مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سناریوهای کنشگری روسیه و غرب در بحران اوکراین – گفتگو با نعمت اله ایزدی

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

پس از برکناری ویکتور یانکوویچ از ریاست جمهوری اوکراین در فوریه ۲۰۱۴ روسیه فعل و انفعالات سیاسی در اوکراین را تلاشی دیگر برای تشدید محاصره خود و حضور سیاسی و نظامی غرب در پشت مرزهای خود تلقی می‌کند.در این بین این کنش و واکنش روسیه و غرب در حوزه اوکراین تاکنون ادامه داشته است. در همین راستا برای بررسی بیشتر این امر گفتگویی بانعمت اله ایزدی سفیر پیشین در روسیه  داشته ایم:

واژگان کلیدی: بحران اوکراین ، سناریوهای کنشگری اروپا در اوکراین، اوکراین ، سناریوهای کنشگری روسیه در اوکراین، روابط روسیه و اوکراین

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم به بحران اوکراین در یک ماه گذشته نگاهی داشته باشیم، اهداف و نگاه روسیه به بحران اوکراین در شرایط کنونی با توجه به بحث آتش بس ، چیست؟

داستان بحران اوکراین، سابقه ای نسبتا طولانی تر از یک ماه دارد، ولی بعد از این که بحث آتش بس پیش آمد، تصور روس ها این بود که داستان کریمه را تا حدی توانسته اند حل و فصل کنند. به این خاطر که نمی خواستند وارد مشکلات جدیدتر شوند، تصور آن ها این بود که شاید به وسیله آتش بس بتوانند مقداری به وضعیت خودشان سامان دهند. ولی هدف عمده ای روس ها این بود که اوکراین به سمت غرب نرود. به اعتقاد من بحث عضویت در ناتو و تعهدات اوکراین نسبت به کشورهای غربی همچنان به قوت خود باقی است؛ یعنی آن ها تا حد زیادی این موضوع را خط قرمز خودشان می دانند که اگر بنا باشد این اتفاقات بیفتد ممکن است باز هم اتفاقات جدیدتری از ناحیه روسیه به وقوع بپیوندد، تا این که اوکراین را منصرف کنند. اگر در مجموعه شوروی سابق نگاه کنیم، اوکراین جایگاه کلیدی و اصلی دارد که رفتن این کشور 50 میلیونی با ظرفیت های بسیار بالا که قابل مقایسه با هیچ کدام از جمهوری های دیگر نیست، برای روسیه خسارتی است که عملا جبران ناپذیر است و تا حدودی می توان گفت جزء خط قرمزهای روسیه به حساب می آید.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وضعیت کنونی مسکو چه سناریوهایی را برای اوکراین در نظر دارد؟

سناریویی که با توجه به اهداف خود در نظر دارد، همانی است که عرض کردم. هدف هایی که روسیه تعریف کرده است این است که به وسیله ایجاد فشار و نشان دادن قدرت در قبال دولت اوکراین این دولت را متقاعد کند که به صلاح این کشور نیست که بیش از این به سمت غرب برود یا به غربی ها اجازه بدهد که در اوکراین مانور بیش از حد بدهند؛ اما اوکراین خط قرمزهایی که روسیه برای خود تعیین کرده است را زیر پا می گذارند. لذا این که مسکو به لحاظ اجرایی چه روش ها و شیوه هایی را دنبال می کنند، متفاوت است. بخشی که به صورت مستمر همیشه بوده است، حمایت از مخالفان دولت مرکزی است و بخش دیگر این است که در جاهایی که روس ها نفوذ بیشتر دارند یعنی در شرق اوکراین، ناآرامی ایجاد کند. همین طور در بحث کریمه خود نوعی فشار جدی به دولت اوکراین است و این فشار می تواند ادامه پیدا کند. این شیوه هایی است که روسیه دنبال می کند تا این که بتواند به هدف اصلی خود دست یابد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی تا چه حد روسیه ممکن است بخش هایی از اوکراین را چون آبخازیا و اوستیا سازمان دهد؟

داستان کریمه خیلی برای روس ها کم هزینه نبود که احتمالا ایجاد جبهه جدیدتری را مد نظر داشته باشند. لذا اگر شرایط تغییر کند و دولت مرکزی بخواهد امتیازات بیشتری را به غربی ها بدهد، مسکو ممکن است به دلیل فشار به دولت مرکزی به سراغ این نوع اقدامات برود؛ ولی به اعتقاد من روسیه سعی می کند که همه فشارهایی که به دولت اوکراین وارد می کند، سیاسی باشد، سرزمینی نباشد، خشونت آمیز (به میزانی که افکار عمومی و جامعه جهانی را تحریک می کند) نباشد و بیشتر از ابزارهای سیاسی خود استفاده کند؛ بنابراین فشارهای سرزمینی و رفتن به سمت گرفتن یا ناآرام کردن بخش هایی از اوکراین خیلی به صلاح روس ها نیست و آن ها هم به سراغ این مسئله نمی روند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه غربی ها به مسئله اوکراین در شرایط کنونی چیست؟

غربی ها که اساسا هدفشان این بوده است که اوکراین را با توجه به ظرفیت های زیادی که دارد به طرف خودشان بکشند؛ ولی واکنش روس ها عملا آن ها را محتاط و دست به عصا کرد. به اعتقاد من آن ها استراتژی خود را برای این کار تغییر می دهند و مقداری به سمت فعالیت های نرم خواهند رفت، نفوذ در دولت و تلاش برای انتصاب افرادی که به غرب نزدیک باشند از این جمله است. در واقع غربی ها سعی دارند با یک پروسه درازمدت تری این قضیه را به انجام برسانند که هم حساسیت برانگیز نباشد و هم این که از داخل اوکراین برای مردم قابل قبول تر باشد تا این که بتواند یک تنش اجتماعی و به نوعی قطبی شدن وضعیت جامعه اوکراین را به دنبال داشته باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی مهم ترین اهدافی که آمریکایی ها از مسئله اوکراین دارند، به ویژه بحث ناتو و … چیست؟

بحث ناتو که هم چنان به قوت خود باقی است. چون یک بحث دو طرفه بوده است و اوکراین تمایل داشته است که به عضویت ناتو در بیاید و خود را در ناتو مطرح کند و مقداری حاشیه امنیتی را به لحاظ بلوک بندی منطقه ای برای امنیت ملی خود ایجاد کند؛ اما این همه داستان نیست بخش دیگر آن نفوذهای سیاسی و اقتصادی و اعمال فشار علیه روسیه و رسیدن به اهداف اقتصادی و سیاسی از جانب روسیه است. روسیه در تعاملات خودش با غرب ابزارها و اهرم هایی دارد که در قالب همکاری های اقتصادی مثل صدور گاز و نفت و موضوعات این چنینی تعریف می شود. اگر آن ها بتوانند ابزارهای بیشتری را از طریق دولت اوکراین یا هرجای دیگری برای پیشبرد اهداف خود به دست بیاورند، طبیعتا در مقابل روسیه راحت تر می توانند مذاکره و چانه زنی کنند. کما این که نقطه مقابل آن هم تحریم هاست که باعث شده است که فشار زیادی به روسیه بیاید و همین امر موجب شده است که روسیه بیشتر از گذشته به سمت نظامی گری و فعالیت های سرزمینی در اوکراین نروند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به وضعیت کنونی در چه صورتی ممکن است دامنه این وضعیت در اوکراین به یک جنگ تمام عیار بین روس ها، غرب و اوکراین کشیده شود؟

این موضوع بسیار بعید است. به اعتقاد من طرفین عاقل تر از این حرف ها هستند که به سمت یک جنگ تمام عیار بروند. چون جنگ تمام عیار بیشتر از همه اتباع دو کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. کما این که در بحران اوکراین و حتی درگیری های شرق هم دیدیم که بیشتر از همه مردم آسیب می بینند. حتی روسیه بیشتر از غرب و آمریکا دچار آسیب می شود، به این خاطر که روسیه در اوکراین اهداف دراز مدت دارد و می خواهد که این کشور را معطوف به خودش نگه دارد. اگر به سمت نظامی گری و خشونت های بیشتر در منطقه بیاید، قطعا برای روس ها خطرناک است. لذا برای اوکراین هم این وضعیت به صورت مشابه وجود دارد. به هر حال دولت مرکزی اوکراین هم به راحتی نمی تواند همه اتصالات خود را با روسیه قطع کند و به سمت غرب برود چون در گذشته کشورهای غربی به خصوص در دورانی که فروپاشی اتفاق افتاد و این کشورها احساس می کردند که غربی ها با روی گشاده و با آغوش باز پذیرای آن ها باشند، اما در عمل مشخص شد که چنین چیزی امکان پذیر نیست؛ زیرا به هر حال خیلی از موضوعات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در اوکراین و کل شوروی سابق مشکلاتش به راحتی حل نشده است، حتما این درس را به اوکراینی ها هم خواهد داد که به راحتی نمی توانند روی کمک های غرب و آمریکا حساب باز کنند، بنابراین به نظر من اوکراینی ها نوعی رفتار متقابل را با هر دو طرف یعنی هم با روسیه و حتی با غربی ها و به خصوص آمریکا در پیش می گیرند. آن ها می دانند عواقب خشونت های بیش از حد ممکن است بیشترین ضررها را برای خود دولت اوکراین به دنبال داشته باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه بازیگران مختلف به فدرالی شدن اوکراین چیست؟

به نظر من فدرالی شدن اوکراین در مرحله اول نه اهداف غرب را برآورده می کند و نه روسیه را. به این خاطر که اگر این کشور به صورت یکپارچه اداره نشود به نظر من جمع کردن آن با توجه به مسائل و مشکلات خاصی که دارد خیلی برای هیچ یک از طرفین مفید نیست؛ بنابراین به اعتقاد من نه دولت مرکزی و نه رقبای منطقه ای مثل روسیه و غرب خیلی به دنبال فدرالی کردن این سرزمین نیستند. چون اگر اوکراین کشوری یکپارچه نباشد، اهدافی که از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در این کشور دارند، به راحتی تأمین نخواهد شد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به شرایط کنونی تا چه حدی ممکن است این وضعیت تداوم پیدا کند و به یک آتش بس بدون جنگ برسند؟

محتمل ترین گزینه همین است؛ یعنی محتمل ترین گزینه این است که طرفین سعی کنند شرایط فعلی را حفظ کنند. نوعی آتش بس داشته باشند و سعی کنند بیش از این خود را درگیر اقدامات خشونت آمیز و مشکل آفرین نکنند؛ بنابراین حتی اگر محافل یا گروه های خودسر یا هر جای دیگری سعی کنند که آتش بس را خدشه دار کنند، به اعتقاد من هم دولت مرکزی، هم روسیه و هم حتی غربی ها ترجیح می دهند هر گونه اقدامی را در شرایطی انجام دهند که آتش بس به لحاظ نظامی وجود داشته باشد وگرنه آن موقع به راحتی نمی توانند خودشان را از مخمصه عواقب درگیری ها نجات دهند.

مطالب مرتبط