مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تخريب محيط زيست منطقه خلیج فارس و رويكردهاي عربستان

اشتراک

دكتر ميرمهرداد ميرسنجري

 استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

محيط زيست و اکوسیستم طبیعی منطقه خلیج فارس، با توجه به نيمه بسته بودن این آبراه جنوب ايران بسيار شكننده است و كشورهاي منطقه به ويژه كشورهاي بزرگ مشرف به دريا مي توانند نقش مهمي در تخريب يا بهبود جايگاه طبیعی اين دريا داشته باشند.

خليج فارس به عنوان اكوسيستم منحصر به فرد و آبراه حياتي در معرض آلودگي هاي شديد محيط زيست قراردارد و تردد نفت كش ها و استخراج بي وقفه نفت و بهره برداري هاي غير منطقي از منابع طبيعي موجود روبستر، كناربستر و زير بستر به گونه مستقيم تاثيرات خود را بر محیط زیست منطقه تحمیل کرده است.

در اين بين كشور عربستان با ساحل طولاني منطقه شرقيه عربستان و يا بحرين بزرگ تاريخي كه فراتر از جزيره بحرين بوده و با وجود منابع عظيم نفت و گاز و همجواري با خليج فارس، تاثير بسيار زيادي بر آلودگي ها و تحميل آن بر كرانه اي جنوبي خليج  فارس دارد .

از سوي ديگر  عربستان سعودي در غرب خود و در كرانه اي  درياي سرخ هم از طولاني ترين ساحل برخوردار است و شهرهاي مهمي از جمله جده در كرانه اين دريا قرار دارد که رفت و آمد كشتي ها در آن نیز همانند خليج فارس برقرار است، بنابراین حجم بزرگی از انواع آلودگي ها از راه جابجايي كشتي هاي نفتي عربستان به هر دو دريا يعني خليج فارس و درياي سرخ تحميل مي شود. در اين ميان محيط زيست هر دو دریا كه  آبراه هايي نيمه بسته هستند شكننده تر از آبراه هاي باز هست.  در واقع درياهای آزاد و اقيانوس ها با توجه به امكان جابجايي و انتقال آب در آنها از توان خود پالايي طبیعی بيشتري برخوردار هستند ليكن درياي هاي نيمه بسته همچون خلیج فارس و دریای سرخ، با توجه به محدوديت ورود و خروج آب، از امکان جابجايي کافی و توان خودپالایی طبیعی مناسب بی بهره هستند و عدم اين امكان مي تواند موجب تمركز و انبوه شدن آلودگي ها باشد.

از پروژه هاي بزرگ عربستان كه مي تواند تاثيرات محيط زيست خطرناكي بر منطقه داشته باشد پروژه انتقال نفت از خليج فارس به درياي سرخ است كه به جاي انتقال نفت با کشتی ها از راه دور زدن شبه جزيره عربستان بتواند نفت كرانه شرقي خود را به بنادر كرانه غربي منتقل مي كند. اين امر قطعا تاثيرات مختلفي را بر محيط زيست منطقه خواهد داشت و هر گونه جابجايي و انتقال فرآورده نفتي با لوله چه در دريا و چه خشكي مي تواند پيامدهاي منفي زيادي داشه باشد و جدای از جداسازی ژنتیکی گونه های حیات وحش مسیر لوله گذاری، احتمال نشست، خرابكاري ها و تخريب  محيط زيست از راه انتشار آلودگي هاي ناشي از اين گونه  حوادث پيش بيني نشده مي تواند تاثير منفي بر روي محيط زيست منطقه داشته باشد. بنابراين بايد توجه داشت كه از مهم ترین چالش هاي ناپايداري محيط زيست در خليج فارس و در کرانه های دریایی دو سوي كشور عربستان، پروژه های انتقال نفت و گاز از کرانه خلیج فارس به دریای سرخ است که در کنار پیامدهای مخرب ضد محیط زیستی پروژه های مکمل بهره برداری و پالایش از چاه های نفت آن هم باید مورد توجه قرار گیرد که كمترين اثر آن افزايش سرعت انشار گازهاي آلاینده گلخانه ای در هوا است.

دراين میان كشورهاي منطقه براي پوشاندن اين چالش ها و ناپايداري های ضدمحيط زيستی، پروژه هايي را با ادعای حمايت از  توسعه و تقويت  محيط زيست و تنوع زيستي و  حفاظت از گونه هاي در معرض خطرطبیعی دردست اجرا دارند.  از مهم ترين پروژه هاي تبلیغاتی عربستان، چشم انداز سال 2030 است که توسعه اقتصادي و گردشگري بسيار وسيعي در اين چشم  انداز مورد نظر است. این پروژه که در  منطقه اي به وسعت 1300 كيلومتر مربع به اجرادر خواهد آمد همانند  بسياري از پروژه هاي بزرگ توسعه اي مي توانند در خلاف جهت توسعه پايدار باشد، چرا که حتی به رغم تعهد شركت مجري به انجام پروژه بر پایه الزامات توسعه پايدار، تجربه ثابت كرده است پروژه هاي بزرگ توسعه اي، آسيب هاي فراوان و پیشبینی نشده اي را به محيط زيست وارد می کنند.

از دیگر سو، عربستان  به عنوان كشوري كم بهره از منابع آب، منابع آب زيرزمينی خود را، در راستاي توسعه صنعتي و كشاورزي به شدت مورد بهره برداری قرار می دهد از جمله در بخشی از یافته های تحقيقات دانشجویان بنده، عربستان مزارع مدرن خود را با شيوه هاي نوين علمي و بهره برداري به گونه دايره اي و جانب به مرکز و با بيشترين بازده توليد محصول ولي استفاده حداكثري از آب در محيط زيست به کار گرفته است. لذا نتيجه مي گيريم كه توسعه صنعتي و كشاورزي صرفا براي هدف افزايش رفاه نمي تواند بهانه اي براي تخرب محيط زيست باشد و لذا پايش و مونيتوريگ اين روند بايد مورد توجه دقيق باشد.

اين در حالی است که از نگاه محيط زيستي هر  گونه توسعه اي مي تواند تاثيرات خاص خود را بر محيط زيست بگذارد. در اين حال اگر ارزيابي اثرات توسعه بر محيط زيست ( EIA  )را به درستی به انجام نرسانيم این مي تواند تاثيرات مهم و منفي بر محيط زيست داشته باشد. حوزه محيط زيست دريا به گونه كلي و محيط زيست خليج فارس و درياي سرخ به گونه خاص تحت تاثير آلودگي هاي صنعتي و شيميايي هستند. افزون بر آن، افزایش تصاعدی جمعيت ناشی از بالا رفتن نرخ رشد زاد و وولد و افزایش مهاجرت در قالب كشورهاي منطقه از جمله عربستان، همراه با گسترش شهرنشيتي و توسعه صنایع آلوده ساز نفت و پتروشیمی و پالایشگاه ها و عبور مرور شناورهای نفتی و تجاری و.. سبب تحميل فشار مضاعف، و آلودگي و تخریب لگام گسیخته منابع طبیعی محيط زيست خلیج فارس شده است و باید توجه داشت که تخليه بی ضابطه و نامحدود مواد  شيميايي و آلودگي ها بر دامنه این تخريب ها مي افزايد . در اين حال بر اساس منابع تخصصي و پژوهش هاي انجام شده شوربختانه شاهد آن هستيم كه اكوسيستم خليج فارس تا 47 برابر حد تحمل طبيعي آن داراي انواع آلودگي ها است که در  اين امر بیشتركشورهاي منطقه به ویژه عربستان دخيل هستند. كشورهاي جنوبي كرانه هاي خليج فارس با سرمايه گذاري هنگفت نفتي و صنعتي وپروژه های بزرگ آب شیرین کن در كرانه هاي خليج  فارس، همزمان با توسعه شهرنشيني، تحميل بار بزرگی از آلودگي را به گونه مستقيم يا غير مستقيم بر دريا موجب شده اند.

تمام این موارد خلاف قوانين و مقررات موجود محيط زيست بين المللي و برخلاف موازين كنوانسيون هاي منطقه ای از جمله کنوانسیون راپمی بين ايران و كشورهاي عرب حوزه خليج فارس و درياي عمان براي حفظ محيط زيست بوده است كه با این کنوانسیون های بین المللی، متعهدانه رفتار نشده است. در  واقع از اين كنوانسيون هيچ فايده اي براي حفاظت از محيط زيست منطقه گرفته نشده است و شوربختانه كشورهاي منطقه خليج فارس  همچنان راه خود را دنبال می کنند که دلیل اصلی آن چیزی نیست جز کاستی های موجود در این قراردادهای بین المللی در اتخاذ شیوه برخورد بازدارنده با متخلفان و آلوده کنندگان و تخریب کنندگان محیط زیست. لذا به رغم این که براي حقوق بين المللي محيط زيست سازو كارهايي وجود دارد اما شوربختانه ضمانت اجرايي براي آن موجود نيست.

لذا بايد توجه كرد كه براي بهبود وضعیت بحران های جهانی و منطقه ای محيط زيست،  همكاري هاي بين الملي ضرورتي اجتناب ناپذير است و بايد كشورهاي منطقه بر اساس قوانين و مقررات بين المللي و كنوانسيون هاي موجود محيط زيستی عمل کنند و پيش بینی، پیش گيري،  جلوگيري و پایش آلودگي ها و تخریب منابع و فرآوري صحيح منابع و رعايت قواعد محيط زيست و رعايت آن را مورد توجه قرار دهند.  در اين حال جدی گرفتن الزامات محیط زیستی براي رعايت اين قواعد و برقراري جريمه هاي سنگین بازدارنده براي رعايت موازین محیط زیستی کشورها ضرورتی اجتناب ناپذیر است که اين امر مي تواند تاثيرات زيادي بر الزام كشورها به رعايت و قواعد محيط زيست داشته باشد.

 واژگان کلیدی: تخريب، محيط زيست، منطقه، خلیج فارس ،رويكرد، عربستان، دكتر ميرمهرداد ميرسنجري

                       

مطالب مرتبط