مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رخدادهاي عراق و لبنان، دو همسايه سوريه و چگونگي تاثير از آن – گفتگو با دكتر محمد صالح صدقيان رئيس مركز عربي مطالعات ايراني

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

در دو سال گذشته يكي از بحث هاي مهم در مورد آينده سويه نوع  تاثير پذيري كشورهاي همسايه سوريه از بحران اين كشور بوده است. در اين راستا دو كشور لبنان و عراق با توجه به نوع روابط با دولت سوريه و عدم نگاه مثبت به مخالفان سوريه همواره مد نظر كارشناسان بوده است. در اين بين با توجه به تنشهاي چند ماه گذشته در لبنان و عراق و نوع نگاه بازيگران منطقه اي و غربي به اين دو كشور براي بررسي بيشتر آينده تاثير پذيري آنها از بحران سوريه گفتگويي با پژوهشگر عراقي دكتر محمد صالح صدقيان رئيس مركز  عربي مطالعات ايراني داشته ايم:

واژگان كليدي: تاثير رخدادهاي سوريه در عراق، آينده دولت مالكي در عراق، آينده دولت ميقاتي در لبنان، تاثير رخدادهاي سوريه در لبنان،

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: لبنان و عراق دو همسايه سوريه داراي روابط مناسب با ايران و تا حدي دولت اسد بوده اند. در اين حال با در نظر داشت نگاه بازيگران منطقه اي و  غربي اين دو كشور تا چه ميزاني از رخداد هاي سوريه تاثير پذيرفته اند؟

من فكر مكينم بعد از جنگ سرد امنيت كشورها جداگانه نيست و بايد نگاهي منطقه اي به امنيت كشورها داشت. شايد زمان جنگ سرد ايران به گونه اي بود و عراق و سوريه به گونه اي ديگر. چرا كه عراق و سوريه با شوروي همراه بود و ايران و كشورهاي خليج فارس هم با امريكا  بودند. يعني امنيت كشورها  مطرح بود. اما اكنون امنيت كشورها مطرح نيست و امنيت منطقه مطرح است. بنابراين اگر در شرايط كنوني رخدادي اتفاق افتاد در تمام كشورهاي منطقه پيامد دارد. به نظر من اكنون تحولات در لبنان و ساير رخدادهاي در مورد عراق مانند اعتراضها در مناطق سني نشين انعكاس هاي مسائل سوريه است و آينده سوريه در اين امر دخيل است. آنچه در عراق ديده ميشود و آنچه در طرابلس لبنان رخ داده است با وضع سوريه ارتباط دارد.  

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: يعني بازيگران منطقه اي به دنبال فروپاشي دولت هاي كنوني در عراق و  لبنان هستند؟

 عربستان، قطر، تركيه و اتحاديه عرب در مورد سوريه نظريه اي داشتند. اين نظريه اين بود كه نظام سوريه بايد در مدت دو ماه، پنج ماه و حتي يك سال سرنگون ميشد. امكانات سياسي نظامي مهمي هم براي اين امر چه در تركيه، اردن و … مهيا كردند و براي مردم هم اردوگاههايي در تركيه، اردن و.. در نظر گرفتند. يعني همه چيز برنامه ريزي شده بود. حتي نخست وزير قطر هم قبلا اشاره كرده بود كه عيد رمضان در دمشق هستيم. ما مي بينم همچنان وضع سوريه به گونه اي ديگر است. به نظر من طرفداران اين نوع نگاه به بن بست رسيده اند. حتي امريكا هم در اين وضعيت بن بست قرار دارد. يعني وقتي كه سعود الفيصل سعودي به دنبال گزينه سياسي در سوريه است به معناي تغيير عقيده و رسيدن به اين امر است كه در سوريه از گزينه نظامي به نتيجه نمي رسند و اكنون بحث سياسي كردن سوريه است. در اين حال اين به بن بست رسيدن در سوريه در داخل لبنان هم احساس مي شود. تركيه، قطر و عربستان احساس مي كنند طرحشان در مورد سوريه ورشكست شده است و ايران پيروز اين مساله بوده و توانسته بايستد و به سوريه كمك كند و اكنون پيروز باشد. اين احساس پيروزي ايران در سوريه باعث شده تا آنان دست به رفتارها و رويكردهايي زنند كه بر سياست هاي ايران در منطقه تاثير گذار باشد. در اين حال دو گزنيه مطرح است نخست عراق. يعني عراق جزو متحدان ايران در منطقه و جز عوامل امنيت ملي ايران در منطقه است. بنابراين آنها به دنبال پول دادن و … تحريك در عراق هستند. يعني نمي توان گفت هدف فقط سني ها بر ضد شيعيان بلكه فرق چنداني نميكند و مي خواهند سياست ايران در منطقه شكست خورد و در عراق هم دست به اين رفتارها زنده اند. دوم در لبنان هم اين دخالت ها مد نظر است، اما بايد گفت وضع سياسي داخلي در لبنان هم ايجاب نميكند بيشتر از اين دخالت كنند. مثلا  اكنون سلاح دادن سلفي هاي طرابلس در مقابل جبل محسن علوي باعث مسلح شدن دو طرف ميشود. در حالي كه براي بيشتر از اين  لبنان كشش دخالت ندارد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: يعني بازيگران منطقه اي توان بيشتري براي بازيگري در عراق بر ضد ايران دارند؟

بله. عراق چرا اين كشش وجود دارد. البته من بعيد ميدانم كه آنان در عراق موفق گردند. چرا كه در عراق فقط ايران نيست و امريكا هم در عراق به عنوان بازيگر وجود دارد و در واقع ايران تنها بازيگر فعال در عراق نيست و امريكا هم هست. از نظر امريكا عراق گزينه خودش است و امريكايي ها  ها هم به اين سادگي ها نمي خواهند شلوغيها و بي ثباتيها در عراق وجود داشته باشد. يعني هر چند امريكا تا حدي خواهان ايفاي نقش سنيها و … در عراق است، اما همانند قطر و عربستان (كه خواهان سلفي شدن، تغيير  قانون اساسي و سرنگون شدن دولت هستند) نيست. همچنين بيشتر عراقيها ايران و امريكا بر اين نظرند. بنابراين به نظر من قطر، عربستان و تركيه در  مسائل عراق پيروز نيستند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در چند ماه اخير در طرابلس و صيداي لبنان نيروهاي سلفي تلاش كرده اند تا با افزايش نفوذ خود نوعي فشار بر دولت لبنان وارد كنند. اين امر تا چه حدي موفقيت آميز بوده است؟

به نظر من لبنان كشش دخالت بيشتر ندارد و بعد از  قطعنامه 1701 شوراي امنيت وضع لبنان به گونه اي است كه تثبيت شده است. مثلا شيخ سلفي احمد الاسير در صيدا بسيار تلاش كرد با قطع راه ها و … با لهجه تندي با حزب اله و شيعيان برخورد كند و در طرابلس هم همين امر رخ داد. اما بايد گفت در لبنان بافت سياسي و … قابليت مانور سياسي براي مخالفان ندارد. قبل از 2006  و جنگ اسرائيل با حزب اله احتمال نتيجه دادن رويكردهاي اين چنيني وجود داشت اما اكنون احتمال  اين امر نيست.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا با سفر ميقاتي به عربستان تحولاتي در نگاه عربستان در لبنان پديدار شده است؟

من فكر ميكنم آقاي ميقاتي به عربستان رفت تا به رهبران عربستان واقعيت هاي لبنان را نشان كند و آنان را قانع كند كه نمي توانيم به مخالفان سوريه اي كمك كنيم. عربستان از لبنان ميخواهد بر ضد حكومت اسد موضع گيري كند، اما ميقاتي به خوبي اشاره كرده است كه ما نمي توانيم.  البته ميقاتي و احزاب طرابلس با عربستان رابطه خوبي دارند و مصالح اقتصادي شخص آقاي ميقاتي و ثروت و منافع وي هم با عربستان گره خورده است. به نظر من ميقاتي توانسته است عربستان را در مورد نگاه به سوريه  و كمك به مخالفان و آوراگان سوري در لبنان و … قانع كند. وضع كنوني لبنان و به بن بست رسيدن در داخل سوريه هم باعث شده است تا سعود الفيصل خواهان گزينه سياسي در سوريه باشد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در شرايط كنوني آيا هنوز 14 مارس به دنبال سرنگون كردن دولت ميقاتي در لبنان هست؟

به نظر من قطعا اينگونه است. چرا كه 14 مارس از نظر تاريخي يعني عربستان است. عربستان هم از سال 2003 و  از روزي كه صدام سرنگون گشت مي بيند كه ايران جايگزين امريكا در منطقه يعني در لبنان، عراق و سوريه شده است. در اين حال همكاري ايران با سوريه از نگاه سعودي ها تفاوت آشكاري در ده سال گذشته داشته است. به نظر من عربستان نگاهي ويژه به سوريه( نگاهي عاطفي و خالي از جنبه هاي استراتژيكي و بلند مدت) دارد. يعني به ايران نگاه ميكند كه در سوريه چه رويكردي دارد و خود به تعيين رويكرد در سوريه مي پردازد. يعني نگاه بلندمدتي ندارد. در حالي كه اسرائيل به 50 سال آينده نگاه ميكند و تضعيف سوريه نگاهي استراتژيك است، اما عربستان اين نگاه را ندارد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به موضع گيرهايي نوسان دار جنبلاط و همچنين  سخنان وي بر ضد اسد و نقش وي و حزبش در دولت لبنان  آيا ممكن است وي دولت لبنان را از هم بپاشاند؟

در وضعيت موجود نه كتائب، نه جنبلاط ، نه سني ها و مسيحي هاي در لبنان نمي توانند دولت ميقاتي را سرنگون كنند. چرا كه اين امر مربتط با آنهاا نيست. يعني اگر حزب اله هم اگر بخواهد دولت ميقاتي را سرنگون كند نمي تواند. چرا كه در شرايط كنوني سرنگوني ميقاتي جايگزيني ندارد و حزب اله هم به اين امر واقف است.  يعني واقعيت لبنان اينگونه است و جايگزيني براي ميقاتي وجود ندارد و ميقاني بهترين گزينه موجود براي همه ي طيف هاي لبنان و بازيگران لبنان است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا بازيگران غربي همان امريكا، فرانسه و انگلستان هم خواهان حفظ دولت كنوني در لبنان هستند؟

در دوره جنگ سرد هر چند مسيحيان لبنان با فراسنه روابط وسيعي داشتند اما اكنون اينگونه نمي توان تحليل كرد. اكنون وظيفه ناتو تغيير يافته و فرانسه نقش جديدي در لبنان دارد و در چارچوب ناتو است. در اين حال از نگاه من غرب هم خواستار سرنگوني دولت در لبنان نيست. يعني بازيگري تمايل به سرنگوني ميقاتي نيست. مصر هم هر چند  در حال رشد است، اما هنوز بازيگري قوي در لبنان نيست و به تازگي قصد حضور در لبنان را دارد. اما اين امر مشكلات  ويژه خود را دارد. در دوره حسني مبارك نقشي نداشت.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: برخي معتقدند كه در شرايط كنوني خاورميانه پيوند بين مسيحي ها و شيعيان در لبنان با توجه به تحولات در سوريه روبه فزوني است. آيا چنين امري صادق است؟

من اينگونه نمي بينم. چرا كه جريان هاي شيعه در لبنان با بخشي از مسيحيان متحد هستند و با جعجع و امين جميل هنوز روابط ضعيفي دارند. روابط با عون هم مصحلت مشترك بوده و ژنرال عون از فشار ماروني ها به همكاري با حزب اله رو آورد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: تاثيرات آينده بحران سوريه در لبنان چيست؟

لبنان بعد از جنگ  2006 تاكنون  اتفاق حاد و مهمي در لبنان رخ نداده است و شرايط در حالت ثبات گونه اي يافته است. در اين حال اگر به ترور اخير پسر كرامي هم نگاه كنيم بايد گفت اين ترور  را نمي توان در چارچوب ترور هاي سياسي گذاشت. حتي گروه هاي سلفي از كرامي عذرخواهي كرده اند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در نگاهي مقايسه اي بين حكومت آقاي مالكي در عراق و حكومت ميقاتي در لبنان كدام يك پتانسيل تاثيرپذيري بيشتري از رخدادهاي سوريه دارند؟

به نظر در نگاهي مقايسه بين حكوكت آقاي مالكي در عراق و حكومت ميقاتي در لبنان و لرزان بودن آنها قطعا دولت مالكي لرزان است و در لبنان مشكل حادي مواجهه حكومت نيست. يعني در شرايط كنوني لبنان حكومت ميقاتي باثبات است.

 

گفتگو از : فرزاد رمضاني بونش

 

 

مطالب مرتبط