مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امکان سنجی حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

اسرائیل همواره با فعالیت های هسته ای ایران مشکل جدی داشته است. به گونه ای که کوچک ترین فعالیت اتمی ایران را غیر قابل تحمل می داند. این در حالی است که دیگر کشورهای غربی و غیر غربی، حداقلی از فعالیت های هسته ای را برای ایران به رسمیت می شناسد. دلیل این مخالفت اسرائیل به خصومت میان جمهوری اسلامی و این کشور برمی گردد. اسرائیل همواره نسبت به فعالیت های هسته ای ایران برداشتی بدبینانه تر نسبت به ایالات متحده داشته است و بر مبنای برداشت های بدبینانه ی خود خواهان اقدامات فوری و عاجل در ارتباط با برنامه ی هسته ای ایران بوده است. اسرائیل همچنین بارها اعلام کرده است در صورتی که خطر فعالیت های هسته ای ایران را جدی تر ببیند، به صورت یکجانبه تأسیسات اتمی ایران را مورد حمله قرار خواهد داد. در راستای بدبینی فوق، نخست وزیر اسرائیل در جلسه ی مجمع عمومی سپتامبر 2012، خط قرمزی را برای فعالیت های اتمی ایران مطرح کرد که به اعتقاد او ایران در تابستان 2013، احتمالاً از آن خط قرمز عبور خواهد کرد. طبیعتاً بخشی از هدف اسرائیل برای اعلام حمله به تأسیسات اتمی ایران، جنبه روانی و تبلیغاتی دارد. اما این تمام حقیقت نیست، زیرا اسرائیل نشان داده است که الزاماً کنشگری قابل پیش بینی نیست. اسرائیل در دهه های گذشته تأسیسات اتمی کشورهایی مانند عراق و سوریه را مورد حمله قرار داده است. از این رو نمی توان ادعاهای اسرائیل را کاملاً تبلیغاتی و روانی به منظور اعمال فشار برای تسلیم کردن ایران دانست. سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که چه عواملی سبب شده است تاکنون اسرائیل قادر نباشد تاسیسات های هسته ای ایران را مورد حمله قرار دهد؟ در پاسخ باید گفت مجموعه ای از عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی تاکنون مانع هرگونه اقدام غافلگیرکننده اسرائیل شده است. اما به نظر می رسد استحکام این عوامل در حال سست شدن می باشد. در این نوشتار به مجموعه ی این عوامل پرداخته می شود.

کلیدواژگان: اسرائیل و فعالیت های هسته ای ایران، حمله ی اسرائیل به ایران، مثلث حزب الله، حماس و سوریه.

تبیین رخداد

هر کشوری برای آغاز جنگ با چالش ها و موانعی روبه رو می باشد. برخی از این چالش ها و موانع ممکن است در گذر زمان و به دلایل مختلف رفع شود و یا حتی برخی از آنها باقی بماند. اما این بدان معنی نیست که اگر ضرورت داشته باشد جنگی اتفاق بیفتد، موانع باقی مانده بتواند به طور واقعی مانع شکل گیری جنگ شود. این گزاره در ارتباط با جنگ احتمالی اسرائیل علیه ایران نیز صادق است. بدین معنی که اسرائیل برای حمله به ایران با چالش های زیادی مواجه است و برخی از این چالش ها ممکن است برطرف گردد اما اگر اسرائیل جنگ را ضروری بداند طبق تجربه ی گذشته، به چالش هایی دیگر توجه چندانی ندارد. اسرائیل در عملی کردن حمله به تأسیسات اتمی ایران با چالش ها و موانعی روبه رو بوده است که در ادامه میزان پایایی و برجایی این موانع و چالش ها مورد بررسی قرار می گیرد.

  1. قابلیت های نظامی: مهمترین مانع اسرائیل برای انجام هرگونه حمله ی یک جانبه و غافلگیرکننده علیه تأسیسات هسته ای ایران، برخوردار نبودن از قابلیت های نظامی لازم برای انجام حمله بوده است. اسرائیل برای هر گونه حمله ی نظامی، به دو قابلیت نظامی متفاوت اما مرتبط با هم نیاز دارد؛ اول این که به قابلیت های نظامی ای نیاز دارد که بتواند فاصله ی موجود میان ایران و اسرائیل را جبران کند و نقاط متعدد در ایران را به صورت موفقیت آمیزی مورد حمله قرار دهد. قابلیت نظامی دوم مورد نیاز اسرائیل، دسترسی به آن دسته از توانمندی های نظامی است که بتواند هرگونه حمله ی موشکی و پاسخ احتمالی ایران علیه اسرائیل را دفع بکند. به نظر می رسد به دنبال کمک های تسلیحاتی جدید آمریکا به اسرائیل، این مانع تا حدودی برطرف شده است.
  2. مخالفت ایالات متحده: اسرائیل به خوبی می داند که انجام هرگونه حمله ی نظامی موفق به تأسیسات اتمی ایران نیازمند حمایت های نظامی و سیاسی ایالات متحده است. آمریکا همواره با هرگونه حمله ی یکجانبه ی اسرائیل به ایران مخالفت کرده است و به این خاطر اسرائیل نیز مجبور بوده است مخالفت ایالات متحده را جدی بگیرد زیرا نگران آن بود که در صورت عدم همراهی آمریکا نه تنها از دسترسی به قابلیت های نظامی آمریکا محروم شود، بلکه در صورت حمله به ایران، ایالات متحده به نفع اسرائیل در صورت نیاز وارد جنگ نشود. این مانع نیز امروز در حال کم رنگ شدن است. زیرا در کنار تصویب طرح الزام آمریکا به حمایت از اسرائیل در صورت حمله ی نظامی به ایران در کمیته ی روابط خارجی سنا، وزیر دفاع آمریکا تصمیم درباره ی حمله یا عدم حمله به فعالیت های هسته ای ایران را در حوزه اختیارات اسرائیل قرار داد.
  3. توانمندی های نظامی ایران: قابلیت های نظامی ایران به ویژه در عرصه ی موشکی و نیز تقویت نظامی متحدان منطقه ای خود نیز یکی از موانع جدی انجام هر گونه حمله ی نظامی اسرائیل می باشد. اسرائیل نسبت به قابلیت های نظامی ایران و نیز محل و مکان دقیق سکوها و سیلوهای پرتاب موشک در ایران و متحدان منطقه ای اش آگاه نیست. این ابهام استراتژیک سبب احتیاط اسرائیل در انجام حمله شده است. امروزه اگرچه تأثیرگذاری این عامل همچنان به قوت خود باقی است، اما با دو چالش جدی مواجه می باشد؛ اول این که وضعیت اقتصادی ایران ممکن است سبب تضعیف توان رزمی و دفاعی ایران بشود و دوم این که برخی از متحدین منطقه ای ایران مانند سوریه تحت فشار و کنترل دقیق می باشد.
  4. دولت سوریه: سوریه تنها بازیگر رسمی است که متحد جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دولت به شمار می رود. ایران همواره تلاش کرده است دولت سوریه را به عنوان یک حلقه ی واسط میان متحدین منطقه ای تقویت کند و از ثبات نظام سیاسی آن کشور طرفداری کرده است. همچنین طبق برخی تحلیل ها این احتمال وجود دارد که برخی از سیلوهای موشکی ایران در سوریه مستقر باشد. عدم اطمینان اسرائیل به درستی یا غلط بودن این تحلیل، در اقدام آن برای عدم حمله ی نظامی به ایران، بسیار اثرگذار بوده است. این مانع امروزه با چالش جدی مواجه شده است و آن بحران داخلی سوریه می باشد. عامل سوریه در دو صورت سبب رفع چالش برای اسرائیل می گردد؛ اول این که نظام سیاسی سوریه تغییر کند و یک حکومت مخالف ایران و نیز بی تفاوت نسبت به اسرائیل به قدرت برسد. دوم این که سوریه با نظام سیاسی موجود آن ادامه پیدا کند اما دچار ورشکستگی سیاسی شود. بدین معنی که در اثر جنگ داخلی، دولت مرکزی سوریه چنان ضعیف شود که نه تنها توان اداره ی مشکلات داخلی خود را نداشته باشد، بلکه ورود به هر گونه جنگ احتمالی را به صلاح خود نیز نداند و لذا در مقابل حمله ی احتمالی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران بی تفاوت باشد. واقعیت آن است که امروزه هر دوی این عامل به طور هم زمان در جریان است و لذا مانع سوریه روز به روز کم رنگ تر می شود.
  5. مانع حماس و گروه های فلسطینی طرفدار ایران: گروه های فلسطینی طرفدار ایران نیز در محدود کردن اسرائیل تا حدود زیادی تأثیرگذار بوده اند. زیرا آنها به واسطه ی فاصله ی نزدیک با اسرائیل قدرت وارد کردن برخی ضربات به اسرائیل را دارا می باشند. اما در ماه های گذشته اتفاقی که افتاده این است که دولت هایی مانند قطر، مصر و ترکیه تلاش کرده اند به حماس نزدیک شوند و آن را از ایران و سوریه دور کنند. به دنبال سفر اوباما به اسرائیل، رئیس جمهور این کشور از ترکیه بابت حمله ی اسرائیل به کشتی آزادی عذر خواهی کرد. این اقدام اسرائیل پس از سه سال بی دلیل نیست. زیرا در صورت وجود روابط خوب میان ترکیه و اسرائیل، برآورد اسرائیل این است که ترکیه قادر است حماس را کنترل کند و حماس نیز قادر است دیگر گروه های سیاسی مخالف اسرائیل را در نوار غزه کنترل کند. از این رو این عامل نیز تاحدودی در حال رنگ باختن است. به گونه ای که برخی از مقامات حماس اعلام کرده اند در صورت جنگ میان اسرائیل و ایران بی طرف خواهند ماند.
  6. مانع حزب الله: گروه حزب الله به عنوان بازیگری غیر رسمی متحد استراتژیک و عقیدتی جمهوری اسلامی ایران علیه اسرائیل است. ایران توانسته است حزب الله را حتی به پهباد نیز مسلح کند. بیم اسرائیل از امکان وجود تأسیسات موشکی ایران در جنوب لبنان در محاسبات اسرائیل بسیار اثرگذار بوده است. امروزه هر چند تلاش برای حذف سوریه تا حدودی برای حزب الله چالش ایجاد کرده است، اما این عامل همچنان به قوت خود باقی است. به نظر می رسد که استقرار نیروهای نظامی زمینی اسرائیل در مرز با لبنان حاکی از این باشد که اسرائیل در صورت حمله ی نظامی به تأسیسات اتمی ایران آماده ی انجام حمله ی زمینی و هوایی به طور همزمان علیه حزب الله نیز باشد.

دورنمای رخداد

هر چند در تحلیل امکان سنجی حمله ی اسرائیل به ایران باید به چالش ها و مخالفت های داخلی اسرائیل نیز توجه کرد اما باید این نکته را مدنظر داشت که سیاست مداران در مسائل امنیتی و نظامی کم تر به مخالفت های داخلی توجه دارند. تجربه ی اسرائیل در گذشته نیز این ادعا را به خوبی نشان می دهد. برمبنای آنچه که آمد می توان گفت در مواجهه با تهدیدات هسته ای نه باید دچار وسواس امنیتی شد و کوچک ترین تحرک و اقدام اسرائیل را به منزله ی آغاز جنگ تعبیر کرد و نه باید دچار غفلت امنیتی شد و تهدیدات اسرائیل را در حد شعار و عملیات روانی خلاصه کرد. 

مطالب مرتبط