مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سیاست خارجی عربستان در تحولات و انقلاب های کنونی خاورمیانه – گفتگو با دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه و کارشناس خاورمیانه

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

سیاست خارجی عربستان در ماه  های اخیر و همراه با تحولات و دگرگونی های خاورمیانه رویکردی ویژه از خود نشان داده است در این بین برای بررسی این رویکردها به گفتگو با دکتر مظاهری استاد دانشگاه ،کارشناس و از چهره ای دانشگاهی کشور پرداختیم. لازم به ذکر است که دكتر محمدمهدی مظاهری دارای سوابق درخشان علمی و فرهنگی در داخل و خارج كشور، فعالیت‌های پژوهشی و آثار برجسته، محقق و صاحبنظر در امور فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، عضو هیات‌علمی دانشگاه و صاحب تالیفات، مقالات و تحلیل‌های مختلف در حوزه‌های مختلف است و همچنین  به عنوان چهره ماندگار در کشور معرفی شده است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح :اگر به نقش عربستان سعودی در انقلابهای اخیر خاورمیانه ای توجه داشته باشیم چه متغیرها و عواملی را در شکل گیری رویکرد رفتاری ریاض در سیاست خارجی خود در این زمینه موثر می دانید؟

در بررسی سیاست خارجی عربستان و مواضع و اهداف آن در منطقه باید گفت این كشور در تئوری های مطرح ژئوپلیتیكی جایگاه ممتازی دارد. دسترسی همزمان به دریای سرخ و خلیج فارس ، می تواند جایگاه ژئو استراتژیكی و ژئو اكونومی آن را در منطقه دوچندان سازد. عربستان با تولید روزانه 12 میلیون بشكه در روز تاثیر عمده ای در حفظ ثبات قیمت این طلای سیاه ایفا می كند و از سوی دیگر قرار گرفتن قبله گاه مسلمین جهان و منافع فرهنگی و مادی آن ، جایگاه عربستان را در جهان اسلام ممتاز می سازد. بنابراین اولویت های سیاست خارجی عربستان را می توان در رهبری جهان عرب و حفظ همزمان جایگاه پیشتاز خود در صادرات نفت عنوان كرد ، با این نگاه تعارضات سیاست خارجی ریاض هم در چگونگی ایجاد هارمونی مناسب میان رهبری جهان عرب از یك سو و حفظ روابط راهبردی با غرب از دیگر سو مشهود است. تداوم بیداری اسلامی در منطقه به ویژه بحرین ، عربستان را ناگزیر می سازد كه برای حفظ ثبات منطقه ای به اعزام گسترده نیروهای نظامی و مشاركت در سركوب مردم بحرین اقدام كند تا از این طریق از سرایت دامنه اعتراضات به داخل این كشور جلوگیری شود. از دیگر سو ، با حفظ روابط راهبردی با ایالات متحده و مجموعه غرب نقش فعال تری را در منطقه ایفاگر باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح :با توجه به شکاف ها و رقابت جناح های داخلی در ساختار قدرت آل سعود این رقابت ها تاچه حدی در سیاست خارجی این کشور در ماه های اخیر  خود را در تحولات و انقلاب های کنونی خاورمیانه نشان داده است ؟

 

عربستان سعودی نام خود را از خاندان آل سعود كه در قرن هجدهم به قدرت رسیدند گرفته و دارای یك رژیم مطلقه سلطنتی است ،لذا به دلیل همان نظام بسته سیاسی هر گونه مخالفتی را بر نمی تابد به طوری كه در طول چند دهه تداوم این نوع رفتار ضامن ثبات و حفظ قدرت در خاندان آل سعود بوده است. آل سعود مشروعیت قدرت خویش را از احكام دینی برگرفته از وهابیت اكتساب كرده و برای تایید مواضع سیاسی رژیم احكام دینی صادر می گردد. خاندان سعود همواره به آیین وهابیت و ترویج در داخل و خارج وفادار مانده است. با این وجود از همان شكل گیری قدرت آل سعود همواره نزاع و كشمكش بر سر قدرت میان فرزندان و خاندان وی ادامه داشته است. در زمان پادشاهی عبدالعزیز و ملك فیصل قدرت مطلقه در دست پادشاه متمركز گردید. پس از ترور فیصل در سال 1975 به دست برادر زاده اش با تشكیل مجلس خانوادگی و انتخاب خالد نقش این نهاد در تعیین خطوط سیاست داخلی و خارجی پررنگتر گشته است. پادشاه از طریق شورای وزیران حكومت می كند ، پس از مرگ فهد ، ملك عبدالله برادر ناتنی وی به عنوان پیشگام سیاست های میانه رو و مبتكر اصلاحات سیاسی عربستان مطرح گردید. البته در دوره وی نیز تغییرات كلی در سیاست خارجی ریاض حاصل نشد. ملك عبدالله هم از سوی قشر مذهبی و هم اصلاح طلبان برای ایجاد تغییرات در نظام سیاسی كشور و اتخاذ سیاست قاطعانه در قبال تحولات منطقه به ویژه خاورمیانه عربی با دشواری هایی روبروست. به طوری كه بازتاب مناقشات میان خاندان آل سعود به ویژه شاهزاده سلطان و شاهزاده نایف با ملك عبدالله را در برخورد با مسائل منطقه به ویژه بحرین ، سوریه و یمن و تنظیم روابط با ایران می توان مشاهده نمود. در حالی كه ملك عبدالله تحت تاثیر انتقادات جناح تندرو قدرت به گسیل نیرو و مداخله در بحرین اقدام نمود و با تكرار واژه ایران هراسی تلاش می كند كه از گسترش اعتراضات مخالفین بكاهد. جریان میانه رو شاهزاده نایف برخورد عقلانی و پرهیز از به كارگیری خشونت در مورد مخالفین و همچنین اتخاذ سیاست مستقل در برابر ایران و تحولات منطقه را تجویز می كنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح :اگر به نقش و بازی عربستان در بحرین و مقایسه آن در لیبی ، سوریه ،یمن و مصر توجه کنیم به نظر شما تا چه حدی  دو گانگی در سیاست خارجی عربستان در مورد در تحولات و انقلاب های کنونی خاورمیانه خود را نمایان ساخته است ؟

 

به نظر می رسد انقلاب های مردمی اخیر در شمال افریقا و خاورمیانه عربی سیاست خارجی ریاض را با چالش های جدی مواجه ساخته است. عربستان به عنوان بازیگر مهم و نقش آفرین در تحولات و معادلات منطقه ای پس از آغاز انقلاب تونس و مصر به جای جانبداری و حمایت از مطالبات مردم از سركوب و تشدید اقدامات پلیسی توسط روسای قبلی تونس و مصر بن علی و مبارك حمایت نمود و این اقدام از چشم تیزبین مخالفین دولت های مذكور دور نماند. وقاحت آل سعود تا به حدی بود كه از حضور بن علی ، مبارك و عبدالله صالح در عربستان استقبال نمود. موضع گیری های ملك عبدالله و اعزام نیروهای نظامی به بحرین برای سركوب مخالفین آل خلیفه ، همزمان با حمایت از جریان های مخالفین بشار در سوریه و فراهم نمودن برخی امكانات مالی و رسانه ای برای تداوم اعتراضات مخالفین در دمشق نشانگر وجود دوآلیسم آشكار در سیاست منطقه ای عربستان است. این در حالی است كه تاكید بر سركوب مردم در بحرین و عدم اجازه به اقلیت شیعه در شرق برای احراز حقوق برابر با اكثریت سنی این كشور خشم جهانی شیعیان را برانگیخته است. به نظر می رسد كه دیپلماسی منطقه ای عربستان در تحولات اخیر موفق عمل نكرده و اقدامات متناقض این كشور موجب افزایش شكاف و اختلافات با ایران و حتی فاصله گرفتن كشورهایی نظیر قطر ، عراق و حتی عمان از این كشور را فراهم ساخته است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح :سالهاست که عربستان در سیاست خارجی خود کوشیده است تا به صورت همزمان دو نقش متعارض رهبری جهان اسلام و دوست و متحد غرب را ایفا کند در این در تحولات اخیر خاورمیانه ریاض تا چه حدی در راستای هر دو  سیاست خود حرکت کرد؟

عربستان سعودی پس از استقلال همواره تلاش كرده است كه با حفظ روابط استراتژیك با غرب و خرید تسلیحات پیشرفته نظامی در راستای خواست و سیاست های جهانی غرب حركت كند. از سوی دیگر ، پادشاه سعودی با اتخاذ سیاست های ابتكاری و با تاكید بر عقاید وهابی تلاش می كند كه ضمن رهبری جهان عرب ، این رویكرد دوگانه را در سیاست خارجی همچنان حفظ نماید. امروزه به ویژه پس از سقوط دیكتاتور مصر ، آل سعود به عنوان یكی از مراكز مهم سیاست های منطقه ای امریكا و غرب در میان كشورهای جهان اسلام عمل می كند و همواره در این مسیر می كوشد كه در مقابل سیاست های رادیكال جهان عرب و منطقه نقش بازدارنده را ایفا كند. در این چارچوب ریاض نوعی سیاست محافظه كاری و احتیاط با چاشنی خشونت در برخورد با قیام های اخیر را در میان اعراب دنبال می كند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح :ترس ریاض از بی‌ثباتی داخلی ریشه و تهدیدات مستقیم علیه منافع سلطنتی و ملی سعودی ها تاچه اندازه ای تعیین کننده سیاست خارجی عربستان در بحرین و یمن بوده است ؟

 

عربستان هم اكنون خود را در محاصره انقلاب های مردمی می بیند و لذا الزامات داخلی و بین المللی رژیم سلطنتی سعودی را وا می دارد به دلیل واهمه از شعله ور شدن خشم گسترده مردم خویش (سیستم بسته سیاسی) تداوم تبعیض و ناعدالتی موجود در جامعه با به كارگیری شیوه های پلیسی و سركوب مخالفین داخلی و نیز با اتخاذ رویكرد تقابلی با جریان انقلابی در منطقه (بحرین و یمن) از سرایت و گسترش دامنه اعتراضات جلوگیری كند. در این حال باید به این نكته مهم اشاره نمود كه دامنه نارضایتی ها از آل سعود را نباید به اقلیت شیعی شرق این كشور محدود كرد. بلكه این اعتراضات روز به روز گسترده تر می شود. در این مسیر وجود شكاف میان مردم و هیات حاكمه و طرح خواسته های اصلاح طلبانه حتی به بدنه خاندان آل سعود هم رسیده است به طوریكه تركی الفیصل از خاندان سلطنتی خواستار انتخابات مجلس مشورتی توسط مردم گردیده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح :با توجه به هراس برخی کارشناسان این کشور از نقش منفی عربستان در مصر(گسترش وهابیت) به نگاه شما عربستان در  مصر از کدام ابزارها استفاده می کند؟

 

باید به این نكته توجه داشت كه به رغم سرنگونی رژیم مبارك در مصر هنوز قدرت اصلی در دست نظامیان است و با وجود انحلال پارلمان مصر و تاكید مردم بر انتخابات آزاد ، برخی از كشورهای منطقه از جمله عربستان تلاش دارد كه از طریق منابع مالی و حمایت از جریانات خاص به گسترش حوزه نفوذ خویش بپردازد. در این میان یكی از اهداف مهم عربستان سعودی در مصر پس از مبارك ، ترویج آیین وهابیت تعریف شده است و راه اندازی مراكز آموزشی و دینی ، افكار و شریعت اسلامی را مطابق با تفسیری اسلام افراطی از نوع وهابی در دستور كار قرار گرفته است. عمده اتكای ریاض برای تحقق اهداف خویش استفاده ابزاری از قشر فقیر جامعه مصر است كه تحقق این امر آنها را قادر می سازد كه نقش دیگر كشورها به عنوان محور تجمع امت اسلامی را سد نموده تا از پررنگتر شدن جریانات اسلامگرا نظیر اخوان المسلمین كه نظریات آنها بر مبنای مخالفت با كشورهای غربی شكل گرفته ، جلوگیری نماید.

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح : با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

مطالب مرتبط