، مسئله فلسطین هنوز یک عامل ژئوپلیتیکی کلیدی در تعریف روابط اسرائیل با جهان عرب به شمار می آید. به هر حال، قصد دولت اسرائیل برای الحاق سرزمین های فلسطینی کار را بسیار دشوارتر می کند(2).

در عین حال، اسرائیل همچنان با چالش‌های جدی ژئوپلیتیکی مواجه است و مهم‌تر از همه، نیاز به در نظر گرفتن پیامدهای بهبود روابط با یونان و قبرس برای روابط پیچیده‌اش با ترکیه دارد. این به چالش‌های امنیتی همراه با اجرای توافق با لبنان به چالش‌های دیگری می‌پیوندد که ممکن است در به وجود آمدن بحران غزه بی تاثیر نبوده باشد(3). 

در مجموع می توان گفت، مدیترانه در سیاست خارجی منطقه‌ای اسرائیل نقش محوری دارد. شرق مدیترانه به عنوان یک زیرمنطقه متمایز ظاهر شد که اسرائیل نه تنها به آن تعلق دارد، بلکه در آن نقش رهبری را نیز ایفا می کند. البته سیطره اسرائیل بر مدیترانه شرقی در طول دهه 2010 بر اساس یافته‌های گاز طبیعی در آب‌های اسرائیل و تنش‌های فزاینده با ترکیه شکل گرفت. لازم به ذکر است، اسرائیل با یونان و قبرس برای ایجاد یک اتحاد سه جانبه جدید، که شامل نشست های منظم بین رهبران، همکاری های متنوع و افزایش مشارکت ایالات متحده است، همکاری دارد که نتیجه آن ممکن است همگرایی ژئوپلیتیکی بین کشورهای شرق مدیترانه باشد که دارای منافع مشترک انرژی و ژئوپلیتیکی هستند(4).

چرخش ژئواستراتژیک

اگرچه دریای مدیترانه به طور سنتی در تفکرات ژئواستراتژیک اسرائیل در اولویت نبود اما پس از سال 1967 همزمان با تأثیر گسترش اراضی اشغالی اسرائیل اهمیت ژئواستراتژیک در دکترین امنیت این رژیم برجسته شد(5). ضمن اینکه پس از سال 2000 تغییراتی در این رویه به وجود آمد و این کشور به تدریج در حال روی آوردن به منطقه یورومدیترانه است. به خصوص از اواخر دهه 1990 دریای مدیترانه و فضای پیرامونی آن نقش فزاینده ای در تفکر ژئواستراتژیک اسرائیل ایفا کرد که تا حد زیادی در نتیجه کشف و توسعه گاز در این دریا بود. این ذخایر گازی که نسبتاً سریع توسعه یافتند، انرژی اسرائیل را به خودکفایی رساند که یک تحول ژئواستراتژیک قابل توجه به شمار می آید

اگرچه برخی تغییرات منطقه‌ای به بهبود موقعیت استراتژیک اسرائیل کمک کرده و توانایی اسرائیل را برای دستیابی به منافع اسرائیل تقویت نمود اما حاشیه‌های تعامل نظامی، سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل با هدف حفظ این موقعیت و توانایی آن با وجود توازن نظامی و تکنولوژیک قدرت که به سمت اسرائیل متمایل است، کم است که این به دلیل شکست اصول و مؤلفه های استراتژی امنیت اسرائیل در مهار پیامدهای تغییرات منطقه ای و بین المللی می باشد. با این حال، بی‌ثباتی محیط منطقه‌ای پرسش‌های زیادی را در مورد میزان توانایی اسرائیل برای حفظ دستاوردهایی که در نتیجه تغییرات فوق‌الذکر در محیط استراتژیک خود به دست آورده است، برمی‌انگیزد. اسرائیل پس از حفظ یک برنامه نسبتا ثابت سیاست خارجی در طول قرن بیستم و در قرن بیست و یکم، تغییرات قابل توجهی در سیاست، به ویژه در دولت های متوالی «بنیامین نتانیاهو» ایجاد کرد که شامل توقف مذاکرات اسرائیل و فلسطین برای صلح، کمپین علیه برنامه تسلیحات هسته ای ایران، تاکید بیشتر بر حوزه دریایی و تقویت روابط با رهبران غیر لیبرال در سراسر جهان بود(6).

از آن سو، در مورد دگرگونی‌های سیاسی مانند ظهور محور ترکیهمصر، ممکن است سناریوی که همواره اسرائیل از آن می‌ترسید یکی از خطرناک‌ترین دگرگونی‌های ژئواستراتژیکی باشد که می‌تواند محیط امنیتی خود را تحت تاثیر قرار دهد. موازنه استراتژیک قدرت بین اسرائیل و رقبای آن نه تنها به تفاوت در توانایی های نظامی از نظر کمی و کیفی محدود نمی شود، بلکه متأثر از مصونیت جامعه اسرائیل و نظام ارزشی حاکم بر آن و همچنین توازن جمعیتی قدرت در داخل آن و توانایی آن در بسیج منابع خود است و این بر تمایل آن برای تحمیل پیامدهای اجرای سیاست های نظامی و امنیتی تأثیر می گذارد(7).

در نهایت، چرخش ژئواستراتژیک اسرائیل به مدیترانه علاوه بر اینکه اتکاء آن به آب شیرین‌زدایی شده از دریای مدیترانه را برجسته می کند، ممکن است نهادهای منطقه‌ای مانند اتحادیه مدیترانه را تقویت کند، یا حداقل تمایل اسرائیل را برای حمایت از آنها یا حتی ایجاد نهادهای جدید افزایش دهد. به هر حال، اتکای اسرائیل به انرژی و آب دریای مدیترانه مستلزم مشارکت بیشتر در حفاظت و تنظیم این فضا است(8). چرخش اسرائیل به دریا این پتانسیل را دارد که بر روابط این کشور با بازیگران مناطق اطراف تأثیر بگذارد که از یک سو، نوید ادغام بیشتر اسرائیل در خاورمیانه را می دهد.

چشم انداز

به نظر می رسد رژیم صیهونیست درصدد جذب شرکای منطقه ای در شرق مدیترانه به جهت تنش زدایی باشد. بی شک اتحاد ژئوپلیتیکی با یونان و قبرس بر روابط با ترکیه تاثیر گذار است و می تواند سیاست های مدیترانه ای اسرائیل را با چالش های مواجه کند. با این حال اسرائیل در جهت ارتقاء روابط خود با سایر کشورها تلاش خواهد کرد تا از ابزارهای ژئواکونومیک برای رسیدن به اهداف ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک اش استفاده نماید و در این راستا پروژه های کلیدی از جمله ساخت «خط لوله مدیترانه شرقی»، «صادرات گاز به اردن و مصر» و «توسعه کابل زیردریایی رابط یوروآسیا» را در جهت رسیدن به اهداف و منافع خود پیگیری خواهد کرد.

کلید واژگان: سیاست مدیترانه ای، اسرائیل، ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، مریم وریج کاظمی

منابع

1- https://link.springer.com/referenceworkentry/10.1007/978-3-031-47227-5_80

2- https://ecfr.eu/special/eastern_med/israel

3- https://aspeniaonline.it/israels-evolving-foreign-and-security-policy-regarding-east-med-developments/

4- https://www.iemed.org/publication/israels-regional-foreign-policies-what-is-at-stake-for-the-new-government/

5- https://doi.org/10.2478/mgrsd-2022-0007

6- https://doi.org/10.1093/acrefore/9780190846626.013.655

7- https://studies.aljazeera.net/en/publications/israeli-national-security-strategy-light-geostrategic-transformations

8- https://www.ispionline.it/en/publication/what-mediterranean-means-israeli-geopolitics-26966